آرشیو شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، شماره ۶۴۱۳
بیست و دومین سالگرد انتشار ایران
۱۱
یادداشت

نخستین روزنامه ای که گزارشم را چاپ نکرد!

صولت فروتن (روزنامه نگار)

روزنامه ایران یکی از نخستین های زندگی ام را رقم زده است و همیشه، نخستین ها به یاد ماندنی می شوند. روزنامه ایران نخستین روزنامه ای بود که نخستین گزارشم را چاپ نکرد.

سال ها پیش از این، هنگاهی که دانشجوی سال دوم دانشگاه بودم و علاقه مند بودم که خبرنگار شوم گزارشی با سوژه ای اجتماعی نوشتم.کاملا سرخود و بدون هیچ راهنمایی و سفارشی، به روزنامه ایران رفتم.کارت دانشجویی ارائه کردم و رفتم به سمت تحریریه نشریه ایران جوان. گزارشم را دادم و برگشتم.سرشار از حس خوب پاگذاشتن به تحریریه یک روزنامه و صحبت کردن با سردبیر یک نشریه بودم.گذشت و گذشت تا اینکه خبر دادند آنچه نوشته بودم در واقع گزارش نبوده و به درد لای جرز می خورد.گذشت و گذشت تا اینکه گشتم و گشتم و توانستم به یک روزنامه خوب و معتبر راه پیدا کنم و خبرنگار شوم.سرشار از حس خوب خبرنگار بودن در سال هایی که سخت بود راه یافتن و ماندگار شدن در روزنامه های معدودش.چند ماهی که گذشت، این بار در کسوت یک روزنامه نگار -گرچه تازه کار - دوباره سراغ روزنامه ایران و نشریه ایران جوان رفتم؛سراغ همان گزارش چاپ نشده و غیر حرفه ای ام را گرفتم.پس گرفتم.جناب سردبیر گفت: چه کردی؟ تونستی روزنامه نگار بشی. سری بالاگرفتم و گفتم: بله. چند ماهی فلان روزنامه بودم، حالامدتی است فلان روزنامه ام.

تعجب کرد.یک جوری نگاهم کرد که من فکر کردم، حالاست که بگوید: واقعا؟! چه جالب...

که گفت: چه جالب. انگار که یکهو از ابومسلم مشهد رفتی بایرن مونیخ.

گذشت و گذشت و گذشت سال های مدیدی که روزنامه نگارم و روزنامه ایران که شد نخستین روزنامه ای که نخستین گزارشم را چاپ نکرد!خاطرش اما برایم عزیز است.