ارتباط تغییرات سختی شریانی متعاقب مصرف گلوکز و فعالیت هوازی با سطوح پایه قندخون (FBS) و مالون دی آلدئید (MDA) در زنان غیرفعال
با عنایت به اهمیت فاکتورهای فشار اکسایشی و همچنین قند خون در سلامت و عملکرد عروقی، این تحقیق با هدف بررسی ارتباط سطوح پایه مالون دی آلدیید (MDA) و قند خون ناشتایی (FBS) با شاخص های سختی شریانی (شامل: شاخص عروقی قلبی- مچ پایی (CAVI) و شاخص مچ پایی بازویی (ABI))، متعاقب مصرف گلوکز و فعالیت ورزشی هوازی انجام شد.
روش شناسی:
این پژوهش به صورت نیمه تجربی روی 40 آزمودنی زن غیرفعال در رده سنی 20 تا 45 سال شهرستان شاهرود انجام گرفت. بعد از 12 ساعت ناشتایی نمونه خون وریدی از آزمودنی ها برای اندازه گیری FBS و MDA و نیز اندازه گیری های وزن, قد, ترکیب بدن و سختی شریانی (CAVI و ABI) پایه انجام شد؛ در ادامه 30 دقیقه فعالیت استقامتی حاد با 65٪ حداکثر ضربان قلب ذخیره بر روی نوار گردان اجرا شد. آزمودنی ها 75 گرم گلوکز محلول در 225 میلی لیتر آب را پس از 30 دقیقه از اتمام فعالیت مصرف کردند و پس از آن یک ساعت دیگر استراحت غیر فعال انجام شد؛ در انتها سختی شریانی و قند خون مجدد اندازه گیری شد.
بین سطوح پایه MDA و FBS با سطوح پایه CAVIارتباط معنی داری وجود دارد (001/0=p)، اما بین سطوح پایه MDA و FBS با تغییرات CAVIبعد از فعالیت و مصرف گلوکز ارتباط معنی داری وجود نداشت (05/0˃p). همچنین سطوح پایه MDA و FBS با شاخص ABIدر هر دو سطح پایه (001/0=p) و نیز تغییرات این شاخص در مرحله دوم اندازه گیری پس از مداخله به نسبت سطوح استراحت (003/0=p) ارتباط معناداری داشتند.
بطور کل می توان نتیجه گرفت سختی شریانی پایه با سطوح پایه MDA و FBS ارتباط دارد اما در مواجه با شرایط بر هم زننده هموستاز هم چون فعالیت ورزشی استقامتی با شدت متوسط و مصرف گلوکز تنها پاسخ شاخص سختی شریانی محیطی (ABI) با این موارد ارتباط دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.