اثربخشی مدل خودتنظیمی هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
با توجه به شیوع مشکلات روان شناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، برخی از گزارش ها اثربخشی مدل خودتنظیمی هیجانی را مقدم بر درمان های مرسوم قبلی دانسته اند. بر این اساس این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مدل خودتنظیمی هیجانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.
این پژوهش به صورت نیمه تجربی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش شامل بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر تبریز در سال 1397 بودند. ابتدا از 220 بیمار، آزمون کیفیت زندگی به عمل آمد و از بین آنها تعداد 40 نفر که طبق معیار نقطه برش در سطح نامطلوبی قرار داشتند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمون و کنترل قرار گرفتند. مداخله مبتنی بر آموزش خودتنظیمی هیجانی طی 12 جلسه نود دقیقه ای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. ده روز و سه ماه پس از اتمام جلسات، مجددا آزمون کیفیت زندگی روی دو گروه اجرا گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پس آزمون گروه های آزمون و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (0/01<p) ، به نحوی که آموزش خودتنظیمی هیجانی موجب بهبود مولفه های کیفیت زندگی در گروه آزمایش شده بود. همچنین بعد از پیگیری سه ماهه نیز مدل خودتنظیمی هیجانی، اثر ماندگاری بر کیفیت زندگی این بیماران داشت.
با توجه به تاثیر مثبت خودتنظیمی هیجانی، استفاده از این روش آموزشی در برنامه ریزی اقدامات بهداشت روانی برای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس توصیه می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.