آرشیو یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، شماره ۵۱۰۴
تئاتر
۱۹
صحنه پایان

نقبی به جامعه جهان

جهانگیر الماسی

تحلیل تئاتر پس از انقلاب با نمایش های دوران پس از انقلاب پیوندی ناگسستنی دارد یعنی نمایش هایی که در سال 1358 به بعد اجرا می شدند.

آن زمان، اسماعیل خلج، سیاوش تهمورث، پرویز پورحسینی، داریوش مودبیان و... در این تئاتر ها فعال بودند.من، آن دوران با این طیف از تئاتر های اجرایی همکاری می کردم. نمونه های دیگری هم مثال زدنی است.

اکبر زنجانپور «مرگ فروشنده» و یا حسین فرخی که آثار دیگری از «آرتورمیلر» را کار کردند. پس از این سالیان، جریان های دیگری در حوزه هنرهای دراماتیک قابل بررسی است. حسین فرخی در دهه 70 به تولید تله تئاتر روی آورد. جریان های تله تئاتر در این سالیان در بحث های تخصصی و پژوهشی قابل بازخوانی، تفحص و بازکاوی است.

از سوی دیگر با جریان های تئاتری متاثر از تم جنگ روبه رو ایم؛ نمایش هایی که همچون روندی هنری در مناطق جنگی کشور به اجرا درآمدند.

این در حالی است که جریان های تئاتری از سال های 80 تا 86 گونه فعالیت علمی را در چشم انداز کاری خود قرار می دهد.

بسیاری از استادان تحصیلکرده خارج کشور به محض آمدن به ایران فعالیت خود را تداوم بخشیدند. نمونه اش مسعود دلخواه است که «خدا در آلتونا حرف می زند» را روی صحنه آورد.

در این میان شکل گیری جریان های خود جشنواره تئاتر فجر قابل اشاره است. جشنواره ای که عرصه مواجهه است؛ صحنه رویارویی ما با تئاتر دنیا! این رویداد شرایطی را فراهم می کند که ما با تئاتر دنیا روبه رو شویم.طی این سالیان در چندین دوره از جشنواره فجر شاهد حضور آثار برجسته ای از کشورهای مختلف بوده ام، نمایش هایی از تاجیکستان و... که حرف هایی برای گفتن داشته اند.

اجرای آثار کشورهای جهان در تهران حاکی از نکات قابل تاملی است؛ از یک سو باب آشنایی هنرمندان با آثار کشورهای دنیا است، از سوی دیگر نقبی به دیگر اجتماعات انسانی جهان دارد. زحمات مدیریت کلان فرهنگی و تئاتر در راه اندازی جشنواره های فجر جای تقدیر دارد؛ باید دست هایشان را فشرد.