آرشیو شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۵، شماره ۲۵۵۴
دیپلماسی
۱۹

مرتضی به روایت کیومرث

هفته ای که گذشت کیومرث پوراحمد میهمان یکی از برنامه های خندوانه بود و در پرسش وپاسخ های رامبد جوان، مجری برنامه، اشاره ای هم به آوینی داشت. پوراحمد فیلم «مرتضی و ما» را برای چهلم شهادت آوینی می سازد؛ بی آنکه بین آن دو رفاقتی بوده باشد؛ بخشی از گفت وگوی جوان و پوراحمد را می خوانید:

کیومرث خان خیلی هم با آقای آوینی دوست بودند؟ می توانید یک مقدار از او برای ما بگویید که ما نشنیده باشیم، ندانیم. ما رسانه ای از او می دانیم...

یک نکته جالب بگوییم. تو حالاگفتی خیلی دوست بودند، من فقط دو جلسه سه، چهارساعته، آوینی را دیدم و با هم گپ زدیم. فیلم سفرنامه شیراز را دیده بود و یک کتاب که من در جوانی هم خوانده بودم؛ این کتاب را برای من فرستاد و یک یادداشت خیلی مهرآمیز هم در ابتدای کتاب نوشته بود. من آن موقع مجله سوره را نمی خواندم و اصلانگاهش هم نمی کردم. مکروه بود به نظرم. یک شاخه گل مریم خریدم و به دفتر سوره و نزد آقای آوینی رفتم. بعد به من گفت زیباترین گل را برای من آوردی! من گل مریم را خیلی دوست دارم. چون نام همسرم مریم است. سه، چهار ساعت نشستیم، با هم گپ زدیم و در بعضی زمینه ها هم با هم بسیار مخالف بودیم و عقایدمان بسیار مخالف همدیگر بود. یک بار دیگر هم این اتفاق افتاد و این قدر این آدم به دل من نشست که وقتی شهید شد، سوره برای او یک ویژه نامه منتشر کرد که دوستان قدیمی او برایش مطالب مفصلی نوشته بودند و من یک ستون کوچک در این باره نوشته بودم. همسرش در این باره می گفت که این ستونی که تو نوشته بودی خیلی تاثیرگذار بود. بعد که جشنواره جوان امید پیشنهاد کرده بود که برای او (آوینی) فیلم بسازیم که به «روایت فتح» گفته بودند. اما همسر و برادرش گفته بودند که پوراحمد این فیلم را بسازد. من گفتم چرا من؟ گفتند به خاطر آن یادداشت یک ستونی.

به یاد دارید چه نوشته بودید؟

یک متن عارفانه ای نوشته بودم راجع به زلالی مرتضی آوینی. بسیار زلال بود و بسیار سعه صدر داشت؛ سعه صدر واقعی و عمیق.