آرشیو سه‌شنبه ۵ تیر ۱۳۹۷، شماره ۴۱۱۹
صفحه آخر
۱۶
شلیک از فاصله نزدیک

تنهای تنهای تنها

سید عبدالجواد موسوی

در این بلبشویی که نمی دانی حقیقتا اوضاع از چه قرار است و آنهایی که خواب شرحه شرحه کردن این سرزمین را در سر می پرورانند چه نقشه شومی برای فردای این مردم صبور تدارک دیده اند حکایت مردم خوزستان حکایت دیگری است. آنها نه با دولت مشکل دارند و نه می خواهند با زدن این وری ها آن وری ها را سر کار بیاورند. هشت سال غیرتمندانه از تمامیت ارضی این سرزمین دفاع کردند و حالا از بدیهی ترین امکاناتی که حق طبیعی هر انسانی است محرومند. واقعا دیگر به عقلم نمی رسد چه باید کرد. بارها و بارها همکارانم نوشته اند. فیلم ساخته اند. گزارش تهیه کرده اند. اما انگار نه انگار. فکر نکنید این اعتراضات و سیاه نمایی ها! فقط توسط من و امثال من انجام شده. علاوه بر ضدانقلاب هایی همانند من و دوستانم، حبیب احمدزاده حزب اللهی هم این حرف ها را زده. نادر طالب زاده ارزشی هم چند برنامه تلویزیونی در این باره ساخته. اما باز هم هیچ اتفاقی نیفتاده که نیفتاده. این روزها مردم آبادان رسما دارند گل و لای و لجن به جای آب می خورند و جالب اینکه بابت آشامیدن چنین چیزهایی پول هم پرداخت می کنند. آیا هیچ کدام ما طاقت زیستن در چنین شرایطی را داریم؟ تصاویری که از اعتراضات آنها پخش می شود بیشتر آدم را شرمنده می کند. با اینکه کارد به استخوان شان رسیده نه دشنام می دهند ونه جایی را به آتش می کشند. شرافتمندانه و باوقار و صبور حق شان را مطالبه می کنند اما این میزان از نجابت نباید ما را به خود بیاورد؟ بالاخره باید رگی بجنبد و غیرتی برانگیخته شود یا نه؟ درود بر شرف آن بزرگی که گفته بود معضل خوزستان یک معضل ملی است. به نظرم تا روزی که چنین باوری در وجود آنهایی که باید به وجود بیاید به وجود نیاید داستان خوزستان مدام تکرار می شود و ما مدام می نویسیم و تا قیام قیامت دوره می کنیم شب را و روز را و هنوز را.