آرشیو سه‌شنبه ۵ دی ۱۳۹۶، شماره ۲۱۸۰۲
معارف
۶
در محضر امام خمینی (ره)

کار برای خدا

در نجف بعضی ها خیال داشتند روشی اتخاذ کنند به عنوان ملاحظه سلسله مراتب مراجع عالیقدر شیعه تا به این بهانه موقعیت و حیثیت اجتماعی امام را نادیده بگیرند. این امر به دوستان خیلی گران آمد. بنده با دو نفر مامور شدیم از طرف کلیه دوستان، خدمت امام برسیم و عرض کنیم که چنین مطلبی هست. من چون در صحبت کردن صریح تر بودم به امام عرض کردم که هر محیطی آداب و رسومی دارد و ظاهرا رسوم اشکال شرعی نداشته باشد و موقعیت حضرتعالی طوری است که شما برای عامه مسلمین هستید و این موقعیت باید برای اسلام حفظ شود و آقایان با آن برنامه ای که دارند می خواهند این موقعیت شما را نادیده بگیرند؛ یا خدای نخواسته به خیال خودشان هتک حرمت شما کنند، لذا ما از شما خواهش می کنیم براساس آداب و رسوم حاکم در این محیط، برنامه آقایان را نپذیرید. سخنان ما که تمام شد ایشان یک قصه ای نقل کردند که ما در مقابل عظمت روحی ایشان احساس حقارت و شرمساری کردیم. امام فرمودند: «در گذشته که برق نبود و کوچه ها تاریک بود، یکی از آقایان به جایی می رفت و طبق مرسوم شخصی هم جلوی ایشان فانوس به دست گرفته بود. او اتفاقا عازم مجلسی بود که یک آقای دیگری هم عازم آن مجلس بود. در راه که برخورد کردند، این آقا یک مقدار از آن دیگری فاصله گرفت تا معلوم شود که ایشان یک تشکیلات جدا و یک فانوس کش مخصوص دارد و می خواست که موقعیتش شناخته شود.» امام پس از نقل این داستان فرمودند: «اگر روز قیامت ما را در محضر رسول الله(ص) به صف وادارند و از این چیزها از ما سوال کنند، آیا آقایان برای این سوال، جوابی درنظر گرفته اند که مثلا این جلوتر باشد آن عقب تر باشد، این زودتر باشد آن دیرتر باشد؟ این اعتباریاتی که آقایان درنظر می گیرند اگر در آن صف، حضرت رسول(ص) از ما سوال کردند آیا جوابی داریم بگوییم؟ سپس فرمودند «به آن برنامه ای که آنها تهیه کرده اند عمل کنید.»

* برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره)، ج3، آیت الله قدیری، ص235.