فهرست مطالب

ایرانی آموزش در علوم پزشکی - سال بیست و سوم شماره 1 (پیاپی 86، فروردین 1402)

مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
سال بیست و سوم شماره 1 (پیاپی 86، فروردین 1402)

  • تاریخ انتشار: 1401/12/10
  • تعداد عناوین: 35
|
  • علی خاکشور، عزت خداشناس، فاطمه حسینی، رضا ایران نژاد، آنوش آذرفر، ژیلا شیخی، زهرا شریفی* صفحات 1-7
    مقدمه

    ضرورت یک آموزش پویا در حوزه پزشکی با هدف ارتقای کیفیت آموزش در راستای تربیت پزشکان کارآمدتر همواره منجر به ارایه روش های نوین آموزشی شده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر اجرای برنامه آموزشی منتخب داروهای سرپایی طب کودکان بر میزان دانش کارورزان است.

    روش ها

    مطالعه حاضر یک مطالعه مداخله ای نیمه تجربی دو گروهه از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است که 70 نفر (از طریق گمارش تصادفی 35 نفر به عنوان گروه کنترل و 35 نفر به عنوان گروه مداخله در نظر گرفته شدند) از دانشجویان دوره انترنی پزشکی سال تحصیلی 1397-1396دانشگاه علوم پزشکی مشهد که به بیمارستان های امام رضا، قایم و دکتر شیخ مشهد معرفی شده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمونی ساختاریافته با عنوان سنجش میزان دانش و آگاهی دانشجویان از داروهای سرپایی طب اطفال، بر اساس متغیرهای مورد مطالعه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی (میانگین و فراوانی انحراف معیار) و آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد.

    نتایج

    میانگین و انحراف معیار میزان دانش کارورزان در پیش آزمون در گروه کنترل (57/0±93/5) و گروه مداخله (57/0±93/5) بود و در پس آزمون نیز میانگین و انحراف معیار میزان دانش کارورزان در گروه کنترل (28/1±89/13) و گروه مداخله (34/1±82/16) بود. میانگین نمرات دو گروه کنترل و مداخله در پس آزمون معنادار بود (001/0=p) که نشان دهنده تاثیر برنامه مکمل آموزشی طب سرپایی اطفال در گروه مداخله است. آماره ازمون (407/85 =F) بود.

    نتیجه گیری

    پژوهش حاضر تاثیر برنامه آموزشی منتخب داروهای سرپایی طب اطفال را بر ارتقای آموزش معمول و به عنوان یک آموزش مکمل موثر تایید نمود. بنابراین به نظر می رسد اجرای این برنامه آموزشی در دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور در سال های آینده باید مورد توجه قرار بگیرد.

    کلیدواژگان: آموزش پزشکی، کودکان، دارو، دانش
  • نسرین عبدی، فرزانه غریبی کانی پان، عبیدالله فرجی، یدالله زارع زاده، رضا قانعی قشلاق* صفحات 8-20
    مقدمه

    دانشگاه ها به طور مداوم از دوره های آنلاین به عنوان ابزاری برای ایجاد یادگیری مادام العمراستفاده کرده اند. آموزش های مجازی به عنوان بخشی از یادگیری الکترونیکی فرصت یادگیری را برای هر شخصی در هر زمانی فراهم آورده است. این مطالعه با  هدف تبیین دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان در خصوص چالش ها و فرصت های آموزش مجازی انجام شد.

    روش ها

    مطالعه کیفی حاضر از نوع تحلیل محتوای قراردادی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان پزشکی و پرستاری دانشگاه علوم پزشکی کردستان بود. روش نمونه‏گیری مبتنی بر هدف با حداکثر تنوع بود. داده ها در طی 24 مصاحبه فردی جمع آوری گردید. مدت زمان مصاحبه های فردی بین 1 تا 5/1 ساعت بود. تحلیل داده ها به شیوه تحلیل محتوی قراردادی انجام شد. از نرم افزار 18 MAXQDA برای دسته بندی، کدگذاری و طبقه بندی متون حاصل از مصاحبه ها استفاده شد.

    نتایج

    از مجموع مصاحبه ها 324 کد اولیه به دست آمد. تم ها و ساب تم های زیر از دستاورهای این مطالعه بود: 1) منافع درک شده (نقاط قوت و محاسن آموزش مجازی و فرصت های برنامه آموزش مجازی)، 2) نقاط ضعف درک شده (مشکلات و کاستی های برنامه در ابعاد مختلف و تهدیدهای بنیادین برنامه) و 3) راه کارهای غلبه بر موانع و تهدیدها (راه کارهای زیرساختی و راه کارهای مدیریتی).

    نتیجه گیری

    با توجه به این که آموزش مجازی با شروع اپیدمی کرونا مورد توجه جدی قرار گرفت وجود کاستی هایی در این زمینه قابل انتظار است. به کارگیری نتایج حاصل از منافع و فرصت های آموزش مجازی می تواند بستر مناسبی را جهت ارتقای کیفیت آموزش مجازی فراهم کند. همچنین با نگاهی به موانع و تهدیدهای استخراج شده در این مطالعه می توان برنامه ریزی هایی را درجهت رفع مشکلات و چالش های آموزش مجازی انجام داد.

    کلیدواژگان: آموزش مجازی، چالش ها، فرصت ها، دانشجویان پزشکی و پرستاری
  • مریم آویژگان، نیکو یمانی* صفحات 21-24

    مدیریت برنامه درسی، مبنای خوبی برای برنامه ریزی در راستای ارتقای نظام آموزشی در سطوح مختلف مدیریتی باشد(1). مدیریت برنامه درسی فرآیند 4 مرحله ای شامل مشارکت در تعیین و استقرار اهداف، تدوین فرآیندی برای هدایت مدرسان درجهت اهداف، استقرار فنون مدیریتی برای اجرای فرآیند و درپایان ارزشیابی روایی اهداف، فرآیندها و فنون مدیریتی(2) و به دلایلی مانند افزایش پیچیدگی برنامه درسی و تغییر در سیستم مراقبت های بهداشتی و اقدامات پزشکی اهمیت بیش تری پیداکرده است(3). مدیریت برنامه درسی گاهی مترادف با مدیریت یاددهی- یادگیری و گاه به معنای مدیریت کل سازمان آموزشی تلقی می شود(4). کلمنت (Klement)، به تشکیل یک تیم از اساتید دست اندرکاران بازنگری برای مدیریت برنامه درسی اشاره می نماید و وظایف این تیم را ارزشیابی دانشجویان از درس ارایه شده، بررسی آزمون ها و میزان پوشش موضوعات تعیین شده، بررسی تصادفی سخنرانی ها، بررسی مواد آموزشی مطرح می کند(5). فونگ (Fong) به استانداردی با موضوع مدیریت، ارزشیابی و بهبود برنامه درسی اشاره می کند(6). واتسن (Watson) یک سیستم مدیریت برنامه درسی را به منظور پشتیبانی تدوین و اجرای برنامه شامل شش بخش نقشه برنامه درسی، جدول زمان بندی، مدیریت درس، فهرست منابع یادگیری، کارپوشه دانشجو، پیگیری آزمون و ارزیابی توسط همتایان اشاره نموده است(7). در هرکدام از این مطالعات، به نوعی نگرانی متولیان اجرای برنامه درسی نسبت به کیفیت اجرای برنامه است. توجه به ساختار مدیریتی، معرفی منابع و ابزارهای متفاوت در دسترس برای گردآوری داده های موردنیاز به منظور تصمیم گیری مدیریتی، بشدت احساس می شود. در همین راستا واحد برنامه ریزی درسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، شیوه نامه ای جهت مدیریت برنامه درسی تدوین نموده است. هدف این دست نوشته معرفی شیوه نامه در چهاربخش برنامه ریزی، پایش، ارزشیابی و بازنگری است.

    کلیدواژگان: نامه به سردبیر، شیوه نامه
  • مریم آویژگان* صفحات 25-29

    تدریس فعالیت متقابل بین یاددهنده و یادگیرنده است که بر اساس طرحی منظم و هدفدار و به قصد ایجاد یادگیری در یادگیرندگان انجام می شود(1). روش تدریس از جمله مولفه های اصلی برنامه درسی و از مراحل مهم طراحی آموزشی محسوب می شود(2). با توجه به مشکلات روش های سنتی تدریس در آماده نمودن حرفه ای دانشجویان، باید شیوه های آموزشی را برگزید که قادر به تقویت قدرت استدلال، قضاوت و تصمیم گیری دانشجویان باشد(3). از طرف دیگر فراهم کردن زمینه های ارتقای شغلی می تواند در افزایش بهره وری اساتید و کارایی درونی و بیرونی دانشگاه ها موثر باشد(4). در همین راستا مدیریت مطالعات و توسعه آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، به عنوان یکی از مدیریت های وابسته به حوزه معاونت آموزشی دانشگاه، حمایت های تخصصی خود را در زمینه توسعه یاددهی-یادگیری در دو حوزه آموزش حضوری و مجازی تدوین نمود. توسعه روش های یاددهی یادگیری جزء استانداردهای اعتباربخشی مدیریت مطالعات و توسعه آموزش پزشکی می باشد و لازم است برای ارتقای آن برنامه مدونی وجود داشته باشد و بطور مستمر پیگیری گردد. هدف معرفی شش برنامه شامل اساتید، مدیریت برنامه درسی، ارتقای عرصه های آموزش بالینی، بازخورد، تقدیر از اساتید برگزیده و ترویج نوآوری های آموزشی برای توسعه روش های یاددهی- یادگیری است:

    کلیدواژگان: نامه به سردبیر، یاددهی یادگیری
  • کتایون سالم، سارا عالی داعی، عاطفه برزگر شریفی* صفحات 30-37
    مقدمه

    رعایت اصول و روش های تعهد حرفه ای بر روابط درمانگر و بیمار تاثیر می گذارند و از اهمیت بالایی برخوردار هستند. این مطالعه با هدف بررسی تعهد حرفه ای در دانشجویان و دستیاران تخصصی دندانپزشکی انجام شد.

    روش ها

    در این مطالعه مقطعی به روش توصیفی-مقطعی ، 153 نفر از 170 دانشجو، شامل 101 دانشجوی سال آخر و 52 دستیار تخصصی به روش سرشماری (نمونه در دسترس) شرکت نمودند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای برگرفته از ADEA Tool for Action on Professionalism in Dental Education بود. پس از طراحی ابزار، روایی صوری و محتوایی و پایایی آن ارزیابی و تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمو ن های Mann-Whitney و Kruskal-Wallis با 05/0>P استفاده شد.

    نتایج

    میانگین نمره کل دیدگاه دانشجویان نسبت به تعهد حرفه ای 23/12±61/115 (از مجموع 145 نمره) و دستیاران 00/7±17/120 بود (04/0=P و02/2=z) بود. نمرات زیر مقیاس های کفایت و مسوولیت پذیری در دستیاران بالاتر از دانشجویان بود. میانگین نمره کفایت دانشجویان 93/2±45/27، دستیاران 76/1±69/28 (006/0=  Pو 7/2=z)، و میانگین نمره مسوولیت پذیری دانشجویان 82/2±22/19، دستیاران 78/1±42/20 (51/0, z= 008/0=P) بود. زنان دستیار در نمره کل (02/0=P و 46/11= χ2 (2)) و زیر مقیاس مسوولیت پذیری (009/0=P و86/11= χ2 (2)) نمرات بالاتری نسبت به مردان دستیار داشتند.

    نتیجه گیری

    هر دو گروه دانشجویان عمومی و دستیاران تخصصی دندانپزشکی دارای میانگین نمره بالایی از دیدگاه نسبت به تعهد حرفه ای داشتند. با توجه به این که در بعضی حوزه ها دانشجویان نمره پایین تری کسب کرده اند، برای بهبود کیفیت آموزش و ارزیابی در طرح درس تعهد حرفه ای مدنظر قرار گیرد.

    کلیدواژگان: تعهد حرفه‎ای، خودارزیابی، دانشجویان دندانپزشکی، دستیاران دندانپزشکی
  • مهناز برومند، محمد شامل رستمی، مجید خادم رضاییان، محمد محمدی، سید رضا موسوی، اسماعیل رنجبر* صفحات 38-45
    مقدمه

    حرفه ای گرایی پایه اعتمادی است که رابطه پزشک - بیمار بر آن بنا می شود. آموزش حرفه ای گرایی، بخشی ضروری از برنامه آموزشی دستیاران بالینی است. هدف از این مطالعه سنجش سه بعد حرفه ای گرایی ابعاد شامل احترام، شرافت و تعالی در بین دستیاران دانشگاه علوم پزشکی مشهد است.

    روش ها

    این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی و به روش نمونه گیری در دسترس در سال تحصیلی 1400-1399 در بخش های بالینی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. در این پژوهش، 108 دانشجوی رشته های تخصصی پزشکی شرکت نمودند. ابزار این مطالعه پرسشنامه ABIM (American Board of Internal Medicine) بود که اعتبار و پایایی آن طبق مطالعه آرامش و همکاران بررسی و تایید شده است. پاسخ به سوالات بر اساس مقیاس لیکرت از صفر (هیچگاه) تا 10 (همیشه) است. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آماری توصیفی مورد تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    نمرات کسب شده شرکت کنندگان در حیطه تعالی 1/54± 5/95، در حیطه شرافت 1/75±7/68 و در حیطه احترام 1/67±6/96 بود که در حد متوسط رو به بالا است. میانگین نمره کل پرسشنامه در تمامی افراد مورد مطالعه 1/40 ± 6/88 از 10 نمره گزارش گردید.

    نتیجه گیری

    با توجه به سطح نمرات کسب شده در مقوله حرفه ای گرایی به نظر می رسد که نیاز به برنامه ریزی آموزشی مناسب تری جهت ارتقای آن در میان دستیاران تخصصی وجود دارد. این مساله به ویژه در حوزه تعالی ضروری تر است.

    کلیدواژگان: حرفه ای گرایی، تعالی، احترام، شرافت، آموزش پزشکی، دستیار پزشکی
  • رسول معصومی* صفحات 46-47

    آسکی (OSCE) یکی از آزمون هایی است که امروزه به طور وسیعی برای ارزیابی طیف گسترده ای از مهارت ها و صلاحیت های بالینی دانشجویان پزشکی، پرستاری و... استفاده می شود. این آزمون ابتدا توسط هاردن (Harden) و همکارانش در سال 1975 معرفی شد(1).
    OSCE از سرنام Objective Structured Clinical Examination تشکیل شده است و در ایران تلفظ فارسی این سرنام یعنی آسکی بیش تر استفاده می شود. اما در مقالات و کتاب های منتشر شده به فارسی در ایران، اسم اصلی آزمون به صورت های مختلف ترجمه شده است که عبارتند از:• آزمون بالینی ساختارمند عینی
    • آزمون عینی ساختارمند بالینی
    • آزمون عینی ساختار یافته بالینی
    • آزمون بالینی ساختار یافته عینی
    • آزمون ساختار یافته عینی- بالینی
    • آزمون بالینی ساختارمند و عینی
    • آزمون بالینی ساختار یافته هدفمند
    در برخی موارد بین کلمات "ساختار" و "یافته" یک فاصله وجود دارد (ساختار یافته) و در برخی موارد بدون فاصله نوشته می شود (ساختاریافته).
    مهم ترین عیب استفاده از معادل های فارسی مختلف برای یک واژه یا مفهوم این است که پژوهشگر در هنگام جستجو به مشکل برمی خورد. پژوهش گری که قصد بازیابی مقالات حوزه آسکی را دارد، باید هفت معادل فوق را -تازه اگر بداند که چنین معادل هایی وجود دارد- وارد جستجو کند. همچنین گذاشتن یا نگذاشتن فاصله بین کلمات "ساختار" و "یافته" باعث بازیابی نتایج متفاوتی می شود.
    پیشنهاد: به نظر می رسد "آزمون بالینی ساختارمند عینی" معادل مناسب تری برای Objective Structured Clinical Examination باشد. بنابراین توصیه می شود نویسندگان محترم از این اصطلاح استفاده کنند. البته که مجلات آموزش علوم پزشکی هم می توانند لیستی از معادل های مناسب را برای مفاهیم مختلف آموزش پزشکی از جمله آسکی تهیه و در وبسایت هایشان قرار دهند تا نویسندگان و همچنین داوران از آنها استفاده کنند تا یک دستی و استانداردسازی واژگان صورت بگیرد.

    کلیدواژگان: آسکی، ترمینولوژی، استانداردسازی
  • مهشید دهقانی، میترا ذوالفقاری*، آرش نجیمی صفحات 48-60
    مقدمه

    ویژگی اصلی و اساسی آموزش الکترونیکی، علاوه بر دسترسی آسان به اطلاعات، ویژگی ارتباطی و تعاملی آن است. بدون برقراری تعامل، یادگیرندگان انگیزه ای برای ادامه دوره در خود نمی بینند و یادگیری به وقوع نمی پیوندد. این پژوهش با هدف شناسایی موانع تعامل در یادگیری الکترونیکی و ارایه راهکارهای ایجاد و بهبود تعاملات از دیدگاه اساتید و دانشجویان رشته های مجازی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.

    روش ها

    در این مطالعه ی کیفی با روش تحلیل محتوا، 22 نفر مشارکت کننده از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع اطلاعات، از میان استادان و دانشجویان دانشکده مجازی دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق گردآوری و تحلیل داده ها (با رویکرد قراردادی) براساس مدل گرانهایم و لاندمن(Granheim and Lundman) سال 2020، انجام شد. اطمینان از صحت و استحکام پژوهش با استفاده از معیارهای لینکلن و گوبا (Lincoln and Guba) انجام گرفت.

    نتایج

    یافته های حاصل از موانع در 6 طبقه ی اصلی: فرآیند ناقص ارایه ی آموزش، موانع انگیزشی و نگرشی، موانع زیرساختی، چارچوب های فردی، ضعف در گستره ی دانش و شناخت و برنامه ریزی و سیاست گذاری ناقص ساختاری و 16 طبقه ی فرعی قرار گرفت. از میان گزاره های مربوط به موانع بیشترین تاثیر از دیدگاه پاسخ دهندگان مربوط به فرآیند ناقص ارایه ی آموزش بود. بعد از آن موانع انگیزشی و نگرشی، موانع زیرساختی، چارچوب های فردی، ضعف در گستره ی دانش و شناخت و در نهایت برنامه ریزی و سیاست گذاری ناقص ساختاری توسط افراد صاحب‎نظر ارایه شد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه موانع تعامل در یادگیری الکترونیکی را از دیدگاه اساتید و دانشجویان تبیین نمود. شناخت این موانع در جهت برطرف کردن آن با هدف ایجاد و توسعه تعامل در یادگیری الکترونیکی، کمک کننده خواهد بود. تقویت تعامل در آموزش های مجازی با هدف تسهیل یادگیری قویا پیشنهاد می گردد.

    کلیدواژگان: یادگیری الکترونیکی، تعامل، موانع، راهکارها، آموزش مجازی
  • پرویز فتوحی* صفحات 61-62
  • سمیرا روحی صفایی، پرویز فتوحی*، سمیرا وش صفحات 63-70
    مقدمه

    ارزشیابی بالینی از مهمترین حیطه های آموزشی دانشجویان علوم پزشکی. این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان و اساتید از اجرای لاگ بوک مهارت های بالینی کارشناسی هوشبری بر اساس آخرین کوریکولوم آموزشی انجام شد.

    روش ها

    این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی، در سال 1400 با حضور 10 نفر از اساتید و 75 نفر از دانشجویان کارآموزی و کارورزی کارشناسی پیوسته هوشبری در پژوهش به شیوه سرشماری انجام گرفت. پس از نیازسنجی و جستجو در منابع و استفاده از تجارب سایر دانشگاه ها در سایت های گروه های آموزشی، با استفاده از اصول طراحی 12گانه لاگ بوک بالینی، مطابق با آخرین بازنگری برنامه آموزشی تهیه گردید. پس از طراحی و اجرا در طول یک ترم، با استفاده از پرسشنامه ای برگرفته از مطالعات دیگر اقدام به ارزشیابی لاگ بوک از دیدگاه دانشجویان و اساتید گردید. نتایج با استفاده آمار توصیفی، تجزیه و تحلیل شد.

    نتایج

    نمرات ارزشیابی لاگ بوک از نظر اساتید 428/9±7/64 (از مجموع 84 نمره)و دانشجویان 081/12±704/52 هر دو در سطح مطلوب قرار داشت. از نظر اساتید، بالاترین نمرات به ابعاد کیفیت محتوا و کمترین ضرورت استفاده از لاگ بوک اختصاص یافت و از نظر دانشجویان بیشترین نمرات به نحوه تکمیل لاگ بوک و کمترین پیامدهای مورد نظر در طراحی فرمت و فرآیند داده شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به مطلوب بودن سطح نمرات استادان و دانشجویان این مطالعه نسبت به لاگ بوگ طراحی شده، می توان در ارزشیابی مهارت های بالینی رشته های مختلف نیز از این الگو استفاده نمود. همچنین می توان با استفاده از الکترونیکی‎سازی لاگ بوک جهت دسترسی و اثربخشی بهتر و کاهش هزینه ها گام برداشت.

    کلیدواژگان: ارزشیابی، لاگ بوک، رشته هوشبری، مهارت بالینی، آموزش بالینی
  • اطهر امید، رویا ملاباشی* صفحات 71-78
    مقدمه

    آموزش درمانگاهی، به عنوان جزیی از آموزش بالینی با چالش‎هایی روبرو است که ارزیابی و پایش این نوع آموزش را ضروری می‎کند. این مطالعه با هدف طراحی سیستم پایش آموزش درمانگاهی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد.

    روش ها

    در یک مطالعه توسعه ای که دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در فاصله زمانی 1401-1398 انجام گرفت، در دو مرحله تحلیل و درک وضعیت موجود و طراحی سیستم و ابزاری جهت پایش درمانگاه های آموزشی انجام شد و در نهایت شیوه نامه‎ای به این منظور تدوین شد.

    نتایج

    طراحی سیستمی جهت پایش فرآیند آموزش درمانگاه های آموزشی از مهمترین نتایج این مطالعه بود. این سیستم شامل ذی نفعان، سیاست‎گذاران و اجراکنندگان در این سیستم است. کاربران سیستم شامل اساتید بالینی حاضر در درمانگاه‎های آموزشی، طراحان سیستم واحد آموزش بالینی مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی و ذی‎نفعان نهایی سیستم دانشجویان پزشکی، بیماران و جامعه خواهند بود. این سیستم شامل چند زیرمجموعه است که در هر یک چند فرایند در حال اجرا است.

    نتیجه گیری

    با توجه به سیستم طراحی شده، می توان به صورت مداوم و مکرر، پایش درمانگاه‎های آموزشی انجام شود و علاوه بر استخراج نتایج در جهت شناسایی نقاط قوت و چالش ها، سیستم نیز ارزیابی شود و ارتقا یابد.

    کلیدواژگان: آموزش پزشکی، آموزش درمانگاهی، ارزشیابی، فرآیند یاددهی یادگیری
  • علی شفیعی، عاطفه رزاقی زارع بیدگلی، غلام عباس موسوی، فخرالسادات میرحسینی* صفحات 79-88
    مقدمه

    باتوجه به ارتباط پیشرفت تحصیلی دانشجویان با عملکرد و توانایی آن ها بعد از فارغ التحصیلی و نظر به نقش مهم سهمیه ورودی به دانشگاه در پیشرفت تحصیلی دانشجویان، این تحقیق به منظور مقایسه پیشرفت تحصیلی دانشجویان سهمیه تعهد خدمت با سایر سهمیه ها در دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.

    روش ها

    در این مطالعه مقطعی که در سال 1400 انجام شد تعداد 337 دانشجوی پزشکی ورودی 1396-1394 دانشگاه علوم پزشکی کاشان به روش سرشماری شرکت نمودند. متغیرهای دموگرافیک و اطلاعات مرتبط با عملکرد تحصیلی دانشجویان از سامانه هم آوا و از طریق آموزش کل دانشگاه استخراج شد. داده های جمع‎آوری شده با استفاده از آزمون های ANOVA، LSD و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    نتایج

    در مقایسه عملکرد تحصیلی دانشجویان بر اساس نحوه پذیرش، دانشجویان تعهد خدمت مناطق محروم از کمترین میانگین معدل علوم پایه (61/1±77/14) و معدل کل تا پایان فیزیوپاتولوژی (54/1±75/14) برخوردار بودند و معدل دیپلم (046/0=P، 80/3=F)، میانگین تراز کنکور (001/0>P، 44/26=F)، معدل علوم پایه (001/0=P، 46/5=F)، معدل دوره فیزیوپاتولوژی (003/0=P، 62/11=F) و معدل کل تا پایان دوره فیزیوپاتولوژی (001/0=P، 46/7=F) آن ها نسبت به دانشجویان روزانه به طور معناداری پایین تر بود؛ ولی نسبت به دانشجویان پردیس خودگردان تفاوت معنی داری نداشت (05/0P>).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهد به طورکلی وضعیت تحصیلی دانشجویان تعهد خدمت مناطق محروم پایین تر از دانشجویان روزانه و مشابه با دانشجویان پردیس خودگردان بود. پیشنهاد می شود مسیولان آموزشی اقداماتی در جهت بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان تعهد خدمت مناطق محروم انجام دهند.

    کلیدواژگان: پیشرفت تحصیلی، موفقیت تحصیلی، سهمیه تعهد خدمت، دانشجویان پزشکی
  • اسحاق مرادی، فخرالسادات میرحسینی* صفحات 89-91

    اسکولارشیپ (Scholarship) از ریشه لاتین اسکولا که انجمنی از روم باستان متشکل از افرادی (افراد نظامی) برای به اشتراک‎گذاری علایق مشترک و یا مسایل حرفه ای بوده، نشات می‎گیرد و به معنای توفیق در عرصه دانش یا دانش‎پژوهی است. تعاریفی دیگر از واژه اسکالر نیز می‎توان متصور شد از جمله؛ متخصص در شاخه خاصی از دانش، مجموعه فعالیت های یک عضو هیات‎علمی، بورس تحصیلی، محقق و پژوهشگر، فعالیت تحقیقاتی و سوابق شغلی.طبق مطالعات بویر (Boyer)، نخستین دانشگاه ها با هدف تربیت مدیران کارآمد در ایالات متحده شکل گرفت که هدف آن ارتقای یادگیری و تربیت دانشجویان جوانی بود که بتوانند باعث گسترش تمدن دنیای قدیم شوند. مقارن با تغییرات قرن نوزدهم، پژوهش تنها مدل شناخته شده ی دانش‎پژوهی بود و با دور شدن دانشگاه ها از هدف تاسیس خود یعنی ارتقای یادگیری و تربیت دانشجویان بر اساس آموزش فنون و مهارت های خاص مورد نیاز جامعه و به دنبال آن نیاز و توجه گسترده به پژوهش به عنوان تنها مبنای ارزشیابی عملکرد، آموزش از صحنه دور شد. در سال 1989، بویر با جمع بندی نتایج نظرسنجی‎های انجام شده از بیش از 5000 عضو هیات علمی از موسسات آموزشی مختلف که در طی یک دوره بیست و پنج ساله در موسسه کارنگی (Carnegie Foundation) گردآوری شده بود، نظریه خود را درباره اسکالرشیپ تدریس (Scholarship of Teaching, SoT) ابراز نمود او این مفهوم را به سیستم آموزش دانشگاهی وارد کرد و با این کار هدف فعالیت های دانشگاهی را بازنگری و با مفهومی جدید ارایه نمود.

    کلیدواژگان: واژه نامه توصیفی، دانش پژوهی
  • محمدرسول اسعدی*، صدرا امیرپورهره دشت، مهرداد شهرکی صفحات 92-93

    اپیدمی کرونا که از کشور چین آغاز شد، به یکی از سخت ترین چالش های بهداشتی و درمانی در طول حیات بشر تبدیل شد و رشته دندانپزشکی هم از گردباد تغییرات حاصل کرونا در امان نماند. همه گیری کرونا تغییرات فراوانی در آموزش دانشجویان دندانپزشکی در تمام کشورها ایجاد کرد، مراکز آموزش دندانپزشکی خطرات ایمنی بزرگی را برای بیماران و دانشجویان در نظر گرفتند. نگرانی بالای تصمیم گیران نظام درمانی و آموزشی کشور به دلیل نحوه گسترش اپیدمی، احتمال بالای آلوده شدن دانشجویان با آیروسل های بیماری و اهمیت فاصله گذاری اجتماعی طی این پاندمی باعث شد که دستور تعطیلی مراکز آموزشی صادر شود. اپیدمی کرونا، تغییرات فراوانی در آموزش دانشجویان دندانپزشکی در تمام کشورها ایجاد کرد و باعث شد که بسیاری از آنها مجبور به گذراندن واحدها به شکل مجازی شوند(1). در بحبوحه این بحران ما شاهد به سرعت بسته شدن دانشگاه‎ها و شروع آموزش مجازی و تحول ناگهانی در کل سیستم آموزشی بودیم. بحران کرونا باعث، کاهش شدید کیفیت آموزش های عملی دانشجویان دندانپزشکی و از طرف دیگر، حضور کمتر بیماران در دانشکده های دندانپزشکی شده بود. خیلی از دانشگاه ها اذعان داشتند که آموزش مهارت‎های بالینی ابتدایی مورد نیاز دانشجویان دندانپزشکی در طول مدت همه گیری کاری به شدت سخت و دشوار بوده است. تحقیقات فراوانی در حیطه های مختلفی به ارتباط کرونا و دندانپزشکی پرداخته اند، اما کمتر به بررسی چالش ها و مشکلات دانشجویان دندانپزشکی از نظر آموزشی پرداخته شده است. اگرچه دانشجویان کشورهای مختلف به کلاس های حضوری عملی و تیوری خود بازگشته‎اند؛ اما اکثرا دانشجویان نسبت به اینکه برنامه فعلی سیستم آموزشی بتواند کمبودهای آموزشی سال‎های پیش را جبران کند به شدت بدبین می باشند و معتقد هستند که در هنگام فارغ‎التحصیلی نسبت به نسل های قبلی، آموزش کمتری دیده اند. اکثر دانشجویان دندانپزشکی در طول دوران کرونا، هیچ مهارت عملی نیاموخته اند و با توجه به شرایط پیش آمده می توان با قاطعیت گفت که ضعف آموزش مهارت های عملی، برای همه دانشجویان دندانپزشکی در کشورهای مختلف به یک چالش تبدیل شده است و باید انتظار رخداد افت صلاحیت های بالینی نسل جدید فارغ التحصیلان دندانپزشکی را داشته باشیم؛ همچنین باعث عوارض درازمدت زیادی در زمینه آموزش دندانپزشکی خواهد شد. به عبارت دیگر در آینده نه‎چندان دور ما با نسل جدیدی از دندانپزشکان روبه رو خواهیم بود که به دلیل نداشتن تمرین کافی بر بالین بیماران با کمبود مهارت های عملی مواجه هستند(2). در طول بحران دانشجویان با طیف جدیدی از مشکلات ظهور کرده همراه با کرونا از جمله نبود فضای فیزیکی لازم در بسیاری از مراکز آموزشی، کاسته شدن مدت زمان حضور در هر بخش آموزشی دانشکده، عدم وجود تعداد کافی بیمار مراجعه کننده به دانشکده ها و حتی اثرات منفی روانی ناشی از ترس از آلوده شدن به ویروس و افسردگی رو به رو شدند. تاثیرات این مشکلات همچنان بعد از بازگشایی مجدد دانشگاه ها باقی است(3). تحقیقات جدید در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی رزمن در آمریکا نشان می‎دهد که بیش از 70 درصد دانشجویان، آموزش مجازی خود را در دوران پاندمی کرونا مفید و نتیجه بخش می دانند در حالی که فقط 27 درصد از آنان آموزش بالینی و عملی را در این دوران مفید دانسته اند و طبق آن کیفیت آموزش واحدها بزرگترین دغدغه و نگرانی دانشجویان بوده است(4). شایان ذکر است که تاثیر پاندمی کروناویروس، سراسر هم منفی نبوده است. بسیاری از مراکز دانشگاهی برای ادامه دادن به روند آموزشی دانشجویان مجبور به استفاده از تکنولوژی و آموزش آنلاین شدند و در خیلی از دانشکده‎ها تقریبا تمام واحدهای درسی تیوری به‎صورت آنلاین ارایه شدند. به عبارت دیگر از تاثیرات مثبت بیماری کرونا، استفاده از فناوری‎های آموزش مجازی بود که این امکان را برای دانشجویان فراهم می کرد که واحدهای تیوری خود را زیر نظر بهترین اساتید ادامه دهند(5). با توجه به اینکه دانشکده های دندانپزشکی به تازگی بازگشایی مجدد شده اند و درحال تلاش هستند، تا سیستم آموزشی خود را به حالت قبل برگرداندند، اطلاعات زیادی در مورد تغییرات سیستم آموزشی پس از بحران کرونا وجود ندارد و هنوز مطالعه نظام مندی صورت نگرفته است؛ اما یکسری تغییرات از جمله کاهش مدت و فشرده سازی آموزش بالینی دانشجویان در واحدهای مختلف، کاهش الزامات های آموزشی دانشجویان، کاهش علاقه اساتید به آموزش های کلینیکی و... به شدت مشهود و واضح می باشد. در مجموع می توان گفت که اثر کووید-19 بر آموزش دندانپزشکی به شدت پیچیده بوده است. همگی به خوبی می دانیم که مهم ترین هدف مراکز دانشگاهی دندانپزشکی، تربیت دندانپزشکان توانمند می باشد و با توجه به شرایط پیش آمده برای تحقق این هدف نیازمند تجدید نظر در نحوه آموزش هستیم.

    کلیدواژگان: نامه به سردبیر، آموزش دندانپزشکی
  • امین زنگی بند، کارو ثروت یاری، یدالله زارع زاده، خالد رحمانی، عبیدالله فرجی* صفحات 94-101
    مقدمه

    تمرکز یکی از مهم ترین الزامات آموزش و یادگیری است. به طوری که عدم تمرکز و حواس پرتی در کلاس یکی از رایج ترین مشکلات آموزشی است. مطالعه حاضر با هدف، بررسی عوامل موثر بر تمرکز در کلاس درس (عوامل مرتبط با اساتید، دانشجویان و محیط) از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان در سال 1400 انجام شد.

    روش ها

    این مطالعه مقطعی توصیفی بین 413 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان به روش نمونه‎گیری در دسترس انجام شد. جهت جمع‎آوری اطلاعات از پرسشنامه مهر علیزاده و همکاران عوامل مرتبط با تمرکز در کلاس درس استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    میانگین نمره عوامل موثر بر تمرکز در کلاس درس مربوط به استاد، دانشجو و محیط به ترتیب 42/± 35/3، 48/±99/2 و 55/0±31/3 (از مجموع 4 نمره) بود. موثرترین عامل تمرکز در کلاس، برخورد مناسب استاد با دانشجویان (60/0±68/3) و کم ترین عامل در تمرکز در کلاس درس، اتکا به گروه جزوه نویسی (06/1±48/2) بود.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، اخلاق استاد مهم ترین نقش را در ایجاد تمرکز در کلاس درس دارد. اساتید می توانند با بهبود رفتار خویش، مهم ترین سهم را در ارتقاء آموزش داشته باشند.

    کلیدواژگان: کلاس درس، تمرکزدر کلاس، اساتید، دانشجویان
  • فریبا جعفری* صفحه 102

    کارنقشه در اصل به نسخه ای چاپی از یک نقشه فنی (از جمله نقشه معماری یا طرح موتور خودرو) اطلاق می شود. دلیل نام گذاری اولیه (چاپ آبی) این است که این نقشه هنگامی که خطوط نور، بر روی زمینه آبی یک نگاتیو معمولی اثر می گذارند ایجاد می شود. بیرون از دایره صنعت چاپ و تکثیر، کارنقشه در سایر حوزه ها از جمله طراحی صنعتی و طراحی مهندسی نیز به کار می رود. به‎عنوان مثال، برای اینکه طراحان صنعتی بتوانند ایده و طرح خود را پیاده سازی کنند و یا به دیگران ارایه نمایند، می توانند طرحشان را (همچون طرح یک خودرو، موتورسیکلت و یا هر وسیله دیگر) در قالب یک نقشه دوبعدی از یک یا چندنما ارایه کنند. هرچند تکنولوژی چاپ و نمایش پیشرفت زیادی کرده است، از کارنقشه های سنتی هنوز برای انتقال انواعی از تصاویر استفاده می شود.
    در حوزه آموزش پزشکی نیز این اصطلاح در موارد متعددی از جمله طراحی پروپوزال، طراحی کوریکولوم و طراحی آزمون به کار می رود. به عنوان نمونه کارنقشه آزمون، اجزای اصلی آزمون شامل محتوایی که باید پوشش داده شود، میزان تاکیدی که روی هر بخش آزمون وجود دارد و سایر ویژگی های مهم آزمون را توصیف می کند. الگوی کلی کارنقشه آزمون جدولی است که دارای دو بعد هدف و محتوا است. تدوین کارنقشه به روایی آزمون کمک می کند، زیرا از این طریق مدرس، نمونه صحیحی از محتوای ارایه شده به فراگیرندگان یا اهداف مورد انتظار را در آزمون می سنجد. همچنین کارنقشه ها کمک می کنند تا مدرس بهترین ابزار سنجش را متناسب با هدف یا محتوای ارایه شده انتخاب کند. کارنقشه کمک می کند تا آزمون به بهترین شکل منعکس کننده تمامی اهداف آموزشی و همه محتوای برنامه درسی باشد.
    معادل های فارسی مختلفی برای blueprint در متون مختلف به کار رفته اند ازجمله نقشه ساخت، نقشه پیش‎ساخت، نقشه کلی، طرح، طرح اصلی، طرح اولیه، طرح کلی ساخت، کروکی، چاپ آبی، چاپ اوزالید. در مجموع به نظر می رسد در متون آموزش «کارنقشه» مناسب ترین معادل باشد.

    کلیدواژگان: واژه نامه توصیفی، کار نقشه
  • صبا پولائ، لیلا جویباری*، اکرم ثناگو صفحات 103-104

    اخراج دانشجو در حین کلاس درس، یکی از موضوعات بحث انگیز در حوزه آموزش است. این مسیله اغلب به دلیل رفتار نامناسب و یا تخطی از قوانین و مقررات کلاس درس اتفاق می افتد. با وجود این، آیا اخراج دانشجو از کلاس درس به عنوان یک راهکار مناسب برای مواجهه با این مشکلات، صحیح است؟ هدف از این نوشته، معرفی راهکارهای آموزشی متنوع برای مدیریت رفتار دانشجویان در کلاس درس  و درک رفتار صحیح در کلاس بر اساس تجربیات بیش از دو دهه تدریس است.
    کلاس درس واحد اصلی سیستم آموزشی ما است و بسیاری از مفاهیم و پدیده های رایج اجتماعی-روانشناختی را نشان می دهد. هرگاه ما گروه هایی از افراد را برای یادگیری در کنار هم قرار می دهیم، فرصتی داریم تا اصول روانشناختی اجتماعی را که به اهداف آموزشی ما کمک می کنند، در کلاس درس اعمال نماییم. اعمال این اصول به کلاس درس ممکن است به افزایش تعهد دانشجویان به یادگیری، بهبود نگرش آنها نسبت به درس، کاهش احساسات منفی، بهبود سطح  نمره و بسیاری از موارد دیگر کمک کند(1).
    آیا دانشجویانی که مزاحم هستند باید از کلاس بیرون رانده شوند؟ پاسخ: اخراج دانشجو از کلاس درس، برای مدیریت رفتار نامناسب، اغلب یک راهکار نامناسب است. رفتارهای بر هم زننده دانشجو معمولا ناشی از استرس و نارضایتی است. دانشجویی که هندزفری دارد و در کلاس به هنگام تدریس به اهنگ گوش می کند، دانشجویی که کاریکاتور مدرس را روی تابلوی درس می کشد، استفاده از موبایل در کلاس، نشستن در وضعیت نامناسب، تکه انداختن به استاد، سر و صدا کردن در کلاس، عکس گرفتن از استاد، نمونه رفتارهایی است که ممکن است باعث برآشفته شدن استاد شود. در برخی از این موارد به‎ویژه اساتید تازه‎کار ممکن است به این رفتارهای دانشجو با درخواست از او برای ترک کلاس واکنش نشان دهند که در اغلب موارد این درخواست با عصبانیت از جانب استاد و با واکنش‎های عاطفی تند دانشجو مانند کوبیدن در کلاس، ترک کلاس با دلخوری همراه است. نویسنده حاضر به‎عنوان استادی با بیش از دو دهه تجربه تدریس، روش های انسانی تر، با حفظ شان و کرامت انسانی دانشجو و استاد، حفظ موازنه قدرت استاد-دانشجو، حفظ آرامش در کلاس، تبدیل کلاس به یک محیط امن، با فضایی برای یادگیری و رشد و بالندگی استاد و دانشجو را پیشنهاد می دهد.
     آنچه که در اولویت است و باید از آن پرهیز گردد آسیب رساندن به شخصیت دانشجو است و مسیله به مشکل کل کلاس تبدیل نشود، از این رو به‎نظر می‎رسد درخواست از دانشجو برای ترک کلاس، بایستی آخرین اقدام باشد. دانشجو سرزنش نشود و به او طعنه زده نشود. بدیهی است که استاد می خواهد تا رفتار انضباطی او اثر آموزشی داشته باشد و نه اثر تخریبی. یکی از دانش آموختگان که تجربه اخراج از یکی از جلسات کلاس درس را داشته است اظهار داشت "اینکه از تو بخواهند کلاس را ترک کنید مهم نیست! بلکه صحبت های تحقیرآمیز در جمع سبب ناراحتی می‎شود. من خسته بودم و در کلاس خوابم برده بود و استاد هم به من گفت بیدار شو و برو بیرون! با این رفتارهایت تو هیچی نمی شوی! دلم با این حرفش خیلی شکست". این دانش آموخته اظهار داشت حد و حدود رفتارها برای دانشجویان مانند خندیدن مشخص شود. استاد باید انتظارات رفتاری خود را برای دانشجویان بیان نماید دانشجویی که از استادش همیشه رفتارهای دوستانه و شوخی و طنز می دیده است قاعدتا انتظار ندارد در این جلسه رفتاری متفاوت و جدی ببیند. پیشنهاد می شود: 1) ارتباط مستقیم با دانشجو برقرار کنید و به آنها بگویید چه نوع رفتاری مناسب است. 2) قوانین و مقررات کلاس را برای آنها شرح دهید و به طور دوره ای یادآوری کنید. 3) فضای آموزشی مناسبی (تجهیزات آموزشی، نور، صدا و دما) برای دانشجویان فراهم کنید. 4) به دانشجو فرصت بازگشت به کلاس داده شود.
    لازم است در شورای آموزشی دانشکده ها/ دفاتر توسعه آموزش دانشکده ها یا مرکز مطالعات و توسعه آموزش دانشگاه جلسات بازاندیشی فراهم شود و اساتید تجربیات تلخ و شیرین خود را به اشتراک بگذارند. حضور اساتید با تجربیات موفق معلمی به عنوان منتور می تواند به اساتید کم تجربه در مواجهه با چنین رویدادهای تنش زایی کمک‎کننده باشد.

    کلیدواژگان: نامه به سردبیر
  • مجید صدوقی*، نجمه اسکندری صفحات 105-114
    مقدمه

    فرسودگی تحصیلی پیامدهای منفی قابل ملاحظه ای برای دانشجویان در پی دارد. بنابراین، شناسایی عوامل بازدارنده آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی با توجه به نقش میانجی پایداری تحصیلی در دانشجویان علوم پزشکی انجام شد.

    روش ها

    پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان بودند که از این تعداد 391 نفر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی میگلی(Midgley) و همکاران، فرسودگی تحصیلی برسو(Bresó) و همکاران و پایداری عمومی داکورث و کوین(Duckworth & Quinn) پاسخ دادند. داده ها از طریق آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون و مد ل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    خودکارآمدی تحصیلی به طور مستقیم، پایداری تحصیلی را پیش بینی می کند (01/0>p، 63/0=ß) و اثر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان منفی و معنی دار است (01/0>p، 31/0-=ß). همچنین، خودکارآمدی تحصیلی به طور غیرمستقیم، از طریق پایداری تحصیلی می تواند بر فرسودگی تحصیلی تاثیر بگذارد (01/0>p، 29/0-=ß). بر این اساس می توان گفت پایداری تحصیلی در رابطه میان خودکارآمدی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دارای نقش میانجی است.

    نتیجه گیری

    تقویت خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان می تواند موجبات افزایش پایداری تحصیلی آن ها را فراهم آورده و از این طریق به کاهش فرسودگی تحصیلی آن ها کمک نماید. بنابراین پیشنهاد می شود در برنامه های آموزشی، تقویت خودکارآمدی و پایداری تحصیلی مورد توجه قرار گیرد.

    کلیدواژگان: خودکارآمدی تحصیلی، فرسودگی تحصیلی، پایداری تحصیلی، دانشجویان علوم پزشکی
  • رویا ملاباشی* صفحات 115-117
  • محمدرسول گلابچی، فیروزه معین زاده، کیان حشمت قهدریجانی، آرش نجیمی، اطهر امید* صفحات 118-125
    مقدمه

    مطالعات مختلفی در مورد تاثیر دانش علوم پایه بر تشخیص بالینی برای پزشکان ماهر و مبتدی انجام شده است، اما این که چرا و چگونه تشخیص بالینی و استدلال بالینی با دانش علوم پایه مرتبط است، هنوز محل بحث است. این مطالعه با هدف بررسی همبستگی بین دانش علوم پایه با مهارت استدلال بالینی از طریق ارزیابی همبستگی بین نمرات دروس علوم پایه با نمره آزمون استدلال بالینی و همچنین تعیین دروس پیش بینی کننده مهارت استدلال بالینی انجام شد.

    روش ها

    آزمون استدلال بالینی برای ارزیابی مهارت های استدلال بالینی همه کارورزان پزشکی در دو گردش پیاپی طب داخلی مورد استفاده قرار گرفت. نمرات از نظر همبستگی با نمرات دروس علوم پایه و نتایج آزمون جامع علوم پایه مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون t مستقل، رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد.

    نتایج

    همه نمرات دروس علوم پایه و نتایج آزمون جامع علوم پایه با نمره کل آزمون استدلال بالینی همبستگی مثبت و معنادار داشت (p-value=0/0001,r=0/32) و نمره ی آزمون استدلال بالینی بیش ترین همبستگی را با معدل کل علوم پایه داشت (p-value=0/0001,r=0/37). در تجزیه و تحلیل داده ها تفاوت جنسیتی مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه حاکی از آن است که یادگیری دانش علوم پایه با مهارت استدلال بالینی همبستگی مثبت دارد. با این حال، این همبستگی بر اساس نوع درس از کوچک تا متوسط ​​است. یافته های ما از این دیدگاه حمایت می کند که یادگیری دانش علوم پایه در شکل گیری مهارت های استدلال بالینی موثر است.

    کلیدواژگان: استدلال بالینی، آزمون استدلال بالینی، آموزش پزشکی، دانش بالینی، دانش علوم پایه، دانشجوی پزشکی، مهارت های استدلال بالینی
  • اطهر امید، رویا ملاباشی* صفحات 126-127

    آموزش پزشکی همانند آموزش در سایر رشته ها، نیازمند استفاده از روش ها و فنونی متنوع و نوین برای پرورش و آموزش مدرسان و سایر نیروهای آموزشی است. "تدریس خرد" (microteaching) تدریس در مقیاس کوچک است و تکنیکی است که در دوره های تربیت مدرس به کار می رود. در این فن دانشجویان دوره کارورزی تربیت مدرس، در یک محیط شبیه سازی شده تدریس می کنند تا مهارت های آموزشی خود را در یک محیط امن و کوچک تمرین و اصلاح کنند. علاوه بر این، تدریس خرد در آموزش دوره های ضمن خدمت مدرسان و یا دوره های بازآموزی و توانمندسازی استادان هم استفاده می شود. این فن از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 توسط دوایت آلن و همکارانش در دانشگاه استنفورد معرفی شد و توسعه یافت(1) در دهه 60 میلادی این تکنیک وارد آموزش پزشکی شد و از آن زمان تاکنون هم برای آموزش دانشجویان رشته های پزشکی و هم برای دوره های توانمندسازی استادان در دانشکده‎های پزشکی استفاده می شود(2).
    در این روش یک محیط شبیه‎سازی شده برای کلاس درس حقیقی طراحی می شود. حاضران در کلاس، گروهی از همتایان درسطح کارآموزی رشته های تربیت مدرس هستند و فردی به‎عنوان ناظر (که اغلب مدیر موسسه آموزشی و یا مدرسی با تجربه است) بر این محیط و فعالیت‎های آن نظارت دارد. از بین گروه همتا کسی به عنوان مدرس انتخاب می‎شود و همانند تدریس در محیط واقعی، مطالب آموزشی را درس می دهد. اغلب تدریس در یک بازه ی زمانی کوتاه حدود پانزده تا بیست دقیقه اجرا می‎شود؛ هرچند که بسته به زمینه و هدف تدریس می‎تواند از 5 تا 10 دقیقه هم متفاوت باشد. تعداد افراد شرکت‎کننده در محیط شبیه‎سازی شده نیز بستگی به زمینه و محتوای تدریس دارد(2) پس از پایان اجرا مدرس از گروه همتا بازخورد دریافت می‎کند و جلسه ی آموزشی و مهارت های تدریس نقد و بررسی و غلط گیری می‎شود. اساس و پایه‎ی این تکنیک بر مهارت‎های یاددهی-یادگیری استوار است که شامل مهارت‎های معارفه، توضیح دادن، مهارت سوال کردن، تنوع محرک، مهارت تقویت، مهارت تصویرسازی و مهارت اتمام کلاس درس است. هر کدام از این مهارت‎ها، ریزمهارت‎هایی را در بر دارد(3و4). هدف از این تکنیک تقویت نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف تدریس است. از دیگر موارد آموزشی این فن، ضبط فیلم جلسه‎ی آموزشی و بازنگری آن به‎منظور نقد و بررسی است. معمولا موضوعاتی برای تدریس انتخاب می‎شود که مدرس به آن تسلط کافی داشته باشد. نکته ی مثبت دیگر که در این فن می‎توان به آن اشاره کرد "مهارت محوری بودن" نسبت به "موضوع محوری بودن" آن است که در نتیجه اشتباه مدرس حین تدریس تاثیر منفی بر فراگیران ندارد.
    از نقاط قوت این تکنیک می توان به غلط گیری و کشف نقاط قوت و ضعف تدریس و تجربه تدریس در محیط امن غیر کلاس درس واقعی و ایجاد آمادگی برای تدریس در کلاس‎های درس واقعی اشاره کرد. در این تکنیک اعتماد به نفس مدرس افزایش پیدا می کند و سایر مهارت های مهم و اساسی تدریس از جمله مدیریت زمان، مهارت های ارتباطی تقویت می شود(1).
    باتوجه به این که در محیط شبیه‎سازی شده تنها یک مدرس امکان تجربه ی مدرس شدن را دارد و سایر همتایان نقشی در تدریس ندارند؛ مشارکت و درگیری همه‎ی آنها در تدریس نیازمند وقت و امکانات زیادی است که برای سیستم محدودیت‎هایی ایجاد کند و به ناچار عملا یک نفر در تدریس شرکت می کند. این مورد یکی از عمده‎‎ترین چالش‎های تکنیک تدریس خرد است(1). از دیگر چالش‎های این تکنیک می توان به تکنیک محدودیت های مرتبط با چیدمان مناسب فضای آموزشی و مشکلات اجرایی و اداری مرتبط اشاره کرد(2).
    با توجه به مزیت های این فن، پیشنهاد می شود تا در دانشگاه های علوم پزشکی از آن استفاده شود و در همین راستا به منظور بررسی قابل اجرا بودن این تکنیک، پژوهش های تحقیقاتی انجام گیرد.

    کلیدواژگان: نامه به سردبیر، تدریس خرد
  • نیکو یمانی، مژده دل زنده، میترا بذرافشان، پیمان ادیبی، امین بیگ زاده* صفحات 128-136
    مقدمه

    کیفیت آموزش بالینی از مهمترین مولفه های آموزشی برای پرورش مهارت های بالینی است. شواهد نشان می ‍دهد که آموزش بالینی همراه با مشکلات فراوانی است و تلاش برای رفع آنها از اولویت های متخصصین آموزش پزشکی می باشد. هدف این پژوهش شناسایی  مشکلات آموزش بالینی و رتبه بندی مشکلات از دیدگاه اساتید بالینی و متخصصین آموزش پزشکی  با به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بود.

    روش ها

    در این مطالعه مقطعی توصیفی-تحلیلی، 40 نفر (32 استاد بالینی و 8 متخصص آموزش پزشکی) وارد مطالعه شدند. مشارکت کنندگان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در اولین فاز با استفاده از مرور متون جامع، مشکلات آموزش بالینی شناسایی، غربالگری و اولویت بندی شد. در دومین فاز، با استفاده از الگوی AHP مهمترین مشکلات به ترتیب اولویت مشخص شدند. روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از اعتبار محتوا و آزمون مجدد کسب گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 شامل میانگین و انحراف معیار، درصد و فراوانی و نرم افزار expert choice نسخه 11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    نتایج

    مرور متون جامع منجر به شناسایی 47 مشکل شد. در بررسی اولیه، 17 مشکل کم اهمیت حذف گردید و 30 مشکل توسط متخصصین آموزش پزشکی رتبه بندی شدند. یافته ها نشان داد که عدم وجود انگیزه در دانشجویان (45/2±82/7)، همزمانی راند کاری و آموزشی (20/2±79/7) و نامناسب بودن روش های ارزشیابی بالینی (45/2±49/7) رتبه های یک تا سه را به خود اختصاص دادند. در مرحله دوم، 32 استاد بالینی با انجام مقایسه زوجی به اولویت بندی نهایی مشکلات پرداختند. نتایج الگوی AHP نشان داد که تعداد زیاد دانشجویان با وزن 248/0 در سطح اول، کمبود فضای آموزشی-درمانی با وزن 183/0 در سطح دوم و در سطح سوم فقدان انگیزه شغلی با وزن 103/0 به‎عنوان با اهمیت ترین مشکلات شناخته شدند.

    نتیجه گیری

    ارتقای مستمر کیفیت آموزش بالینی مستلزم شناسایی مشکلات و اولویت بندی آنها با استفاده از روش های علمی جهت انجام اقدامات اصلاحی مناسب است. برنامه ریزی جهت مدیریت راندهای پرازدحام یکی از مهمترین اولویت های دانشگاه های علوم پزشکی کشور است.

    کلیدواژگان: آموزش بالینی، مشکلات، اولویت بندی، روش تحلیل سلسله مراتبی
  • شیما جعفری، یحیی محمدی، فاطمه مهدی زاده، طوبی کاظمی* صفحات 137-144
    مقدمه

    از آنجایی که تشخیص و تجویز داروی مناسب توسط پزشکان از اهمیت زیادی برخوردار است و با توجه به کوتاه بودن دوره کارآموزی و کارورزی این امر به خوبی میسر نمی شود، هدف ما از این مطالعه بررسی تاثیر دوره آموزشی تلفیقی (حضور همزمان متخصص بالینی و متخصص داروسازی بالینی) بر میزان یادگیری دانشجویان پزشکی در گروه قلب است.

    روش ها

    این مطالعه ی کمی و نیمه تجربی تک گروهی بر روی 34 دانشجوی کارآموز و کارورز گروه قلب در سال 1400 انجام شد. روش مداخله، آموزش تلفیقی مدیریت هیپرتانسیون، دیس لیپیدمی، نارسایی قلبی و داروهای آنتی کواگولانت با حضور متخصص بالینی و داروساز بالینی به صورت آموزش نظری و درمانگاهی بود. با استفاده از آزمونی که قبل و بعد از برگزاری دوره اخذ می شد میزان یادگیری دانشجویان مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون شامل 15 سوال در رابطه با مدیریت درمان هیپرتانسیون، چربی خون، نارسایی قلبی و عوارض داروها بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t زوج شده در نرم افزار SPSS ورژن 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    نتایج نشان داد نمره دانشجویان پس از برگزاری دوره افزایش معنی داری داشته (t=-8 نمره قبل دوره 1±6، نمره بعد دوره 2±11و 001/0<p). این افزایش در هر دو گروه کارآموز و کارورز مشاهده شد اما در گروه کارآموزان از نظر آماری معنی دار شد (t=-15 کارآموزان قبل 1±6 و بعد 11±12 001/0 p<،t=-1 کارورزان قبل 2±7 و بعد 1±8، 092/0p=).

    نتیجه گیری

    روش های آموزشی تلفیقی با حضور متخصص بالینی و داروساز بالینی در بهبود مدیریت دارودرمانی در دانشجویان پزشکی می‎تواند نقش موثری داشته باشد و در گروه‎های مختلف توصیه به انجام این روش می‎گردد.

    کلیدواژگان: آموزش تلفیقی، متخصص بالینی، داروساز بالینی، کارآموز و کارورز
  • زهرا طالبی، غلام حسین محمودی راد*، اکرم ثناگو، لیلا جویباری صفحات 145-148

    مقاله ای با عنوان "تبیین دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان در خصوص چالش ها و فرصت های آموزش مجازی" در مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، فروردین 1402؛ 23(2):20-8 به چاپ رسیده است(1)، این مطالعه به روش تحلیل محتوی قراردادی انجام شده است. روش شناسی و توجه ویژه به طراحی آن، تضمین کننده درستی داده های جمع آوری شده و فرآیند تحلیل آن ها است(1و2)، از سوی دیگر رسالت مجلات علمی پژوهشی ارایه الگوی صحیح روش شناسی برای استفاده سایر محققان علاوه بر نشر نتایج پژوهش است(3). خواندن نقدهای منتشر شده سبب افزایش درک و فهم و ارتقای توانایی مخاطبان در نقد می شود و زمینه ساز بهبود کیفیت مقالات منتشر شده در مجلات است(4و5). از آنجایی که مقاله فوق در بحث آموزش پزشکی بسیار کاربردی و مفید است، ذکر چند نکته در جهت کاربرد نتایج در سایر دانشگاه ها و بهره مندی سایر محققان می تواند قابل بحث باشد. 1- در عنوان قید شده است دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی، در حالی که مشارکت کنندگان فقط دانشجویان پزشکی و پرستاری بوده اند. 2- در خصوص تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوای قراردادی با رویکرد سیه و شانون ذکر شده است اما توضیح مختصر از آن و دلایل استفاده بیان نشده است. 3- در ابتدای شروع مطالعه و روش کار اغلب ابتدا مراحل ورود به محیط مطالعه و زمان انجام مصاحبه و طول مدت مطالعه ذکر می شود، ذکر مطالعه مشارکت کنندگان یا موقعیت و نحوه دسترسی به محیط جهت مصاحبه انجام نشده است. 4- اغلب در پژوهش کیفی سراغ مشارکت کننده غنی از اطلاعات می روند، چگونه با توجه به تنوع رشته ها فقط سراغ دو رشته رفته اید؟ معیار ورود به مطالعه مشارکت کنندگان مشخص نیست این در حالی است که با توجه به موضوع انتخابی، ذکر معیار ورود با در نظر گرفتن تفاوت نسل ها و سن اشخاص در استفاده از فضای مجازی ضروری به نظر می رسد. 5- ذکر آنکه توسط چه کسی مصاحبه انجام شده است، آیا قبلا مشارکت کنندگان با این فرد ارتباط قبلی داشته اند یا خیر، آیا مصاحبه کننده فقط یک نفر بوده است؟ چقدر تجربه داشته است؟ و اینکه مکان انجام مصاحبه و گردآوری داده ها ذکر نشده است، این در حالی است که پراهمیت ترین موضوع، در پژوهش کیفی می باشد و اینکه آیا علاوه بر مشارکت کنندگان و پژوهشگران در زمان مصاحبه شخص دیگری در محیط مصاحبه بود؟ 6- ذکر نحوه انجام مصاحبه از مشارکت کنندگان ضروری می باشد به عنوان مثال، چهره به چهره، تلفن، پست، ایمیل و چند نفر حاضر به شرکت در مطالعه نشدند و یا مطالعه را ترک کردند؟ دلایل آن؟ 7-تحلیل داده ها و استخراج و کدگذاری توسط چند نفر انجام شده است؟ برای پیشگیری از تاثیر فرهنگ و باورهای مصاحبه کننده روی نتایج مصاحبه و جهت گیری، چه اقدامی انجام شده است؟ برای آنکه ذهنیت پژوهشگر جهت مطالعه را تغییر ندهد چه اقدامی انجام شده است؟ 8-در روش کار قید شده است به منظور اطمینان از حصول معیارهای مقبولیت، قابلیت تایید و تناسب یا انتقال پذیری پولایت و هانگلر، متن مصاحبه در اختیار چند تن از مشارکت کنندگان قرار گرفت، اما ذکر عدد انجام نشده است. 9-در بیان نتایج مطالعه، با توجه به موضوع انتخابی فضای مجازی، بهتر آن است ذکر توصیفی از مشارکت کنندگان لااقل اطلاعات دموگرافیک انجام می گرفت، زیرا اختلاف نسل های X،Y وZ در خصوص میزان بهره گیری از فضای مجازی بر کسی پوشیده نیست. 10-در بیان نتایج به منظور درک بهتر خوانندگان از نتایج مطالعه، از جداول برای ارایه اطلاعات دموگرافیک مشارکت کنندگان و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها (درونمایه و کدهای خلاصه شده و واحدهای معنی) استفاده می شد. 11-با توجه به اینکه احترام و رعایت ملاحظات اخلاقی در تمامی مراحل پژوهش از همان ابتدای پژوهش تا تدوین گزارش نهایی ضروری است(6)، توضیح اهداف مطالعه به مشارکت کنندگان و نحوه اخذ رضایت آگاهانه قبل از انجام مصاحبه بیان نشده است و ذکر آنکه چگونه احترام مشارکت کنندگان حفظ خواهد شد، آیا می توانند از مصاحبه انصراف دهند، چگونه به مشارکت کنندگان در مورد حصول اطمینان از عدم افشای فایل صوتی مصاحبه، توضیحات لازم صورت گرفته است؟ در ادامه در خصوص قرار دادن اطلاعات به مراکز و واحدهای مورد پژوهش و مسیولین محترم تاکید شود. 12-در بیان محدودیت های مطالعه ذکر تنها یک مورد انجام گرفته است، آیا انتخاب دانشجویان تنها از دو رشته تحصیلی محدودیت مطالعه نمی باشد؟ مقاله حاضر بر موضوعی ارزشمند تمرکز کرده است که از مسایل روز جامعه علمی و آموزشی می باشد، از این رو جای تقدیر دارد. نگارش مقاله توسط نگارنده مطابق اصول علمی و بر پایه دانش مقاله نویسی و دقت بیشتر داوران مقالات در هنگام بررسی و تایید مقاله، ضروری به نظر می رسد، و رعایت آن، باعث بهبود کیفیت مقالات و افزایش اعتبار علمی مطالعه می شود و استنتاج حاصل از این مقالات برای سایر محققان با ارزش خواهد بود.

    کلیدواژگان: نامه به سردبیر، آموزش مجازی
  • رضا پیامی، اسحاق مرادی، شهنام صدیق معروفی*، مریم سادات رزمگیر صفحات 149-162
    مقدمه

    عوامل مختلفی در موفقیت برنامه های راهنمایی یا منتورینگ (Mentoring) وجود دارد. ناآگاهی از این عوامل موفقیت، می تواند منجر به شکست برنامه های منتورینگ گردد. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل موثردر موفقیت برنامه های منتورینگ دانشجویان هوشبری انجام شد.

    روش ها

    مقاله حاضر حاصل یک مرور نظام مند می باشد. برای بازیابی مطالعات مرتبط، با کلیدواژه های فارسی و انگلیسی نظیر راهنمایی، مرشد، موفقیت تحصیلی، پرستار بیهوشی Academic Success, Mentoring, Mentor و... در پایگاه های SID, Magiran, Cochrane, ERIC, CINAHL, WOS, PubMed, Scopus بانک مقالات پزشکی ایران و موتور جستجوگر Google Scholar جستجو بعمل آمد. معیارهای ورود داشتن زبان فارسی و انگلیسی و اشاره به برنامه منتورینگ دانشجویان هوشبری در مراکز درمانی طی سال‎های 1990 الی 2021 بودند. با توجه به چک لیست پریزما، CASP1و MERSQI2 ارزیابی نقادانه مقالات، تفسیر، آنالیز وگزارش یافته ها به شکل توصیفی انجام گرفت.   

    نتایج

    پس از حذف مقالات تکراری، 1077 پژوهش مورد غربالگری قرار گرفتند که با توجه به چک لیست پریزما 13 مقاله حایز شرایط ورود و تحلیل در مطالعه شدند. بر اساس نتایج، رابطه منتورینگ، از سه مرحله؛ قبل از شروع، حین و پس از اتمام برنامه تشکیل شده است. عوامل موفقیت به طور کلی در چهار حیطه فردی، انگیزشی، آموزشی و محیطی دسته بندی می شوند. از ویژگی های موفقیت در منتورینگ، تطبیق منتور یا مرشد (Mentor) و منتی یا مرید (Mentee)، تعیین مسیولیت ها و اهداف، اشتیاق، در دسترس بودن، عدم قضاوت و انتقادپذیری مرشد و مرید، ارایه بازخورد سازنده و داشتن آگاهی از نگرش خود و عوامل جغرافیایی و فرهنگی را می توان نام برد.

    نتیجه گیری

    برای رسیدن به موفقیت در منتورینگ هوشبری باید توجه داشت که در همان ابتدا افراد مطابقت با یکدیگر داشته باشند، همچنین مسیولیت ها و اهداف یکدیگر را بشناسند تا بتوانند ادامه برنامه راهنمایی را طراحی کنند. این موضوع نشان از اهمیت بالاتر مرحله قبل از شروع منتورینگ (مرحله نخست) و همچنین حیطه فردی نسبت به بقیه مراحل و حیطه ها دارد.

    کلیدواژگان: آموزش بالینی، منتورینگ، راهنمایی، موفقیت، پرستار بیهوشی
  • هادی عباسپور*، زهره گریوانی، حسین کریمی مونقی صفحات 163-165
  • طاهره رنجبر*، مرضیه حیدری صفحات 166-175
    مقدمه

    رفتارهای نوآورانه اعضای هیات علمی پیش شرط لازم برای اثربخشی آموزشی و پژوهشی آنها می‎باشد و کمک می کند آنها به طور موثر در کلاس درس و کارهای پژوهشی اثربخشی بالاتری داشته باشند. لذا این مطالعه با هدف بررسی تاثیر الگوی ساختاری منابع شغلی بر ارتقای رفتارکاری نوآورانه با میانجی گری اشتیاق شغلی انجام شده است.

    روش ها

    روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه‎ی اعضای هیات علمی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز (481 نفر) می باشند. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 214 نفری به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردید. برای اندازه گیری رفتارکاری نوآورانه از پرسشنامه کانتر، اشتیاق شغلی شوفلی همکاران، استقلال شغلی مورگسون و هامفریو پاداش و قدردانی از پرسشنامه باقر همکاران استفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد تایید قرار گرفت. با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق تجزیه و تحلیل گردید.

    نتایج

    نتایج بیانگر آن بود که استقلال شغلی تاثیر مثبت و معناداری بر رفتارکاری نوآورانه (000/0=p) و اشتیاق شغلی (002/0=p) دارد و پاداش و قدردانی نیز بر رفتارکاری نوآورانه (004/0=p) و اشتیاق شغلی (000/0=p) تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اشتیاق شغلی نقش میانجی در رابطه بین استقلال شغلی (001/0=p) و پاداش و قدردانی (012/0=p) با رفتارکاری نوآورانه ایفا می کند.

    نتیجه گیری

    با فراهم نمودن زمینه استقلال شغلی و پاداش و قدردانی از اعضای هیات علمی می توان اشتیاق به کار آ نها را افزایش داده و باعث ارتقای رفتارکاری نوآورانه اعضای هیات علمی گردید.

    کلیدواژگان: رفتارکاری نوآورانه، اشتیاق شغلی، استقلال شغلی، پاداش و قدردانی، علوم پزشکی، اعضای هیات علمی
  • علی عسکری، فخرالدین فیضی، زهره وفادار، محسن ملاهادی* صفحات 176-184
    مقدمه

    پرستاران نقش به سزایی در بهبود عملکرد بیمارستان و در نتیجه ارتقای سطح سلامت جامعه دارند. نگرانی در مورد وضعیت آمادگی پرستاران جدیدالورود به علت ناکافی بودن آموزش های کارشناسی پرستاری مورد توجه قرار گرفته است. لذا مطالعه حاضر با هدف طراحی بسته آموزشی برای آشنایی، یادآوری و توانمندسازی پرستاران جدیدالورود در بیمارستان بقیه الله (عج) انجام شد.

    روش ها

    مطالعه حاضر براساس مدل،ADDIE ، در سال 1401 و بر اساس پنج مرحله: تجزیه و تحلیل، طراحی، توسعه، اجرا و ارزشیابی انجام شد. در مرحله تجزیه و تحلیل ابتدا نیازسنجی به منظور تایید ضرورت تدوین بسته آموزشی پرستاران جدیدالورود در چندین جلسه مشورتی با افراد خبره جمع آوری و جمع بندی گردید. در مرحله طراحی جهت تعیین عناوین بسته آموزشی و نظرخواهی از افراد خبره از روش دلفی استفاده شد. در مرحله توسعه محتوا در مورد عناوین پیشنهادی از منابع مختلف اعتباربخشی در بسته آموزشی استفاده شد. در نهایت و بعد از جمع بندی مراحل مطالعه، بسته آموزشی پرستاران جدیدالورود نهایی شد.

    نتایج

    از 59 عنوان پیشنهادی بر اساس نظر خبرگان 39 عنوان وارد بسته آموزشی نهایی شدند. از مهم ترین موارد می توان به استاندارد تحویل بیمار (ISBAR)، تلفیق دارویی، فرآیند هموویژولانس، دستورالعمل ترخیص ایمن، رعایت بهداشت دست، شناسایی صحیح و فعال بیماران، مراقبت و پیشگیری از سقوط، زخم بستر و ترومبوآمبولی در بیماران، دارودهی صحیح، پیشگیری و دستورالعمل مواجهه شغلی، احتیاطات استاندارد و ایزولاسیون و نظام سندرمیک نام برد.

    نتیجه گیری

    بسته آموزشی طراحی شده برای پرستاران جدیدالورود که مبتنی بر نیازهای واقعی و درک شده پرستاران و همچنین مبتنی بر اجماع نظر پرستاران و خبرگان است، می تواند در ارتقاء توانمندی حرفه ای پرستاران جدیدالورود نقش موثری داشته باشد.

    کلیدواژگان: آموزش پرستاری، پرستارجدیدالورود، اعتباربخشی آموزشی
  • محمدرضا گل محمدی، یاسر رضاپور میرصالح*، مجتبی سلطانی، مریم نادری صفحات 185-195
    مقدمه

    پیشرفت تحصیلی از مهم ترین مشکلات فراروی نظام آموزشی دانشگاه ها است که بررسی عوامل تاثیرگذار بر آن، اهمیت به سزایی دارد. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف مدل یابی معادلات ساختاری تاثیر حمایت خانواده بر پیشرفت تحصیلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی مسیر شغلی در دانشجویان پیراپزشکی انجام شد.

    روش ها

    روش پژوهش، همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده های پیراپزشکی استان یزد در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از این میان، برای نمونه پژوهش، 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی، حمایت اجتماعی (مقیاس خانواده) و سنجش معدل دانشجو در ترم گذشته جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-23 و AMOS-22 جهت مدل یابی ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    اثر مستقیم حمایت خانواده بر خودکارآمدی مسیر شغلی (05/0>P و 236/0=β) و پیشرفت تحصیلی (05/0>P و 161/0=β) معنادار بوده است. همچنین، اثر مستقیم خودکارآمدی مسیر شغلی بر پیشرفت تحصیلی معنادار بوده است (01/0>P و 445/0=β). علاوه بر این، اثر غیرمستقیم حمایت خانواده بر پیشرفت تحصیلی به واسطه ی متغیر خودکارآمدی مسیر شغلی معنادار بوده است (01/0>P و 105/0=β).

    نتیجه گیری

    بنابراین، بر طبق نتایج بدست آمده از این پژوهش، می توان با ارتقای حمایت خانواده و بهبود خودکارآمدی مسیر شغلی دانشجویان، زمینه پیشرفت تحصیلی آنان را مهیا نمود.

    کلیدواژگان: پیشرفت تحصیلی، حمایت خانواده، خودکارآمدی مسیر شغلی، دانشجویان
  • حمیدرضا نیکیار، نسیم سلیمانی* صفحات 196-206
    مقدمه

    با وجود تجربه ارایه دروس تخصصی در بستر مجازی در دوران کرونا، شروع دوره های حضوری شک و تردیدها در مورد ارایه دروس تخصصی در بستر مجازی را به قوت خود باقی گذاشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد نجف آباد درباره دروس تخصصی قابل ارایه در بستر مجازی و دلایل برگزاری و عدم برگزاری این دروس به صورت مجازی است.

    روش ها

    این مطالعه کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا، در جامعه آماری اساتید و دانشجویان رشته‎های بهداشت، پرستاری و مامایی و پزشکی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد نجف‎آباد انجام شد. 30 دانشجو و 14 استاد از رشته‎های مختلف به روش نمونه‎گیری هدفمند برای انجام مصاحبه نیمه‎ساختاریافته انتخاب شدند. مدت انجام مصاحبه برای دانشجویان 15 تا 20 دقیقه و برای اساتید حدود 50 تا 90 دقیقه به طول انجامید. انجام مصاحبه‎ها تا زمان اشباع داده‎ها ادامه یافت. تحلیل داده‎ها به روش تحلیل محتوای موضوعی و روایی و پایایی نتایج به شیوه پرسش از همکار و بررسی توسط اعضاء انجام شد.

    نتایج

    دانشجویان و اساتید تمام دروس پایه و تخصصی نظری را قابل ارایه در بستر مجازی می دانند. در بررسی داده‎های کیفی دلایل اساتید و دانشجویان برای برگزاری و عدم برگزاری دروس تخصصی در بستر مجازی در 23 طبقه فرعی و دو طبقه کلی نگرشی (استفاده بهینه از زمان، کاهش هزینه، فرار از تدریس ضعیف اساتید) و مهارت های فنی و تکنیکی (مدیریت بهتر کلاس های با جمعیت زیاد، استفاده از فناوری های نوین در تدریس) طبقه بندی گردید.

    نتیجه گیری

    نتیجه مطالعه نشان‎دهنده استدلال‎های موافق و مخالف در مورد ارایه دروس تخصصی در بستر مجازی است. از این دیدگاه‎ها استنباط‎هایی می‎شود که به اصلاح روند برگزاری و ارایه دروس در بستر مجازی کمک می‎کند.

    کلیدواژگان: آموزش مجازی، دروس تخصصی، دانشجو، علوم پزشکی، دیدگاه، مامایی، پرستاری، بهداشت
  • سهیلا محمدی ریزی، شهلا محمدی ریزی، الهه کاردان، غزل نیسانیان* صفحات 207-216
    مقدمه

    با توجه به اهمیت مراقبت های مامایی در ارتقای سلامت جامعه، تلاش برای ارتقای کیفیت آموزش در این زمینه به ویژه آموزش بالینی مامایی ضروری به نظر می رسد و برای ایجاد این پیشرفت، بررسی تجربیات دانشجویان و نظرات آنها در مورد مهارت های بالینی انجام گرفته در سال های ابتدایی تحصیلشان می تواند بسیار مفید باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف تبیین تجربیات خوشایند و ناخوشایند از نخستین مدیریت زایمان در بین دانشجویان مامایی در سال 1401 انجام شد.

    روش ها

    این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوای مرسوم انجام شده است. شرکت کنندگان شامل 17 نفر از دانشجویان مامایی با نمونه گیری مبتنی بر هدف در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1401 بودند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته درباره تجربیات خوشایند و ناخوشایند از نخستین اجرای  مدیریت زایمان طبیعی استفاده و با تحلیل محتوا تحلیل شد.

    نتایج

    تجزیه و تحلیل داده ها سه طبقه کلی را شناسایی کرد: حضور مربی موثر (زیرطبقات: ویژگی های شخصیتی و رفتاری معلم، توانایی علمی و عملی کافی)، محیط (فضای فیزیکی شلوغ، ارتباط نامناسب پرسنل، فرآیند تولد)، ویژگی های فردی (داشتن شجاعت، داشتن انگیزه، داشتن آمادگی عملی قبل از ورود به دوره کارآموزی).

    نتیجه گیری

    براساس یافته های این مطالعه، حضور مربی موثر، محیط و ویژگی های فردی دانشجویان منجر به ایجاد تجارب دانشجویان مامایی از اولین مهارت زایمان شده است.

    کلیدواژگان: مدیریت زایمان، تجارب، آموزش، مهارت، دانشجویان مامایی
  • فاطمه مقصودی*، محمدرضا یزدانخواه فرد، شهناز پولادی، کامران میرزایی صفحات 217-224
    مقدمه

    برای تعیین استاندارد قبولی روش های مختلف علمی وجود دارد اما به منظور برقراری عدالت آموزشی مهم است که تعیین استاندارد هر آزمون برای همان آزمون انجام، تا قضاوت ها با کمترین خطا و هزینه صورت گیرد. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه استاندارد قبولی دانشجویان پرستاری شرکت کننده در آزمون بالینی ساختارمند عینی به چهار روش نمره ثابت، آنگوف، آنگوف بله/خیر و آنگوف سه سطحی می باشد.

    روش ها

    در این پژوهش توصیفی-مقطعی که در سال 1400 انجام گرفت، نمرات آسکی دانشجویان پرستاری به چهار روش نمره ثابت، آنگوف، آنگوف بله/خیر و آنگوف سه سطحی توسط پانلی 13 نفره در ایستگاه های هفت گانه محاسبه و مقایسه گردید. جامعه پژوهش مدرسان گروه پرستاری و دانشجویان ترم 8 پرستاری بودند که با توجه به کم بودن تعداد مشارکت کنندگان، تعداد نمونه در هر یک از این دو گروه برابر با کل افراد  جامعه پژوهش بود (13 نفر مدرس و 65 نفر دانشجو).

    نتایج

    تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که میانگین نمره کسب شده در کل ایستگاه ها 0/98±15/79 از 20 می باشد، بیشترین و کمترین میانگین نمرات دانشجویان به ترتیب مربوط به ایستگاه های محافظت فردی(0/61±19/27) و گاواژ(2/02±13/76) بود. استاندارد کل آزمون و فراوانی میزان قبولی در روش های نمره ثابت، آنگوف، آنگوف بله/خیر و آنگوف سه‎ سطحی به ترتیب 12(با میزان قبولی 95/92%)، 11(با میزان قبولی 96/04%)، 12/48(با میزان قبولی 69/67%) و 10/50(با میزان قبولی 98/90%) به دست آمد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که روش های مختلف، استانداردهای مختلف را ارایه می دهند. بنابراین توصیه می گردد برای رسیدن به یک استاندارد واحد، از میانگین نمره به دست آمده از سه روش (آنگوف، آنگوف بله/خیر، آنگوف سه سطحی) استفاده گردد.

    کلیدواژگان: تعیین استاندارد، آزمون بالینی ساختارمند عینی، روش آنگوف، روش آنگوف بله، خیر، روش آنگوف سه سطحی
  • نجمه قیامی کشتگر*، فرشته قلجایی صفحات 225-226

    نامه به سردبیر

    کلیدواژگان: کافه یادگیری -یادگیری تعاملی
  • فاطمه امیدی* صفحات 227-229

    نامه به سردبیر

    کلیدواژگان: نامه به سردبیر، آموزشی تلفیقی
  • اطهر امید*، طاهره چنگیز، پیمان ادیبی صفحات 230-231

    نامه به سردبیر

    کلیدواژگان: جماعت همکنش، آموزش بالینی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
|
  • Ali Khakshour, Ezzat Khodashenas, Fatemeh Hosseini, Reza Irannezhad, Anoush Azarfar, Zahra Sharifi* Pages 1-7
    Introduction

    The necessity of a dynamic education in the field of medicine with the aim of improving the quality of education in order to train more efficient doctors has always led to the provision of new educational methods. The purpose of this study is to investigate the effect of the implementation of the selected educational program of pediatric outpatient drugs on the level of knowledge of interns.

    Methods

    This study is a two-group semi-experimental interventional study of pre-test-post-test type with a control group, which included 70 people (through random assignment, 35 people were considered as the control group and 35 people were considered as the intervention group) from the medical internship students of the year 2016-2018 academic year of Mashhad University of Medical Sciences who were introduced to Imam Reza, Qaim and Dr. Sheikh hospitals of Mashhad were selected by available sampling method. The data collection tool was a structured test titled measuring the level of students' knowledge and awareness of pediatric outpatient drugs, based on the variables studied. Data analysis was done using descriptive statistical methods (mean and frequency of standard deviation) and analysis of covariance test.

    Results

    The mean and standard deviation of the interns' knowledge in the pre-test was 5.93±0.57 in the control group and 5.93±0.57 in the intervention group, and in the post-test the mean and standard deviation of the interns' knowledge in the control group (13.89±1.28) and intervention group (16.82±1.34). The average scores of the two control and intervention groups in the post-test were significant (p=0.001), which indicates the effect of the complementary educational program of pediatric outpatient medicine in the intervention group. The test statistic was (F=85.407).

    Conclusion

    The present study confirmed the effect of the selected educational program of pediatric outpatient drugs on the promotion of regular education and as an effective supplementary education. Therefore, it seems that the implementation of this educational program in medical sciences universities across the country should be considered in the coming years.

    Keywords: Medical Education, Children, Medicine, Knowledge
  • Nasrin Abdi, Farzaneh Gharibikanipan, Obaidolah Faraji, Yadolah Zarezadeh, Reza Ghaneie Gheshlagh* Pages 8-20
    Introduction

    Universities have also used online courses as a tool to establish lifelong learning among students. Lifelong learning has become part of the way of life due to the dynamic nature of modern society. The community's demand for lifelong learning will be supported by the growth of online learning courses. Universities can reduce the cost of education providers by developing distance learning and e-learning programs.

    Methods

    This qualitative study is the conventional content analysis. Medical and nursing students formed the population. Sampling was purposeful and with maximum variability. Data were collected using semi-structured individual interviews. The interview begins with general questions, and deeper questions were gradually posed in line with the research objectives.

    Results

    After conducting interviews, 324 initial codes were retrieved. The themes and sub-themes are as follows:1) Perceived benefits (strengths and advantages of e-learning, and opportunities of virtual learning program), 2) Perceived weaknesses, (problems and shortcomings of the program in various dimensions, and fundamental threats of the program), and 3) Strategies to overcome obstacles and threats (infrastructure solutions and management solutions).

    Conclusion

    Considering that virtual education received serious attention with the onset of the COVID-19 epidemic, there are some shortcomings in this regard. Utilizing the results of the benefits and opportunities of virtual education can provide a good platform to improve the quality of this type of education. Besides, by looking at the obstacles and threats extracted in this study, plans can be made to solve the problems and challenges of virtual education.

    Keywords: Virtual Learning, Challenges, Opportunities, Medical, Nursing Students
  • Maryam Avizhgan, Nikoo Yamani* Pages 21-24
  • Katayoun Salem, Sara Aaleedaiee, Atefeh Barzegar Sharifi* Pages 30-37
    Introduction

    Compliance with professionalism principles and methods affects the practitioner-patient relationship and is of paramount importance. This study endeavors the professionalism in senior and postgraduate dental students.

    Methods

    The cross-sectional study using a descriptive-analytical design was conducted on 153 out of 170 students including 101 senior and 52 postgraduate dental students. The instrument was a researcher-made questionnaire derived from ADEA Tool for Action on Professionalism in Dental Education. After designing the questionnaire, its face validity and content validity were confirmed and reliability was calculated. Data analysis was conducted through Kruskal-Wallis and Mann-Whitney tests with P<0.05.

    Results

    The mean total score of self-assessment of professionalism in senior dental students was 115.61±12.23 and in postgraduates was 120.17±7.00. The mean score of professionalism (P=0.04, z=2. 02) and subscales of competence (p=0.006, z=2.7) and responsibility (p=0.008, z=0.51). Female postgraduates gained higher scores in total score (p=0.02, χ2(2)=11.46), and responsibility domain (p=0.009, χ2(2)=11.86), than males.

    Conclusion

    Both groups of under-and-postgraduate dental students gained high scores in professionalism perception. Due to the fact that in some domains, dental students had lower scores, to improve the quality of compliance with the principles of professionalism, it is suggested that to provide training and evaluation of professionalism in lesson plan.

    Keywords: professionalism, self-assessment, dental students, postgraduate dental students
  • Mahnaz Boroumand Rezazadeh, Mohammad Shamel Rostami, Majid Khadem-Rezaiyan, Mohammad Mohammadi, Seyed Reza Mousavi, Esmaeil Ranjbar* Pages 38-45
    Introduction

    Professionalism is the basis of trust for the doctor-patient relationship. Professionalism training is an integral part of the training program of clinical assistants. This study endeavors to measure the three dimensions of professionalism including respect, honor, and excellence among the assistants of Mashhad University of Medical Sciences.

    Methods

    This cross-sectional (descriptive-analytical) study was conducted using the available sampling method in the academic years 2019-2020 in the clinical departments of Mashhad University of Medical Sciences. In this study, 108 students of specialized medical fields were studied. The instrument was the valid ABIM questionnaire. Average score ± standard deviation and percentage of variables were evaluated.

    Results

    The participants’ scores were 5.95±1.54 in excellence, 7.68±1.75 in honor, and 6.96±1.67, which are above average. The average score of the questionnaire in the studied subjects was 6.88 ± 1.40 out of 10.

    Conclusion

    According to the level of scores obtained in the category of professionalism, it seems that there is a need for more appropriate academic planning to improve it among specialized assistants. This issue is especially necessary in the field of excellence.

    Keywords: professionalism, excellence, respect, honor, medical education
  • Rasoul Masoomi* Pages 46-47
  • Mahshid Dehghani, Mitra Zolfaghari*, Arash Najimi Pages 48-60
    Introduction

    Communication and interaction are the main features of e-learning. Without interaction, students cannot be motivated to continue the course which undermines their learning. This study endeavored to identify barriers to interaction in e-learning and providing solutions for creating and improving interactions from the point of view of professors and students of virtual fields at Tehran University of Medical Sciences.

    Methods

    To identify barriers and strategies for creating and improving interaction in the e-learning, qualitative study with qualitative content analysis method was employed. Twenty-two participants with maximum diversity were selected from faculty and students through purposive sampling with theoretical approach, sequential and gradual method until data saturation. To analyze in-depth semi-structured interviews, a commitment approach of Granheim and Lundman model was used in 2020. The accuracy and robustness of the research was confirmed through Lincoln and Guba criteria.

    Results

    According to faculty members and student’s point of view the barriers were divided to 6 main categories which related to the incomplete educational process, motivational and attitudinal barriers, infrastructure barriers, individual frameworks, weakness of the knowledge and cognition incomplete structural planning and policy as well as 16 sub-categories.

    Conclusion

    As to the barriers, the most influential were related to the incomplete educational process, after that related to motivational and attitudinal barriers, infrastructure barriers, individual frameworks, weakness of the knowledge and cognition and incomplete structural planning and policy. The results of this study help educators, educational administrators and curriculum planners, professors and students in the field of e-learning to remove existing barriers and develop interaction in e-learning.

    Keywords: Learning, E-Learning, Interaction, Barriers, Strategies
  • Parviz Fotohi* Pages 61-62
  • Samira Rohi Safaie, Parviz Fotohi*, Samira Vash Pages 63-70
    Introduction

    Clinical evaluation is one of the important educational fields for medical students, especially the Bachelor of Anesthesiology with the most units of clinical skills. The study endeavors to investigate the views of students and professors on the implementation of the logbook of clinical skills of Bachelor of Anesthesiology based on the state-of-the-art educational curriculum.

    Methods

    This cross-sectional descriptive study was conducted in the year 2022 on 10 professors and 75 anesthesiology trainees as well as undergraduate students using a census method. After needs assessment, searching in resources, and using the experiences of other universities in educational groups, using the 12 design principles, a clinical logbook was developed according to the latest revision of the educational program. After designing and implementing during a semester, using a questionnaire, the logbook was evaluated from the perspective of students and professors.

    Results

    Results revealed the logbook evaluation scores of professors 64.7 ± 9.428 and students 52.704 ± 12.081, both of which were at a high level. According to professors, the highest marks were assigned to the aspects of 'content quality' and the least to the option of 'necessary to use the log book'. From the students' point of view, the highest marks were given to 'the way of completing the log book' and the least expected consequences was assigned to 'the design of the format and process'.

    Conclusion

    According to the needs assessment and the scientific basis, a log book was developed, which was implemented in interaction with the individuals in the evaluation. The evaluation scores of the log book by students and professors were at a high level, which universities can use this model to evaluate the clinical skills of different disciplines. It is also possible to take steps to improve effectiveness and reduce costs through virtual platforms.

    Keywords: Evaluation, Log Book, Anesthesia, Clinical Skills, Clinical Training
  • Atha Omid, Roya Mollabashi* Pages 71-78
    Introduction

    As a type of clinical education, ambulatory medicine has challenges, which underlines the evaluation of the system. This study endeavored to design a system to evaluate ambulatory medical education in the Isfahan University of Medical Sciences.

    Methods

    This developmental study was conducted in two phases in the years 2019-2022. In two phases, evaluating of the status quo and designing a system for evaluating ambulatory settings was done. This way, an agenda was developed.

    Results

    Designing an agenda for evaluating ambulatory medical education are the important results of this study. This system includes stakeholders, policymakers, and administrators. The users are the clinical professors in educational clinics, developers of the clinical education system in education development center. The end stakeholders are students of medicine, patients, and society. The system consists of several subsystems wherein several processes are running.

    Conclusion

    According to the developed system, it is possible to formatively evaluate ambulatory setting and in addition to extracting results to identify the strong and weak points of clinical education, the strengths and weaknesses of the system can also be evaluated and improved.

    Keywords: Medical Education, Clinical Education, Ambulatory Education, Evaluation, Teaching, Learning Process
  • Ali Shafiei, Atefe Razaghi Zare Bidgoli, Gholamabbas Mousavi, Fakhrosadat Mirhosseini* Pages 79-88
    Introduction

    Regarding the relationship between students' academic progress and their performance after graduation and considering the important role of entrance quota to the university in the academic progress of students, this study was designed to compare the academic progress of students of the service commitment quota with other quotas in Kashan University of Medical Sciences.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted in the academic year 2021 on 337 incoming medical students of Kashan University of Medical Sciences by census method. Demographic variables and information related to students' academic performance were extracted from the Hamava system and through the university education department. The collected data were analyzed through  ANOVA, chi-square, LSD and Mann-Whitney tests.

    Results

    As to comparing the academic performance of students based on the method of admission, the students of the service commitment quota had the lowest average of the basic science (14.77±1.61) and the total average until the end of physiopathology (14.75±1.54) and their diploma grade (P=0.046, F=3.80), entrance exam score (p<0.001, F=26.44), basic science grade point (P=0.001, F=5.46), physiopathology course grade point (P=0.003, F=11.62), and the total grade point until the end of the physiopathology course (P=0.001, F=7.46) were significantly lower than day students. However, there was no significant difference compared to students of self-governing campus (p>0.05).

    Conclusion

    The results revealed that, in general, the academic status of students of the service commitment quota were lower than that of daily students and similar to students of self-governing campuses. It is recommended that the educational officials should take measures to improve the academic performance of students of the service commitment quota.

    Keywords: Academic Achievement, Service Commitment Quota, Medical Students
  • Eshagh Moradi, Fakhrossadat Mirhosseini* Pages 89-91
  • Mohammadrasoul Asadi*, Sadra Amirpourharadasht, Mehrdad Shahraki Pages 92-93
  • Amin Zangiband, Karo Servatyari, Yadolah Zarezadeh, Khaled Rahmani, Obeidollah Faraji* Pages 94-101
    Introduction

    Focus is one of the most important educational and learning requirements so that distraction in the class is a common educational problem. The study endeavored to determine the factors affecting student concentration in the classroom among the students in Kurdistan University of Medical Science in the academic year 2021.

    Methods

    The descriptive cross-sectional study conducted on 413 students of Kurdistan University of Medical Sciences who were selected through convenience sampling method. The research instrument was a standard questionnaire about factors influencing concentration in the classroom. The data were analyzed by descriptive statistics.

    Results

    The mean score of the factors related to the teacher, students, and environment were 3.35 ± 0.42, 2.99 ± 0.48, and 3.31 ± 0.55 respectively. The most influential factor for concentration in the classroom was the teacher's appropriate behavior with students (3.68 ± 0.60) and the least influential factor for concentration in the classroom was relying on the notetaking group (2.48 ± 1.06).

    Conclusion

    Findings revealed that teacher's behavior has an important role in creating student concentration in the classroom. Therefore, teachers can make the most important contribution in promoting education by improving their behavior.

    Keywords: Educational Measurement, Concentration, Teachers, Students
  • Fariba Jaffary* Page 102
  • Saba Poolaie, Leila Jouybari*, Akram Sanagoo Pages 103-104
  • Majid Sadoughi*, Najmeh Eskandari Pages 105-114
    Introduction

    Academic burnout has significant negative consequences for students. Accordingly, identifying inhibiting factors is of particular importance. The purpose of this research was to investigate the mediating role of academic grit in the relationship between the academic self-efficacy and academic burnout in medical students.

    Methods

    The study was descriptive with a correlational design. The population consisted of all students of Kashan University of Medical Sciences, Iran, in academic years 2022-2023 among which 391 students were selected through the use of multistage sampling. The data collection instruments included Questionnaires of Midgley academic self-efficacy, Bresso et al.'s academic burnout and general grit of Duckworth and Quinn. The data were analyzed using Pearson's correlation coefficient and Structural Equation Modeling.

    Results

    The results revealed that academic self-efficacy directly predicts academic grit (p<0.01, ß=0.63) and the direct effect of academic self-efficacy on students' academic burnout is negative and significant. (p<0.01, β=0.31). Besides, academic self-efficacy could indirectly affect academic burnout through academic grit. (p<0.01, ß=0.29). This way, it can be inferred that academic grit plays a mediating role in the relationship between academic self-efficacy and academic burnout.

    Conclusion

    Strengthening students' academic self-efficacy can increase their academic stability and thus help to reduce their academic burnout. Therefore, it is suggested to pay attention to the improving of self-efficacy and academic grit in educational programs.

    Keywords: Academic Self-Efficacy, Academic Burnout, Academic Grit, Medical Students
  • Roya Mollabashi* Pages 115-117
  • Mohammad Rasoul Golabchi, Firouzeh Moeinzadeh, Kiyan Heshmat-Ghahdarijani, Arash Najimi, Athar Omid* Pages 118-125
    Introduction

    Various studies have investigated the impact of basic sciences knowledge on clinical diagnosis for skilled and novice physicians but, it is still a matter of controversy why and how clinical diagnosis and clinical reasoning are related to basic sciences knowledge. This study aimed to explore the correlation between basic sciences knowledge with clinical reasoning skills by evaluating the correlation between the scores of the basic sciences course with the score of the clinical reasoning exam.

    Methods

    Clinical reasoning exam was used to evaluate the clinical reasoning skills of all medical interns of two internal medicine rotations. Scores were evaluated for correlation with the basic sciences course scores and basic sciences national comprehensive exam results. statistical analysis was performed using an independent t-test, stepwise regression, and Pearson correlation coefficient.

    Results

    All of the basic sciences course scores and basic sciences national comprehensive exam results correlated positively significant with total score of clinical reasoning exam (p-value=0/0001). and the score of clinical reasoning exam were most closely correlated with the average score of basic sciences course rather than to each course individually(p-value=0/0001).  No significant gender differences were observed in the data analysis.

    Conclusion

    The results of this study suggest that, learning basic sciences knowledge has positive correlations with clinical reasoning skills. However, this correlation is small to moderate based on the course. Our findings support the view that learning basic science knowledge is effective in the formation of clinical reasoning skills.

    Keywords: Clinical Reasoning, Clinical Reasoning Skills, Clinical Reasoning Exam, Medical Students, Medical Education, Basic Sciences Knowledge, Clinical Knowledge
  • Athar Omid, Roya Mollabashi* Pages 126-127
  • Nikoo Yamani, Mozhdeh Delzendeh, Mitra Bazrafshan, Peyman Adibi, Amin Beigzadeh* Pages 128-136
    Introduction

    The quality of clinical education is one of the important factors to improve clinical skills. Evidence shows that clinical education is replete with many challenges and attempt to tackle these challenges is priorities of medical education experts. This study endeavored to use the Analytic Hierarchy Process to rank order the challenges of clinical medical education from the perspective of clinical teachers and medical education experts.

    Methods

    In this descriptive cross-sectional study, 40 participants (32 clinical teachers and 8 medical education experts) were selected through convenience sampling. In the first phase, the challenges of clinical education were identified, screened, and prioritized using comprehensive searches. In the second phase, Analytic Hierarchy Process was done and the important problems were identified.

    Results

    Comprehensive literature review led to the identification of 47 challenges. The preliminary screening eliminated 17 challenges and 30 challenges were ranked ordered by medical education experts. Data analysis showed that lack of student motivation (7.82±2.45), simultaneous working round and teaching round (7.79±2.20), and inappropriate evaluation methods (7.49±2.45) were the important challenges. In the second phase, 32 medical teachers prioritized the final challenges. AHP analysis showed that the presence of too many students in rounds (weight: 0.248), confined educational spaces (weight: 0.183), and lack of job motivation (weight: 0.103) were considered the most critical challenges.  

    Conclusion

    Ongoing improvement of the quality of clinical education depends on the identification of clinical problems by the use of scientific methods to do corrective actions. Planning to manage crowded clinical rounds is one of the important priorities of medical universities.

    Keywords: Clinical Education, Problems, Prioritization, Analytic Hierarchy Process
  • Shima Jafari, Yahya Mohammadi, Fatemeh Mehdizadeh, Tooba Kazemi* Pages 137-144
    Introduction

    Considering the importance of diagnosing and prescribing the right medicine by physicians, it is important that due to the shortness of the training period, this is not possible. Clinical pharmacology is increasing the awareness of medical students in managing the use of drugs.

    Methods

    In the year 2021, 34 interns and stagers entered the study at the Razi Specialized-Subspecialized Hospital of Birjand University of Medical Sciences. During the one-month cardiac course, the students visited the patients in the cardiac training clinic one day a week with the presence of a cardiologist and a clinical pharmacologist. There was a discussion about how to prescribe drugs, their side effects, and drug interactions. To evaluate the course, a test before and after the course was conducted to check their learning level. Data were analyzed using descriptive statistics and paired t-test.

    Results

    Thirty-four students (22(65%) stagers, 12(34%) interns, 14(41%) women, 20(59%) men) were included in the study. The results showed that the scores of the students increased after the course (before the course 6±1 and after the course 11±2) and this increase was significant (p<0.001). Besides, the increase in the group of stagers (12±1) was significant (p<0.001), while it was not significant (p = 0.092) in the group of interns (8±1); that is to say, in the group of interns there is a difference in the score before and after the course was not observed, while this difference was significant in the group of stagers.

    Conclusion

    Integrated educational methods with the presence of clinical expert and clinical pharmacist can play an effective role in improving drug therapy management among medical students and it is recommended to do this method in different groups.

    Keywords: Combined Training, Clinical Specialist, Clinical Pharmacist, Intern, Stager
  • Zahra Talebi, Gholamhossein Mahmoodirad*, Akram Sanagoo, Leila Jouybari Pages 145-148
  • Reza Payami, Isaac Moradi, Shahnam Sediq Maroufi*, Maryam Sadat Razmgir Pages 149-162
    Introduction

    Research results have shown that there are various factors in the success of guidance programs. Ignorance of these success factors can lead to the failure of these guidance programs. The present study was conducted with the aim of determining the effective factors in the success of guidance programs for intelligence students.

    Methods

    This article is a systematic review. To retrieve related studies, keywords related to mentor, mentoring, academic success, nurse anesthetist, etc.) with success factors in intelligence guidance programs in Scopus, PubMed, WOS, CINAHL, ERIC, Cochrane, Magiran, SID, Iranian Medical Articles Bank and Google Scholar search engine were investigated with the criteria of finding articles in Persian and English that referred to the guidance program for intelligence students in medical centers during the years 1990 to 2021.

    Results

    After removing duplicate articles, 1077 studies were screened, and according to the prisma checklist, 13 articles were eligible for inclusion and analysis in the study. Based on the results, the mentoring relationship consists of three stages before the start, during and after the completion of the program. Observing the principles of guidance at every stage leads to the formation of success in guidance. Success factors are generally categorized into four areas: personal, motivational, educational and environmental. To point out some of the characteristics of success in mentoring, it is possible to match mentor (mentor) and mentee (disciple), determine responsibilities and goals, enthusiasm, availability, non-judgement and criticism of mentor and disciple, providing constructive feedback and having awareness of He mentioned his attitude and geographical and cultural factors.

    Conclusion

    In order to achieve success in intelligence mentoring, it should be noted that at the very beginning, people are compatible with each other, as well as know each other's responsibilities and goals so that they can design the continuation of the mentoring program. This issue shows the higher importance of the stage before starting mentoring (the first stage) and the individual field compared to the rest of the stages and areas.

    Keywords: Clinical Training, Mentoring Program, Factors Influencing, Nurse Anesthesia
  • Hadi Abbaspour*, Zohre Gerivani, Hossein Karimi Moonaghi Pages 163-165
  • Tahereh Ranjbar*, Marzieh Heydari Pages 166-175
    Introduction

    The innovative behavior of academic members is a prerequisite for their educational and research effectiveness, which helps them to be more effective in the classroom and research work. This study endeavors to investigate the effect of the structural model of job resources on the promotion of innovative work behavior mediated by job engagement.

    Methods

    This study was a correlational descriptive. The population is all faculty members of the school of medicine in Shiraz University of Medical Sciences). To select the sample size, a sample of 214 individuals was selected by simple random method using Cochran's formula. Kanter's Shoufeli et al.'s job engagement, Morgson and Humphrey's job independence, and Baqer et al.'s questionnaire were used to measure innovative work behavior. The reliability of the questionnaire was computed through Cronbach's alpha coefficient and composite reliability and its validity by construct and content validity. Using structural equation modeling technique, the research hypotheses were analyzed.

    Results

    The results revealed that job autonomy has a positive and significant effect on innovative work behavior (p=0.000) and job engagement (p=0.002), reward and appreciation as well as innovative work behavior (p=0.004) and job engagement (p=0.000) has a positive and significant effect. Besides, job passion plays a mediating role in the relationship between job autonomy (p=0.001) and reward and appreciation (p=0.012) with innovative work behavior.

    Conclusion

    By providing the field of job independence and reward and appreciation of academic staff members, it is possible to increase their engagement for their work and promote the innovative work behavior of academic staff members.

    Keywords: Innovative Work Behavior, Job Engagement, Job Independence, Reward, Appreciation, Medical Sciences, Academic Staff Member
  • Ali Askari, Fakhrudin Faizi, Zohreh Vafadar, Mohsen Mollahadi * Pages 176-184
    Introduction

    Nurses play a significant role in improving the performance of hospital and promoting the health level of society. The concern about the preparation of newly arrived nurses due to the inadequacy of professional nursing education has been considered. The study endeavored to design a training package for familiarization, memory, and empowerment of newly arrived nurses in Baqyatallah hospital.

    Methods

    The study was conducted based on the ADDIE model in the academic year 2023 based on five stages as follows: analysis, design, development, implementation, and evaluation. In the analysis stage, first, needs assessment was collected and summarized in several consultation meetings with experts to confirm the necessity of developing a training package for new nurses. In the design phase, the Delphi method was used to determine the titles of the educational package and ask for opinions from experts. In the content development stage, various validation sources were employed in the educational package regarding the proposed topics. Finally, after summarizing the materials, the training package for newly arrived nurses was finalized.

    Results

    Based on the opinion of experts, 39 of the 59 titles were included in the final educational package. Among the important things are the standard of delivery of patients (ISBAR), medication integration, the process of teaching the correct way of blood transfusion, instructions for safe discharge, observing hand hygiene, correct and active identification of patients, care, and prevention of falls, bedsores, and thromboembolism in patients, proper medication, occupational exposure prevention and instructions, standard precautions and isolation and syndromic system, so on.

    Conclusion

    The educational package designed, which is based on the real and perceived needs of nurses, as well as based on the consensus of nurses and experts, can play an effective role in improving the professional capabilities of newly arrived nurses.

    Keywords: Nurse Education, Newly Arrived Nurses, Educational Accreditation
  • Mohammadreza Golmohammadi, Yasser Rezapour Mirsaleh*, Mojtaba Soltani, Maryam Naderi Pages 185-195
    Introduction

    Academic achievement is one of the most important problems faced by the educational system of universities, and it is very important to examine the influential factors. As such, this current study endeavored to model the structural equations of the effect of family support on academic achievement with the mediating role of career path self-efficacy in paramedical students.

    Methods

    The method was structural equation correlation. The research population included all students of paramedical faculties in Yazd province in the 2021-2022academic years, out of which, 300 individuals were selected as the sample by available sampling method. Research data were collected through self-efficacy questionnaires in career decision-making, social support (family scale), and the student's adjusted assessment in the last semester and analyzed using SPSS-23 and AMOS-22 statistical software for structural modeling.

    Results

    The direct effect of family support on career path self-efficacy (P<0.05 and β=0.236) and academic achievement (P<0.05 and β=0.161) was significant. Besides, the direct effect of career path self-efficacy on academic achievement was significant (P<0.01 and β=0.445). Moreover, the indirect effect of family support on academic achievement through the career path self-efficacy variable was significant (P<0.01 and β=0.105).

    Conclusion

    According to the findings, it is possible to prepare the ground for students' academic achievement by promoting family support and improving the self-efficacy of students' career path.

    Keywords: Academic Achievement, Family Support, Career Path Self-Efficacy, Students
  • Hamid Reza Nikyar, Nasim Soleimani* Pages 196-206
    Introduction

    Despite the experience of offering specialized courses on the virtual platform in the era of Corona, there are still doubts about the delivery of specialized courses on the virtual platform. This study endeavors to investigate the views of the professors and students of the Faculty of Medical Sciences of Najaf Abad Azad University regarding delivering specialized courses on the virtual platform and the reasons for holding and not holding these courses virtually.

    Methods

    This is qualitative study conducted through the content analysis method. The statistical population included professors and students of health, nursing, midwifery, and medicine of the Faculty of Medical Sciences of Najafabad Azad University. Thirty students and 14 professors from different disciplines were selected by purposeful sampling to conduct semi-structured interviews. The interview lasted 15 to 20 minutes for students and 50 to 90 minutes for professors. Interviewing continued until data saturation. Data analysis was done by thematic content analysis method based on Krippendorff's approach. The accuracy and correctness of the data were confirmed by experts and checking by the members. 

    Results

    Professors and students believed that all basic and theoretical specialized courses can be delivered on a virtual platform. As to the analysis of qualitative data, the reasons of professors and students for gettig and not holding specialized courses on a virtual platform were divided into 23 sub-categories and two general categories: Attitude (optimal use of time, cost reduction, escape from poor professors' teaching) and technical skills (better management of classes with large population, use of new technologies in teaching).

    Conclusion

    Examining the views and opinions of professors and students indicated that the arguments for and against delivering specialized courses on a virtual platform. Inferences are drawn from these views that help to improve the process of holding and delivering courses on the virtual platform.

    Keywords: Virtual Education, Specialized Courses, Student, Medical Sciences, Perspective, Midwifery, Nursing, Health
  • Soheila Mohamadirizi, Shahla Mohamadirizi, Elahe Kardan, Ghazal Naysanian* Pages 207-216
    Introduction

    Considering the importance of midwifery care in promoting the health of society, it seems necessary to try to improve the quality of education in this field, especially midwifery clinical education. In order to make this progress, it can be very useful to examine students' experiences and their opinions about the clinical skills performed in the early years of their studies. Therefore, the current research was conducted with the aim of explaining the pleasant and unpleasant experiences of childbirth management skills among midwifery students in 2022.

    Methods

    This research was conducted with a qualitative approach and with conventional content analysis method. The participants included 17 midwifery students with purpose-based sampling at Isfahan University of Medical Sciences in the year

    Results

    The analysis identified three categories: The presence of the effective instructor (sub- categories: Teacher's personality and behavioral characteristics, sufficient scientific and practical ability), environment (Crowded physical space, improper communication of personnel, birth process), individual characteristics (Having courage, having motivation, having practical preparation before entering the internship).

    Conclusion

    Based on the findings of this study, the presence of an effective instructor, the environment and the individual characteristics of students have led to the creation of students' experiences of the first childbirth skill.

    Keywords: Birth Management, Experience, Education, Skill, Midwifery Students
  • Fatemeh Maghsoodi*, Mohammadreza Yazdanfard, Shahnaz Pouladi, Kamran Mirzaei Pages 217-224
    Introduction

    There are different methods to determine the acceptance standard. To establish educational justice, the standard of each test should be determined for the same test so that judgments could be made with the least error and cost. This study endeavors to determine and compare the acceptance standard of nursing students participating in the Objective Structured Clinical Exam (OSCE) using four fixed score methods, Angoff, yes/no Angoff and three-level Angoff.

    Methods

    In this cross-sectional descriptive study that was conducted in the 2021 academic year, the scores of OSCE of nursing students were calculated and compared by a panel of 13 individuals in seven stations using four methods of fixed score, Angoff, yes/no Angoff and three-level Angoff. The population was nursing faculty and 8th semester nursing students, and due to the small number of participants, the number of samples in both groups was equal to the total samples (13 lecturers and 65 students).

    Results

    The statistical analysis revealed that the average score obtained in all the stations is 15.79±0.98 out of 20, and the highest and lowest average scores of students are respectively related to personal protection stations(19/27±0.61) and gavage(13.76±2.02).On the other hand, the standard of the whole test and the frequency of the passing rate based on the fixed score methods, Angoff, yes/no Angoff and three-level Angoff are respectively 12(with a pass rate of 95.92%),10.80(with a pass rate of 96.04%),12.48(with a pass rate of 69.67%) and 10.50(with a pass rate of 98.90%) were obtained.

    Conclusion

    The highest and lowest acceptance percentages were related to the three-level Angoff, and yes/no Angoff. The standard obtained from Angoff was three levels easier. Therefore, it could be concluded that different methods provide different standards. Accordingly, it is recommended to use the average score obtained from three methods (Angoff, Angoff yes/no, three-level Angoff) to reach a single standard.

    Keywords: Standard Setting, Objective Structured Clinical Exam, Angoff Method, Yes, No Angoff Method, Three-Level Angoff Method
  • Najmeh Ghiamikeshtgar*, Fereshteh Ghaljaei Pages 225-226

    Letter To Editor

    Keywords: Café learning, interactive learning
  • Athar Omid*, Tahereh Changiz, Peyman Adibi Pages 230-231

    Letter To Editor

    Keywords: clinical education, Isfahan university of medical sciences, community of practice