بوطیقای افق و منظره نزد ژول سوپرویل و سهراب سپهری
منظره، افق وچشم انداز از دوران رمانتیسم به یک تم ادبی اصلی تبدیل شده است و تاکنون دستخوش تغییراتی شده است. منظره یک نوع کشش به سمت تخیل و نوشتن نزد نویسنده ایجاد می کند. و بدین گونه ارتباط بین من، دنیا و کلمات شکل می گیرد. با بررسی منظره در اشعار ژول سوپرویل (1884-1960) و سهراب سپهری (1928-1980) ما سعی بر آن داریم تا ببینیم افق تا چه حد با "تخیل زیست محیطی" شاعران ما در ارتباط است. و اینکه آنها چه تصاویری در اشعارشان برای درک و توصیف آن به کار یرده اند. در واقع یک شناخت کنجکاوانه شاعر را به این موضوع دعوت می کند که خواننده اش را سوق بدهد به سوی تصویری از مکان هایی بسیار وسیع که در تخیل نویسنده تداعی می شود. در مقاله حاضر با استناد به ایده های میشل کولو به بررسی و مطالعه بوطیقای افق نزد نویسندگان نامبرده خواهیم پرداخت.
منظره ، طبیعت ، محیط زیست ، صور خیالی شعر ، ژول سوپرویل ، سهراب سپهری ، میشل کولو
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.