آرشیو سه‌شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۶، شماره ۲۱۷۹۶
معارف
۶
پرسش و پاسخ

پرهیز از پیوند دوستی (4/2)

پرسش:

از منظر آموزه های وحیانی چه کسانی را نباید به عنوان رفاقت و دوستی انتخاب کنیم؟

پاسخ:

در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال به عدم رفاقت و دوستی با یهود و نصاری اشاره کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی می گیریم.

رابطه هدایتی کار هر کس نیست

صحبت عیسی و موسی و دیگر پیامبران الهی(علیهم السلام) نیست. مثل اینکه در مغازه ای می روی، می خواهی از آن جنس بخری، رابطه تجاری داری، این جا رابطه دوستی و رفاقتی مطرح نیست و ضرری هم برای تو ندارد. اگر مراد از این جمله و عبارت این است که می خواهی بگویی: ما با هم رفیق هستیم و به نوعی پیوند محبتی و درونی داریم، این را قرآن قبول ندارد. خدا این را قبول ندارد. ولی اگر مراد تو این است که رابطه ما با هم صرفا یک رابطه ظاهری اجتماعی است، اشکالی ندارد. در باب رابطه هدایتی هم، یک شرط وجود دارد که باید حواست را جمع کنی و ببینی کار تو هست، یا نه.

2. اهل کتاب و کفار

تا اینجا این مسئله مربوط به یهود و نصاری بود. «یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الیهود و النصاری اولیاء»، در همین سوره مائده، آیه 57 می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا و لعبا من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و الکفار اولیاء» آنجا دو مورد از ادیان الهی را که نسخ شده اند، مطرح می کند؛ این جا بطور کلی اول اهل کتاب، بعد مدار را باز می کند و بعد از چند آیه، می گوید: «و الکفار» مطلب را توسعه می دهد. یعنی خیال نکن که نصرانیت و یهودیت در موضوع نهی، مدخلیت دارند! آنچه مدخلیت دارد مسئله تقابل بین پیوندهای درونی اعتقادی شما است. مثلا کسی هم که کمونیست است، شامل این نهی از رفاقت می شود چون او نصرانی یا یهودی نیست ولی کافر که هستند! «و الکفار».

اعتقادات نباید خراب شود!

این که خداوند مطلب را گسترش می دهد، منظور چیست؟ معلوم است، چون این رابطه درونی که بر محور محبت است، روی پیوند درونی و اعتقادی انسان را تخریب می کند. این رابطه اثر سوء دارد. لذا مدار بحث را باز می کند و می گوید خیال نکنی فقط نصرانیت و یهودیت این طور هستند! آن ها موضوعیت ندارند. عمده این است که در رابطه محبتی، پیوند درونی اعتقادی انسان نباید خراب شود. لذا ما را نهی می کند.

ادامه دارد...