سیب : بازیابی معصومیت از دست رفته خوانشی از شعر حمید مصدق در پرتو نظریات آلبرت بگن
مصدق در شعر "سیب"، که بازگو کننده احساس دلتنگی و تعلق خاطر او به محبوبه دوران کودکی ست، به داستان آدم وحوا نیزاشاره دارد؛ خاطره ای که ازدوران الست درذهن انسان نقش بسته است. شاعر برای بازنمایی این تجربه مشترک انسانی، زبان متفاوتی برگزیده است. او که گویی ازهبوط آدم، وزوال و فساد دنیا به ناامیدی کامل نرسیده، به بازسازی رابطه انسان، طبیعت و خدا می پردازد. سایه باغ همسایه مستدام نیست و حمید به باغچه کوچک خودشان می اندیشد. لازم است انسان به خویشتن خویش بازگردد تا سرنوشت خود را جور دیگری رقم زند. براین اساس، آلبرت بگن، نقاد قرن بیست فرانسه، بربازگشت انسان به دوران ابتدایی خلقت، برای احیاء معصومیت ازدست رفته تاکید میکند. او، همین بازگشت به سرچشمه اصیل تخیل را منشاء خلاقیت ادبی میداند که مصدق برآن نایل آمده است. این مقاله می کوشد تا با روش نقد مضمونی، تلاش شاعری را به تصویربکشد که عواطف کودکانه خویش را درجایی فراموش شده، بازمی یابد. در عین حال، تلاش او برای فایق آمدن بر محدودیتها و شرایط انسانی، از او شاعری متعهد می سازد و برای شعرش غایتی آرمانگرایانه رقم می زند.
حمید مصدق ، دوران الست ، کودکی ، عشق و ممنوعیت ، بهشت گمشده ، تجربه مشترک ، استقبال عمومی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.