آرشیو یکشنبه ۱۲‌شهریور ۱۳۹۱، شماره ۳۴۹۸
صفحه آخر
۲۰
حاشیه خبر

فرصت هایی که تهدید می شود

سجاد روشنی

گروه فرهنگ و هنر:گنجینه موزه هنرهای معاصر همان قدر که باعث افتخار است، مرکزی است که گهگاه اخباری از آن درز می کند که سبب نگرانی اهالی فرهنگ و هنر هم می شود. چند وقت پیش بود که مرمت سقف موزه هنرهای معاصر نگرانی هایی را درباره آسیب دیدن مجسمه های «جاکومتی» به وجود آورد. روز گذشته نیز حمید شانس هنرمند مجسمه ساز و کارشناس آثار برنزی از احتمال آسیب دیدن مجسمه اسب و سوار اثر «مارینو مارینی» در باغ موزه هنرهای معاصر تهران خبر داد.

به گفته او این اثر ارزشمند از همان ابتدا در زمینه ریخته گری دچار مشکلاتی بوده است و در برخی نقاط آن از جمله روی پای سوار، سوراخ هایی دیده می شود که به نظر می رسد خریداران در آ ن زمان متوجه این مشکل نشده اند. این مجسمه ساز احتمال می دهد مجسمه اسب و سوار با آب کلردار شسته شده باشد. او آبیاری اتوماتیک پارک ها را علت تهدید مجسمه های برنزی می داند که سبب تولید شوره سفیدرنگی می شود که مثل خوره برنز را می خورد.

در همه جای دنیا آثار هنری و میراث فرهنگی افزون بر این که ذخیره ای مادی و معنوی محسوب می شود، عامل جذب گردشگر هم است که همین گردشگر نیز می تواند باعث رونق اقتصادی و ارتقای سطح فرهنگی کشورها شود. بدیهی است کشوری که بتواند با آثار هنری و میراث معنوی و فرهنگی اش، مردم کشورهای دیگر را به سوی خود جلب کند، از بسیاری اتهام های سیاسی در دنیای سیاست زده امروز رهایی می یابد. با توجه به این نکته، رویکرد ما به آثار هنری و میراث فرهنگی کشورمان چیست؟ آیا آثار هنری گران سنگی که در ایران نگهداری می شود یا میراث فرهنگی کهنی که در جای جای کشورمان وجود دارد، توانسته چنین کارکردی را داشته باشد یا این که این آثار و میراث تنها برای ما تهدید است و هر از گاهی سبب نگرانی مردم و هنرمندان می شود؟! انگار وجود چنین میراث ارزشمندی در کشورمان فقط این کارکرد را دارد که چند وقت یکبار رسانه ها از احتمال نابودی یا تخریب آن آثار بنویسند. به راستی چه زمانی می توان به این گنجینه عظیم به چشم فرصت نگریست و نه تهدید؟