آرشیو شنبه ۶ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۳۲۰۵
اندیشه
۸
بررسی

درباره «سرمایه»

«سرمایه» مارکس یکی از مهم ترین متون عصر مدرن است. سه مجلد «سرمایه» که در فاصله سال های 1867 تا 1883 منتشر شد، سرنوشت کشورها، سیاست ها و مردمان را در سرتاسر جهان تغییر داد و همچنان اهمیت دارد. این سه مجلد سه گانه ای را تشکیل می دهد که هرکدام عرصه معینی را می کاود. فرض های حاکم بر هر جلد منظر متفاوتی ایجاد می کند. در جلد اول از منظر تولید به کل سازوکار جامعه نگریسته می شود. فرض های اصلی همان فرض های اقتصاددانان سیاسی کلاسیک است. در این منظر قیمت کالا با ارزش آن برابر است. چیزی به نام تجارت خارجی وجود ندارد. در چنین شرایطی مارکس آرمان های این اقتصاددانان لیبرال را تا انتها دنبال می کند. نتیجه چیزی نیست جز انباشت بی رحمانه سرمایه و ایجاد انحصارهای بزرگ سرمایه داری از دل رقابت آزاد، یعنی فقیرشدن مستمر توده های مردم و ازبین رفتن شرایط معاش آنها و پیدایش اقلیتی بسیار ثروتمند. در مجلد دوم به مسئله گردش سرمایه با تعدیلاتی در این فرض ها پرداخته می شود. سوال مهم این است که تقاضای موثر برای کالاهای فزاینده ای که تولید می شود کجاست. در اینجا نگاه مارکس به جنبه های دیگری از انباشت سرمایه است. اگر قرار است جامعه سرمایه داری به حرکت روان خود ادامه دهد باید نوعی توازن برقرار شود بین دو بخش عمده اقتصاد این جامعه یعنی بخش تولید کالاهای مصرفی و بخش تولید کالاهای تولیدی. به عبارت دیگر، باید شرایطی ایجاد شود که طبقه کارگر توانایی خرید کالاهای مصرفی تولیدشده را داشته باشد. در جلد اول زاویه دید محدود است و در جلد دوم گسترده تر می شود. در جلد سوم تمامی فرض های تعدیل کننده مارکس کنار گذاشته می شود و در شرایطی که عوامل گوناگون بر هم اثر می گذارند سازوکار تمامیت سرمایه داری بررسی می شود. دیگر ارزش با قیمت فروش یکی نیست. تجارت خارجی و بنابراین رقابت بین المللی یکی از عوامل موثر در اقتصاد است. تقسیم سود میان طبقات جامعه به یک عنصر مهم در تحلیل تبدیل می شود. همین شرایط مسئله بروز بحران و به عبارت دیگر گرایش نزولی نرخ سود را مطرح می کند که محور اصلی مجلد سوم است. در ترسیم چنین گستره ای از عوامل با واقعیت جامعه سرمایه داری به صورتی مشخص روبه رو می شویم.

در مجلد یکم حول پدیده هایی بحث می شود که فرایند تولید سرمایه داری را، همچون فرایند تولید بی واسطه، در زنجیره ای عرضه می کرد که همه آثار وابسته بیرونی نسبت به این فرایند در آن از بررسی کنار گذاشته شده بود. اما این فرایند تولید بی واسطه چرخه زندگی سرمایه را دربر نمی گیرد، فرایند یادشده در دنیای واقعی با فرایند گردش تکمیل می شود و این موضوع پژوهش در مجلد دوم است. گردش سرمایه سه جزء را دربر می گیرد: سرمایه پولی، سرمایه مولد و سرمایه کالایی. اینها سه مقوله مستقل سرمایه نیستند، بلکه سه شکل سرمایه صنعتی، یعنی مرحله های یک جنبه واحد از اقتصاد هستند. سرمایه ضرورتا این سه شیوه وجود را به خود می گیرد؛ آن ها شکل های متفاوتی اند که سرمایه، در مراحل متفاوت به خود می گیرد و رابطه متقابل آن ها هدف اصلی پژوهش در مجلد دوم است. در این مجلد، به ویژه در پاره سوم که فرایند گردش به عنوان واسطه فرایند بازتولید اجتماعی بررسی می شود، کل فرایند تولید سرمایه داری وحدت فرایندهای تولید و گردش است. در این دو مجلد بر اساس نظریه ارزش اضافی مارکس می فهمیم که منشا مازاد برای سرمایه با هر نامی (سود یا ارزش اضافی) از روند تولید ناشی می شود و ربطی به روند گردش ندارد. کار کارگر مقداری کار اضافی برای سرمایه دار دربر دارد، یعنی مازاد ناشی از کار کارگر و ناشی از سرمایه متغیر است و هیچ ربطی به سرمایه ثابت مثل ماشین آلات، شرایط کار، ساختمان ها و غیره ندارد. زیرا ارزش سرمایه ثابت به محصول انتقال می یابد و تاثیری در افزایش ارزش یا ایجاد ارزش اضافی ندارد. هدف مجلد سوم کشف و ارائه شکل های انضمامی است که از فرایند حرکت سرمایه به عنوان یک کل سر برمی آورند. سرمایه ها در حرکت بالفعل خود با هم مواجه می شوند، و هیئت سرمایه در فرایند تولید بی واسطه و فرایند گردش تنها لحظه هایی ویژه از این حرکت به نظر می رسد. به این ترتیب، پیکربندی های سرمایه گام به گام به شکلی نزدیک می شود که در سطح جامعه، در کنش سرمایه های متفاوت بر یکدیگر، یعنی در رقابت، و در شناخت عادی خود کارگزاران تولید ظاهر می شود. در مجلد سوم به این پرسش ها پاسخ داده می شود که چرا ارزش اضافی به سود بدل می شود، چرا نرخ ارزش اضافی به نرخ سود بدل می شود، چرا نرخ سود میانگین ایجاد می شود، سود سرمایه تجاری بدون تولید از کجاست، اجاره یا رانت ارضی فرد زمین دار از کجا می آید و چرا سرمایه های برابر سود برابری دارند.

نخستین ترجمه کتاب «سرمایه» به فارسی، اثر ایرج اسکندری، دبیر اول وقت حزب توده ایران بود که ابتدا به صورت پنج جزوه در فاصله خرداد 1345 تا آذرماه 1349 منتشر شد و پس از آن در سال 1351 به صورت مجلدی واحد نشر یافت. ترجمه مجلدهای دوم و بخش هایی از مجلد سوم نیز پس از آن به قلم اسکندری و همت انتشارات حزب توده ایران منتشر شد. ترجمه اسکندری در سال های اخیر بار دیگر توسط انتشارات فردوسی تجدیدچاپ شده است. جمشید هادیان نیز ترجمه دیگری از جلد نخست سرمایه ارائه کرده است که از سوی انتشارات نسیم در سال 1386 در اروپا منتشر شده است. در سال 1387 حسن مرتضوی، مترجم آثار مارکس دست به ترجمه دیگری از جلد اول سرمایه زد که ابتدا انتشارات آگاه و سپس انتشارات لاهیتا آن را تجدیدچاپ کرد. ترجمه مرتضوی ابتدا بر اساس ترجمه انگلیسی بن فاوکس (انتشارات پنگوئن، 1976) انجام شده و سپس با نسخه آلمانی، و ترجمه فرانسه تطبیق داده شده و پس از آن بار دیگر با ترجمه فرانسوی ژوزف روا (1875) که خود مارکس در آن اعمال نظر کرده، مطابقت داده شده است. مرتضوی در ادامه پروژه طولانی مدت خود برای ترجمه کامل این اثر، مجلد دوم را در سال 1393 و مجلد سوم را در سال 1396 منتشر کرد. مترجم در پیشگفتار خود بر مجلد سوم گفته که برخلاف دو مجلد قبلی، در این مجلد به مقایسه ویراست انگلس از مجلد سوم سرمایه با خود دست نوشته های مارکس نپرداخته چراکه تغییرات گسترده انگلس در متن بیش از آن است که بتوان در یک مجلد تمامی آنها را منعکس کرد. علاوه بر مقایسه ترجمه با ویراست های آلمانی و فرانسوی، از جمله خصوصیاتی که ترجمه مرتضوی را متمایز می کند آوردن توضیحات و پانوشت های متعدد و مهم مارکس است که در پایین هر صفحه آمده است. نمایه ها از دیگر خصوصیات مهم این نسخه ها هستند که کار را برای خواننده بسیار راحت می کند.