آرشیو چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۴، شماره ۲۳۵۸۸
ایران شناسی
۶

گیلان

گلچین گیلانی

گیلان، ای سرزمین سبزه خوش رنگ

دورم من از تو، گر هزاران فرسنگ

دور توان شد مگر ز مادر دلبند؟

می رود این جان دردناک، چو فرزند

رفتم یک روز توی جنگل و بیشه

پرتو خورشید گویی از پس شیشه

نوک می زد دارکوب، و خوش آهنگ

پیچک پیچیده بود نازک و خوش رنگ

مرغابی می پرید اینجا، آنجا

باد خوش نیم روز شادی افزا

آری، گیلان! بهشت سبزه خوش رنگ

جنگل تو، با پرندگان خوش آهنگ

زیر بلند آسمان آبی و زیبا

نیست دلم دور از آن بهشت دلارا

دور توان شد مگر ز سینه پر مهر؟

سوی تو، ای مادر گرامی و خوش چهر

برگ زمرد به شاخه های درختان

می آمد: سبز و زرد و آبی تابان

قهقهه می زد ترنگ خرم و خوشحال

گرد درختان سربلند و کهنسال

نیلوفر روی آب می زد پرپر

بوی تر و نیم گرم مستی آور

کوه تو، با ابرها و پرتو خورشید

در دلم افکنده اند عکسی جاوید