آرشیو یکشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۱، شماره ۳۶۰۰
حوادث
۱۹

دختر خردسال 4 سال است با عوارض ناشی از شکنجه های نامادری دست و پنجه نرم می کند

«سیخ داغ» نامادری، فائزه را از پا انداخت

فائزه به جرم نداشتن مادر با شکنجه های نامادری حدود چهار سال است به جای رفتن به مدرسه، گوشه نشین خانه شده و هر روز امیدش برای داشتن زندگی همانند همسالان دیگرش رنگ می بازد.

به گزارش ایسنا، عقربه های ساعت وقتی به 9 و30 دقیقه رسید، موبایل خلیل (پدر فائزه) به صدا درآمد. شریفه (نامادری فائزه) هراسان فریاد می کشید: «برگرد خانه، دخترت تشنج کرده، برگرد».

پدر فائزه در این باره گفت: شریفه، نامادری فائزه مدام او را کتک می زد، به طوری که با ضربه های محکمی که به مغز طفل زده، دخترم وارد زندگی نباتی شده و قادر به دفع و کنترل ادرار و مدفوع خود نیست و دست و پای او نیز حرکت ارادی ندارد.

ادعای پدر فائزه

پدر فائزه مدعی است که شریفه، دخترش را سوزانده و بارها از طرف مدرسه به او اطلاع داده اند که بدن فائزه دارای زخم های ناشی از شکنجه های نامادری اش است، اما شریفه این موضوع را تکذیب می کرد.

وی گفت: شریفه روز حادثه طبق روال همیشه بدن فائزه را با سیخ داغ سوزانده و وقتی با مقاومت او مواجه شده، قصد خفه کردن او را داشته که ناگهان بی تحرکی فائزه، او را متوجه کارش کرد، اما...

خلیل با بیان این که وقتی به خانه رسیدم، دخترم با ناخن های کبود روی زمین افتاده بود، گفت: پزشکان در معاینه های اولیه در یکی از بیمارستان های کردستان اعلام کردند به بچه دارو داده شده است و اجازه ندادند برای ادامه درمان او را به تهران منتقل کنم و بعد از چهار روز فائزه را مرخص کردند. او را به تهران آوردم اما جواب درست و حسابی از پزشکان نگرفتم.

انکار شکنجه

وی با بیان این که شریفه در جریان رسیدگی به پرونده منکر کودک آزاری شد، گفت: متهم، انگیزه خود را از این جنایت غیراخلاقی، بی تربیتی فائزه اعلام می کند و می گوید این بچه قادر به کنترل ادرارش نیست؛ در حالی که این طور نبود و فائزه شب ادراری ندارد.

خلیل با اشاره به این که مادر فائزه به محض تولد این کودک از وی جدا شده و او وقتی فائزه سه ساله بود، با شریفه ازدواج کرده است، گفت: چشمان فائزه همیشه باز است اما دیدش خیلی کم است و وقتی صدای کودکان را می شنود، بلند می خندد و فقط من و عمه اش را می شناسد.