آرشیو سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱، شماره ۳۵۲۸
پرونده
۱۰

سال هاست خارجی تاثیرگذار ندیده ایم

مجید جلالی (مدرس فوتبال)

شاید در قریب 40 سال اخیر، مربی خارجی موفق یا تاثیر گذاری به فوتبال ایران نیامده باشد و اگر بخواهیم نامی از مربیان موفق و تاثیرگذار خارجی در فوتبال مان ببریم به نام هایی مثل اوفارل، رایکوف، سوچ مجارستانی و لیادین برسیم.

مربیانی که بعد از این نام ها به فوتبال کشورمان وارد شده اند اغلب از پتانسیل فوتبال کشورمان بهره برداری کرده اند و خودشان تاثیرگذار و سازنده نشده اند.

لیادین، رایکوف، اوفارل و سوچ با این دیدگاه وارد فوتبالمان شده بودند که تغییر نسلی به وجود آورند و آورده های باارزشی به فوتبال ما بیفزایند. به همین منظور رایکوف تحولی در فوتبال ملی به وجود آورد و بازیکنانی را در تیم ملی جوانان تربیت کرد که ستاره های سال های طولانی فوتبال ایران و آسیا شدند؛ بازیکنانی نظیر ابراهیم آشتیانی، ناصر حجازی و بعدها حسن روشن و... که هر چند آن تیم کاملاتغییر یافته در نخستین دیدار خود متحمل باخت سنگین5 بر صفر از ترکیه شد، ولی بعدها به هر افتخاری در فوتبال دست پیدا کرد. لیادین هم در ذوب آهن، سبک و مکتبی از فوتبال را بنا گذاشت که تا سال ها باقی ماند. اما در سال های بعد از آن، رفته رفته فضای نتیجه گیری صرف به عنوان اولویت مهم فوتبال ما درآمد، طوری که تمام ذهن اهالی این رشته را مشغول خود کرد؛ بنابراین یا مربیان سازنده به فوتبال کشورمان نیامدند یا زمان و امکانات لازم برای تاثیر گذاری و سازندگی را پیدا نکردند. البته به طور کلی در سه، چهار دهه اخیر تنها در دو مقطع فوتبال ایران تغییر نسل را مشاهده کرد؛ یکی در نیمه دهه 60 توسط مرحوم دهداری و یک بار هم در نیمه دهه 70 توسط مایلی کهن این اتفاق افتاد. به نظر می رسد در فضای سرد و بیمارگونه کنونی فوتبال ملی همچنین کاری یعنی ایجاد یک تغییر نسل به عنوان نیازی حیاتی برای فوتبال ما کاملاضروری باشد؛ ولی متاسفانه با توجه به فضا و روحیه نتیجه گرای موجود، دست زدن به چنین کاری توسط مربیان تیم ملی کاملابعید و دور از انتظار به نظر می رسد.