آرشیو دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۳، شماره ۴۲۰۸
صفحه آخر
۲۰
مکث

چند می گیری، شوخی ناجور نکنی؟

علی رستگار

گروه فرهنگ وهنر- اگر شوخی و مطایبه و خنده نباشد، تحمل این جهان تلخ ناممکن می شود. برای لحظه ای جهان بدون خنده و شادی را تصور کنید و ببینید با ابروانی در هم کشیده و چهره هایی عبوس، امورات دنیا چگونه می گذرد؟ از این رو باید برای برخورداری از موهبت خنده، شاکر پروردگار و به تبع آن قدردان کمدین هایی باشیم که با نبوغ و هنرشان بارها ما را به خنده مهمان کرده اند.

در ادیان الهی هم می توان جلوه هایی از شوخی یافت و حتی در جلد 16 بحارالانوار صفحه 294 هم عنوان شده است که پیامبر گرامی اسلام هم شوخی می کرد، اما بجز سخن حق چیزی نمی گفت.

نکته همین جاست که مرز شوخی و خنده بجا و درست با مزاح های بی ادبانه و دور از نزاکت کجاست و ما چقدر شوخی و تمسخر را با یکدیگر اشتباه می گیریم؟ و این که چقدر با خطوط قرمز و تابوهای شوخی آشناییم و بشخصه به آن پایبندیم؟ اخلاق، ارزش ها، اعتقادات، وجدان و انسانیت چه جایگاهی برای ما دارد و وقتی بستر و فضای کافی برای شوخی و خنده فراهم است، تا چه حد رعایت آنها را لازم می دانیم و برای رسیدن به هدف خنده، به توجیه وسیله استناد نمی کنیم؟

همین که ما ایرانی ها به اندازه کافی روحیه طنز داریم و می توانیم از هر موقعیت بغرنج و ناگواری، حرف و کلامی طنازانه و شادی بخش خلق کنیم، نکته ارزشمند و فخرفروشانه ای است، اما گاهی در این مسیر، چنان پا را روی گاز افراط می گذاریم که همه سرعتگیرهای اخلاق و انسانیت را به هیچ می انگاریم و فقط و فقط گرفتن خنده و جلب توجه برایمان اهمیت دارد. متاسفانه رواج جوک های بی پروا در فضاهای مجازی و محفل های خصوصی و حتی عمومی دوستانه و کاری هم به این فرهنگ نادرست دامن زده و ما گاهی از نمد جدی ترین و اعتقادی ترین مسائل هم، کلاه وقیحی برای خود می دوزیم.

اخیرا کار به جایی رسیده که بعضی ها به قصد شوخی و لحظه ای خنده، با اعلامیه ها و عکس اموات و درگذشتگان هم شوخی هایی می کنند و باعث تکدر خاطر بازماندگان آنها می شوند. اتفاق ناگواری که لزوم توجه به فرهنگسازی جدی و بی شوخی در این زمینه را در تلویزیون، رادیو، سینما و رسانه های دیگر گوشزد می کند.