تحلیل و بررسی جامعه شناختی خاستگاه های سیاسی متقدم و متاخر تکوین داعش
تکوین سازمان تروریستی داعش به عنوان شاخه ای متاخر و در عین حال متشدد از جریان بنیادگرایی سلفی- جهادی، علاوه بر سویه های ایدیولوژکی، فقهی و الهیاتی، مرهون بسترها و خاستگاه های سیاسی متقدم و متاخری است که به طور خاص از دهه های ابتدایی قرن بیستم آغازید و با شروع قرن بیست و یکم وسعت و ژرفای فزونتری یافت. هدف اصلی این مقاله نیز پرداختن به «مهم ترین خاستگاه های سیاسی متقدم و متاخر» تشکیل داعش با رویکردی جامعه شناختی است. در مسیر تحقیق سعی شده که با روش تحقیق توصیفی، تاریخی و تحلیلی و اسنادی- کتابخانه ای و همچنین بهره گیری ترکیبی از نظریه های «اقتدار نابرابر» و «مذهب علیه مذهب»، به تجمیع و تحلیل یافته ها پرداخته شود. در بدنه ی اصلی و استنتاج غایی نیز سعی شده که نقش مهم ترین خاستگاه های سیاسی متقدم و متاخر در ظهور داعش تحلیل شود؛ خاستگاه هایی که در بادی امر (و در پی جنگ بین الملل اول)، با بر هم زدن توازن قوا و تشدید بی سابقه ی توزیع نابرابر اقتدار بین دین اسلام و و ادیان محور استعماری غربی-شرقی و تضاد و تعارض انبعاث یافته از بطن آن، به نحوی واکنشی به تکوین و تطور جنبش های بنیادگرای سلفی مدرن (به عنوان محملی برای تکوین داعش) انجامید و در وهله ی ثانی (از سال های آغازین قرن بیستم) و با دخالت قدرت های خارجی با تبدیل اقتدار نابرابر مذکور به اقتدار نابرابر داعش و سایر فرق اسلامی (به طور عام) و داعش و تشیع (به طور خاص) و تشدید جنگ مذهب علیه مذهب، به تکوین و تقویت این سازمان و توسعه ی آن کمک شایانی کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.