فهرست مطالب

فصلنامه گلستان هنر
سال هشتم شماره 1 (پیاپی 25، بهار 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/08/10
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سجاد زلیکانی* صفحات 5-15

    تاکنون، بنا بر پیشنهاد پژوهشگران، واژه «خطیر» در کتیبه مقبره رادکان غربی و واژه «مشکزا» در کتیبه مقبره رسکت خوانده و شناسایی شده اند. در نوشتار پیش رو، این دو واژه زمینه ای آغازین اند برای پی گرفتن پیوستگی ها و ماندگاری های فرهنگی در تبرستان، به گونه ای که می توان گفت در بدنه زیست فرهنگی مردمان تبرستان و در گفتمان امروزین مردمان آن سامان زنده و جاری اند. در نخستین گام، زمان برپایی مقبره های رادکان غربی و رسکت وارسی و، در گام بعدی، متن کتیبه ها و آن واژه هایی بررسی شده اند که نشانه هایی را از پیوستگی و ماندگاری بازگو می کنند. پایه های روش شناختی این پژوهش را بررسی های پیاپی میدانی و بازدید چندین باره از بناها، هم راستا با واکاوی نوشتارهای کهن و دیدگاه های پژوهشگران پیشین و گفتارهای سینه به سینه، شکل داده اند. سرانجام، در این نوشتار، بر مبنای کتیبه مقبره رادکان غربی، زنده بودن واژه خطیر در «نام خانوادگی» و «نام جای جغرافیایی» و، بر مبنای کتیبه مقبره رسکت، زنده بودن واژه مشکزا در «نام جای جغرافیایی» نشان داده شده اند. این زنده بودن، که پیوستگی و ماندگاری فرهنگی را بیان می کند، به گمان فراوان، با پیشینه فرهنگی و اجتماعی سلسله باوندیان در بستر فرهنگی تبرستان پیوند دارد.

    کلیدواژگان: کتیبه مقبره رسکت، سلسله باوندیان، تبرستان، نام جای جغرافیایی
  • مهدی صحراگرد* صفحات 16-28

    از تاریخ نسخه پردازی منطقه ای سده های نخست هجری در ایران آگاهی های ناچیزی در دست است. زیرا اندک نسخه های به جامانده از این سده ها به سبب نداشتن برگه انجامه یا اطلاعاتی که زمان و مکان دقیق تولید نسخه را در بر داشته باشد، ملاکی معتبر برای شناخت شیوه های منطقه ای قرآن نگاری نبوده است. از همین رو، نمونه هایی که آگاهی دقیقی از زمان و مکان تولید نسخه به دست دهد به منزله محور مطالعات اهمیتی درخور می یابند، مانند قرآن ابن بواب، مورخ 391 ق. اخیرا در میان اوراق بازیافته کتابخانه آستان قدس رضوی بخشی از یک قرآن کشف شد، که آگاهی های بسیار دقیق و ارزنده ای از محل و زمان تولید، حامی و نام کاتب و مذهب در بر دارد. این نسخه را عباس بن محمد بن عباس مصاحفی قزوینی در سال 391ق در ری برای «خزانه الکتب» سیده خاتون، همسر فخرالدوله دیلمی، تهیه کرده است. ارزیابی دقیق تر انجامه و ویژگی های نسخه از ارتباط سبکی با قرآن های اصفهانی، مانند کشواد شواد بن املاس (مورخ 327ق، اصفهان)، حکایت می کند. همچنین در تذهیب نسخه نشانه هایی مشترک با آرایه های بناهای عصر ساسانی ری هست که حاکی از وجود سبک محلی تذهیب است. در نهایت، مصاحفی قزوینی را باید جزو آخرین وراقانی به شمار آورد که تمام مراحل کتابت و تذهیب را به تنهایی بر عهده داشته است.

    کلیدواژگان: نسخه شناسی، قرآن ابن بواب، کتابخانه آستان قدس رضوی، قلم کوفی
  • علیرضا اسماعیلی* صفحات 29-36

    صفویان، به سبب برآمدنشان از تصوف، نسبت به هنر تصویرگری رویکردی تسامح آمیز داشتند. از همین رو، عصر صفوی یکی از دوره های شاخص تاریخ هنر ایران از لحاظ رشد و توسعه تصویرگری و نگارگری است. در این دوره، هنر کتاب آرایی (به ویژه کتابت و تصویرگری) از رشد و گسترشی چشمگیر برخوردار شد. در این میان، در دوره شاه تهماسب هنر نگارگری و تولید نسخه های نفیس به اوج خود رسید و در کارگاه سلطنتی او آثار ماندگار و ارزشمندی پدید آمد که امروزه زینت‎بخش موزه‎ها و کتابخانه های سراسر جهان اند. البته این تسامح ماندگار نبود. شاه‎تهماسب طی دوره طولانی حکومتش (حدود 53 سال) رویکرد یکسانی نسبت به هنر نداشت. نگاه او به هنر و هنرمندان را می‎توان به دو مقطع مجزا تقسیم کرد: دوره اول را می توان دوره هنرپروری شاه‎تهماسب نامید و دوره دوم را دوره رویگردانی شاه‎تهماسب از هنر و هنرمندان. این مقاله، ضمن بررسی هنر نگارگری در این مقطع و اشاره به شاخص ترین مصادیق آن، به این سوال می پردازد که چرا شاه تهماسب به یکباره از هنر رویگردان شد و نتایج این تغییر رویکرد برای هنر ایران چه بود.

    کلیدواژگان: نگارگری، کتاب آرایی، شاه تهماسب
  • پیمان سلیمانی روزبهانی*، محمدجواد مهدوی نژاد، امیررضا شیخ بهایی صفحات 37-48

    میراث صنعتی مرتبط با زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، علمی، تکنولوژیکی و معماری، دغدغه مهمی برای ملت ها و دولت ها بوده است؛ زیرا شیوه زندگی امروز ما را نشان داده، پیشرفت های فنی را ثبت کرده و پیوستگی فرهنگی را حاصل می کند. بنابراین، حفظ و استفاده مجدد از میراث صنعتی تصمیمی مهم است. میراث فرهنگی حاصل از میراث صنعتی به عنوان یک حوزه مشخص از میراث شناخته می شود. بنابراین، تعریف و ارزش می تواند به منشور میراث فرهنگی اشاره کند، که موجب ایجاد دامنه ای از اقدامات برنامه ریزی شده برای ساختن هویت های اجتماعی جدید و ایجاد صنایع خلاقانه است. سایت های میراث صنعتی، به عنوان میراثی فرهنگی فضایی چندلایه هستند که نشان دهنده چگونگی کارکرد چرخه مداوم توسعه مجدد است. این پژوهش بر آن است تا با شناخت پتانسیل های میراث معماری صنعتی شهر کرمان و ارزش گذاری آنها، به دنبال ایجاد چشم اندازی برای آینده این میراث معماری باشد. به منظور دستیابی به این هدف، تحقیق بر روی پنج نمونه میراث معماری صنعتی موجود در شهر کرمان، که به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده اند، صورت پذیرفت و با اقتباس از دسته بندی چزاره برندی ارزش گذاری بر روی آنها انجام گرفت. نتایج گواه آن است که در صورت استفاده صحیح از ماتریس برنامه دهی مبتنی بر ارزش می توان انتظار داشت، ویژگی های ارزشی بنا تاکید شده و علاوه بر کارکرد صحیح و مناسب در زمان حاضر بتواند به عنوان بخشی از میراث فرهنگی آینده مورد توجه قرار گیرد.

    کلیدواژگان: میراث معماری صنعتی، میراث معماری معاصر، چشم اندازسازی، ارزش گذاری، کرمان
  • حسین پورمهدی قایم مقامی* صفحات 49-70

    خانه محمداسماعیل تاجر شیرازی از خانه های تاریخی واقع در بافت قدیم شهر یزد در محله گلچینان است. برای شناخت روایت آن، از روش تحقیق تفسیری-تاریخی برای قبل از دوران معاصر، و از تحقیق کیفی برای دوران معاصر بهره گرفته شده است. شگردهای به کاررفته در جمع آوری داده ها و قراین شامل رجوع به اسناد چاپ شده / نشده، زندگینامه های خودنوشت، عکس ها، اسناد شخصی و مکاتبات، مصاحبه با افراد مسن مطلع، همچنین عناصر بنای موجود و بناهای مشابه در همسایگی های آن است. علاوه بر اسناد و مکتوبات از اعتبار تجربه زیسته ساکنان و کاربران آن نیز در رسیدن به روایت استفاده شده است.نتایج مطالعه حاضر حکایت از آن دارد که وجه تسمیه خانه متاثر از نام خانوادگی اولین مالک آن، سرسلسله خاندان مرتاض و بانی آن است که در گذشته برای سکونت خانواده ایشان مورد استفاده قرار می گرفت. این خانه شامل دو حیاط بزرگ و کوچک و دارای یک بادگیر است. حیاط کوچک هسته قدیم تر خانه و بر اساس شواهد، منتسب به دوران صفویه و زندیه و در دو جبهه ساخت دارد و دارای یک گودال باغچه در درون خود است. حیاط بزرگ دارای قدمت قاجاری است و دارای چهار جبهه ساخت در طبقات دورتادور حیاط و یک طبقه زیرزمین است. از آنجا که خانه در بستر خاک دج و زمین گودی نسبت به همسایه ها استقرار دارد، در اغلب بخش های زیرزمینی خانه از راهبرد دستکند استفاده شده است. در گذشته هر دو حیاط خانه تاجر شیرازی به عنوان اندرونی بوده و بیرونی خانه که مدت هاست از آن جدا شده و با نام خانه شفیع پور شناخته می شود برای پذیرایی از مهمانان، به ویژه مهمانان خارجی، محمداسماعیل در جریان تجارت ایشان مورد استفاده بوده است. در اثر سکونت خانواده های متعدد در این خانه و تغییر کاربری هایی همچون دبستان و خوابگاه پسران، مداخلاتی در حدود 50 سال گذشته انجام شده اما در مرمت اخیر که از سال 1391 آغاز شد به تدریج چهره بنا که دارای قدمت صفوی-زندی-قاجاری است از الحاقات زدوده و بخش هایی مقاوم سازی و مرمت و بخش هایی همچون حیاط کوچک احیا شده اند.

    کلیدواژگان: خانه تاریخی، دوره صفویه-زندیه-قاجاریه، محله گلچینان، بافت یزد
  • سید ابوتراب احمدپناه*، محسن کرمی صفحات 71-87

    رشید قریشی هنرمندی الجزایری تبار و دانش آموخته فرانسه است. او در زمینه هنر خوشنویسی پرآوازه بوده و با فضای پرکار و سرشار از رمز و راز سنتی و روح معنوی اسلامی، که در کارهایش دیده می شود، شناخته می شود. از جمله ویژگی های کارهایش: حضور پررنگ اعداد، نقوش، علایم، نشانه و نمادهای رمزی وابسته به علم حروف، اعداد، علوم غریبه، عرفان و تراداد(سنت) های اسلامی است و افزون بر این نمادها، نشانه های الفبایی و نقش مایه های افریقایی کهن را هم در بر دارد. این همراهی روح کهن باستانی، فرهنگ تصویری، و خوشنویسانه اسلامی هم زمان با واکنش های آزادی خواهانه و روشنفکرانه معاصر او در پیوند با سیاست و مسایل خاورمیانه و فلسطین، از او هنرمندی با گرایش های جهان شمول ساخته و همین زمینه، اهمیت کند و کاو و آشکار نمودن لایه های پنهان و مستور نشانه ها، نمادها، و معنای نهفته در پس آثارش را افزون می سازد. از این رو، زمینه و روش پدیدارشناسی و هرمنوتیک برای معناکاوی آثار او اهمیت می یابد. چراکه او خود در پی یافتن زبان و بیان تصویری جهان شمول در کارهایش است و این موضوع سبب هماهنگ بودن روش پژوهش و نگاه خود هنرمند است. پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و به میانجی داده های کتابخانه ای انجام پذیرفته است، در پی دستیابی به سازمایه های زیباشناختی دریافت معنای پنهان آثار هنری این هنرمند بوده و با نگاهی پدیدارشناختی و روشی هرمنوتیکی به تجربه های او می توان به مفاهیم بنیادینی دست یافت که در همه تجربه های تجسمی او مشترک است و روح کلی آثار وی را سامان می دهد. نمادهای زنانه آب، ماه، مفهوم آینه، سایه، بازتاب و نشانه های رنگی، عددی و به کارگیری هندسه مقدس مانند دایره و چهارگوش... از دسته زمینه هایی اند که وی بدان ها پرداخته است و به شیوه آیینه نگاری و آیینه نویسی خود را بروز داده است.

    کلیدواژگان: رشید قریشی، خوشنویسی اسلامی، نماد، پدیدارشناسی، هرمنوتیک
  • محمدکاظم حسنوند*، فهیمه نعمتی صفحات 88-105

    کتاب آرایی از دیرباز در میان سایر هنرها و تمدن ها ارزشی والا داشته است. در این میان، شاهنامه ها به دلیل ارزش ملی و تاریخی شان، در هر دوره به فاخرترین شکل هنری تولید می شدند. در میان شاهنامه هایی که به دستور پادشاهان در دوره های مختلف تدوین و مصور شده اند، شاهنامه شاه تهماسبی از ارزش هنری بالایی برخوردار است و اهمیت آن به دلیل وجود حامیان هنر دوست و تعدد هنرمندان عصر صفوی ا ست که با سرپرستی سلطان محمد در پدید آمدن این اثر نقش مهمی ایفا نمودند. نگاره بارگاه کیومرث اثر سلطان محمد از جمله نگاره های بی بدلیل این شاهنامه است.عناصر به کاررفته در این نگاره بیانگر نمادها و نشانه هایی هستند؛ نمادهایی که ریشه در فرهنگ، باور و عقاید هنرمند و دوره پدید آمدن اثر داشته و با تاریخ هنر دوره های دیگر پیوندی ناگسستنی دارند. از این رو، ضروری می نماید که این نگاره با رویکرد جدیدی که در حوضه نقد هنری و زیباشناسی مطرح است تحلیل و بررسی شود. یکی از رویکردهایی که برای بررسی محتوای متون تصویری غالبا سودمند است، رویکرد آیکونولوژی است. آیکونولوژی هم به عنوان رویکرد، هم به عنوان روش، اساسا در پی تبیین آثار هنری به خصوص آثار هنری بصری به شکلی است که مخاطب عام و خاص به فهم کنه این آثار نایل آمده و از این راه به برقراری رابطه با اثر هم توانا شود. برای درک بهتر نگاره «بارگاه کیومرث» با کاربست سه مرحله ای آیکونولوژی پانوفسکی که شامل توصیف پیشاشمایل نگارانه، تحلیل شمایل نگارانه و تفسیر شمایل شناسانه می شود، می توان مرحله به مرحله از نگاره لایه برداری کرد و به سمت جان آن پیش رفت. نتایج نشان می دهد که موضوع و نوع مصورسازی نگاره پیشینه ای کهن در اساطیر و کهن الگوها دارد که هنرمند توانسته با قلم گیرا و سبک بی بدلیل خود فضایی این چنین را در این نگاره خلق کند؛ فضایی که ارتباطی معناشناختی با مفهوم و ادبیات نگاره دارد.

    کلیدواژگان: آیکونولوژی، پانوفسکی، شاهنامه شاه تهماسبی، سلطان محمد نقاش، نگاره بارگاه (دربار) کیومرث