آرشیو سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، شماره ۴۰۷۲
صفحه آخر
۱۶
دمی با قدما

شهرداری کمبود آب ندارد

رضا ضیاء

چنان قحط سالی شد اندر دمشق

که یاران فراموش کردند عشق

چنان آسمان بر زمین شد بخیل

که لب تر نکردند زرع و نخیل

بخوشید(=بخشکید) سرچشمه های قدیم

نماند آب، جز آب چشم یتیم

نه باران همی آید از آسمان

نه بر می رود دود فریاد خوان

حکایت بی آبی و خشک سالی در تاریخ ما داستانی مکررست و بارها امثالش را شنیده ایم و آنچه سعدی در بالا روایت کرده، حرفی ست از هزاران.

البته در این سال ها از نوعی دیگر با این معضل دست به گریبانیم و گویا بحران به صورتی جدی تر خود را هویدا نموده. در همین راستا هم هست که شبانه روز از در و دیوار تبلیغ برای کم کردن مصرف آب به گوش می رسد و هرچقدر هم این تبلیغات زیاد باشد، کم است. اینها را گفتم که بگویم: نمی فهمم چطور در این شرایط و بحران آبی، بازهم اکثر شهرداری های عزیز توجهی به پیش بینی وضعیت هوا ندارند: این بنده شخصا مکرر شاهد بوده ام که مثلا صبح روزی که قرارست، عصرش باران بیاید، شهرداری طبق برنامة هفتگی کماکان به آبیاری درختان و گل ها می پردازد. حتی در یک مورد عجیب دیدم که ماموران شهرداری هم زمان با باران، داشتند گل ها را آب می دادند! نیاز به توضیح ندارد که در این شرایط اولویت صرفه جویی در همین مواردست. وقتی مردم می بینند سازمان های دولتی با این همه تبلیغات، خود به اصول اولیة صرفه جویی بی اعتنا هستند، عجیب نیست که این تبلیغات را جدی نگیرند.