آرشیو دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، شماره ۶۷۵۸
صفحه آخر
۲۰

تماشای دانه های نرم برف

آیا ذهن، ما را کنترل می کند یا این که ما آن را کنترل می کنیم؟ آیا می توان برای شناخت خود، ذهن را تحت نظر گرفت؟ اگر ذهن خود را آگاهانه زیر نظر بگیریم با چه چیزهایی روبه رو می شویم ؟ اینها سوالاتی هستند که با خواندن رمان مغز اندرو ممکن است برای مخاطب ایجاد شود و در انتهای رمان می توان به جواب هایی مناسب خود رسید.

اندرو یک متخصص علوم شناختی (دانش شناخت ذهن) است که علاقه بسیاری به عملکرد ذهن، مخصوصا ذهن خودش دارد. رمان در واقع گفت وگویی میان او و یک روانکاو است و فجایعی را شرح می دهد که در زندگی اندرو رخ داده و از آن به عنوان «مصیبتی ناخواسته» یاد می کند. داستان از جایی شروع می شود که اندرو قصد دارد بچه اش از همسر دومش را که به تازگی فوت کرده، به همسر اولش بسپارد؛ چون خودش نمی تواند از او نگهداری کند. این رمان فراتر از شرح اتفاقات و رمان های معمولی است و بیشتر صدای تک گویی های درونی اندرو درباره زندگی خودش و بیان دیدگاه های او درباره همه آن اتفاق هاست. روند داستان طوری پیش می رود که قضاوت مخاطب در برداشت از اتفاقاتی که داخل رمان رخ می دهد، بسیار مهم است و دکتروف با این کار تا حدی مخاطب را دعوت به زیر نظر گرفتن نحوه عملکرد ذهن خود می کند. دکتروف با نوشتن این رمان علاوه بر خودش، مخاطب را نیز به چالش می کشد.

نویسنده: ال دکتروف

مترجم: محمدرضا تتاری

نشر: بیدگل

سال انتشار: 1402