آرشیو سه‌شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۲، شماره ۲۸۶۷
روزمره
۱۰

دورهمی های حاشیه یی

ندا عبداللهی

اینان در حاشیه خواهند مرد، اینان در حاشیه خواهند زیست، اینان در حاشیه زاده خواهند شد و حالادرحاشیه چمباتمه زده به متن می نگرند. این حاشیه نشینان، مجرمان دیروز و بیماران امروز متنی هستند که قرار است ترک داده شوند از هر آنچه به آن معتاد و مبتلاشده اند. حالانیز در قابی گرد هم آورده شده اند تا طفل گمشده شادی را بیابند اما حزن چشمان شان قاب تصویر را محصور کرده است. نشانده شده اند تا در شادی جمعی که برایشان ترتیب داده شده، احساس تعلق اجتماعی از دست رفته شان را بیابند، اما طردشان مگر می گذارد. یقه آبی شان هم بیش از آنکه از آرامش درون حکایت کند، نشان آبا و اجدادی شان به حساب می آید و همان گونه که بوردیو می گوید در میدان نزاع و ستیز نمادهای طبقاتی، سهم آنها در تمایز با «دیگران» شده است. تمایز و تفاوتی که در همه شوون زیست آنها از ابتدا تا انتها جاری و ساری است و آنان را از «دیگران» جدا خواهد کرد. در این شرایط، دورهمی و معاشرت اجباری آنها با یکدیگر بویی از اصول و شرایط معمول و مرسوم نبرده است و سهم ناچیزشان از سرمایه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که مبادلات و تعاملات آنها را دیگر گونه می کند. سبک زندگی شان هم بیش از اینکه حاصل نوعی انتخاب برای تمایز با دیگران باشد، از جبری نشات گرفته که این گونه آنها را کنار هم نشانده و قرار است به متنی که از آن رانده شده اند، بازگرداندشان اما گویی آنها بی خیال آنچه برایشان مهیا شده، نشسته در حاشیه با پوزخند به متن می نگرند.