قافله شوق
(14)اوائل توی جبهه، وقتی گلوله توپ یا خمپاره، به دور و بر سنگر و خاکریزمان می خورد، از جایم تکان نمی خوردم. تازه خدا را هم شکر می کردم که گلوله به من نخورده! هنوز چیزی از ترکش های لنگه گیوه ای نمی دانستم. خیال می کردم خود گلوله توپ یا خمپاره باید به آدم بخورد تا ناکارش کند. یکی از بچه های همسنگر که خبطم، کم کم دستش آمده بود، یک بار با شنیدن سوت خمپاره، به طرفم دوید و روی زمین درازم کرد. گرد و غبار انفجار که نشست، گفت؛ «آدم حسابی! هر گلوله هزار تکه میشه و هر تکه میتونه، تو رو بسته بندی شده بفرسته ولایت!». از آن روز به بعد بود که هر وقت سوت گلوله به گوشم می خورد، فوری روی زمین خیز برمی داشتم.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.