آرشیو شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶، شماره ۴۰۱۸
صفحه آخر
۱۶
در همین حوالی

بترسید و فرار کنید از بند القاب

مهدی سجاده چی

امور ترسناک زیاد است: همه می دانند. اما من از چیزی می ترسم که کمتر به آن اشاره می شود. من از القاب و توصیفات دروغین می ترسم... تقریبا عادت کرده ایم و خودمان هم از این توصیفات دروغین استفاده می کنیم. هنگام دفاع از صنف خود از صفاتی چون «شریف»، «دانا» و شبیه آن استفاده می کنیم. وقتی از مردم سخن می گوییم نمی توانیم از به کار بردن القابی چون«قهرمان»، «بزرگ»یا «نجیب»و «صبور» صرف نظر کنیم. رییس جمهور باید همراه «محبوب» ادا شود... دایما دیگران را «بزرگوار» و «عزیز» خطاب می کنیم و اشکال اینجاست که تقریبا همه این القاب و صفت ها را یا به دروغ و ریا به کار می گیریم یا به عادت فرهنگی مجیزگو یا فقط به لقلقه لسان، بدون هیچ حسی و بی آنکه در بند حقیقت پشت این القاب باشیم. باید بترسید: هر جا گفتند سینماگران متعهد و عزیز، بترسید. هر که گفت شما مردم نازنین و شریف، فرار کنید... مطمئن باشید نیت ناگواری پشت چنین صفت سازی ها پنهان است اگر هیچ نیتی پشت آن نباشد. آنکه از تاریخ می گوید، مورخ یا اندیشمند است ولی هر که گفت: تاریخ پرافتخار یا باشکوه، بدانید که وقت گریختن است و احتمالا قصد دارند نکبت جمعی یا حقارتی ملی را زیر این القاب دفن کنند. مردم فقط مردمند، آمیزه ای از خوبی ها و بدی ها و رییس جمهور فقط منتخب است، به درستی یا به اشتباه افکار عمومی. دولت ها همین که صفت یافتند و خدمتگزار یا مردمی شدند بدانید که مردم آن سامان را خطری تهدید می کند... اغلب به معنای مردمی هستند که هنوز به شیوه قرون وسطا زندگی می کنند و آن قدر بی پناهند که می توان برای صد و یکمین بار هم در مواقع ضروری از آنها بهره برداری کرد. بینندگان «جان» و نظیر این زمانی که می خواهیم به آنها دروغ بگوییم کاربرد مناسبی دارد و... تمام این تباهی ترسناک از میل ما به پوشاندن حقیقت یا اراده جمعی ما برای ندیدن کژی ها و نقص ها ناشی می شود. مردم دانا و آزاده هرگز از این روش شرم آور و رقت انگیز سود نمی برند... و در نهایت هیچ کس با صفات و القابش به زیر خاک نخواهد رفت.