آرشیو شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۱، شماره ۳۵۲۵
صفحه آخر
۲۰
نکته

کاسبی پررونق گدایان در شهر اموات

پوران محمدی

گدایان بهشت زهرا (س) هم کار و کاسبی شب جمعه را خوب یاد گرفته اند، کسی چه می داند شاید آنها همان گداهای سطح شهر هستند که آخر هفته ها بر سر مزار اموات در بهشت زهرا (س) اضافه کاری می کنند؛ آنها حالادیگر اینجا حق آب و گل دارند!

انگار دیگر نباید توقع داشته باشی آرامشی را که می خواهی، در خلوتی هرچند کوتاه بر سر مزار اموات پیدا کنی؛ چشم دوخته ای به سنگ قبر و در عالم خودت با عزیزی که از دست داده ای خلوت کرده ای که ناگهان با پاشیده شدن مشتی گندم روی سنگ به خود می آیی؛ دخترک طوری منتظر بالای سرت ایستاده که انگار وظیفه اش را انجام داده و حالانوبت شماست که دست به جیب شوید. مبلغی به اولی می دهی و ردش می کنی، هنوز چند آیه از قرآن نخوانده ای که ناگهان با صدای پیرمردی که بالای سرت بلند بلند قرآن می خواند مثل برق گرفته ها از جا می پرید، آن قدر سریع و کوتاه می خواند که انگار دنبالش کرده اند، حق هم دارد این همه قبر باید در وقت صرفه جویی کند تا به همه آنها برسد؛ پس بناچار باز هم دست به جیب می شوید. چند دقیقه بعد زن میانسالی که دست فرزندان قد و نیم قدش را گرفته و خرج شام شب شان را از شما طلب می کند و این داستان ادامه دارد...

دقیق تر که نگاه می کنید تقریبا کنار بیشتر قبرها یک مهمان ناخوانده هم هست؛ کسانی که فکر می کنند از خود شما برای اموات تان دلسوزترند؛ همان هایی که قرآن می خوانند؛ گندم می پاشند؛ شمع روشن می کنند و...

خیرات مردم از نان و پنیر و سبزی، شکلات و خرما را از سر بی میلی برمی دارند اما بی رودربایستی می گویند که پول، بیشتر به دردشان می خورد. مسئولان شهری می گویند شهرداری به تنهایی نمی تواند متکدیان شهر را ساماندهی کند، اما آیا جمع آوری متکدیان در مکان نه چندان وسیعی مانند بهشت زهرا (س) تا این اندازه سخت و غیرممکن است؟ انگار مسئولان بهشت زهرا ترجیح داده اند شیوه همزیستی مسالمت آمیز را با متکدیان در پیش بگیرند وگرنه تاکنون برای حل این مشکل چاره ای می اندیشیدند.

گروه جامعه