بازنمایی علم و فناوری در دو اثر علمی تخیلی فارسی (رستم در قرن 22 و س.گ.ل.ل)
نظریه ساخت اجتماعی ابراز میکند که برخورد با اشیا و وقایع ناشی از تخیل جمعی خاصی است که حول آن شیء شکل میگیرد. این مطلب در مورد علم نیز صادق است که گفتمان اجتماعیش مبتنی بر مفهوم واقعگرایی است. با این حال، برخی رمانها باورپذیری «علم واقعگرا» را بهمثابه گفتمانی منسجم و یکدست به چالش میکشند. نخست، به این دلیل که بهرغم روندها و روشهای مختلفی که برای تضمین واقعگرایی طراحی شده است، علم ابزار دست انسان دانشمندی است که خود موجودی سوبژکتیو است. سپس به این دلیل که در واقعیت با علم سروکار نداریم بلکه با علوم سروکار داریم. مقاله حاضر با تمرکز بر دو اثر علمیتخیلی ایرانی، رستم در قرن 22 نوشته عبدالحسین صنعتی کرمانی و س.گ.ل.ل نوشته صادق هدایت، تلاش میکند برخورد تبعیضآمیز اجتماع با دو شاخه علمی، یعنی مکانیک و زیستشناسی، و مشکلات ناشی از آن را آشکار کند. هدف این است که ابتدا نشان دهیم که چطور این آثار متعلق به ابتدای قرن 20 زیستشناسی را تهدید وجودی معرفی میکنند در حالی که علم مکانیک را راه نجات. سپس راهحلهای پیشنهادی این آثار را بررسی میکنیم یعنی راهحلهای فنی (رفاه عمومی)، سیاسی (پادشاه دانشمند) و حقوقی (ربات قاضی) در این راستا، تفکرات ایان هکینگ را با نظریات ژیلبر سیموندون پیوند میزنیک تا با استفاده از چارچوب نظری حاصل از آن به منشا این دوگانگی برسیم، یعنی توصیفات کلامی و خیالی از تفکرات علمی.
سیموندون ، ساخت اجتماعی ، علمی تخیلی ، تخیلات جمعی ، ایران
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.