فهرست مطالب

مجله طب نظامی
سال هفتم شماره 4 (پیاپی 22، زمستان 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/12/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • امیرهمایون کیهان، مجتبی سعادتی، مهدی کمالی، احمد کریمی صفحه 231
    مقدمه

    زیر گونه های Shiga toxin– producing E. coli) STEC) و بیوتایپ 1 شیگلا دیسانتری باعث ایجاد اسهال، کولیت هموراژیک و ناهنجاری های بدخیم سیستم مجاری ادراری HUS (Hemolytic Uremic Syndrome) در انسان می شوند. بسیاری از نشانه های کل ی نیکی این بیماری در اثر تولید شیگا توکسین 1(Stx /Stx1)، شیگا توکسین 2 (Stx2) و یا مجموعه ای از هر دو نوع توکسین پدید می آید. این تحقیق جهت شناسای ی ژن این توکسین ها به وسیله روش ملکولی صورت گرفته است.

    مواد و روش کار

    برای شناسای ی ژن های stx/stx1 و stx2 تکنیکی براساس Multiplex PCR به همراه ژن مالات دهیدروژناز (mdh) موجود در دو باکتری E. coli و شیگلا طراحی شده است. مجموعه ای از 6 پرایمر استفاده شده است: SFI و SRI یک قطعه bp 199 از ژن mdh را تولید می کنند که به عنوان یک کنترل مثبت (Internal positive control) برای صحت واکنش عمل می کند، Ka2R و Ka2F یک قطعه pb 381 از ژن stx2 را تولید و Ka1F و Ka1R یک قطعه pb 622 از ژن stx/stx1 را تولید کنن د. جهت تایید محصولات واکنش از فرآیند هضم آنزیمی و تعیین توالی استفاده شد.

    نتایج

    محصولات PCR ژن های stx/stx1 و stx2 و mdh تنها در E. coli O157:H7 به طور هم زمان مشاهده شد و در بیوتایپ 1 شیگلا دیسانتری تنها قطعه مربوط به stx/stx1 و mdh مشاهده گردید. در ژنوم تخلیص شده از دیگر باکتری های گرم منفی قطعات مربوط به توکسین مشاهده نشد. فرآیند هضم آنزیمی و تعیین توالی صحت قطعات تکثیر شده را مورد تایید قرار داد. حساسیت واکنش PCR برای شناسای ی ژن شیگا توکسین pg/ m l 1/2 از ژنوم باکتری و معادل cfu/ m l 320 بود.

    بحث

    واکنش طراحی شده قادر به شناسای ی ژن های stx2، stx/stx1 و mdh می باشد. E. coli O157:H7 قادر به تولید هر دو نوع شیگا توکسین و بیوتیپ 1 شیگلا دیسانتری تنها قادر به تولید نوع 1 شیگا توکسین می باشند. با بررسی های انجام شده بر روی قطعات تکثیر شده و مقایسه آن ها با بانک ژنوم مشخص شد که قطعه در نظر گرفته شده برای تکثیر stx2 در تمامی انواع این ژن وجود دارد، در نتیجه جهت شناسایی آن ها مناسب می باشد. این روش وسیله ای مناسب جهت تشخیص انواع شیگا توکسین ها می باشد چرا که سریع، اختصاصی، حساس و ارزان می باشد.

    کلیدواژگان: شیگا توکسین، شیگلادیسانتری، واکنش زنجیره ای پلیمراز چند تا یی، اسهال
  • کاظم احمدی، فاطمه عرب سلمانی صفحه 261
    مقدمه

    ماکروفاژهای صفاقی موش در آزمایشگاه برای مدتی زنده می مانند. پس از آن تعداد سلول های زنده به دلیل کاهش محیط کشت، سوبسترا یا تولید فاکتورهای مهار کننده و اثر توکسیک نیتریک اکساید کاهش می یابد. عوامل آلکیله کننده نظیر سولفور موستارد و سیکلو فسفامید با توجه به غلظت مورد استفاده بر سیستم ایمنی و عملکرد ماکروفاژها اثر مهاری دارند. لذا، هدف از این مطالعه تعیین اثر ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدانت بر دوام بقاء سلول های ماکروفاژی در حضورسولفور موستارد و سیکلوفسفامید بود.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه ابتدا موش ها را بیهوش نموده و مقدار 5 میلی لیتر بافر فسفات نمکی (PBS) سرد را به داخل صفاق تزریق و پس از ماساژ، با کمک پیپت پاستور تعدادی از سلول های صفاقی جمع آوری گردید. سلول ها را سه بار شسته و پس از شمارش سوسپانسیون سلولی به تعداد لازم تهیه شد. تعداد 5 10 1 سلول در حجم 2/0 میلی لیتر محیط کشت کامل به هر چاهک پلیت 96 خانه اضافه شد. پلیت ها 2 ساعت در شرایط 37 درجه سانتی گراد و 5 درصد CO2 انکوبه شده و پس از آن به منظور حذف سلول های غیرماکروفاژی سه بار با PBS گرم شسته شدند. مجددا به سلول ها، محیط کشت کامل حاوی لیپو پلی ساکارید (=LPS 3) در حضور یا غیاب سیکلوفسفامید، سولفور موستارد و ویتامین E اضافه شد و در شرایط فوق به مدت 24 ساعت انکوبه شدند. دوام بقاء سلولی پس از مخلوط کردن با ترپن بلو شمارش شد. نیتریت به عنوان اندیکاتوری از نیتریک اکساید بروش گریس اندازه گیری شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد، مرگ سلولی با افزایش غلظت سیکلوفسفامید و یا سولفور موستارد افزایش می یابد (P<0/02)، در حالی که در حضور ویتامین E تعداد سلول های مرده کاهش کمتری دارد (2/0 p<)، ویتامین E توانست با تمام غلظت های سیکلوفسفامید و سولفور موستارد در ایجاد مرگ سلولی مقابله کند ولی این مقابله در غلظت های بالای سولفور موستارد کمتر بود. ویتامین E همچنین باعث کاهش ترشح نیتریک اکساید در محیط کشت در حضور سیکلوفسفامید و سولفور موستارد شد. در حضور 10 میکروگرم سیکلو فسفامید مقدار نیتریت 520 نانو مول بوده در حالی که در حضور ویتامین E مقدار آن به 410 نانو مول(21/15) درصد کاهش یافته است (P<0/05). ویتامین E توانسته در مقابل تمام غلظت های سولفور موستارد مانع اثر افزایشی آن بر ترشح نیتریک اکساید شود. ولی با افزایش غلظت سولفور موستارد، اثر ویتامین E کاهش یافته است، به طوری که در غلظت 80 و 160 میکرو مول اثر ویتامین E معنی دار نبود (P<0/07).

    بحث

    مرگ سلول های ماکروفاژی موش در مدت زمان انکوباسیون در محیط کشت در حضور سیکلوفسفامید و یا سولفور موستارد می تواند وابسته به ترشح نیتریک اکساید باشد. ویتامین E با کاهش ترشح نیتریک اکساید می تواند باعث افزایش بقاء سلول های ماکروفاژی وکاهش مرگ سلولی شود.

    کلیدواژگان: بقاء سلول، ویتامین E، مرگ سلول، سولفور موستارد و سیکلوفسفامید
  • مهدی صابری، علی بمان زارعی، ژیلا پیرزاد، لیلا گل منش، حسین ایمانی، غلام رضا پورحیدری زاده، مهوش جعفری صفحه 271
    مقدمه

    سولفورموستارد (HD)، به عنوان یک سلاح شیمیایی بسیار خطرناک همیشه مورد استفاده بوده است. علیرغم تحقیقات گسترده طی چندین دهه هنوز راه کار مناسبی برای پیشگیری یا درمان عوارض HD یافت نشده است.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه رده سلولی HF2FF به عنوان مدلی از سلول های فیبروبلاست پوست انسان برای بررسی اثرات سمی HD و اثر محافظتی هگزامتیلن تترامین (HMT) در مقابل HD مورد استفاده قرار گرفت. روش های رنگ آمیزی ویوله ژانسیان (Gentiana violet = GV) و قرمز خنثی (Neutral Rd= NR) برای تعیین میزان سلول های زنده (Viability) به عنوان معیار مهم ارزیابی به کار گرفته شدند. توانایی اثر محافظتی HMT در پیش گیری از اثر خردل (Lethal concentration 5 0 = LC)، در حالات مختلف تعیین گردید.

    نتایج

    استفاده از غلظت های مختلف HD نشان داد، با افزایش غلظت به بیش از 30 میکرومولار اثرات سمی به سرعت در سلول ایجاد شده و میزان سلول های زنده، با افزایش غلظت HD به شدت کاهش می یابد. غلظت 1000 میکرومولار HD سبب کاهش سلول های زنده به میزان70 درصد پس از 5 دقیقه و 80 درصد کاهش پس از یک ساعت گردید (کنترل100 درصد). در حالی که غلظت 30 میکرومولار HD حتی پس از یک ساعت در میزان سلول های زنده فقط 18 درصد کاهش ایجاد نمود. با استفاده از منحنی دوز- جواب، غلظت مناسب HD در محیط کشت برای ایجاد 50 درصد مرگ سلولی (LC50) میزان 180 میکرومولار طی 15 دقیقه تعیین گردید.
    HMT با غلظت 10 میکرومولار به ت نهایی بر میزان سلول های زنده اثر معنی داری نداشت. پیش دریافت HMT قبل از HD در محیط کشت به طور معنی داری تا 36 درصد مرگ سلولی ناشی از خردل را کاهش داد، لیکن با مصرف همزمان HMT و HD کاهش مرگ سلولی به ترتیب با متدهای GV و NR 23 درصد و 5/28 درصد بوده است. مصرف HMT پس از آلودگی با HD اثر برجسته ای در پیش گیری از مرگ و میر سلولی نداشت.

    بحث

    نتایج فوق نشان می دهد که HMT می تواند سلول های فوق را در مقابل اثرات سمی HD محافظت نماید. هر چند HMT باید در زمان آلودگی با HD موجود باشد. مصرف HMT پس از تماس خردل با سلول ها تاثیری در پیشگیری از مرگ و میر سلولی نخواهد داشت. مطالعات درون تنی (In-vivo) برای تعیین اثربخشی و کارآیی HMT در پیش گیری از سمیت ناشی از خردل پیشنهاد می گردد. مطالعه فوق نشان داد سلول های HF2FF مدل آزمایشگاهی ارزشمندی برای مطالعه سمیت HD و دیگر مواد آسیب رساننده به پوست و نیز بررسی سایر ترکیبات دارای کارآیی بالقوه درمانی قبل از آزمایشات درون تنی می باشند.

    کلیدواژگان: سولفور موستارد، سلول های HF2FF، هگزامتیلن تترامین (HMT)
  • یونس پناهی، سید مسعود داوودی، حسین خلیلی، غلام رضا پورحیدری، مهدی بیگدلی، محمد مهدی نقی زاده، علی تاجیک صفحه 279
    مقدمه

    برای درمان عوارض مزمن خارش دهنده پوستی معمولا از آنتی هیستامین ها و کورتیکواستروئیدهای موضعی استفاده می شود که با برخی عوارض جانبی همراه است. ترکیبات فنل و منتول به عنوان جایگزین درمان های رایج مطرح شده اند و اثرات درمانی آن در بهبود ضایعات خارش دهنده پوستی ثابت شده است. این پژوهش به بررسی کارآیی ترکیب فنل و منتول در درمان ضایعات مزمن پوستی خارش دار ناشی از سولفور موستارد در مصدومین شیمیایی و مقایسه آن با بیماران عادی می پردازد.

    مواد و روش کار

    این مطالعه ب

    ه صورت یک پژوهش تجربی مداخله ای از نوع کارآزمایی بالینی دوسوکور می باشد. ماده دارویی در این پژوهش ترکیبی شامل یک درصد فنل و یک درصد منتول بود که

    در حلال روغن بادام مخلوط شده و با پایه اوسرین به حجم رسانده شد و به صورت پماد موضعی مورد استفاده قرار گرفت. جامعه مورد بررسی، 40 نفر از مصدومین شیمیایی با سولفور موستارد در مقابل 40 نفر از بیماران عادی که ضایعات پوستی مزمن خارش دهنده داشتند تشکیل شده بود. شرکت کنندگان به مدت شش هفته مورد درمان قرار گرفتند و تا 5/1 ماه پس از آن پیگیری شدند.

    نتایج

    استفاده از دارو باعث بهبود خارش 15 درصد بیماران شیمیایی و 20 درصد از بیماران غیرشیمیایی شده است. سوزش در گروه بیماران شیمیایی از 30 درصد قبل از درمان به 5/17 درصد کاهش یافته و در گروه بیماران غیرشیمیایی تغییر محسوسی نداشته است. خشکی پوست در گروه بیماران شیمیایی از 5/77 درصد به 5/37 درصد و در گروه بیماران غیرشیمیایی از 95 درصد به 20 درصد کاهش یافته است.
    بحث استفاده از ترکیب یک درصد فنل و منتول به همان اندازه که در بهبود خارش بیماران عادی موثر بود موجب بهبود خارش جانبازان شیمیایی نیز شده و همچنین به میزان بسیار زیادی در مرطوب نمودن پوست موثر واقع شد. اما نقش این دارو در بهبود سوزش و پوسته ریزی در دو گروه تفاوت داشت. پوسته ریزی با استفاده از این دارو در گروه بیماران غیرشیمیایی و سوزش با استفاده از این دارو در بیماران شیمیایی کاهش یافت.

    کلیدواژگان: فنل، منتول، سولفور موستارد، خارش، جانبازان شیمیایی
  • نوشین میرخشتی، فاطمه قسامی، خسرو جدیدی، سیدعلی علوی، فاطمه هادی زاده صفحه 287
    مقدمه

    عوارض چشمی یکی از شایع ترین عوارض دیررس مسمومیت با گاز خردل است که شامل خشکی چشم و گروهی از آسیب های قرنیه ای می باشند که به نابینائی بیمار ختم می شود. تاکنون در مورد فیزیوپاتولوژی این بیماری تحقیقی انجام نشده است. به دلیل دخالت سیستم اکسیدان/آنتی اکسیدان در انواع بیماری های چشمی و اختصاصا خشکی چشم و بیماری های قرنیه ای، در این مطالعه به ارزیابی ویتامین های A و C به عنوان ویتامین های آنتی اکسیدان، در این مصدومین پرداخته شده است.

    مواد و روش کار

    ویتامین C به روش Roe در نمونه اشک و سرم و ویتامین A به روش Bayfield در نمونه اشک مصدومین شیمیایی نسبت به گروه شاهد سنجیده شد.

    نتایج

    تفاوت معنی دار بین دو گروه مصدومین و شاهد در مقادیر ویتامین C در اشک (0/017= P value) و نیز مقادیر آن در سرم مشاهده شد (022 /0= P value)، ولی در مورد ویتامین A تفاوت معنی دار نبود.

    بحث

    با توجه به نقش ویژه ویتامین C در دفاع آنتی اکسیدانی بدن بالاخص درچشم، کاهش آن به معنی آسیب پذیری چشم در مقابل عوامل داخلی و محیطی مولد رادیکال های آزاد می باشد. به این دلیل استفاده از اشکال موضعی ویتامین C برای این مصدومین می تواند مثمر ثمر باشد.

    کلیدواژگان: گاز خردل، چشم، ویتامین C، ویتامین A
  • مصطفی بیات، سیروس شهسواری صفحه 293
    مقدمه

    برونشیت شیمیایی و عوارض آن از دوران جنگ تحمیلی برجای مانده است. از آنجا که این عوارض باعث ایجاد اختلال در تنفس شده اند و سرفه، تنگی نفس و اضافه شدن انواع عفونت های باکتریای ی و ویروسی ناتوان کننده را به همراه دارند. لذا، به منظور پیش گیری و کنترل عوارض برونشیت شیمیایی هدف این مقاله بررسی قطره آویشن بر وضعیت تنفسی مبتلایان به برونشیت شیمیایی می باشد.

    مواد و روش کار

     این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور می باشد. جامعه آماری شامل60 نفر از بیماران مبتلا به برونشیت شیمیایی خفیف می باشد که تحت درمان های طبی روتین برای برونشیت شیمیایی بودند و به صورت تصادفی بلوکی به دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. در گروه مداخله ، علاوه بر درمان های روتین قطره آویشن و در گروه مقایسه ، دارو های روتین به علاوه دارو نما تجویز گردید. هر دو گروه در چهار نوبت به فواصل یک ماهه ویزیت شده و از نظر علایم بالینی، علایم فیزیکی و اسپیرومتری بررسی شدند.

    نتایج

    یافته های پژوهش نشان داد که مصرف قطره آویشن بر روی علایم بیماران شامل سرفه، خلط، تنگی نفس و مقادیر اسپیرومتری تاثیری ندارد.

    بحث

    به نظر می رسد که قطره افشرده آویشن در بهبود وضعیت بیماران تنفسی مبتلا به برونشیت شیمیایی تاثیری ندارد.

    کلیدواژگان: برونشیت شیمیایی، آویشن، اسپیرومتری، سرفه، تنگی نفس
  • بررسی 6 ساله صدمات عضوی مصدومین گروه های مین روب سپاه در بیمارستان بقیه ا& الاعظم «عج» و راه های کاهش آسیب آن
    اصغر اخوان، مسعود ثقفی نیا صفحه 298
    مقدمه

    موارد ارجاع مصدومین حوادث انفجاری ناشی از مین در مناطق جنگی به بیمارستان بقیه الله الاعظم«عج» منجر به طراحی و اجرای این تحقیق شد.

    مواد و روش کار

    در یک مطالعه گذشته نگر 6 ساله از سال 1376 تا 1382 مصدومین حوادث انفجاری مین گروه های تفحص که به بیمارستان بقیه الله الاعظم«عج» ارجاع و بستری شده اند، از نظر صدمات عضوی و شدت عوارض مورد بررسی قرار گرفتند. سپس راه های عملی جلوگیری از آسیب های احتمالی حوادث انفجاری مین در گروه های تفحص مورد بررسی قرار گرفت و به منظور پیشگیری از آسیب های ناشی از آن راه کارهایی ارایه شد.

    نتایج

    34 مجروح با میانگین سنی 32 سال بعد از اقدامات اولیه درمانی در مکان سانحه در مدت 24 الی 48 ساعت به اورژانس بیمارستان بقیه الله الاعظم ارجاع و بستری شدند. در این مطالعه 75 درصد مصدومین به صورت مولتی تروما و بیشترین آسیب عضوی ناحیه صورت، چشم ها بوده که جدی ترین آسیب آن نابینایی یا کم بینایی شدید می باشد. سپس سایر اندام ها که جدی ترین آسیب، قطع اندام فوقانی یا کم کاری شدید اندام تحتانی می باشد.

    بحث

    بیشترین آسیب ناحیه صورت و صدمات چشمی آن که شایع ترین و جدی ترین آسیب عضوی مجروحین می باشد به علت ترکش های کوچک یا شن ریزه های حاصل از انفجار می باشد. پس از آن اندام های فوقانی به علت ترکش های اصلی و ماده منفجره می باشد و اندام های تحتانی به علت شعاع انفجاری دچار آسیب کمتری می باشند. طبق بررسی های به عمل آمده و وسایل حفاظتی موجود، استفاده از کلاه و ماسک صورت و محافظ دست ها می تواند فرد را در مقابل 240 گرم T.N.T در فاصله 30 سانتی متری محافظت کند و شاهد آسیب های جدی چشم ها و اندام های فوقانی نخواهیم بود. لذا، بایستی دو اصل سرلوحه کار گروه تفحص در میدان مین باشد: یکی اجتناب از قرارگرفتن در موقعیت انفجاری و دوم استفاده از وسایل حفاظت کننده صورت و اندام های فوقانی.

    کلیدواژگان: مین، ترومای متعدد، آسیب اندام، آسیب چشم، مین روب
  • غلام رضا کرمی، ماندانا امیری، جواد عاملی، کاظم قدوسی، علیرضا سعادت، محمد سجادی، سیما نوحی صفحه 305
    مقدمه

    خودکشی یکی از معضلات اجتماعی است که امروزه با توجه به پیچیده تر شدن تعاملات و ارتباطات در بیشتر جوامع رو به افزایش است. افزایش نرخ خودکشی نزد گروه ها، اقشار و طبقات اجتماعی مختلف نگرانی فزاینده ای را برای جوامع امروز به وجود آورده است. بررسی اقدام به خودکشی که به عنوان یک ناهنجاری فردی و معضل اجتماعی مطرح می باشد، با تمرکز بر برخی ویژگی های فردی و شغلی مهم به نظر می رسد.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه هدف کلی، بررسی شیوع اقدام به خودکشی در بیمارانی بود که طی فروردین ماه 1380 تا پایان شهریور ماه 1382 در بخش اعصاب و روان بیمارستان بقیه الله «عج» بستری شده بودند. مطالعه به روش گذشته نگر از نوع توصیفی مقطعی بود و پرونده 83 بیمار اقدام کننده به خودکشی از نظر مشخصات فردی، سوابق نظامی گری، سوابق بستری و اطلاعات مربوط به خودکشی مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج

    نتایج نشان داد که از کل بیماران بستری شده (2027 نفر) طی این مدت، تعداد 83 نفر (1/4 درصد) اقدام به خودکشی داشتند که شیوع آن در بین زنان و مردان بستری شده به ترتیب 7/4 درصد و 1/3 درصد بود، ولی این اختلاف معنی دار نبود. شایع ترین سن خودکشی در مردان 24 و در زنان 26 سالگی بود. همچنین بیمارانی که مجروحیت جنگی به خصوص اعصاب و روان، سابقه بستری در بخش روانپزشکی و مصرف داروهای روانپزشکی داشتند، بیشتر اقدام به خودکشی داشتند. اقدام به خودکشی در افراد جوان (25- 15 سال)، مجرد، شاغل در امور نظامی، با سطح تحصیلات راهنمایی، عدم برخورداری از حمایت های خانوادگی و دارای سابقه مثبت ازنظر رفتارهای ضداجتماعی به خصوص مصرف مواد مخدر بیشتر بود. همچنین شایع ترین اختلال روانپزشکی و طبی همراه، به ترتیب افسردگی و صرع بود.

    بحث

    نتایج این مطالعه با نتایج مطالعات اپیدمیولوژیک در زمینه اقدام به خودکشی تقریبا همسان بود. بنابراین کنترل عوامل موثر بر خودکشی مطابق با آنچه که این دسته از مطالعات نشان می دهند همزمان با در نظر گرفتن شرایط سخت حرفه نظامی گری حایز اهمیت می باشد. بکارگیری آموزش و تدابیر خاص مراقبتی ضروری به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: خودکشی، ویژگی های دموگرافیک، نیروهای نظامی
  • سیدعباس تولایی، شروین آثاری، مهدی حبیبی، مهدی عزیزآبادی، یونس پناهی، فرشید علاءالدینی، مصطفی قانعی، غلام رضا کرمی صفحه 313
    مقدمه

    افت کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در مبتلایان به برونشیولیت متعاقب پیوند ریه گزارش شده است. با این وجود، از کیفیت زندگی مرتبط با سلامت مبتلایان به برونشیولیت ناشی از مواجهه با عوامل شیمیایی اطلاعات زیادی منتشر نشده است. مطالعه حاضر با هدف توصیف کیفیت زندگی مبتلایان به برونشیولیت ناشی از مواجهات شیمیایی و همچنین بررسی ارتباط آن با برخی متغیرها انجام شد.

    مواد و روش کار

    در مطالعه مشاهده ای- مقطعی حاضر، 383 بیمار مبتلا به برونشیولیت ناشی از مواجهه با عوامل شیمیایی به صورت در دسترس از بین مراجعین به درمانگاه ریه بیمارستان بقیه الله در سال های 1383 و 1384 انتخاب شدند. از تمامی بیماران یک چک لیست شامل متغیر های دموگرافیک و مرتبط با جانبازی تکمیل گردید. تمامی بیماران پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت سنت جورج (SGRQ) را نیز تکمیل کردند.

    نتایج

    میانگین (انحراف معیار) نمرات زیر مقیاس های علایم، فعالیت، تاثیر بیماری و نمره کلی پرسشنامه به ترتیب برابر (16/28) 68/07، (19/53)67/38، (21/57) 47/02و (17/42) 56/68بود. ارتباط معنی دار آماری بین زیر مقیاس های پرسشنامه و شغل مشاهده شد (p<0/05). ارتباط معنی دار آماری بین نمره کلی پرسشنامه و همچنین زیر مقیاس های علایم و تاثیر بیماری با سطح تحصیلات مشاهده شد (05/0 p<). ابتلای همزمان به بیماری های پوست، چشم، روانپزشکی، سابقه مصرف داروی روانپزشکی و سابقه بستری در بخش روانپزشکی با کیفیت زندگی نامطلوب تر همراه بود (p<0/05). ارتباط معنی داری بین کیفیت زندگی و سن، فاصله زمانی بین مطالعه و مواجهه شیمیایی و درصد جانبازی مشاهده نشد (P>0/05).

    بحث

    مطالعه حاضر، افت کیفیت زندگی مرتبط با سلامت مبتلایان به برونشیولیت ناشی از مواجهات شیمیایی را نشان داد. براساس این مطالعه، این بیماران دچار علایم شدید ریوی می باشند و فعالیت ایشان دستخوش تغییرات قابل توجه شده است و افت کیفیت زندگی، محدود به افراد دارای نمای انسدادی در اسپیرومتری نمی باشد. درمان موثر علایم ریوی و همچنین تسهیل دسترسی بیماران به امکانات بهداشتی درمانی احتمالا خواهد توانست ارتقای کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را برای این دسته از بیماران به دنبال داشته باشد. همکاری متخصصین رشته های مختلف طب، شامل رشته های ریه، پوست، چشم و روانپزشکان در این زمینه ضروری به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، برونشیولیت، عوامل شیمیایی، پرسشنامه سنت جورج
  • امیرحسین محوی، فروغ واعظی، محمود علی محمدی، علی مهرابی توانا صفحه 331
    مقدمه

    فرآیند گندزدایی آب با نور خورشید (SODIS) تکنیک ساده ای جهت بهبود کیفیت میکروبیولوژیکی آب آشامیدنی است که با بهره گرفتن از اشعه خورشید برای تخریب میکروارگانی س م های بیماری زا از ایجاد بیماری های ناشی از آب جلوگیری می کن د. این تکنیک برای تصفیه میزان های کم آب مناسب می باشد. برای این کار ب طری های شفاف پلاستیکی را با آب آلوده پر کرده و به مدت حداقل یک ساعت در معرض نور خورشید قرار می دهند. چنانچه جنس ظرف شفاف باشد از طریق دو مکانی س م پرتوتابی با امواج پلی کروماتیک و افزایش دما گندزدایی آب را تا تامین استانداردهای شرب به انجام می رساند. البته اگر دمای آب از 50 درجه بالاتر رود فرآیند گندزدایی سه مرتبه سریع تر انجام خواهد شد.

    مواد و روش کار

    دو نمونه ظرف پلاستیکی با درصد عبور نور فرابنفش برابر 0/1 و 0/8 درصد برای تحقیق انتخاب شد و مطابق دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی در روش SODIS، گندزدایی یک نمونه آب آلوده سطحی به کار گرفته شد. بررسی کیفیت میکروبیولوژی آب قبل و بعد از قرار گرفتن در تابش مستقیم آفتاب از طریق تست تخمیر چند لوله ای (5 لوله ای) بررسی کلی فرم های مدفوعی مطابق با دستورالعمل کتاب روش های استاندارد بوده است.

    نتایج

    انجام گندزدایی آب های آلوده در صورت استفاده از ظروف پلاستیکی قابل دسترس که نسبت به نور فرابنفش (نور 254 نانومتر) تقریبا غیرشفاف هستند طی 6 ساعت تماس در دمای 5/39 درجه سانتی گراد تا حدود 99/9 درصد (سه لگاریتم) امکان پذیر می باشد. این ظروف البته نسبت به عبور امواج با طول موج های بالاتر فرابنفش نسبتا شفاف محسوب می شوند.

    بحث

    اجرای تکنیک ساده و کم خرج SODIS که به علت مشکلات عدیده اتخاذ روش های گندزدایی و سرعت عملکرد در مناطق غیرشهری پیشنهاد شده است، خود به علت نیاز به ظروف PET که دارای شفافیت زیاد باشند، گاه مسئله آفرین می باشد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر می توان اطمینان داد که با به کارگیری سایر ظروف پلاستیکی که نسبتا شفاف باشند، مشروط بر این که دمای آب حدود 40 درجه سانتی گراد باشد نیز اهداف SODIS قابل حصول می باشد. بدین ترتیب به کارگیری این ظروف که در همه مکان ها قابل دسترس هستند در فصول گرم سال در کشور قابل توجیه خواهد بود.

    کلیدواژگان: آب آشامیدنی، گندزدایی با نور خورشید، مناطق غیرشهری، ظروف پلاستیکی
  • غلام علی قربانی، نعمت الله جنیدی، علی مهرابی، سهیل طالبی صفحه 337
    مقدمه

    ایران یک کشور زلزله خیز می باشد، زلزله اخیر بم 90 درصد تخریب و حدود 35000 کشته برجای گذاشت. با توجه به اهمیت عفونت های روده ای بعد از زلزله این مطالعه انجام گرفت.

    مواد و روش کار

    این بررسی یک مطالعه توصیفی از نوع Descriptive study است که در منطقه زلزله زده بم انجام شد و آمار بیماران مبتلا به عفونت های روده ای از پرونده های مراکز درمانی منطقه، مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج

    عفونت های روده ای بعد از عفونت های تنفسی یکی از شایع ترین علل بیماری های عفونی بود. درطی این مطالعه 738 نفر به علت عفونت گوارشی بررسی شدند. بروز عفونت های روده ای 82 نفر به ازای هر ده هزار نفر جمعیت در طی یک ماه بود. 676 نفر از افراد به اسهال آبکی و 62 نفر به اسهال خونی مبتلا شده بودند. هیچ مورد ی از ابتلا به وبا گزارش نشد.

    بحث

    با توجه به این که در مواقع بحران تامین آب و غذای بهداشتی سالم با مشکل مواجه می شود و زمینه برای شیوع عفونت های گوارشی مساعد می گردد. درچنین شرای طی توصیه می شود، جهت تامین آب آشامیدنی سالم و غذای بهداشتی هرچه سریع تر بعد از بحران اقدام شود و به فکر تهیه آزمایشگاه های سیار تشخیص سریع عفونت های روده ای باشند تا بعد از بحران بتوان اپیدمی بیماری های عفونی را سریعا تشخیص و پیشگیری نمود.

    کلیدواژگان: بهداشت، زلزله، عفونت های روده ای و بم
  • رویاعلوی، بتول شریفی مود، ملیحه متانت، شاهرخ ایزدی، علیرضا طباطبایی، مرتضی ایزدی، اسماعیل صانعی، سهیلا خسروی صفحه 343
    مقدمه

    در سراسر دنیا حدود 170 میلیون نفر آلوده به ویروس هپاتیت C می باشند. بهبودی از این بیماری به ندرت روی می دهد و غالبا بیماری به سمت ازمان پیش می رود. این عفونت برخلاف هپاتیت های A و B ایمونیزاسیون اکتیو و پاسیو ندارد. لذا پیش گیری از آن منوط به شناسایی عوامل خطر می باشد.

    مواد و روش کار

    به منظور تعیین عوامل خطرساز خویشاوندان افراد مبتلا به هپاتیت C مطالعه مورد- شاهدی جور شده در 159 نفر از افراد خانواده ی 41 مورد (Index Case) که به سازمان انتقال خون زاهدان مراجعه کردند انجام شد. پرسش نامه ای شامل کلیه مشخصات فردی و عوامل خطر مثل سوابق تزریق خون یا فرآورده های خونی، اعتیاد تزریقی، تماس جنسی مشکوک، عمل جراحی، خالکوبی و آندوسکوپی تکمیل گردید.

    نتایج

    از کل افراد مورد مطالعه، 154 نفر HCVAb- و 46 نفر HCVAb+ بودند. از میان موارد سرولوژی مثبت، 41 نفر، مورد (Index Case) و 5 نفر نسبت فامیلی با فرد شاخص داشتند.
    میانگین سنی 46 فرد HCVAb+، 4/14 ± 6/34 سال با حداقل سن 8 و حداکثر سن 72 سال بود. بیماری در مردان شایع تر بود. اختلاف آماری معنی داری بین سوابق تزریق خون یا فرآورده های خونی، اعتیاد تزریقی، تماس جنسی مشکوک، عمل جراحی، خالکوبی و هپاتیت C دیده شد (P <0/05). بین وضعیت تاهل و بیماری هپاتیت C اختلاف آماری معنی داری دیده نشد.

    بحث

    از آنجایی که پیشگیری مهم تر از درمان است و با توجه به این که ویروس هپاتیت C واکسن و ایمونوگلوبولین ندارد و همچنین درمان هایی که تا به حال در دسترس است موثر و علاج پذیر نبوده و دارای هزینه بالا و عوارض جانبی قابل توجهی هستند، آگاهی از عوامل خطر در ارتباط با انتقال بیماری از راه آموزش همگانی توصیه می گردد.

    کلیدواژگان: هپاتیت C، عوامل خطر، تماس خانگی
|
  • Keyhani Ah, Saadati M., Karimi Rahjerdi A., Kamali M Page 231
    Introduction

    Strains of shiga toxin-producing Escherichia coli (STEC) and Shigella dysenteriae type 1 have been associated with outbreaks of diarrhea, hemorrhagic colitis, and hemolytic uremic syndrome (HUS) in human. Most clinical signs of disease arise as a consequence of the production of shiga toxin! shiga toxin 1 (Stx! Stxl), shiga toxin2 (Stx2) or combination of these toxins. The aim of this study was detection of shiga toxin genes by using molecular technic.

    Material And Method

    A technique has been developed for detection of stx! stxl and stx2 genes by using the multiplex polymerase chain reaction assay with incorporation of mdh gene of E. coli and Shigella. A total of six primers were used: SF1 and SRI, which produce a 199 bp product that serves as an internal positive control Ka2F and Ka2R, which yield a 381bp fragment of stx2 gene, and Ka1F and Ka1R, which amplify a 622 bp fragment of stx! stxl. Restriction enzyme-digestion and sequencing were used for confirmation of these fragments.

    Result

    PCR amplification products identifing the stx!stxl and stx2 gene sequences were observed only in E. coli 0157:H7 and shigella dysenteriae typel. Template nucleic acid extracted from other gram-negative bacteria was found to be negative. These fragments were confirmed by using restriction enzyme-digestion and sequencing. The sensitivity of the PCR procedure for detection of shiga toxin genes was determined to be 2.1 pg!.il of total nucleic acid and 320 cfu!jil.

    Discussion

    A multiplex PCR which detects genes encoding Mdh, Stx!Stxl and Stx2 has been developed. E. coli 0157:H7 produces Stxl and Stx2, whereas Shigella dysenteriae biotype 1 produces only Stx. Using this research and comparing with genome bank, we found that the fragment belonging to stx2 is suitable for detection of all kinds of stx2 genes. This technique is a useful diagnostic tool for detection of shiga toxins because it is quick, specific, sensitive, and relatively inexpensive.

    Keywords: Shiga toxin, Shigella dysenteriae, Multiplex polymerase chain reaction, Diarrhea
  • Ahmadi K., Arabsalmani F Page 261
    Introduction

    Peritoneal macrophages live in tissue culture and in response to LPS and y-IFN produce nitric oxide (NO). After that, the number of viable cells might decrease because of depletion of culture media or substrate, production of inhibitory factors such as TGF-f3, and the toxicity of NO itself for the cells. Alkylating agents like cyclophosphamide and sulfur mustard have inhibitory effect on immune system and macrophage function. The aim of this study was to evaluate the effect of vitamin E as an antioxidant on cell viability and NO release by peritoneal macrophages of Cyc/SM-tread mice.

    Material And Methods

    Peritoneal cells were collected by inter peritoneal injection of 5 ml cold PBS. Cells were washed three times, counted and plated out at 1x105 cells in 96 well plates in 0.2 ml RPMI. Plates were incubated at 37°C with 5% CO2 for 2 hours. The nonadherent cells were removed by washing with warm PBS. Adherent cells were then cultured at above condition in phenol red free medium in the presence or absence of sulfur mustard, cyclophosphamide, and vitamin E. Cell viability was checked with trypan blue and nitrite was measured as an indicator of NO by Griess method.

    Results

    In the absence of vitamin E, cyclophosphamide enhanced NO release by peritoneal macrophages. Vitamin E reduced cell death was induced by cyclophosphamide and SM. However, by increasing the concentrations of alkylating agent, vitamine E was less effective. Vitamine E also reduced NO release induced by cyclophosphamide and sulfur mustard. Treating the cells with 10. ig/ml cyclophosphamide, resulted in NO release up to 520 nm while in the presence of vitamine E, it decreased to 410 nm (21.15% reduction, P<0.05). Vitamin E inhibited No release by cyclophosphamide or sulfur mustard treated macrophages in all concentrations. However, in the presence of high concentrations of sulfur mustard, vitamin E was less effective. So, in the presence of 60 or 160. im of sulfur mustard, the effect of vitamin E on NO release was not significant (P<0.07).

    Discussion

    The enhancement of cell death in the presence of cyclophosphamide or sulfur mustard could be mediated by nitric oxide release. Vitamin E may enhance cell viability through NO reduction.

    Keywords: Sulfur mustard, Cyclophosphamide, Cell viability, Cell death, vitamin E
  • Saberi M., Zarei A. B., Pirzad J., Golmanesh L., Imani H., Pourheidarizadeh Gh. R., Jafari M Page 271
    Introduction

    Sulfur mustard (HD) as a very dangerous chemical weapon has been used and probably will be used. In spite of widespread research over several decades, no satisfactory prophylactic or treatment regimen has evolved for HD.

    Material And Methods

    In this study, the HF2FF cell line was used as a model of human fibroblastic skin cells to study the toxicity of HD and protective effect of HMT against HD. The viability of cells as an important evaluating parameter was determined by neutral red (NR) dye retention and gentian violet (GV) assays as indicates of cell viability. The ability of HMT to protect HF2FF cells against the effects of an LC5O challenge dose of HD was assessed at different situations.

    Results

    Application of different concentrations of HD showed that in concentrations excess of 30 jilVi, the onset of HD toxicity is developed rapidly and the viability of cells declined rapidly and dose dependently. HD at concentration of 1000 1iM reduced the viability of cells about 70% and 80% after 5 mm and 1 h, respectively (control 100%). Whereas exposure to 30 1iM of HD even after 1 h declined cell viability only 18%. Dose response curve was used to determine the suitable concentration of HD in cell culture to induce 50% cell death (LC5O) as 180 p]V1 forl5 mm. The concentration of 10 1iIVl of HMT alone did not have any significant effect on cell viability. Pretreatment of cells with HMT before HD exposure could reduce cell death significantly up to 36%. Nonetheless, simultaneous application of HD and HMT was less effective and reduced cell death 23% and 28.5% using GV and NR assays, respectively. HMT post-treatment after HD exposure had no prominent effect to prevent cell death.

    Discussion

    The results indicate that HMT can protect these cells against the toxic effect of HD, though it must be present at the time of HD challenge. Application of HMT after HD exposure probably cannot prevent cell death. To evaluate the efficacy of HMT for prevention of HD toxicity, in-vivo studies are warranted. HF2FF cells were found to be a valuable experimental model for studying the toxicity of HD, other skin damaging agents and screening of other compounds with potential therapeutic efficacy before in-vivo studies.

    Keywords: Sulfur mustard, HF2FF cell line, Hexamethylene tetramine (HI4T)
  • Panahi YÝ., Davoodi S. M., Khalili H., Pourheidari Gh. R., Bigdeli M., Naghizadeh M. MÝ, Tajik A Page 279
    Introduction

    Treatment of chronic skin lesions associated with pruritus is usually performed by oral antihistamines and topical corticosteroids, which may have some side effects. Phenol and menthol are drugs suggested for treatment of pruritus with established therapeutic effects in other disorders. Our objective was to evaluate the efficacy of a phenol menthol preparation in treatment of pruritus resulting from chronic skin lesions due to sulfur mustard in chemical veterans and to compare with that in non-chemical patients.

    Material And Methods

    Current study is a double blind clinical trial. The mediation used was a 1% phenol and 1% menthol preparation, with base of eucerine and solvent of almond oil applied as a topical ointment. Our subjects consisted of 40 sulfur mustard chemical veterans and 40 non- chemical patients with itching chronic skin lesions who were treated for 6 weeks and followed up to 6 weeks.

    Results

    The preparation resulted in 15% cure in chemical patients in comparison with 20% in non-chemical cases. Burn sensation in chemical veteran group decreased from 30% to 17.5%, while it had no effect on non-chemical group.

    Discussion

    The 1% phenol and 1% menthol preparation was effective in treatment of pruritus in chemical veterans as well as non-chemical patients and also was effective as a moisturizer. However, its role in treatment of burn sensation and desquamation was different in two groups the first problem was improved in chemical veteran group and the latter in non-chemical patients.

    Keywords: Phenol, Menthol, Sulfur mustard, Chronic skin lesions, Pruritus
  • Mirkheshti N., Gasami F., Jadidi Kh, Alavi S. A., Hadizadeh F Page 287
    Introduction

    Ocular disorders are some of the most and important delayed complications of mustard gas that includes dry eye and some of keratopathies which may lead to blindness. Up to now, there was not any research about the pathophysiology of this problem. As for the role of oxidant/antioxidant balance system in many of ophthalmic disease, especially in dry eye and keratopathy, in this study, vitamin A and C, as antioxidant vitamins have been analyzed in the patients.

    Material And Methods

    Vitamin C was quantities in tear and serum by Roe method. Vitamin A was determined by Bayfield method in tear. Assays were compared between the patients and normal controls.

    Results

    Significant difference between vitamin C values in tear of cases and controls (Pvalue 0.017) and also between values in serum of two groups (P value=0.022) have seen. About vitamin A there was not any significant difference.

    Discussion

    As for the specific importance of vitamin C for human antioxidant defense especially in eye, decrease of it disposes the eyes against free radicals from internal and environmental sources. Consequently, topical vitamin C may be efficient for the patients.

    Keywords: Mustard Gas, Eye, Vitamin C, Vitamin A
  • Bayat M., Shahsavari S Page 293
    Introduction

    Chemical bronchitis and its complications has remained since Iran-Iraq war. Since these complications such as: respiratory, cough, dyspnea, and superimposed bacterial and viral infections make the patient weak, this study was designed to evaluate the effectiveness of thyme C.W (oral drop 2%) on the improvement of respiratory function of patients with chemical bronchitis in Kurdistan.

    Material And Methods

    This study is a double blind randomized clinical trial (RCT). The statistical population includes 60 known cases of mild chemical bronchitis in two groups (intervention and comparison), receiving routine medical drugs. They were selected randomly and visited four times at an interval of one month. Each time they were evaluated for clinical symptoms and signs and spirometery. The comparison group received placebo and previous drugs. The intervention group received thyme C.W (oral drop 2%) and previous drugs. Data analyses were through SPSS WiN 10 statistical software and with using statistical tests such as: Chi-squar test and wilcoxon signed ranked test.

    Results

    Regarding the results of our study, using thyme C.W (oral drop 2%) has changed none of the clinical symptoms such as cough, sputum, dyspnea (according to what patient said), nor the signs (lung auscultation) [P>0/05] In this way, there is no significant statistical difference in comparison with the results of spirometery. [P>0/05] (The results of spirometery of each group compared with the other, in each visit and so on, the first spirometery compared with the second, third and forth.)

    Discussion

    On the basis of our results from this study, thyme C.W (oral drop 2%) has produced no improvement on the respiratory function of patients with chemical bronchitis.

    Keywords: Chemical bronchitis, Thyme C.W (oral drop 2%)
  • The Six-year Study of Landmine Limb Injuries in the Mine Action Personnel in Baqiyatallah Hospital
    Akhavan A., Saghafinia M Page 298
    Introduction

    One of the cases following multiple trauma after casualties in a military hospital is the injuries caued by mines, which happens in landmines following demining procedures most of the time and leads to rapid transfer from the scence. In spite of several treatments, such victims face severe complications.

    Material And Methods

    In this descriptive research, injured victims of landmines who were transfered to Baqiyatallah hospital during the years 1376-1382 have been studied. Type of injuries, their severity and complications were recorded. The Result were extracted from questionnaire and analyzed by program.

    Results

    In these six years, 34 injuried soldiers (25 Military Pasdar and 9 Soldiers) injuried by mines in the demining procedures and transfered to the emergency ward of the baqiyatallah hospital were investigated for the kead-torso and limb injuries and their complication. The aim of this study was evaluation of prevalence of injured organs in mine-sweeper group and ways to reduce numbers and severity of the injuries.

    Discussion

    Most injuries were as follows according to their prevalance: eye, mandible, ear, limbs, abdomen, thorax, and vesseles. but the most severe injuries were related to eyes and then limbs amputation and face which is possible to reduce these consequences with proper management and equipment. SPSS

    Keywords: Mine Multiple trauma, Limb injuries, Eye injuries, Landmine, Mine, sweeper
  • Karami Gh. R., Amiri M., Ameli J., Ghodousi K., Saadat A. R., Sajadi M., Nouhi S Page 305
    Introduction

    Suicide is considered as an important individual and social disorder. The aim of this study was to evaluate the frequency of attempt to suicide in psychiatric ward of Baqiyatallah Hospital from April 2001 to September 2003.

    Discussion

    Frequency of attempt to suicide was higher in war-injured patients (especially those who had blast injury), a history of psychiatric ward admission, and those who used psychiatric medicine. In addition, attempt to suicide was higher in patient who were young, single, military, less educated, without familial support, and also those who had antisocial behavior especially opium abuse. The most frequent psychiatric co-morbidities were depression and epilepsy.

    Material And Methods

    In a retrospective descriptive study, we collected data of 83 patients who had been admitted because of attempt to suicide.

    Results

    From the 2027 patients admitted during this period, 83 patients (4.1%) had a history of attempt to suicide. This percentage in females was 4.7% and in males 3.1%. The most common age for suicide was 20.

    Keywords: Suicide, Demographic characteristics, Militray personnel
  • Tavallaie S. A., Assari ShÝ., Habibi M., Aziz Abadi Farahani M., Panahi YÝ., Alaeddini F., Ghanei M., Karami Gh. R Page 313
    Introduction

    Health related quality of life has been reported to be deteriorating in subj ects with post-lung transplantation Bronchiolitis Obliterans (BO). However, there are few data about health related quality of life in BO due to exposure to chemical warfare agents (CWA). Current study aimed to assess the health related quality of life in BO after exposure to chemical warfare agents.

    Material And Methods

    In this observational study, 383 subjects with BO due to exposure to CWA were selected in years 2004 and 2005 from patients of respiratory clinic in Baqyiatallah hospital. Demographic data and comorbidities were also registered. All subjects filled

    Results

    Mean (SD) scores of symptoms, activity, impact and total score were 68.07 (16.28), 67.38 (19.53), 47.02 (21.57), and 56.68 (17.42), respectively. There was a significant correlation between SGRQ subscales and job (p(p>O.O5). Higher scores of SGRQ subscales and total SGRQ scores were correlated with suffering from dermatologic disease, ophthalmologic disease, mental health disorder, history of psychiatric medication use and history of admission in psychiatric ward (pSt George’s Respiratory Questionnaire (SGRQ).

    Discussion

    Current study showed a low health related quality of life in subjects with BO due to CWA exposure. Symptoms and activity are the most profound affected items of SGRQ in these subjects. Obstructive pattern of spirometry is not obligatory for low quality of life. This highlights attention while most of these subjects have normal spirometric findings. An appropriate treatment, and health care availability may improve health related quality of life of these patients. The collaboration of pulmonologists, dermatologists, ophtalmologists and psychiatrists is needed for this goal.

    Keywords: Health related quality of life, Bronchiolitis obliterans, Chemical warfare agents, St George's Respiratory Questionnaire
  • Mahvi A. H., Vaezi F., Alimohamadi M., Mehrabitavana A Page 331
    Introduction

    The solar disinfection of water (SODIS) is a simple technique used to destroy pathogenic microorganisms and so to improve microbiological quality of drinking water. SODTS is ideal for treating small quantities of water. In this way, transparent plastic bottles are filled with contaminated water and then are exposed to sunlight for at least one hour.If bottles are made from transparent material, sunlight disinfects water to meet drinking standards through two mechanisms: polychromatic radiation and increased water temperature. If water temperature rises above 50°C, the process is 3 times faster.

    Material And Methods

    Two types of locally available plastic bottles with UV transmittance values of 0.1 and 0.8 percent were selected as possible containers, and used in disinfection process of a surface polluted water according to WHO guidelines about SODIS. Examination of microbiological quality of all water samples has been performed by determination of fecal coliform group (5-tube fermentation technique) according to the procedure outlined in Standard Methods.

    Results

    Results indicate that SODIS is also possible if available plastic bottles with less transparency are used instead of standard bottles. According to our results about 99.9% disinfection of water (up to 3 log reduction in fecal coliforms) is possible in 39.6°C, if about 6 hours solar radiation of water in such bottles would be accomplished. It should be noted that these available bottles are relatively transparent to other portions of the UV light spectrum.

    Discussion

    SODIS which is recommended for use in non-urban areas is often subject to difficulties because PET bottles with high light transparency characteristics are not always available. On the basis of this study, it becomes quite sure that even by using other bottles with less transparency to UV light, SODIS objectives are also attainable, provided that the temperature of water rises to about 40°C. Accordingly, use of these local containers may have enough justification for SODIS process in many non-urban areas of our country in warm seasons.

    Keywords: Drinking water, Solar disinfection (SODIS), Non, urban Areas, Plastic bottles
  • Ghorbani Gh. A., Joneidi N. A., Mehrabi Tavana A., Talebi Hossein S Page 337
    Introduction

    Iran is a country with frequent earthquakes. More than 90% of Barn was destroyed with nearly 35000 casulties in a recent earthquake with 6.8 degrees in Riechter scale. Disaster can cause outbreak of infectious diseases and gastroenteritis. Material and Methods. This evaluation was done one rnonth after earthquake of Barn city in Iran. This is a descriptive study in ternporary health center of Barn.

    Results

    Frequency of diarrhea was 738 cases (82 per 10/000 person). Watery diarrhea was seen in 676 cases and bloody diarrhea in 62 cases, too. Cholera infection was not seen in Barn earthquake. During this study rnicrobiology diagnosis was not done for patients with diarrhea.

    Discussion

    preparing safe water supply irnrnediately after disaster and should set up portable laboratories in order for rapid detection of infectious diseases for future disasters.

    Keywords: Earthquake, Diarrhea, Health, Barn
  • Alavi, Naini R., Sharifi, Mood B., Metanat M., Izadi Sh., Tabatabayan A. R., Izadi MÝ., Sanei, Moghadam E., Khosravi S., Hosseini Doust S. R Page 343

    Introductio: The estimated number of HCV infected people is 170 million in the world. Complete recovery is rarely seen in hepatitis C patients and progression to chronic disease is almost always a rule. Lack of passive and active immunization makes preventive measures less practical in this situation. Material and

    Methods

    We conducted a matched case-control study in which the risk factors of hepatitis C infection among household contacts were analyzed in Zahedan. Two hundred (41 index cases and 159 family members) were evaluated according to the risk factors including: history of blood transfusion, intravenous drug abuse, unsafe sex, tattooing, surgery and gastrointestinal endoscopies.

    Results

    Forty-six patients (41 index cases and 5 family members) were HCVAb positive in whom 38 (82.6%) were males and 8 (17.4%) were females whereas half the seronegative cases were males (P<0.000). Other risk factors including history of blood transfusion, intravenous drug abuse, unsafe sex, tattooing and surgery were statistically significant in both groups (P<0.05). There was not a significant difference between marital status and hepatitis C.

    Discussion

    Since prevention measures in hepatitis C are more important than treatment, awareness of risk factors by global instruction is recommended.

    Keywords: Hepatitis C, Risk factors, Household contact