الگوی خود در زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی در بستر روایت زندگی آن ها: یک مطالعه کیفی
آشفتگی خود یک جنبه مهم از اختلال شخصیت مرزی است؛ اما درباره ماهیت آن دانش زیادی وجود ندارد.
هدف پژوهش، تدوین الگوی خود در زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی بود.
پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر رویکرد کیفی بود. جامعه آماری، زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی مشهد بعلاوه روانشناسان و روانپزشکان مشهد و تهران در سال 1400 بود. تعداد 15 زن با رگه اختلال شخصیت مرزی به وسیله نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه شخصیت مرزی لیشنرینگ (1999) از بیمارستان ابن سینا مشهد و 8 متخصص نیز از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با تحلیل مضمون کدگذاری شدند.
یافته ها:
در تحلیل داده ها پنج مضمون اصلی؛ شناخت از خود، عاملیت خود، خود تنها، خود و آسیب، خود و احساسات شناسایی شد. شناخت از خود با مضامین عدم خودآگاهی و بی ثباتی، عاملیت خود با مضامین بیرونی و درونی، خود تنها با مضامین طرد، درک نشدن، اجتناب، خود و آسیب با مضامین آسیب شناسی خود و آسیب به خود، خود و احساسات نیز با مضامین احساسات مثبت و منفی معرفی شدند.
نتیجه گیری:
خود در زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی، تحت تاثیر تجربیات آسیب زننده روابط اولیه و در نتیجه انباشت احساسات پردازش نشده که باعث رفتارهای تکانشی می شود، نامنسجم، بی ثبات با شناخت کم از خود و عاملیت ضعیف در مواجهه با مسایل زندگی بود؛ بنابراین از الگو و مضامین استخراج شده می توان برای شناخت جامع تر این افراد استفاده کرد.
اختلال شخصیت مرزی ، خود ، روایت ، مطالعه کیفی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.