مفهوم سازی نابرابری در آراء اندیشمندان و فلاسفه سیاسی
تحول در تعاریف مفاهیم اجتماعی و سیاسی، پیشینه ای به درازنای تاریخ دارد و یافته های بشری توانسته است در هر دوره ای از حیات بشری، به درک درست هریک از این مفاهیم کمک کند. در میان مفاهیم کلیدی علم اجتماع و سیاست، نابرابری به دلیل سرشت منازعه برانگیز آن آمادگی بسیاری برای تعریف وبازتعریف از سوی اندیشمندان و فیلسوفان داشته است. تغییرات بنیادین و گاه متناوب در ساخت سیاسی حکومتها، ضرورت توجه به این مفهوم را در ذهن دانشمندان هردوره به وجود آورده آورده وهریک آن را به اقتضای شرایط سیاسی و اجتماعی هردوره تعریف کرده اند. نابرابری در تعریف بستگی مفهومی زیادی با دو مفهوم فقر گاه به عدالت و گاه به فقر نزدیک می شود اما هیچگاه مترادف آنها نبوده است.این مقاله به شکل هدفمند، به سیر تحول مفهومی نابرابری و مشتقات آن در آراء فلاسفه از یونان باستان تا کنون پرداخته و تلاش می کند با ارایه آخرین تعاریف، کنشهای هدفمندی را برای رویارویی با آن، متناسب با آخرین تعاریف عرضه کند.
نابرابری ، اندیشه سیاسی ، طبقه ، عدالت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.