ساخت فکری و رفتاری نیروی قدس در مواجهه با «اشغال» و «ترور»

عملکرد نیروی قدس طی سال های اخیر، نام آن را با مقوله «مقابله با اشغالگری» و «مهار تروریزم» پیوند زده است و از این رو برخلاف گذشته، طی دو سه سال اخیر، کمتر از واژه هایی نظیر «مداخله نامشروع» درباره این نیرو استفاده شده و جای آن را واژگانی نظیر «توسعه دهنده نفوذ جمهوری اسلامی» گرفته است.
بی شک بدون نقش آفرینی منطقه ای نیروی قدس، شرایط منطقه ای وضعی بسیار متفاوت از آنچه امروز شاهد آن هستیم، پیدا می کرد؛ چه اینکه اشغال کشورها و سقوط دولت های سوریه و عراق توسط یک جریان بین المللی با محوریت امریکا یا یک جریان رسمی منطقه ای با محوریت عربستان و ترکیه یا یک جریان غیررسمی منطقه ای با محوریت «داعش» سبب تحول عمده ای در وضع سایر دولت های غرب آسیا و شمال افریقا می شد و این مسئله به خصوص حیات و اقتدار جمهوری اسلامی را که در منطقه پرتلاطم ما، نقش ثبات بخشی دارد، به طور جدی تحت تاثیر قرار می داد.
این مقاله در پی آن است تا تاثیر نیروی قدس در شکست اشغالگری و پروژه دفع تروریزم را مورد بررسی قرار دهد و چشم انداز این نیرو را تا اندازه ای که در چارچوب یک پژوهش محدود می گنجد، ترسیم کند.