آرشیو پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۲، شماره ۲۸۰۴
صفحه آخر
۱۶
پیشنهاد

دو داستان جذاب از آدم های معمولی

دکتر صادق زیباکلام

مشغله های حرفه یی در حوزه سیاست کمتر فرصت می دهد تا کتاب های داستان بخوانم یا فیلم سینمایی ببینم. به همین علت کمی از اتفاقات فرهنگ و هنر دور شده ام و در این عرصه به روز نیستم. با این حال کتاب زیبا واحساسی «بادبادک باز» اثر «خالد حسینی» - نویسنده افغان با ترجمه مهدی غبرایی که در سال 2007 فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شد – را چندی پیش خواندم. کتابی جذاب که باعث شد کشش عجیبی برای مطالعه کتاب داشته باشم طوری که حتی برای ثانیه یی کتاب را زمین نگذاشتم و وقتی کتاب تمام شد از اینکه داستانی به این جذابی به پایان رسید حیفم آمد.

دوست داشتم داستان همچنان ادامه داشته باشد و به پایان نرسد زیرا نویسنده این کتاب به شکلی استادانه لغات و جملات را به کار گرفته و جنبه های عمیق انسانی همچون محبت، ترس، خشم، نفرت را با کلماتی دقیق و توصیفاتی عینی بر کاغذ پیاده کرده است. آنچه بیش از هر چیزی در کتاب بادبادک باز مرا جذب خودش کرد باور پذیری اتفاقات و شخصیت های داستان و مناسبات آنها بود به طوری که من حقیقتا فکر می کردم این اتفاقات در جهان واقعیت رخ داده است. در همین روزهای مطالعه کتاب بادبادک باز فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» اثر «اصغر فرهادی» را دیدم که به نظر من نسبت نزدیکی با کتاب خالد حسینی دارد و از جهاتی مسائلی که در هر دو اثر مطرح می شود شباهت هایی با هم دارند. این فیلم مرا به شدت تحت تاثیر قرار داد. داستان فیلم پیچیده، اغراق آمیز و مبهم نیست. تمام زوایای داستان سرراست و روشن است. از شخصیت های داستان بگیرید که آدم های معمولی و آشنای زندگی هستند تا بحران هایشان. فیلم جدایی نادر از سیمین به ما نشان می دهد وقتی در زندگی آدم ها بحرانی به وجود می آید چگونه هر شخصیتی با توجه به رویکرد شخصی خود با بحران مواجه می شوند. فیلم «جدایی نادر از سیمین» اثر «اصغر فرهادی» از نظر من فوق العاده است و شایستگی جوایزی که دریافت کرده و تقدیر های که از آن به عمل آمده را دارد.