فهرست مطالب

آنستزیولوژی و مراقبتهای ویژه ایران - سال چهل و پنجم شماره 3 (پیاپی 119، پاییز 1401)

فصلنامه آنستزیولوژی و مراقبتهای ویژه ایران
سال چهل و پنجم شماره 3 (پیاپی 119، پاییز 1401)

  • تاریخ انتشار: 1402/10/21
  • تعداد عناوین: 7
|
  • کمال فانی صفحات 3-4

    بدان رفع الله قدرکم فی الدارین که علم بیهوشی جامع طب است مشتمل بر جمیع امراض داخلی و اعمال جراحی و فنون مراقبت های حیاتی که همه چیز در این پهنه ها باید بدانی و بیش از آنچه میدانی باید بتوانی . از ساده ترین امور که داشتن "هوای" بیمار است چون در بیهوشی جز خدا فریادرس و جز تو کس ندارد تا خطیر ترین که تدبیر" هواراه " اوست و چون نقصان یابد معاذالله بیش از آنکه بیمار باشد میت شود به طرفه العین . گاه شاید به تمام اهتمام ، تیمارش کردن و گاه باید به دست و دهان نجاتش دادن که عین صواب است و بحر ثواب. فرخ فضیلتی است که تنزیل (1) کردگار حفظ حیات را به اطبا سپرده است گر یک نفر به علم و تلاشت نجات یافت محیای کل جهانت شمرده است که جل و علا فرمود : من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا

    کلیدواژگان: علم بیهوشی
  • احسان باستان حق *، زینب غفاری، محبوبه خباز مفی نژآد، فاطمه شهبازی، آرش عکاظی صفحات 5-11
    مقدمه

    با توجه به آنکه در سال های اخیر آزمون صلاحیت بالینی به منظور سنجش عملکرد دانشجویان پزشکی پیش از فارغ التحصیلی اجرا می شود، بررسی ویژگی های سایکومتریک آن به منظور اتخاذ تصمیمات مدیریتی در زمینه برگزاری یک آزمون روا و پایا ضروری است.

    روش کار

    در این مطالعه ی گذشته نگر، تمامی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران که در طی سال تحصیلی 2017-2018 در آزمون صلاحیت بالینی شرکت کردند، وارد مطالعه شدند. نمرات شرکت کنندگان به تفکیک ایستگاه ها و نمره کل آزمون آسکی جمع آوری و تحلیل شد. به منظور بررسی کیفیت آزمون آسکی صلاحیت بالینی، ضریب دشواری، ضریب تمیز، R2 و تمایز بین درجات با استفاده از نرم افزار SPSS محاسبه شد. پایایی آزمون با استفاده از آلفای کرونباخ تعیین شد. همبستگی بین معدل کل دانشجویان با نمره نهایی آسکی محاسبه شد.

    یافته ها

    تعداد 327 نفر کارورز در قالب 4 دوره ی برگزاری آزمون صلاحیت وارد مطالعه شدند. مقدار R2 برای هر آزمون به ترتیب از 33/0 تا 78/0، 75/0 تا 91/0، 63/0 تا 90/0 و 53/0 تا 89/0 بدست آمد. مقدار آلفای کرونباخ آزمون از 52/0 تا 76/0 به دست آمد. دامنه ضریب تمیز به ترتیب برای هر آزمون برابر 02/0- تا 52/0، 09/0- تا 64/0، 05/0- تا 64/0 و 94/0 تا 1 بود. دامنه ضریب دشواری به ترتیب برای هر آزمون برابر 68/0 تا 93/0، 21/0 تا 88/0، 62/0 تا 91/0 و 72/0 تا 96/0 بود. ضریب همبستگی بین معدل کل و نمره نهایی آسکی صلاحیت بالینی 56/0 (001/0 >P) محاسبه شد.

    نتیجه گیری

    ضرایب تحلیل پس آزمون آسکی در نوبت های مختلف اجرای می تواند به دلیل اثرات آموزشی اجرای آزمون بر یادگیری دانشجویان و بهبود کیفیت طراحی ایستگاه ها تغییر کند. محاسبه شاخص های سایکومتریک متناسب با آزمون های مبتنی بر عملکرد برای تحلیل ایستگاه ها و نیز تحلیل کل آزمون قابل اجرا است و اطلاعات مفیدی در خصوص نقاط مثبت و منفی آزمون در اختیار می گذارد که برای ارایه راهکارهای اصلاحی حایز اهمیت است. کلید واژه ها: صلاحیت، آزمون آسکی، پزشکی، کیفیت آزمون مقدمه ارزیابی عملکرد دانشجویان پزشکی همواره به عنوان یکی از حساس ترین وظایف پیش رو موسسات آموزشی به شمار می آید (1). به این منظور متخصصان آموزش پزشکی در جستجوی روش های معتبری بوده اند که به طور موثر دانش و کارآیی بالینی دانشجویان را ارزیابی کنند (2). مرور شواهد نشان می دهد با وجود روش های متعدد ارزشیابی بالینی، به طور معمول ارزیابی دانشجویان محدود به اطلاعات ذهنی بوده نه سنجش مهارت های بالینی و عملی دانشجویان (3). از بین آزمون های مختلف معرفی شده، آزمون عینی ساختارمند بالینی با ارایه نتایج رضایت بخش، فرایند ارزیابی آموزشی را متحول کرده است (4). به علاوه در مقایسه با آزمون موارد بالینی سنتی، از عینیت و پایایی بهتری برای ارزیابی مهارت های بالینی برخوردار می باشد (5).

    کلیدواژگان: صلاحیت، آزمون آسکی، پزشکی، کیفیت آزمون
  • مهسا جلیل پور اقدام، علی ملکی جمشید صفحات 14-26
    مقدمه

    کتامین یکی از رایج ترین داروهای تضعیف کننده سیستم عصبی مرکزی و هوشیاری است و شناخت عوارض آن ضروری است.

    هدف

    هدف از این مطالعه بررسی اثرات بی حسی کوتاه مدت و بلندمدت کتامین بر تغییرات هیستوپاتولوژیک قشر مغز در نوزادان موش صحرایی است. روش اجرای تحقیق: این مطالعه بر روی 15 موش صحرایی ماده (3 گروه 5 تایی شامل گروه کنترل، گروه بیهوش طولانی مدت با کتامین و گروه بیهوش کوتاه مدت و مکرر(با کتامین) انجام شد. سپس تغییرات هیستوپاتولوژیک قشر مغز با روش IHC ایمنوهیستوشیمی ثبت شد. برای مقایسه داده ها از نرم افزار spss استفاده شد.

    یافته ها

    یافته های مطالعه ی ما نشان داد که در نمونه های گروه کنترل هیچ گونه تغییری در بافت مغز و لایه های مختلف مشاهده نشد و نظم و انسجام بافت مغز کاملا واضح و طبیعی گزارش شد.تغییر معنی داری در گروه دوز کوتاه مدت و بلند مدت کتامین وجود ندارد در مقایسه با گروه کنترل، و تنها تعداد سلول های میکروگلیا کمتر از گروه کنترل بود.

    بحث و نتیجه گیری

    کتامین هم در کوتاه مدت و هم در درازمدت باعث کاهش تعداد سلول های میکروگلیا می شود. و بررسی علت آن نیز مستلزم انجام مطالعات بیوشیمیایی است. و بررسی رادیکال های آزاد و سایر عوامل موثرکه در آپوپتوز سلول ها نقش دارد. هر چند در مطالعه ما حافظه و یادگیری مورد بررسی قرار نگرفت اما یافته های مطالعه ما تغییرات فاحشی در بافت را نشان نداد. هر چند بررسی دقیقتر تغییرات تغییرات بیوشیمیایی و رفتاری موشها نیاز به بررسی دقیقتر در مطالعات بعدی دارد تا به تمام جوانب تاثیر کتامین بر مغز پرداخت .

    کلیدواژگان: کتامین، قشر مغز، تغییرات هیستوپاتولوژیک، عوارض
  • شهرام شکوهی *، شهریار صانع، سمانه فرجی حاجی بابا صفحات 27-34
    مقدمه

    بی حسی اسپینال یکی از روش های بیهوشی رژیونال است که اساس این تکنیک وارد کردن یک سوزن در شرایط استریل به فضای اینتراتکال و تزریق بی حس کننده موضعی تنها یا همراه با سایر افزودنی ها برای ایجاد بی دردی و نیز بی حرکتی است. به منظور طولانی کردن و بهبود بلوک حسی و حرکتی ، داروهای دیگری مثل مخدر ها به داروی بی حس کننده موضعی افزوده می شود یکی از عوارض تجویز اینتراتکال مخدرها خارش است که آنرا شایعترین عارضه این روش تجویز مخدرها ذکر می کنند. در مقالات پژوهشی،یکی از داروهایی که در درمان خارش توصیه شده ،گاباپنتین است. هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر پیشگیری گاباپنتین خوراکی در خارش ناشی از فنتانیل اینتراتکال در بیماران تحت جراحی ارتوپدی می باشد.

    روش کار

    در یک کار آزمایی بالینی دو سو کور تصادفی، 80 بیمار 50-20 ساله کاندید جراحی ارتوپدی در اندامهای و دارای وضعیت کلاس I وII انجمن متخصصین آمریکا(ASA) وارد طرح شده و به دو گروه دریافت کننده گاباپنتین 600 میلی گرم(گروه G) و گروه دریافت کننده دارونما(گروهP) به صورت مساوی تقسیم شدند. بیماران گروه گاباپنتین دو ساعت قبل از آغاز بیهوشی 600 میلی گرم گاباپنتین خوراکی و گروه دارونما، قرص غیردارویی دریافت کردند. بی حسی اسپاینال با استفاده از 12 میلی گرم بوپیواکایین 5/0 درصد هیپربار و 30 میکروگرم فنتانیل انجام شد. یک ساعت پس از تزریق اینتراتکال بر اساس فرم آماده شده قبلی وجود یا عدم وجود خارش، محل خارش، شدت خارش به صورت خفیف، متوسط و شدید و یا عدم وجود آن از بیمار سوال و ثبت شد. بدلیل عدم وجودموارد خارش شدید، در هیچ کدام از بیماران دو گروه، آمپول نالوکسان برای درمان خارش تجویز نگردید. بیماران در فواصل 6، 12 و 24 ساعت مجددا ویزیت شدند. در هر بار ویزیت وجود یا عدم وجود خارش، محل آن و شدت آن از بیماران سوال و ثبت شد. برای نحوه اندازه گیری خارش برای تبدیل مقیاس کیفی خارش به کمی از مقیاس آنالوگ بصری استفاده شد.

    نتایج

    طبق نتایج بدست آمده از مطالعه از نظر میانگین سنی، وزنی و جنسی اختلاف آماری معنی داری در بین دو گروه وجود نداشت. بین دو گروه از نظر شدت و فراوانی میانگین خارش نیزاختلاف آماری معناداری وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    بر اساس مطالعه انجام شده میتوان نتیجه گرفت گاباپنتین با دوز خوراکی 600میلی گرم تاثیری در پیشگیری از خارش ناشی از فنتانیل اینتراتکال و یا کاهش شدت ایجاد خارش و یا تاخیر در بروز آن ندارد.

    کلیدواژگان: خارش، فنتانیل اینتراتکال، بی حسی اسپاینال، ارتوپدی، گاباپنتین
  • فاطمه حیدری، مجتبی محمدزاده لامع، حسن سلیمانپور صفحات 35-39
    مقدمه

    برای به حداکثر رساندن ایمنی بیماران، سازمان بهداشت جهانی (WHO) شش هدف را تعیین کرد که شناسایی بیمار اولین هدف در نظر گرفته شد. امروزه حداقل از دو شناسه که بر روی یک مچ بند کاغذی نوشته شده برای شناسایی بیماران استفاده می گردد. در صورت استفاده از مچ بندهای کاغذی ممکن است اطلاعات شناسایی بیمار به علت پاره شدن یا در اثر رطوبت و... در دسترس نباشد. با توجه به اینکه تاکنون از تکنولوژی نوین برای رفع مشکلات فوق استفاده نشده است، لذا مچ بند هوشمند در مرکز آموزشی و درمانی بیمارستان امام رضا(ع) تبریز در سال 1402 طراحی شده است.

    روش کار

    مچ بند هوشمند با کد QR اختصاصی برای هر بیمار طراحی شده است. پزشکان و پرستاران می توانند کد QR را از مچ بند بیمار اسکن کرده و با وارد کردن شماره نظام پزشکی و نظام پرستاری خود به اطلاعات دموگرافیک و بالینی بیماران برای شناسایی ایمن دسترسی پیدا کنند.

    یافته ها

    طراحی مچ بندهای هوشمند امکان استفاده از مچ بندهای الکترونیکی ضد آب را به جای استفاده از مچ بندهای کاغذی فراهم کرده است. همچنین با اسکن کد اختصاص داده شده برای هر بیمار، کادر درمانی و مراقبتی به نرم افزار اطلاعات سلامت متصل می شوند که امکان دسترسی سریع به خلاصه ای از اطلاعات بیمار را فراهم می کند.

    نتیجه گیری

    استفاده از مچ بند هوشمند می تواند پتانسیل بالایی برای تضمین ایمنی بیمار، به حداقل رساندن خطاهای پزشکی و بهبود عملکرد متخصصان مراقبت های بهداشتی داشته باشد.

    کلیدواژگان: مچ بند، شناسایی بیمار، ایمنی بیمار، بیهوشی
  • فرشید خطیبی طهرانی *، زهرا کمالی سیدبگلو، سارا افشاری آزاد، سامان خطیبی طهرانی صفحات 40-47
    زمینه و هدف

    در محیط های بهداشتی و درمانی، افزایش ایمنی بیماران و کاهش خطاهای ایمنی از اهمیت بالایی برخوردار است. این خطاها می توانند عواقب جبران ناپذیری را برای بیماران به همراه داشته و بر کیفیت و اعتماد به مراقبت های بهداشتی و درمانی تاثیر منفی بگذارند. بنابراین، برنامه های آموزشی ایمنی بیمار به منظور آمادگی کادر درمانی جهت تشخیص و پیشگیری از خطاهای ایمنی اهمیت یافته اند. در این مطالعه، به بررسی تاثیر برنامه های آموزشی ایمنی بیمار بر کاهش خطاهای ایمنی کارکنان یک بیمارستان خصوصی در تهران می پردازیم.

    روش کار

    از دو روش آموزشی مختلف، یعنی آموزش حضوری (برگزاری کلاس و آموزش چهره به چهره) و آموزش مجازی (استفاده از ویدیوهای آموزشی) برای انتقال دانش ایمنی به کارکنان استفاده شد. و میزان خطاهای ایمنی در دو فصل بهار و تابستان از طریق مستندات مربوط به گزارشات خطاها جمع آوری گردید.

    بافته ها

    نتایج نشان می دهد که هر دو روش آموزشی توانسته اند دانش کارکنان را افزایش دهند. با این حال، آموزش حضوری بهبود معنادارتری در دانش کارکنان و کاهش خطاهای ایمنی نیست به آموزش مجازی ایجاد کرده است و در نهایت مقایسخ میزان خطاهای ایمنی در دو فصل، کاهش قابل توجهی نشان داد.

    کلیدواژگان: ایمنی بیمار، آموزش ایمنی، خطاهای ایمنی
  • سیده زهرا سیف، حیدر درویشی، آرزو درویشی صفحات 48-54
    مقدمه

    استفاده ترکیبی از داروهای ضد التهابی غیر استروییدی NSAID) میتواند به بهبود بیشتر درد بعد از عمل به جای استفاده انحصاری از این داروها منجر شود. هدف از اجرای مطالعه حاضر، مقایسه دو پروتکل دارویی مبتنی بر استفاده از داروهای NSAID شامل کتورولاک تزریقی همراه شیاف دیکلوفناک و یا کتورولاک تزریقی به تنهایی در تخفیف درد بعد از اعمال جراحی شکمی تحت بیهوشی عمومی بود.

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نوع مطالعات کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور بود. بیماران تحت اعمال جراحی شکمی با بیهوشی عمومی به طور تصادفی تحت درمان با شیاف دیکلوفناک (100 میلی گرم یک عدد) و آمپول کتورولاک (15 میلی گرم) و یا کتورولاک به تنهایی قرار گرفتند. شدت درد در ریکاوری 6 ساعت اول و 12 ساعت اول بعد از عمل سنجیده شد. دوز تجویز پتیدین بعد از عمل نیز بین دو گروه مقایسه شد.

    نتایج

    شدت درد بعد از عمل در زمان ریکاوری در گروه دریافت کننده پروتکل دارویی ترکیبی به طور معنی داری کمتر از درمان انحصاری با کتورولاک تزریقی بود، هرچند این شدت درد بعد از عمل طی ساعات ششم و دوازدهم بعد از عمل در دو گروه تفاوت معنی داری نشان نداد. دوز تجویزی پتیدین در گروه نخست نیز به طور معنی داری کمتر بود.

    نتیجه گیری

    اضافه کردن شیاف دیکلوفناک به کتورولاک تزریقی در اعمال جراحی شکمی به کاهش درد بعد از عمل در دوران ریکاوری و همچنین کاهش دوز تزریقی اپیویید بعد از عمل منجر می شود.

    کلیدواژگان: کتورولاک، دیکلوفناک، کاهش درد، جراحی شکمی، بیهوشی عمومی
|
  • Ehsan Bastanhagh *, Zeinab Ghaffari, Mahboobeh Khabaz Mafinejad, Fatemeh Shahbazi, Arash Okazi Pages 5-11
    Introduction

    Considering that in recent years the clinical competency test is performed to measure the performance of medical students before graduation, it is necessary to study its psychometric properties in order to make managerial decisions to hold a valid and reliable test.

    Materials and Methods

    In this retrospective study, all medical students of Tehran University of Medical Sciences who participated in the clinical competency test during the academic year 2017-2018 were included in the study. Participants' scores and the total score of the OSCE test were collected and analyzed separately for each station. In order to evaluate the quality of OSCE, Difficulty Index, Discrimination Index, R2 and differentiation of degrees were calculated using SPSS software. The reliability of the test was determined using Cronbach's alpha. The correlation between the total grade point average of the students was calculated by the final OSCE score.

    Results

    772 interns were included in the study in the form of 4 courses of competency test. The value of R2 for each test is 0.33 to 0.78%, 0.75 to 0.91%, 0.63 to 0.90%, 0.53 to 0.89%, respectively. The Cronbach's alpha test was obtained from 0.52 to 0.76. The range of Discrimination Index for each test was equal to -0.02 to 0.52, -0.09 to 0.64, -0.05 to 0.64, and 0.94 to 1 respectively. The range of Difficulty Index for each test was 0.68 to 0.93 and 0.21 to 0.88, 0.62 to 0.91, and 0.72 to 0.96, respectively. The correlation coefficient between the total grade point average and the final OSCE score was calculated to be 0.56 (P<0.001).

    Conclusion

    The internal consistency of the tests was acceptable. The R-index varied at different test times at different stations. The range of Difficulty Index and Discrimination Index in different test times have changes that can be resulting from the educational effects of test implementation for students and improving the design quality of stations. There was a direct and positive relationship between students' GPA and OSCE final score based on Pearson correlation coefficient.

    Keywords: competence, OSCE, medicine, psychometric
  • Mahsa Jalilpour Aghdam, Ali Malaki Jamshid Pages 14-26
    Introduction

    Ketamine is one of the most common drugs that weaken the central nervous system and alertness, and it is essential to know its side effects.

    Purpose

    The purpose of this study is to investigate the effects of short-term and long-term anesthesia of ketamine on the histopathological changes of the cerebral cortex in rat infants.

    Materials and methods

    This study was conducted on 15 female rats (3 groups of 5 including the control group, the long-term anesthesia group with ketamine, and the short-term and repeated anesthesia group (with ketamine). Then the histopathological changes of the cerebral cortex were analyzed by IHC immunohistochemistry method. SPSS software was used to compare the data.

    Findings

    The findings of our study showed that no changes were observed in the brain tissue and different layers in the samples of the control group, and the order and coherence of the brain tissue was reported to be completely clear and normal. There is no significant change in the short-term and long-term dose groups of ketamine, compared to the control group, and only the number of microglia cells was lower than the control group.

    Discussion and conclusion

    Ketamine reduces the number of microglia cells both in the short term and in the long term, and investigating the cause requires biochemical studies, free radicals and other effective factors that play a role in cell apoptosis. Although memory and learning were not examined in our study, the findings of our study did not show drastic changes in the tissue. However, a more detailed examination of the changes in the biochemical and behavioral changes of the mice needs a more detailed examination in subsequent studies to address all aspects of the effect of ketamine on the brain.

    Keywords: ketamine, cerebral cortex, histopathological changes, complications
  • Shahram shokohi *, Shahryar Sane, Samane Fraraji Haji Baba Pages 27-34
    Background

    Spinal anesthesia is one of the regional anesthesia techniques and the base is the insertions of a special needle at the sterile condition to intrathecal space at a level lower the end of the medulla and injection of local anesthetic alone or in combination with other additives such as opioids, vasoconstrictors to improve quality and duration of the block. One of the most common side effects of intratechal opioids is pruritus. Many drugs are recommended for the prevention of this side effect Gabapentin; an anticonvulsant drug is one of them. The aim of the present study was the evaluation of the prophylactic effect of Gabapentin on intratechal fentanyl-induced pruritus in orthopedic surgeries of lower limbs under spinal anesthesia

    Material and Methods

    80 ASA I-II patients aged between 20 and 50 scheduled for elective lower limb orthopedic surgery were allocated in a double-blind placebo-controlled clinical trial. Patients were randomized to two Gabapentin and placebo groups with equal numbers of patients. Randomization was done using random allocation software. After obtaining written consent, the patients were allocated to Gabapentin (G group) and placebo (P groups). The G group patients received 600 mg of Gabapentin orally two hours before induction of spinal anesthesia and the P group patients received placebo. After IV line, placement and standard monitoring attachment including noninvasive blood pressure, EKG and pulse oximetry, and five cc/Kg Ringer solution were infused into each of the patients. Spinal anesthesia was done Using a 25-gauge Quincke spinal needle, and insertion at L4-L5 or L3-L4 intervertebral space. 12 mg of hyperbaric 0.5% bupivacaine and 30-microgram fentanyl in a sterile condition were injected intrathecally. The patients were positioned supine and the anesthesia level was adjusted to T10 dermatome. 0.015 mg/kg midazolam was used intravenously for sedation. The patients were evaluated at 1,6,12 and 24 hours after spinal anesthesia for pruritus.

    Results

    Patients of both groups did not differ preoperatively significantly in their basic characteristics and predisposing factors associated pruritus. There was no statistical difference regarding severity, onset time and incidence between two groups.

    Conclusion

    The use of single 600 milligram Gabapentin 2 hours before spinal anesthesia has no prophylactic effect on intrathecal fentanyl-induced pruritus. The severity, locations, and duration of pruritus between intervention and placebo groups were comparable and there were no statistically significant differences between the two groups.

    Keywords: Pruritus, Spinal Anesthesia Intratechal Fentanyl, Orthopedic, Gabapentin
  • Fatemeh Heydari, Mojtaba Mohamad Zadeh Lhmeh, Hassan Soleimanpour Pages 35-39
    Introduction

    The World Health Organization (WHO) set six goals to maximize patient safety, with patient identification as the first goal. Today, at least two identifiers written on a paper wristband identify patients. If paper wristbands are used, the patient's identification information may not be available due to tearing or moisture, etc. Due to the fact that modern technology has not been used to solve the above problems, therefore, the intelligent wristband was designed in the educational and treatment center of Imam Reza Hospital in Tabriz in 2023

    Materials and methods

    Smart wristband with QR code is specially designed for each patient. Doctors and nurses can scan the QR code from the patient's wristband and by entering their medical and nursing system number, they can access the demographic and clinical information of patients for safe identification.

    Results

    The design of smart wristbands makes it possible to use waterproof electronic wristbands instead of using paper wristbands. Also, by scanning the assigned code for each patient, the treatment and care staff are connected to health information software that provides quick access to a summary of demographic information and the treatment history of the patient.

    Conclusion

    The use of Smart wristband through the provision of high-quality healthcare can have great potential to ensure patient safety, minimize medical errors, and improve the performance of healthcare professionals.

    Keywords: Wristband, Patient Identification, Patient Safety, anesthesia
  • Farshid Khatibi Tehrani *, Zahra Kamali Bayglou, Sara Afshari Azad, Saman Khatibi Tehrani Pages 40-47
    Background and purpose

    In healthcare environments, increasing patient safety and reducing safety errors is of great importance. These errors can have irreparable consequences for patients and negatively affect the quality and trust in healthcare. Therefore, patient safety training programs have become important in order to prepare medical staff to diagnose and prevent safety errors. In this study, we investigate the effect of patient safety training programs on the reduction of safety errors of employees of a private hospital in Tehran .

    Materials and Methods

    two different training methods, i.e. face-to-face training (class and face-to-face training) and virtual training (use of training videos) were used to transfer safety knowledge to employees. And the amount of safety errors in spring and summer seasons was collected through the documents related to error reports .

    Findings

    The results show that both training methods have been able to increase the knowledge of employees. However, face-to-face training has created a significant improvement in the knowledge of employees and reduction of safety errors compared to virtual training, and finally, the comparison of the amount of safety errors in the two seasons showed a significant decrease.

    Keywords: patient safety, safety education, safety errors
  • Zahra Sayf * Pages 48-54
    Introduction

    The combined use of non-steroidal anti-inflammatory drugs (NSAID) can lead to more improvement of postoperative pain instead of the exclusive use of these drugs. The purpose of the present study was to compare two drug protocols based on the use of NSAID drugs, including injectable ketorolac with diclofenac suppositories or injectable ketorolac alone in pain relief after abdominal surgery under general anesthesia .

    Materials and methods

    This study was a double-blind randomized clinical trial. Patients undergoing abdominal surgery under general anesthesia were randomly treated with diclofenac suppositories (100 mg each) and ketorolac ampoules (15 mg) or ketorolac alone. Pain intensity was measured during the first 6 hours of recovery and the first 12 hours after the operation. The prescribed dose of pethidine after the operation was also compared between the two groups.

    Results

    The intensity of postoperative pain during the recovery time in the group receiving the combined drug protocol was significantly lower than the exclusive treatment with injectable ketorolac, although this intensity of postoperative pain during the sixth and twelfth hours after the operation showed a significant difference in the two groups. did not give the prescribed dose of pethidine in the first group was also significantly lower .

    Conclusion

    Adding diclofenac suppositories to injectable ketorolac in abdominal surgeries leads to a reduction of postoperative pain during the recovery period, as well as a reduction of the opioid injection dose after surgery.

    Keywords: diclofenac suppository, injectable ketorolac, pethidine, NSAID