فهرست مطالب
نشریه دانش زیستی ایران
سال دوم شماره 4 (زمستان 1386)
- تاریخ انتشار: 1386/10/11
- تعداد عناوین: 8
-
صفحه 1در پژوهش حاضر، اثر عصاره اتانلی برگ تره کوهی (Allium ampeloprasum L. subsp. iranicum) بر سطح کلسترول و تریگلیسرید سرم موشهای کوچک آزمایشگاهی سالم و دیابتیشده توسط استرپتوزوتوسین مورد بررسی قرار گرفت. حیوانات توسط تزریق درونصفاقی استرپتوزوتوسین (175 mg/kg، i.p.) دیابتی شدند. عصاره اتانلی گیاه در غلظتهای 100، 150، 200، 250، 300 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن بهمدت 16 روز بهروش درونصفاقی تیمار شدند. نمونه های خون از قلب حیوانات بعد از 16 روز جمعآوری گردید. گروه های سالم و دیابتی کنترل، با سالین بهعنوان حلال عصاره ها تیمار شدند. سطح کلسترول و تریگلیسرید سرم بهروش آنزیمی توسط کیت اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که عصاره اتانلی برگ تره کوهی، موجب کاهش کلسترول و تریگلیسرید سرم در موشهای دیابتیشده توسط استرپتوزوتوسین می گردد. ترکیب شیمیایی ماده قطبی مؤثر در عصاره اتانلی تره کوهی هنوز شناخته نشده است. داده های تحقیق حاضر دلالت بر وجود اثر هیپولیپیدمیک در گیاه تره کوهی است و این گیاه میتواند در تحقیقات درمانی بیماری دیابت قندی مورد توجه قرار گیرد.
کلیدواژگان: برگ تره کوهی، هیپولیپیدمیا، بیماری دیابت، موش آزمایشگاهی -
صفحه 7هدف از این مطالعه، بررسی تنوع زیستی سوسماران، جغرافیای زیستی و زیستگاه های آن ها در منطقه سبزوار بوده است. این مطالعه، طی هفت ماه از فروردین تا اواخر مهر 1386 در بخش های جنوبی، شرقی، غربی، شمالی و شهرستان سبزوار و در 7 پلات 1 هکتاری (100 × 100)، به دو صورت پیمایشی و استفاده از تله های چاله ای (Pitfall) صورت گرفته است. از سطل هایی با ارتفاع 20 سانتی متر و با قطر 18 سانتی متر به عنوان تله استفاده گردید و در مجموع 20 تله در هر کوادرات (به صورت سیستماتیک تصادفی) استقرار یافت. تله ها هر 3 روز یک بار به مدت هفت ماه مورد بازبینی قرار گرفت. همچنین، برای افزایش دقت نمونه گیری، علاوه بر تله گذاری از روش پیمایشی نیز (به ازای واحد تلاش برابر در هر منطقه) در صبح، ظهر، عصر و شب و هر 2 روز یک بار جهت نمونه گیری اقدام شد. در مجموع، تعداد 156 نمونه سوسمار متعلق به 14 گونه، 8 جنس و 4 خانواده به دست آمد که عبارتند از: آگامای قفقازی (Laudakia caucasia)، آگامای سروزغی خاکستری (Phrynocephalus scutellatus) و آگامای چابک (Trapelus agilis) از خانواده Agamidae؛ جکوی زگیل دار بلوچی (Cyrtopodion sp. Bunopus tuberculatus)، جکوی انگشت کج خزری (Cyrtopodion caspium)، جکوی سنگی تیغه دار (Cyrtopodion scabrum)، از خانواده Gekkonidae؛ لاسرتای سیستان (Eremias fasciata)، لاسرتای آرالو-خزری (Eremias intermedia)، لاسرتای راه راه (Eremias lineolata)، لاسرتای ایرانی (Eremias persica)، لاسرتای آسیای مرکزی (Eremias velox)، سوسمار دم دراز ایرانی (Mesalina watsonana)، از خانواده Lacertidae و بزمجه ی بیابانی (Varanus griseus) از خانواده Varanidae.
کلیدواژگان: تنوع زیستی، سوسماران، زیستگاه، منطقه سبزوار -
صفحه 17با افزایش استفاده همگانی از فناوری مدرن در برخی از صنایع و لوازم ارتباطی و غیره که مورد استفاده روزمره فراوانی دارد و استفاده از تلفن های همراه، موضوع حفاظت در مقابل تابش های ناشی از میدان های الکترومغناطیسی، به صورت مسئله ای جدید، اهمیت فراوانی یافته است. لذا به عنوان یکی از اهداف اصلی این تحقیق، مقصود ما این بود که دریابیم میدان های الکترومغناطیسی چه تاثیری بر ساختار هیستوپاتولوژیکی و آناتومیکی بافت های بدن دارند. مجموعه ای شامل 50 موش رت نر و 50 موش رت ماده در سن حدود 15 هفته به عنوان موش های والد، برای این تحقیق انتخاب شدند تا تولیدمثل نمایند. سپس به صورت تصادفی از میان همه موش های به دنیا آمده، سی سر نوزاد در هر دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند (هر گروه 15 سر موش). گروه مورد آزمایش به مدت 5 هفته یعنی تا سن 5 هفتگی تحت تاثیر میدان الکترو مغناطیسی قرار داده شد. دستگاه تولیدکننده امواج الکترومغناطیسی مورد استفاده، میدانی با فرکانس 50 هرتز و شدت 80 گوس ایجاد می نمود که گروه آزمایش تحت اثر آن قرار داشت. در انتهای پنجمین هفته، نمونه برداری از لثه انجام گرفت. در نتیجه این مطالعه مشخص گردید که بافت پوششی لثه هایی که در معرض میدان قرار گرفته بودند، به شدت آسیب دیده و تعداد سلول های آپوپتوتیک در گروه تحت آزمایش نسبت به گروه کنترل، افزایش معنی داری پیدا کرده است (01/0 p) براساس این تحقیق مشخص گردید که قرار گرفتن در معرض میدان های الکترومغناطیسی برای مدت زمان طولانی موجب القای آپوپتوز در بافت لثه شده است.
کلیدواژگان: میدان الکترومغاطیسی، لثه، موش صحرایی، آپوپتوزیس -
صفحه 25تالاسمی بیماری وراثتی است که در اثر نقص متابولیک مادرزادی در فقدان یا کمبود سنتز یک یا چند نوع از زنجیره های پلی پپتیدی سازنده ی هموگلوبین مانند زنجیره ی آلفا یا بتا اتفاق می افتد. بر مبنای یافته های بالینی می توان مشکلات هموگلوبینوپاتی را به سه دسته عمده تقسیم کرد. 1) بیماری های ناشی از تولید پروتئین غیرطبیعی مانند کم خونی داسی شکل؛ 2) بیماری های ناشی ازکاهش تولید پروتئین طبیعی مانند تالاسمی و 3) بیماری های مرتبط با رشد و تکوین مانند حضور ارثی هموگلوبین جنینی (HPFH). یافتن روش تشخیصی دقیق، سریع، ارزان و مناسب استفاده کاربر؛ جهت تعیین وضعیت ژنوتیپی بیمار الزامی به نظر می رسد. برای این منظور از روش دسته بندی آماری بر اساس مقادیر متغیرهای مشاهده شده و اختصاص افراد به نزدیک ترین گروه، بهره گیری شد. مطالعه روی 286 بیمار در شهر تهران انجام پذیرفت و نتایج تست الکتروفورز هموگلوبین بر ژل استات سلولز به صورت کمی به دست آمد. روابط تابع خطی فیشر با نرم افزار SPSS بر نتایج اعمال شد. نتایج حاصل از نرم افزار SPSS مبین مقادیر ویژه و درصد تبیین واریانس کلی توابع به دست آمده و همچنین ضرایب استاندارد شده صفات مورد بررسی در توابع به دست آمده به انضمام جدول گروه بندی بود. روابط و معادلات توابع اول و دوم به صورت ذیل به دست آمد.
رتبه تابع اول= (157/0x A1) + (052/1x F) + (256/0x S) + (157/0-x A2)رتبه تابع دوم= (005/0-x A1) + (106/0-x F) + (806/0x S) + (653/0-x A2)با قرار دادن اطلاعات حاصل از الکتروفورز در روابط بالا، رتبه هایی به دست خواهد آمد که در مقایسه با جدول دسته بندی محاسبه شده، بهترین و نزدیکترین گروه ژنوتیپی برای فرد بر مبنای آن در نظر گرفته خواهد شد.
کلیدواژگان: تالاسمی، ژنوتیپ، تابع تشخیص خطی فیشر -
صفحه 35نقص آنزیم آلفا-1- آنتیتریپسین ((α1AT، یک بیماری اتوزوم مغلوب ناشی از اختلال در ساختار یا عملکرد آنزیم مزبور است. تظاهرات بالینی این بیماری بهصورت عوارض کبدی و مشکلات تنفسی است. شایعترین واریته طبیعی این آنزیم آلل M و فراوانترین واریته های جهشیافته که باعث ایجاد نقص آنزیم میگردند، واریته های S و Z هستند که هر کدام در اثر یک جهش نقطه ای خاص ایجاد میشوند. هدف از انجام این مطالعه، اندازهگیری غلظت و فعالیت آنزیم α1ATو در نهایت تشخیص ژنوتیپ بیماران مورد مطالعه است. در این تحقیق، ابتدا نمونه سرم 43 خانواده (شامل والدین و فرزندان آنها) که دارای مشکلات کبدی با دلایل ناشناخته و یا مشکلات تنفسی زودرس بودند، بهمنظور سنجش آنزیمی مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور، غلظت آنزیم α1AT بر اساس روش SRID و میزان فعالیت آن بر اساس روش EIC برآورد شد. در مرحله بعد پس از سنجش آنزیمی، DNA بیماران طبق روش فنل- کلروفرم تغییر یافته، استخراج و پس از تکثیر بهکمک روش PCR بهمنظور بررسی جهشهای S و Z مورد هضم آنزیمی قرار گرفت. نمونه هایی که با وجود نقص آنزیمی (اعم از اختلال در غلظت، کارکرد و یا هر دو) فاقد جهشهای S و Z بودند به منظور یافتن جهشهای احتمالی دیگر از طریق تکنیک SSCP مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از اندازهگیری غلظت آنزیم بیماران مورد مطالعه بدین شرح است: 4/43 درصد طبیعی، 1/8 درصد هتروزیگوت، 2/19 درصد هوموزیگوت بیمار و 3/29 درصد بهصورت. boarder line پس از اندازهگیری فعالیت آنزیم α1AT در بیماران مورد مطالعه 84 درصد طبیعی، 14 درصد هتروزیگوت و 2 درصد هوموزیگوت بیمار تشخیص داده شدند. از لحاظ جهشهای S و Z تنها یک فرد برای جهش Z هوموزیگوت (ZZ) و 10 نفر از خویشاوندان درجه یک این فرد هتروزیگوت (MZ) تشخیص داده شدند. وقوع جهش S در هیچیک از خانواده های مورد مطالعه مشاهده نشد.
کلیدواژگان: مهارکننده پروتئیناز، آللهای S وZ، نقص آلفا، 1، آنتیتریپسین -
صفحه 45بیماری تب برفکی، یکی از بیماری های مهم ویروسی با واگیری بسیار زیاد در حیوانات است. تیپهای ویروسی A،O و Asia1، بومی ایران و سروتیپAsia1 محدود به آسیا است. این پژوهش در استان خراسان رضوی در سالهای 2004 تا 2005 انجام گرفته است. نمونه ها از دامهای مشکوک دارای علایم بالینی مانند تاول هلیی در بافتهای پوششی، کاهش وزن، سقط جنین، ضعف و بیاشتهایی و غیره اخذ و سپس بهوسیله RT-PCR مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق دو نمونه را بهعنوان Asia1 تشخیص داد. نتایج، توانایی پرایمرهای universal (p33،p32-1F،1R) جهت شناسایی ویروس تب برفکی را نشان داد و همچنین توسط پرایمرهای اختصاصی (P33،P74،P75،P76،P77) مشخص گردید که ویروسها متعلق به سروتیپ Asia1 هستند. این تحقیقات دانش ما را در خصوص آزمایشهای تشخیصی ویروس تب برفکی در ایران افزایش میدهد. با توجه به اینکه استان خراسان رضوی نقش مهمی در انتشار سروتیپ Asia1 ویروس تب برفکی در ایران دارد، پیشنهاد میشود، تحقیقات بیشتری در این استان انجام گیرد.
کلیدواژگان: RT، PCR، بیماری تب برفکی، سروتیپ Asia1 -
صفحه 51شیوه زندگی، زمینه ژنتیکی و تغییرات متابولیکی به وجود آمده در زمان حاملگی، می توانند میزان HbA1c را تغییر دهند. هدف از انجام این تحقیق، تعیین مقدار HbA1c (به وسیله کروماتوگرافی تعویض یونی-اسپکتروفتومتری) در زنان حامله غیردیابتی (سالم) بوده است. HbA1c در 200 زن حامله غیردیابتی، با متوسط سن 85/5 ±70/24 سال، مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر نیشابور، که به روش نمونه گیری آسان (Simple sampling) انتخاب شده اند به میزان 84/0 ±51/4 به دست آمد که با مقادیر به دست آمده برای 100 زن غیرحامله غیردیابتی، با متوسط سن 41/5±22/25 سال، و با میزان HbA1c 83/0 ±88/4 مقایسه گردید. به طور کلی درصد HbA1c زنان حامله، به میزان معنی داری از زنان غیرحامله، با توجه به ارزش 045/0 P= کمتر است. مقدار HbA1c در انتهای سه ماه اول حاملگی 84/0 ± 56/4، در انتهای سه ماه دوم حاملگی 71/0±25/4، و در انتهای سه ماه سوم حاملگی 90/0 ± 32/4، با مقایسه میزان HbA1c زنان حامله در انتهای ماه سوم با افراد غیرحامله، 161/0 p value= به دست می آید که تفاوت، معنی دار نیست. مقایسه میزان HbA1c زنان حامله در انتهای ماه ششم با زنان غیرحامله (007/0 p value=) تفاوت معنی داری دارد و با مقایسه میزان HbA1c زن حامله در انتهای ماه نهم با زنان غیرحامله (17/0 p value =) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. روند کاهش میزان HbA1c در زنان حامله به صورتی است که از آغاز حاملگی، کاهش اتفاق می افتد و در اواسط حاملگی (6 ماهگی) این کاهش از بقیه زمان ها بیشتر است و سپس در ادامه حاملگی، HbA1c به مقدار کمی افزایش می یابد. اما تمام این تغییرات، خیلی زیاد نبوده و به گونه ای است که میزان HbA1c در یک دوره سه ماهه قبل یا بعدی، تفاوت معنی داری ندارد. در این مطالعه، ارتباط معنی داری، بین میزان HbA1c با سن حاملگی زنان (280/0p value=) و نیز میزان HbA1c با تعداد دفعات حاملگی (199/0 p value=) مشاهده نشد. میزان HbA1c در زنان حامله به ویژه در اواسط دوره حاملگی، کمتر از زنان غیرحامله است که لازم است این نکته به هنگام تشخیص یا کنترل بیماری دیابت در زنان حامله، مورد توجه جدی تر قرار گیرد.
کلیدواژگان: HbA1c، حاملگی، دیابت، غیردیابتی، کروماتوگرافی تعویض یونی، اسپکتروفتومتری -
صفحه 1