مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط بین تجربه مراقبت در کودکی، حساسیت به طرد، پذیرش بی قید و شرط خود و تصور از آینده در کودکان و نوجوانان کار
یکی از معضلات جهانی و هشدار دهنده، پدیده کودکان کار است که باتوجه به تبعات مختلف آن این پژوهش با هدف ارزیابی مدل ساختاری پذیرش بیقید و شرط خود، حساسیت به طرد، تصور از آینده و تجربه مراقبت در کودکی در کودکان کار انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی بود که به روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعهی این پژوهش شامل کودکان کار شهر یزد و اصفهان در سال 1399بود. از بین جامعه، نمونهای با اندازه 160 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای پذیرش بیقید و شرط چمبرلین و هاگا (2001)، حساسیت به طرد داونی و فلدمن (1996)، انتظار از آینده مک ویرتر (2008) و تجربه مراقبت در کودکی بیفولکو، براون و هریس (1994) پاسخ دادند. یافتهها نشان داد که پذیرش بیقید و شرط بر حساسیت به طرد تاثیر منفی و معنادار (05/0>P) داشت. مراقبت نامناسب در دوران کودکی با تصور از آینده رابطه منفی و معنادار و با حساسیت به طرد رابطه مثبت و معنادار داشت. همچنین حساسیت به طرد بر تصور از آینده تاثیر منفی و معنادار (05/0>P) داشت. یافتهها از تاثیر مستقیم پذیرش بیقید و شرط بر تصور از آینده حمایت نکردند. با توجه به این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که با بهبود مراقبت در کودکی و کاهش حساسیت به طرد، و کار کردن بر روی پذیرش بیقید و شرط این کودکان میتوان به بهبود زندگی کودکان کار کمک کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.