آرشیو سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، شماره ۴۰۷۲
صفحه آخر
۱۶
سیمرغ

منتظر آینده

حسن لطفی

قبل از شروع فیلمی از افغانستان (نامه ای به رییس جمهور ساخته رویا سعادت) شادمهر راستین که دبیر باشگاه جشنواره، عضو هیات انتخاب فیلم ها، منتقد و فیلمنامه نویس است، حرف هایی می زند که انگار قرار است دلیل اصلی انتخاب این فیلم و سایر آثارکشور همسایه را توجیه کند و او از همجواری، اشتراک فرهنگی، شرایط سخت فیلمسازی و زندگی و... به عنوان این دلایل یاد می کند. البته تعداد کسانی که این طور فکر می کنند و درجشنواره جهانی فیلم به دنبال رد پایی از سینمای آینده دنیایند زیاد نیست. اگر بود صف جلوی سالن های نمایش دهنده فیلم های ایرانی و آثار کشورهایی با پیشینه سینمایی قدیم تر، شلوغ تر نبود. بگذریم از آنکه سابقه جشنواره نشان داده مخاطب ایرانی فیلم های ایرانی را ترجیح می دهد. خصوصا وقتی فیلم اکران هم نشده باشد. مثل درساژ که وقت تماشایش توی صف طویلی می ایستم. فیلم درجه یکی نیست اما طوری هست که از اینکه تا انتهای فیلم نشسته ام دلخور نباشم. مکث فیلمنامه نویسش روی شخصیت اصلی برای من جالب است. بازی دختر جوان فیلم خوب است. البته به خوبی بازی سارا بهرامی در فیلم دارکوب نیست. فیلمی که چند ساعت قبل از درساژ برای دومین بار تماشایش کردم. دلیلم برای تماشای دوباره اش بیشتر از کارگردانی و فیلمنامه فیلم، بازی سارا بهرامی بود. انگار می خواستم ریزه کاری های بازی اش را با دقت دنبال کنم. ریزه کاری هایی که گاهی بیننده آشنا با بازی بهروز وثوقی در فیلم گوزن ها را به یاد او می اندازد. البته با این توضیح که در هر دومورد خصوصیات شخصیت هم فرصت این به رخ کشیدن توانایی ها را به هر دو بازیگر داده است. نکته مهم این دو فیلم (دارکوب، درساژ) و فیلم هایی از کشورهایی نظیر افغانستان، گرجستان، قرقیزستان و فیلم های کوتاه برایم انتظاری است که ایجاد می کنند: انتظاری که بیننده ای چون مرا منتظر رسیدن آینده می کند. آینده ای که امیدوارم راضی کننده باشد.