فهرست مطالب

مجله زبان و ادبیات فارسی
سال پنجم شماره 4 (زمستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/10/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سید محمد علوی مقدم صفحه 7
    مقاله ای که در پیش روست مطالب ذیل را مورد بحث و تحلیل قرار می دهد:1- معنی «ترجمه» و فرق آن با «تفسیر».
    2- شروط مترجم خوب، از جمله:الف- آگاهی و تسلط وی به هر دو زبان و ریزه کاری های آنها.
    ب- آگاهی و تسلط وی به قواعد دستوری و اصطلاحات ادبی هر دو زبان.
    ج- آگاهی و تسلط وی به تطور لغوی و معنایی هر دو زبان.
    د- داشتن ذوق و سلیقه برای گزینش کلمات و عبارات مطلوب و دلنشین.
    کلیدواژگان: مترجم، ترجمه، تفسیر، اصطلاحات، معنا، کلمه و عبارت
  • تقی وحیدیان کامیار صفحه 18
    این معمایی که بیش از یک قرن ذهن دستوریان را به خود مشغول داشته ناشی از آگاه نبودن از مساله حاکمیت زبان است. منظور از حاکمیت این است که اگر یک گروه اسمی در جمله ای مرکب، هم در جمله هسته نقشی داشته باشد و هم در وابسته. و نقشها نیز متفاوت باشد، در این صورت گروهی که نقش نما دارد حاکم است. در این حل این معما به این صورت است که «ی» در جمله ای مانند:همان مردی که روزنامه می خواند، دوست من است. واژه «مردی» برای جمله روزنامه می خواند، نکره است اما برای جمله اصلی، معرفه و چون معرفه در فارسی نشانه ندارد و نکره نشانه دارد (ی)، حاکمیت با نکره است.
    کلیدواژگان: معرفه، نکره، اسم جنس، حاکمیت
  • اکبر شعبانی صفحه 25
    مذهب تصوف که ابتدا در بغداد و عراق آشکار گردید و بزرگانی همچون حسین بن منصور حلاج، جنید بغدادی و شبلی در این طریقه ظهور کردند، بعدها بخصوص پس از انقراض غزنویان و روی کار آمدن سلجوقیان، در خراسان فرصت ظهور پیدا کرد، و افرادی چون ابوالحسن خرقانی، شیخ ابوالقاسم قشیری و ابوسعید ابوالخیر در این طریقه پدید آمدند و به مرور بازار متصوفه گرم شد به گونه ای که مقارن حمله مغول، رونق این طریقه در خراسان کمتر از عراق و شام نبود. مخصوصا با ظهور شیخ نجم الدین کبری بنیان گذار طریقه کبرویه، جانی تازه در کالبد این فرقه دمیده شد و خراسان و خوارزم، مقصد و ملجاء اهل معرفت گردید و شوریدگانی از بلاد دور و نزدیک روی برآستان شیخ نهادند و پس از تلمذ در محضر نجم الدین به مثابه سفیرانی راستین، عهده دار اشاعه تعلیمات او در دیگر ممالک شدند. این جانب در این نوشته برآنم پس از معرفی مختصر نجم الدین کبری از کسانی که به نوعی با او مرتبط بوده اند سخن به میان آورم. برخی سمت استادی داشته و تعداد کثیری نیز به عنوان شاگردان و مریدان شیخ از محضر او کسب فیض کرده اند.
    کلیدواژگان: نجم الدین کبری، تصوف و عرفان، استادان و مریدان نجم الدین
  • نقیب نقوی صفحه 35
    کی هان شگرف اسطوره ها چنان بشکوه، سترگ، پیچیده، رمز واره و راز آموز است که آدمی را نه تنها به همراه خویش به ژرفای تاریخ و یادمان های قومی می برد، بلکه او را چنان شگفت زده می سازد که گویی درپهنه پندارهای زرین خویشتن با خود واگویه می کند که آیا به راستی من که هستم، از تبار آبم، یا از دودمان آفتاب؟ آدمی که گفته می شود نیمی اهورایی و نیمی اهریمنی است، شگفتی اش آن گاه فزونی می یابد که در می یابد یادمان های دودمان اش، آفتاب را پسر اهورا و آب را دختر اهورا انگاشته اند، و از آن شگرف تر آن که گاه گفته شده است از پیوند آب و آفتاب، اورمزد پدید آمده است. پس در این میان اهریمن در کجا خواهد ایستاد. بر رواق این ایوان نه تو کلک جادوی زمان چه نقشی برآورده است، آیا با در نگریستن به سروده های تنی چند از شاعران این روزگار برای این پرسش پاسخی درخور خواهیم یافت؟
    کلیدواژگان: اسطوره، نماد، سمبل، اهورا، اهریمن، زروان، آب، آتش، شعر نیمایی، شاعران نیمایی، اسطوره ها در شعر نیمایی
  • جمشید صدری، قسمتعلی صمدی صفحه 54
    خراسان به عنوان مهد تصوف از قدیم در پرورش و رشد تصوف تاثیر قابل ملاحظه ای داشته است، در نگاهی به تاریخ تصوف و عرفان، کمتر شهر و روستایی در خراسان است که در آن صوفی بنام نباشد و از وجود چهره های شاخص و آثار برجسته و طریقت های مشهور و اندیشه های بلند، می توان آن را دریافت. تصوف خراسان دارای ویژگی هایی چون: مشایخ صاحب نام، آمیختگی تصوف با فتوت و عیاری، سماع، تعالیم فرقه ملامتیه، برنامه های مدون خانقاه، رواج شعر و شاعری در برنامه های خانقاه، تلاش برای صلح جهانی، ارتباط با ائمه شیعه، و پای بندی شدید به شریعت، موضع گیری در قبال زور و ستمگری، تلاش علمی، باطن گرایی، و گرایش نخبگان بوده است. و همین خصوصیات باعث آفرینش آثار و نتایج مهمی چون تصوف و فتوت و شعر عرفانی و نزدیکی تصوف به تشیع و نهضت های دینی و اجتماعی گردید.
    کلیدواژگان: تصوف، خراسان، مشایخ، طریقت
  • حسن نصیری جامی صفحه 70
    شیخ احمد جام ژنده پیل (536- 440 . ق) و خاندان دانشی و با فضل و فرهنگ وی در ادبیات عرفانی و نظام خانقاهی و تصوف خراسان بزرگ و بلکه ایران از چهره های موثر و درخشان بوده اند.
    متاسفانه آثار متعدد عرفانی شیخ احمد و فرزندان و اعقاب وی هنوز برای عموم اهل تحقیق شناخته شده نیست و طبعا بسیاری از جلوه ها و ظرافت ها و ارزش های ادبی، عرفانی و زوایای تاریخی و افق های اندیشه ورزانه این آثار ناشناخته مانده است.
    این نوشته به معرفی اثری از آثار گمنام ولی ارزشمند این خاندان می پردازد: «حدیقه الحقیقه» اثری از قطب الدین محمد بن مطهر بن احمد جام.
    کلیدواژگان: شیخ جام، قطب الدین محمد، حدیقه
  • مریم محمودی صفحه 85
    از دیرباز پیوندی عمیق بین شعر و موسیقی برقرار بوده است، به همین دلیل شعرا همواره کوشیده اند با شیوه های گوناگون بر غنای موسیقی کلام خود بیفزایند. قالب غزل که در نوع غنایی سروده می شود مجالی وسیع به شاعر می دهد تا این مهارت خود را بیازماید. آمیختگی مضامین عرفانی با این قالب شعری نه تنها بر محتوا و مضمون آن تاثیر گذاشته بلکه موجب شده پیوندشعر و موسیقی بیش از پیش استوار گردد، به گونه ای که می توان شعر عرفانی را با ساختار موسیقایی آن بازتاب کاملی از افکار و اندیشه ها و حالات شاعر دانست.
    در این مقاله غزل عطار- به عنوان یکی از پیشگامان بزرگ شعر عرفانی- از این منظر مورد دقت و توجه قرار گرفته و موسیقی شعر او در سه مقوله موسیقی بیرونی (عروض)، موسیقی درونی (بدیع لفظی و معنوی) و موسیقی کناری (قافیه و ردیف) بررسی شده است. توجه خاص در این نوشتار به تاثیر افکار و اندیشه ها و حالات بر موسیقی غزل عطار است.
    کلیدواژگان: غزل، عرفان، اندیشه، موسیقی، آهنگ
  • محمد حکیم آذر صفحه 104
    عرفی شیرازی (متوفای 999) از شاعران دوره آغازین شکل گیری سبک عصر صفوی (سبک هندی) است. عرفی در شیراز به دنیا آمد و در جوانی به هندوستان سفر کرد. تذکره نویسان عصر صفوی برای مهاجرت او به هند، دلایل گوناگونی ذکر کرده اند. عرفی از نظر زمانی در دوره ای می زیست که شعر فارسی در حال دگرگونی سبکی بود. میراث شاعران ممتاز فارسی نظیر فردوسی، نظامی، خاقانی، سعدی و حافظ با ظهور شاعرانی مثل وحشی بافقی و بابا فغانی شیرازی، دستخوش تحولات فراوانی شد. عرفی شیرازی از یک سو در دوره افول قصیده گویی سنتی و از سوی دیگر در آغاز پیدایی غزل موسوم به سبک هندی قرار داشت. بر اساس نظریه سبک هندی غزل از لحاظ درون مایه، حاصل ضرب آگاهی در منطق شعری است و غایت کارکرد یک غزل ممتاز در این سبک، اعجاب آفرینی در شنونده است. مبانی سنتی غزل که با سعدی و حافظ انسجام تاریخی یافته بود، در دوره عرفی و کمی قبل از او (در زمان بابا فغانی شیرازی)در هم شکست و پایه های غزلی نو بر اساس نظریه فوق، ریخته شد. عرفی در سرآغاز این انقلاب ادبی قرار داشت. او آگاهی شاعرانه را با منطق هنری خود درآمیخت و طرحی دیگر از سخن درافکند. شاعران برجسته سبک عصر صفوی از عرفی به عنوان استاد شعر و پیشکسوت در فن غزل یاد کرده اند.
    بس است عرفی هم داستان من صائببه نغمه سنجی مرغ سحر چه کار مرا(صائب)کیفیت عرفی طلب از طینت غالبجام دگران باده شیراز ندارد(غالب دهلوی)از لحاظ مضمون و فرم، شاعران سبک عصرصفوی از شعر عرفی تاثیر فراوان گرفته اند. در این مقاله به چگونگی و میزان این تاثیرگذاری توجه شده و مقایسه ای ضمنی بین شعر عرفی و شاعران ادوار بعدی صورت گرفته است.
    کلیدواژگان: عرفی، انقلاب ادبی، عرفی و شاعران بعد از او
  • افسانه صحتی، شادمان شکروی، مسعود نوروزیان صفحه 124
    صادق چوبک از جمله بینان گذاران داستان کوتاه در ایران است. علیرغم نوسان هایی که در تکنیک او وجود دارد، وی نویسنده ای توانمند و تاثیرگذار در تاریخ ادبیات داستانی ایران بوده است. به همین ترتیب نقش ارنست همینگوی از نظر تاثیر در شکل گیری داستان کوتاه به عنوان یک قالب جدی هنری در جهان انکار ناپذیر است. چوبک برخی داستان های کوتاه خود را کاملا به سبک همینگوی نوشته است. در بسیاری از داستان های کوتاه او، رد پای همینگوی مشاهده می شود. علاوه بر این، تاثیر همینگوی حتی در رمان او (تنگسیر) مشهود است. با این حال، به طور طبیعی برخی از ویژگی های داستان نویسی او چه در بعد اندیشه و چه در بعد تکنیک با همینگوی متفاوت است و در مواردی این تفاوت به طور کامل خود را نشان می دهد. در این بررسی، هدف آن است که وجوه مشترک و متفاوت شیوه نویسندگی چوبک در مقایسه با ارنست همینگوی مورد توجه قرارگیرد. در این مجال بررسی داستان ها و مقایسه آنها در دو بعد درونمایه و ساختار انجام گرفته است. نتایج بررسی نشان داده است که صادق چوبک نخستین نویسنده ایرانی است که به گرته برداری از ارنست همینگوی پرداخته است. عینی گرایی، استفاده از ضد قهرمان ها و بکارگیری شیوه نگارشی خاص همینگوی، از موارد عمده شباهت میان برخی آثار دو نویسنده است. از وجوه مهم تفاوت دو نویسنده، یکی عدم پیروی چوبک از یک سبک واحد، دیگری درونمایه های آشکار و صریح داستان های چوبک و در نهایت گرایش چوبک به داستان هایی با لایه های سطحی روان شناختی است که در آثار همینگوی قابل مشاهده نیست. ضمن این که چوبک نیز مانند بسیاری از پیروان همینگوی در درک عمیق شیوه نگارشی او موفق نبوده و تنها به گرته برداری سطحی پرداخته است.
    کلیدواژگان: صادق چوبک، داستان کوتاه، درونمایه، ساختار، ارنست همینگوی
  • مریم رضابیگی صفحه 155
    تخیل آدمی برای جبران ضعف و کمبود خویش بسیاری از حقایق و ارزشها را در قالب اسطوره بیان کرده و جنبه های نمادین اساطیر باعث شده که اسطوره ها کماکان حالت افسانه به خود بگیرند. هدف اصلی در این مقاله، مقایسه برخی ویژگی های اسطوره ای سرزمین های ایران، هند، چین، ژاپن، یونان، روم، بین النهرین و بیان جنبه های تفاوت و تشابه آنهاست.
    در این گفتار چند ویژگی مهم اساطیری از جمله افسانه آفرینش، مبحث خدایان،اعداد، پهلوانان، حیوانات، گیاهان، عناصر طبیعت و داستان های دینی و مذهبی به عنوان فهرست اصلی کار در نظر گرفته شده و باورها و رسوم کشورهای فوق به طور جداگانه بررسی گردیده است. در پایان، این نتیجه به دست آمده که سرزمینها و ملتها در سده های نخستین و پیشین و در اسطوره ها و افسانه های خود بسیار به یکدیگر نزدیک بوده و تفاوتها فقط در موارد بسیار جزیی آن هم در حوزه های فرهنگی، مذهبی به چشم می خورد.
    کلیدواژگان: اسطوره، حماسه، ملل، تفاوت، تشابه
|
  • S. M. Alavi Moqaddam Page 7
    The present article discusses and analyzes the following points:1. The meaning of translation and its difference from commentary2. The characteristics of a good translator, includingA.The knowledge and command of both languages and the subtletiesB. The knowledge and command of grammatical rules and literary expressions in both languagesC. The knowledge and command of lexical and semantic variety in both languages
  • T. Vahidain Kamyar Page 18
    The enigma that has preoccupied grammarians for more than a century is due to lack of awareness of linguistic government. What is meant by government is that if a noun phrase occurs in the dependent and independent clauses of a complex sentence with different functions, the noun phrase with a marker (ي in مردي) governs. The enigma can be solved with an example. In the sentence همان مردي كه روزنامه مي‌خواند دوست من است., the word مردي is indefinite for the dependent clause and definite for the main clause. Because the definite noun does not have a sign in Persian and the indefinite noun does (ي in مردي), the indefinite noun governs.
  • A. Shabani Page 25
    Sufism, which was originally established in Baghdad and Iraq and introduced such great people as Hossein ibn Mansoor Hallaj, Joneid and Shebli, could later appear in Khorasan, particularly after the Ghaznavids were overthrown and the Seljuks were crowned. In Khorasan, it introduced prominent figures such as Abulhassan Kharaqani, Sheikh Abolqassem Qosheiri and Abu Saeed Abu al-Kheir. In this regard, Sufism gradually became so popular that at the time Mongols’ raid, its popularity was no less than the Sufism in Iraq and Shaam, and it was especially after the appearance of Sheikh Najm al-din Kobra, the founder of Kobravieh Sect, that a new spirit was poured into Sufism, and Khorasan and Kharazm became the destination for the wise, and people from here and there devoutly turned to Sheikh and after they studied under Najm al-Din's guidance, they grew to be the virtuous preachers of his righteous ideas in other lands. In the present article, the researcher first introduces Najm al-Din Kobra and proceeds to introduce the people who were related to him: some of whom being his instructors and others his pupils and disciples.
  • N. Naqavi Page 35
    The wonderful universe of myths is so glorious, enormous, complicated, mystifying and mysterious that it not only takes man to the depth of history and ethnic relics, but also makes him so astounded as if he keeps asking himself, “Virtually, who am I? Do I descend from water or sun?” The man, who is said to be half godly (ahurayi) and half satanic (ahrimani), is surprised when he finds that his ancestors thought water to be Ahura’s son and the sun to be Ahura’s daughter. More wonderful is that it is sometimes said that Ormazd appeared when water and sun joined. Amid all this, where does Ahriman stand? Can we find an appropriate answer to this question by studying the poems of some poets of this age?
  • J. Sadri, Q. Samadi Ma Page 54
    As the cradle of Sufism, Khorasan has considerably affected the growth and development of Sufism since early times. A look at the history of Sufism and mysticism reveals that cities and towns in Khorasan have had renowned Sufis, with outstanding works, famous paths and elevated ideas. Sufism in Khorasan has some important features: renowned sages, a combination of Sufism with chivalry, audition (samaa`), the teachings of Malamatieh sect, Khanqah’s regular programs, the propagation of poetry in Khanqahs, efforts for global peace, relations with Shiite Imams staunch following of the religion, resisting suppression and cruelty, scientific endeavors, etc. Such features led to the creation of significant works and results, such as Sufism, chivalry, mystic poetry, the close relation of Sufism with Shi`ism, and religious and social movements.
  • H. Nasiri Jami Page 70
    Sheikh Ahmad Jaam Jendehpil (440-536 A.H.) and his knowledgeable, cultured and educated descendents were effective and outstanding figures in the mystic literaure and the Sufism of the great Khorasan as well as Iran. The various works of Sheikh Ahmad and his descendents are unfortunately not yet known to a majority of researchers; hence, many of the literary manifestations, subtleties and values, historic perspectives and the ideas in these works are yet to be discovered. This article introduces an unknown but invaluable work: Hadiqat al-Haqiqa (The Real Garden) by Qotb al-Din Mohammad ibn Motahhar ibn Ahmad Jaam.
  • M. Mahmoodi Page 85
    Since the old days, there has been a strong and deep link between poetry and music, that is why the best poets have always been trying to enhance the musical qualities of their poems in different ways. Ghazals (lyrical poems) also enable the poet to examine his skills in this respect. The combination of mystical meanings with this poetic form has not only affected the content but also strengthened the link between music and poetry in such a way that we may consider mystical poetry with its musical structure as a reflection of the poet’s thoughts, ideas and spiritual states.This article deals mainly with mystical poems of Attar – who is considered as a great pioneer of this kind of poems – and studies the musical features in three categories:1.External music (prosody)2.Internal Music (figures of word and figures of thought)3.Marginal music (synthetic and identical rhymes)Special attention has also been paid to the effects of Attar’s thoughts, states and ideas on the music of his poems.
  • M. Hakim Azar Page 104
    Orfi Shirazi (d. 999) lived at the time when the Safavid (Hindi) style was being formed. Orfi was born in Shiraz and traveled to India in his youth. Safavid biographers have mentioned different reasons for his migration. He lived in an era when Persian poetry was undergoing a stylistic change. With the appearance of poets like Vahshi Baafqi and Baba Faghan Shirazi, the heritage of outstanding poets, such as Ferdowsi, Nezami, Khaqani, Sa`di and Hafez, underwent many changes. The traditional bases of ghazal, historically strengthened by Sa`di and Hafez, were shattered in Orfi’s time or even earlier in Baba Faghan Shirazi’s time. Orfi was at the threshold of this revolution. Safavid era's outstanding poets, who were strongly influenced by Orfi’s poems, have considered him to be a pioneer and master in composing ghazalsThis article studies the extent and nature of this influence and compares Orfi’s poems with those of later poets.
  • A. Sehati Ma, Sh. Shokravi , M. Norouzian Ma Page 124
    Sadeq Choobak is one of the founders of modern short story in Iran. In spite of his technical undulation, he has been an able and impressive writer in the history of Iranian story writing. Likewise, Ernest Hemingway’s role, in viewpoint of effect, in shaping short story as a serious artistic global form is undeniable. Choobak has written many of his short stories in Hemingway’s style and his traces are obvious in some of Choobak’s short stories. In addition, in his novel Tangsir, this impression is clear. But some of his writing features are mentally and technically different from Hemingway’s and in some points these differences manifest themselves completely.This article studies the similar and different aspects of Choobak’s writing style in comparison with Hemingway’s. A consideration and comparison of their stories have been done in both the themes and structures of the stories. The results show that Sadeq Choobak is the first Iranian writer who has imitated Hemingway’s style. Objectivism, the use of anti-heroes and the application of Hemingway’s special writing style are the main cases of similarity in the two writers’ works. However, one difference is that Choobak does not follow a single style; another is the use of evident and clear themes in Choobak’s stories. A final difference is his tendency to stories with psychologically superficial layers. These features are not observed in Hemingway’s stories.
  • M. Rezabeigy Ma Page 155
    To make up for his weakness and inefficiency, mankind’s imagination has expressed many of the facts and values in the form of myths. The symbolic aspects of myths have caused them to change into legends. The main aim of this article is to compare some mythical features of Iran, India, China, Japan, Greece, Rome and Mesopotamia and to illustrate their similar and different aspects. This article focuses on some important mythical features, including the legend of creation, gods, numbers, champions, animals, plants, elements of the nature and religious stories. It then studies the beliefs and customs of these nations separately. The conclusion is that lands and nations have been close to each other in their myths and legends during the primary and previous centuries; the difference only existed in a few small aspects in religious and cultural areas.