آرشیو دوشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۷، شماره ۳۳۴۲
ادبیات
۸

ترانه، انفجار کلمه است در هوا

شرق: وقتی از ترانه نوین ایرانی در دهه های چهل و پنجاه سخن می گوییم شهیار قنبری یکی از نخستین نام هایی است که به یاد می آید. او در کنار چند ترانه سرای دیگر از پیشگامان ترانه نوین ایرانی است و ازجمله ترانه سرایانی که شکل و زبان تازه ای را وارد ترانه ایرانی کردند، چنان که فرهاد مهراد درباره او گفته است: «بعد از ابوالقاسم عارف قزوینی اولین بار شهیار قنبری ترانه یی گفت که با ترانه های قبلی تفاوت داشت». زبان و تصویرهای ترانه های شهیار قنبری از یک سو متاثر از شعر و ادبیات مدرن جهان است و از سوی دیگر متاثر از شعر و ادبیات معاصر و قدیم ایران، ضمن این که قرابت او با دنیای سینما نیز این ترانه ها را غنی تر کرده است و تاثیر جهان سینما را در بسیاری از ترانه های او به صورت آشکار و نهان می توان پیدا کرد. همچنین برخی از ترانه های او یادآور فیلم های مطرح سینمای ایران در دهه های چهل و پنجاه هستند که نمونه اش ترانه «مرد تنها» است که برای فیلم «رضاموتوری» مسعود کیمیایی نوشته شد و خود مصداق رویکردی نو به ترانه بود.

شهیار قنبری خود در کتاب «دریا در من» در یادداشتی با عنوان «ترانه یعنی: انفجار کلمه!» درباره ترانه و پیشگامان ترانه نوین ایران که خود نیز چنان که گفته شد یکی از آن هاست می نویسد: «ترانه، انفجار کلمه است در هوا. انتشار درد است در غبار. غبار کوچه. درد با صدا. شکوه نفس گیر صداست در گلوگاه آدمی. ترانه، حقیقت ترانه نویس را آزاد می کند. حقیقت خود او را، که هرچه هست زیباست. زیبا؟ یعنی که زشت نیست؟ وقتی زشت است که صورت خود را از کار دیگران بدزدد! حقیقت دیگران را کش برود و گمان کند که این شناسنامه ی خود اوست. ترانه، می خواهد از زشتی به زیبایی برسد. ترانه نویس نمی تواند به بلندای خود برسد، اگر همه ی سفر را تجربه نکرده باشد. به تنهایی. کلمه به کلمه. بیت به بیت. ترجیع بند به ترجیع بند. نمی شود زیرآبی رفت. دوکلاس یکی کرد. و به عادت شرقی، از ته به سر صف رفت. همه ی سفر را باید تجربه کرد. ما از آغاز بی آن که بخواهیم دیگران را تقلید کنیم، آگاهانه دل به دریا زدیم. نمی خواستیم تکراری باشیم. کهنه باشیم. جهان، جوان بود و ما هم جوان بودیم».

کتاب «دریا در من» چنان که روی جلد آن نیز درج شده است روایت کامل کتاب اول ترانه های شهیار قنبری است که در نشر نگاه منتشر شده است. دلیل این تاکید بر «روایت کامل» در یادداشتی از شهیار قنبری با عنوان «اشاره هایی به روایت کامل و روایت جاهل» که در چاپ تازه «دریا در من» آمده توضیح داده شده است و این توضیح حاکی از این است که این کتاب قبلا به صورتی مغلوط و ناقص چاپ شده و البته ناشر آن نیز ناشر دیگری بوده است. در چاپ تازه این کتاب چنان که نویسنده توضیح داده است خطاهای حافظه برطرف شده و «هر دو تاریخ خورشیدی و میلادی پای ترانه ها آمده است». و همچنین این چاپ تازه «پر از تصویر و یادداشت های تازه است». و «با وسواس غلط گیری شده است».

چاپ تازه «دریا در من» با یادی از واروژان، آهنگساز مطرح موسیقی پاپ، آغاز می شود. بعد از آن «اشاره هایی به روایت کامل و روایت جاهل» از کتاب آمده که ذکر آن رفت و بعد از این توضیح نیز یادداشت «ترانه یعنی: انفجار کلمه!» که سطرهایی از آن نقل شد. پس از آن مقدمه ی نخستین چاپ کتاب در ایران درج شده است که روایتی است از فعالیت های هنری شهیار قنبری به قلم خود او. بعد از آن در بخشی با عنوان دیگران چه می گویند نظرات برخی از چهره های مطرح عرصه ترانه و موسیقی درباره آثار شهیار قنبری آمده است. از جمله نظر فرهاد مهراد که به آن اشاره شد. در این بخش همچنین از قول زویا زاکاریان درباره شهیار قنبری چنین آمده است: «دوبار اطمینان می دهم که هیچ خطری در آینده متوجه نام و اعتبار این شاعر نیست. چراکه او هرگز رونوشت بی هنجار و خط خطی شده هیوز و وایتمن و نرودا و شاملو نبوده که از منتقدهای جوان فردا بترسد. او از تیره ی مارکزها و سارترها و تنسی ویلیامزهای بدلی ما نیست که مدام از فکر فردای مشکوک خودش در تشویش و تن لرزه باشد. پشت این هنرمند در قلمرو ترانه محکم است. آن قدر محکم که اگر زیر پایش را هم خالی کنند، نشست نمی کند!» بعد از این نقل قول ها یادداشتی آمده است درباره ترانه نوین. در بخشی از این یادداشت آمده است: «در آخرین سال های دهه ی چهل خورشیدی و شصت میلادی، ترانه ی جهان زیروزبر می شود. ما هم در ایران به این جنبش بزرگ جهانی می پیوندیم. در جایی به نام استودیو طنین، ترانه ی نوین، یا ترانه ی معاصر، ترانه ی بیدار و هشیار، به گل می نشیند. به دنیا می آید. راهش را از ترانه ی سنتی جدا می کند. ترانه دیگر فقط محض خنده و گریه نیست. ترانه، برای شنیدن است. برای اندیشیدن است». بعد از این بخش در یادداشتی با عنوان «به یاد می آورم…» باز هم یادی شده است از واروژان و آن گاه ترانه ها آغاز می شود. به ضمیمه برخی از ترانه های کتاب خاطرات و یادداشت ها و توضیحاتی هم آمده است و چنان که در آغاز کتاب هم اشاره شده و ذکر آن رفت، چاپ تازه و کامل «دریا در من» با تصاویری همراه است از جمله تصویر دستخط ترانه «مرد تنها» و تصاویری از کاست ها و صفحات موسیقی مرتبط با ترانه های شهیار قنبری و تصویرهایی از خود او و… . شام آخر، مرد تنها، هفته خاکستری، جمعه و کودکانه از جمله ترانه هایی هستند که در این کتاب آمده اند.