آرشیو یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۷، شماره ۵۰۸۸
فرهنگ: ادبیات و هنر
۱۰
فصل دوم (ادبیات)

خرده روایت های مهسا ملک مرزبان

قصه زندگی آدم ها را می گوید بدون این که قصدش بازی با کلمات باشد یا حتی روایت های بی دلیل. مهسا ملک مرزبان دوست دارد در کتاب ها و قصه هایش چیزی به مخاطب بگوید و حرفی بزند.

او که از کودکی خواندن و نوشتن را دوست داشته و کارش را دهه 70 از مطبوعات آغاز کرده، به عامه مردم از طریق جعبه جادو معرفی شده و برنامه های مختلفی در تلویزیون اجرا و نویسندگی کرده است. ملک مرزبان کتاب تازه ای روانه بازار کرده به نام «خرده روایت های بی زن و شوهری» که حداقل در اسم و عنوانش به کتاب خرده روایت های زن و شوهری امانوئل اشمیت شباهت دارد. جمعه گذشته جشن امضای این کتاب در قالب مجموعه نشست های نوروزی «عید دیدنی» در شهر کتاب فرشته برگزار شد و فرصتی فراهم شد تا علاقه مندان به آثار این نویسنده جوان شنونده حرف هایش باشند و با کتاب تازه اش آشنا شوند. خواندن و نوشتن علاقه و میل همیشگی مرزبان است و این که دوست دارد رویاهای خودش و دیگران را روی کاغذ بیاورد. او به کسانی که در جشن امضای کتاب تازه اش حضور داشته اند، گفته نوشتن برایش آداب خاصی ندارد و هر جا باشد، پشت فرمان و در حال رانندگی یا در آشپزخانه و در حال پختن غذا، ممکن است ایده ای به ذهنش برسد.

او همچنین گنج بزرگ زندگی اش را به طرفدارانش معرفی کرد؛ آدم ها قصه زندگی خود را برای مرزبان تعریف می کنند و او از این گنج بزرگ برای نوشتن استفاده می کند و نگاه و ذهنیتش را در این قصه ها می گنجاند.

طبق چیزی که مهر از حرف های مهسا ملک مرزبان گزارش داده، اصلا بعید نیست او را در حال پرسه زدن در کتابفروشی ها ببینید؛ کتابفروشی هایی که با صاحبانشان دوست است یا دوستانش به او پیشنهاد کرده اند. با این همه مرزبان معمولا سرش به نوشتن و ترجمه گرم است و اصلا هم کم کار نیست؛ بخصوص در زمینه ترجمه و گویا سراغ آثار نویسندگانی می رود که خودش آثارشان را دوست دارد اما گاهی هم بدش نمی آید نویسنده ای را به مردم معرفی کند که کمتر می شناسند یا هنوز در ایران به شهرت نرسیده است.