آرشیو سه‌شنبه ۲‌شهریور ۱۳۹۵، شماره ۶۲۹۳
فرهنگ و هنر
۲۲

در نشست نقد و بررسی«سه خواهر و دیگران» مطرح شد

فرهنگ، جغرافیا بردار نیست

شکوه مقیمی

نمایش «سه خواهر و دیگران» حمید امجد هرچند در جغرافیای دیگری روایت می شود اما نقدی است بر اوضاع کنونی جامعه ایران، روزگاری که به قول امجد به مرده ها بیشتر از زنده ها برمی خوری. بر ملال و ابتذالی که بر زندگی انسان ها سیطره یافته و توهمی که موجب کشیدن دیواری میان خود و دیگران شده است. نمایشی که حمید امجد بعد از گذشت بیش از یک دهه دوری از صحنه به اجرا درآورد. این نمایش درهم تنیدگی قدرتمند چندین نمایشنامه، از شکسپیر و چخوف است. شکسپیری که فروپاشی خاندان و خانواده را به نمایش درمی آورد و چخوفی که فروپاشی فردی انسان گرفتار در انزوا و بی معنایی را هنرمندانه روایت کرد. جلسه نقد و بررسی این نمایش در واپسین ساعات مردادماه در «آپ آرت مان» با حضور حمید امجد و محمد رحمانیان برگزار شد.

امجد با ابراز امیدواری در رسیدن به یک هسته مرکزی گفت: از نگاه من فرقی نمی کند یک نمایشنامه نویس اهل کدام کشور باشد. تحت تاثیر نمایشنامه های دیگر قرار گرفتن به ذات خود اتفاق بدی نیست. چخوف در عمر کوتاه چهل و چند ساله خود، نمایشنامه های زیادی ننوشت تا ما ببینیم نقاط مختلف جهان چگونه در آثار او بازتاب پیدا می کنند اما شکسپیر در ده ها نمایشنامه ای که از خود باقی گذاشته به گونه ای عمل کرده که برای هیچ یک از آنها نمی توان جغرافیای خاصی قائل شد و این متون حتی در بند زبان انگلیسی هم نیستند. در واقع همه درام نویس ها به همین شکل عمل می کنند. وی با اشاره بر اهمیت چارچوب فکری نویسنده گفت: ریشه «سه خواهر» چخوف به «شاه لیر» نوشته شکسپیر می رسد که سده های میانه اروپا را روایت می کند و اگر دقیق بنگریم می توانیم رد خود شاه لیر را در شاهنامه فردوسی پیدا کنیم. بنابراین باید نتیجه گرفت که فرهنگ، جغرافیا بردار نیست. کاراکتر دلقک در همه آثار شکسپیر وجود دارد که شخصیتی ناظر، قضاوت کننده و تفسیر کننده است. چنین شخصیتی در نمایشنامه من در قالب کاراکتر فیروز تجلی پیدا کرده است. او بر خلاف بقیه، در این جهت حرکت نمی کند که همه چیز را به نفع خودش تغییر بدهد.