آرشیو چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۵، شماره ۳۷۴۷
صفحه آخر
۱۶
نگاه آخر

برای خوزستان و این روزهایش...

شرمنده باشیم

حمید فرخ نژاد

اتفاقی که این روزها در خوزستان رخ می دهد مایه شرمندگی و شرمساری است. شرمندگی و شرمساری برای تمام مدیرانی که مسوولیت این اتفاق را به عهده دارند. می گویند تلاش کردیم، می گویند دست ما نیست، می گویند بودجه نمی رسد و... اما هیچ کدام اینها باعث نمی شود تا خوزستان مایه شرمندگی نباشد. تلاش کردم تا اطلاع رسانی کنم و راهی پیدا شود: به مدیر منطقه آزاد آبادان پیشنهاد دادم که همایشی برگزار کنیم: سمینار تخصصی. با معاونت فرهنگی دانشگاه تهران صحبت کردم و حتی یک جلسه مشترک با مدیر محیط زیست سازمان ملل در ایران ترتیب دادم تا مشکلات بررسی شود و نگاه جهانی معطوف شود، اما متاسفانه هیچ پیگیری از طرف مسوولان منطقه آزاد انجام نشد. مدت ها تلاش کردم تا درباره وضعیت آبادان و خرمشهر بعد از جنگ و بازسازی آن اطلاع رسانی کنم تا شاید توجهی شود و این مردم شریف، خسته و بیچاره این مناطق بالاخره رنگی دیگر از زندگی در شهر خود را ببینند. اما به هیچ نتیجه ای نرسیدم: آنقدر که گفتم دیگر حرفی نمی زنم. حالاوضعیت از بازسازی شهرها هم بدتر شده است: حالامساله هوایی است که مردم تنفس می کنند و جان شان را به خطر می اندازد. مردم خسته تر از مواجهه با این شرایط هستند و جز تحمل چاره دیگری ندارند. این اعتراض سیاسی نیست. این روزها همه برخوردها سیاسی است و انگار صلاح مردم در درجه دوم اهمیت است و هرجناحی بهانه خودش را پیدا می کند: یک روز این طرفی ها گرد و خاک خوزستان را بهانه می کنند و می خواهند مسوول پاسخگو که از جناح رقیب است جواب دهد و یک روز دیگر هم آن طرفی ها حادثه پلاسکو را پررنگ می کنند و دنبال رقابت های سیاسی هستند. اما مردم هیچ نقشی در این اتفاق ها ندارند. انگار نه انگار که زندگی مردم است که قربانی این بازی های سیاسی و این درست عمل نکردن به وظیفه ها می شود. اگر در این میان کاری از دست مدیر سازمان محیط زیست برنمی آید، چرا استعفا نمی دهند تا افکار عمومی متوجه مشکلات شود و بدانند از دست ایشان هم کاری برنمی آید؟ کاش یک بار دقیق نگاه کنیم: زندگی مردم را ببینیم و شرمنده انجام ندادن وظیفه خود باشیم و نه رقابت جناحی. کاش یک بار این شرمندگی را حس کنیم تا شاید بیدار شویم و مردم از این وضعیت نجات پیدا کنند.