فهرست مطالب

پژوهش در هنر و علوم انسانی - پیاپی 61 (دی 1402)

نشریه پژوهش در هنر و علوم انسانی
پیاپی 61 (دی 1402)

  • تاریخ انتشار: 1403/01/25
  • تعداد عناوین: 5
|
  • رهام امیرپور امرائی*، محمدرضا شریف زاده، ابوالفضل داودی، پژمان دادخواه صفحات 1-16

    با منابع تغذیه ی اندیشه نگارندهگان از دو مهم فمینیسم و نو فرمالیسم در پیشاذهن برای بیان مسئله در این پژوهش اذعان داشته با انتخاب یکی از مهجور باقی ماندگان ادبیات کالسیک ایرانی-پهلوی یادگار زریران به جهت تشکل یک رویکرد نظری نو در مبحث تعزیه به مثابه تئاتر چیزی بر پا ساخته تا هم یادگاری نیک بماند و هم در اینجا سر کلیدواژه اصلی ما با روح هنر به جای هنر! پر تکرار در تازه در اندیشمندی هنرمندان معاصر باب سازد و قسم کاربردی تحقیق ما با تنیدگی در عالم تئاتردرمانی به مبحثی ابداعی و نوین میرسد که "هنر قهرمان درمانی" نام خواهد گرفت و گواهی داده که ما از همت عبدالرضا ناصر مقدسی خصوصا با کتاب عصب-اسطوره درمانی؛ بسیار بهره جستیم. روش تحقیق نیز از منابع کتابخانه ای و تجارب میدانی پادفمینیستی هر دو بهره برده، سپس داده سازی هایی کرده و کارمان کیفی، توصیفی و تحلیلی خاتمه می یابد و پس از تحلیالت در بخش جمع بندی نتیجه کوششمان بر این میرسد تا بحث هنر درمانی در ایران زمین امری کاربردی تر شده و خرافاتش اندکی زدوده گردد تا ببینیم آیا اصال چیزی به نام هنر-قهرمان درمانی بحثی ممکن است؟ و اگر آری؛ آینده اش به چه صورتی قابل مشاهده، پیشرفت و کنترل میباشد. امید که مفید واقع گردد.

    کلیدواژگان: یادگار زریران، تعزیه، نقد، قهرمان درمانی، روح هنر
  • محمود اژدری * صفحات 17-26

    ارتباط میان معماری و فلسفه همواره موضوعی مهم و پراهمیت در زمینه معماری بوده است. این ارتباط نه تنها به شکل دهی به اصول و ارزش های معماری کمک میکند بلکه تاثیرات عمیقی بر روی هویت معماری و فضاهای ایجاد شده دارد. در این مقاله، تاثیرات و رابطه میان فلسفه در معماری و بررسی تفکر در معماری مورد بررسی قرار میگیرد. برای انجام این تحقیق، از منابع معتبر مرتبط با معماری و فلسفه استفاده شده است. از تحلیل متون فلسفی و معماری و مطالعه کتب و مقالات مرتبط استفاده شده است. این تحقیق با تاکید بر رابطه میان معماری و فلسفه به بررسی اثرات معماری بر تفکر انسان و تامین اصول فلسفی در معماری میپردازد. یافته های این مقاله نشان میدهد که فلسفه به عنوان یک علم تفکری با تاکید بر اصول، ارزشها، و ایدئولوژیها تاثیر بسیاری بر معماری دارد. این ارتباط میان معماری و فلسفه به تشکیل هویت معماری، تامین اصول فلسفی در طراحی ساختمانها، و تاثیرگذاری معماری در جوامع و فضاها منتهی میشود. همچنین، معماری به عنوان یک شیوه تفکری میتواند تفکر انسانها را تحت تاثیر قرار دهد و به تشکیل تفکر و اندیشه آنها کمک کند. تاثیرات و رابطه میان فلسفه و معماری بسیار مهم و پراهمیت بوده و به شکل دهی به مفاهیم و اصول معماری کمک میکند. این تاثیرات میتوانند به بهبود فضاهای ساخته شده و تاثیرگذاری در جوامع منتهی شوند. نیازمند بررسی و تفسیر عمیقتر مفاهیم فلسفی در معماری و آموزش معماران به منظور شکل دهی به معماری با کیفیت و تاثیرگذار در جوامع معاصر میباشد.

    کلیدواژگان: فلسفه، معماری، تفکر معماری، هویت معماری، تفکر انسان، اصول فلسفی
  • زهره شایسته فر* صفحات 27-40

    انگیزه های خلق آثار نقاشی در هر دوره تاریخی با توجه به دوره حیات آن هنرمند پیش از گسترش ارتباطات بین کشورهای مختلف، هم از لحاظ معنای مشترک درونی چه از جنس عرفانی، چه از جنس متافیزیکی، تحت تاثیر یکدیگر نبوده اند، ولی در قرن 17 میلادی، جرقه های هم معنایی در آثار نقاشی دو کشور ایران و هلند، پدیدار شد. البته که در این بین مواردی به مانند تقلید به وجود آمده است که با گذشت زمان و کشف معنا در ذهنیت هنرمند تغییراتی از لحاظ بیانی و بصری برای خلق ذهنیتاش بر روی کاغذ و یا بوم ایجاد شد. پس باید توجه داشت مخاطبی که در قرن 17 میلادی، با آثاری مفهومی معنوی که لذتی بر مبنای آن و این جهانی در دل خود دارد، روبرو میشود. لذا نویسنده این مقاله سعی بر این داشته است که، با وجود نظریه های در ظاهر متفاوت از سوی منتقدان و فلاسفه دو کشور، در رابطه با نقاشی، در سایه شناخت و آگاهی و در راستای همه پسندی، به یک هم پوشانی و نتیجه گیری فرای مکان و ملیت، در واقع به پیوندی میان دو ذهن از دو ملیت و قاره برسد، تا قابل فهم برای همگان بشود. بنابراین نگارنده به روش کتابخانه ای- میدانی، به جمع آوری اطلاعات پرداخت، تا نکات استخراج شده از آثار نقاشی و تحولات اجتماعی آن قرن، شروعی برای تحول در ذهنیت هنرمند امروز و قابل استفاده برای خلق آثار معاصر خالقانه بشود. نگارنده ابتدا یک نگاه کلی و سپس به سوی کنکاش عمیقتر برای کشف جذابیت های محسوس و نامحسوس نقاشی های این دو کشور ایران و هلند قرن 17 میلادی پرداخته است.

    کلیدواژگان: پیدا، پنهان، نقاشی، ایران، هلند
  • نازنین سادات حسینی، فرنام مرادی نژاد صفحات 41-52

    سینما به عنوان یکی از تاثیرگذارترین قالبهای نمایشی,از قوانین حاکم بر حیات روانی انسان سود میجوید تا بیشترین تاثیر را در ذهن و جان مخاطبان بر جای بگذارد. بر این اساس,سینما,به روان شناسی نزدیک میشود و مباحثی همچون ادراک,توجه,شخصیت,اختلالات و آشفتگی های روانی که موضوعات اصلی علم روان شناسی هستند در هنر و بخصوص سینما به تمامی به نمایش در می آیند. دارن آرنوفسکی فیلمساز آمریکایی,از این ارتباط تنگاتنگ بهره ی بسیاری برده است. اختلالات روانی یکی از آن مولفه هایی است که آرنوفسکی در سینمایش بسیار استفاده میکند. از میان اختلالات روانی و ادراکی شاید بتوان گفت مهمترین اختلال ادراکی,هالوسینیشن یا توهم است. پرسش اصلی این پژوهش با این سوال پیش میرود که هالوسینیشن چگونه در فیلم مرثیه ای بر یک رویا متجلی می-شود؟ این مقاله قصد دارد با تکیه برروشی توصیفی- تحلیلی ضمن بررسی مفهوم هالوسینیشن در فیلم های او به ویژه فیلم مرثیه ای بر یک رویا و معرفی انواع مختلف این اختلال,به چگونگی بروز آن در شخصیت های فیلم بپردازد. همچنین نگارنده با اتخاذ رویکردی استقرایی ضمن بررسی این اختلال در فیلم مورد بحث به بازنمایی سبک کلی این کارگردان میپردازد. آرنوفسکی نشانداده که برای به تصویر کشیدن احولات درونی شخصیتها,به گونه ای از ابزارهای مختلف سینمایی مانند تدوین,میزانسن و جلوه های ویژه استفاده کرده که بیان سینمایی پست مدرن را به ذهن متبادر میکند. پژوهشگر در این راه ازنظریات آندره آلمن,عصب شناس هلندی بهره ی بسیار برده است.

    کلیدواژگان: سینما، روان شناسی، هالوسینیشن، آرنوفسکی، آندره آلمن
  • مریم شباک، صابر حسین پور بهنمیری* صفحات 53-59

    آموزش معماری با هدف پرورش استعدادهای درونی و ارتقا مهارتهای لازم و همچنین انتقال مفاهیم و ارزشهای معمارانه، به دنبال تربیت افراد خلاق و آگاه در این حوزه است. از سویی آموزش طراحی معماری امری چالش برانگیز است که وابسته به متغیر های متعددی می باشد. یادگیری خدمت محور نیز ترکیبی از یادگیری تجربی و ارائه خدمات اجتماعی است و به وسیله آن، فراگیر در ارتباطی دوسویه با جامعه قرار می گیرید و با ارائه ی خدمت به جامعه، باعث حل مشکلات به روز و واقعی آن می شود و این خدمت در راستای یادگیری عمیق او عمل می کندو این گونه می توان گفت که رویکردی آموزشی است که نظر و عمل را با یکدیگر ادغام می کند و با شناسایی مسائل واقعی در جامعه و ارائه راهکار برای حل آن، هم نظریه و عمل را باهم ترکیب می کند و هم باعث یادگیری عمیق می شود. پژوهش حاضر که از نوع پژوهش های توصیفی و به لحاظ ماهیت عملکردی، از پژوهش های کاربردی است به دنبال پاسخ به این سوال است که »آموزش خدمت محور چگونه و بر چه مبنایی دانشجوی معماری را در پیشبرد طراحی با توجه به کیفیت حضور و زندگی اجتماعی یاری میرساند؟« با انجام مطالعات کتابخانه ای و اطلاعات موجود در پژوهشها  استفاده از پیشینه پژوهشی ، کتب، اسناد، مدارک، گزارش ها و مستندات مربوط به همایش ها و پایگاه های وب راجع به نظریه ها، مفاهیم، متغیر ها و تعاریف خدمت محوری در دانشگاه ها پرداخته وبه این نتیجه رسیدیم که روش آموزش خدمت محور به دلیل ماهیت اجتماعی می تواند به عنوان روشی کارآمد در کارگاه های طراحی معماری مورد استفاده قرار گیرد و باعث ارتقا تعامل دانشجو با جامعه گردد.

    کلیدواژگان: آموزش معماری، خدمت محور، طراحی معماری، کارگاه طراحی