آرشیو دوشنبه ۴ دی ۱۳۹۶، شماره ۳۹۸۴
صفحه آخر
۱۶
حرکات موزون

شعر طنز

شب بود...

مهدی استاداحمد

وقتی که کردم امضا شب بود و خسته بودم/ بر روی مال دنیا من چشم بسته بودم

آنقدر که برای تامین اجتماعی/ غم خورده بودم آن روز در خود شکسته بودم

از فکر درد مردم از صبح بنده مثل/ اسفند روی آتش از جام جسته بودم

تازه نشسته بودم یک گوشه اتاق و/ از رنج و کار و کوشش یک ذره رسته بودم

وقتی که چک کشیدم اعداد را ندیدم/ ای کاش دسته چک را از هم گسسته بودم