آرشیو یکشنبه ۳ تیر ۱۴۰۳، شماره ۲۳۶۰۸
معارف
۷
پرسش و پاسخ

پرسش و پاسخ های علوی

1- مفهوم وجه الله

شخصی از امام علی(ع) در مورد وجه الله پرسید: حضرت در پاسخ فرمود: «فهذا الوجود کله وجه الله، ثم قرا: فاینما تولوا فثم وجه الله» پس این وجود (در جهان هستی) همه اش وجه الله است، سپس این آیه شریفه را قرائت کرد: پس هر طرف که رو کنی همان وجه خداست.(جامع الاسرار، سید حیدر آملی، ص211)

2- اسلام آوردن یهودی

روزی یک نفر یهودی از امام علی(ع) پرسید: آن چیست که برای خدا نیست و آن چیست که در نزد خدا نیست و آن چیست که خدا از آن خبر ندارد؟! علی(ع) در پاسخ فرمود: اما آنچه خدا ازآن خبر ندارد گفتار شما یهودیان است که گفتید عزیر پسر خداست. زیرا خدا برای خود فرزندی نمی شناسد. اما آنچه برای خدا نیست شریک است و آنچه نزد خدا نیست ظلم خدا به بندگان است. پس آن یهودی در مقابل پاسخ عمیق حضرت ایمان آورد و گفت: «اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمد رسول الله»(عیون اخبارالرضا، ج2، ص50)

3- استدلال وحدانیت خدا

در جنگ جمل روزی هنگامی که سپاهیان امام علی(ع) دور هم نشسته و با همفکری آن حضرت مشغول طرح عملیات جنگی بودند، یکی از عرب های بادیه نشین از جا برخاست و با صدای بلند گفت: یا امیرالمومنین! اتقول ان الله واحد؟ ای امیرمومنان آیا به عقیده شما خدا یکی است؟ این سوال غیرمنتظره بود و همگان از دست این مرد عصبانی شدند و همگی از هر سو صدایشان به اعتراض بلند شد. امام علی(ع) وقتی مشاهده کرد، مرد مورد اعتراض قرار گرفته به حمایت از وی برخاست و فرمود: بگذارید سوالش را مطرح کند و از او دست بردارید. آنچه این مرد بادیه نشین می خواهد همان چیزی است که ما از این مردم که با آنها می جنگیم می خواهیم. آنگاه در پاسخ اعرابی ادامه دادند: ای اعرابی! این گفته که خدا یکی است چهار فرض دارد که دو فرض آن در مورد خداوند عزوجل صحیح نیست و دو فرض آن صحیح است. اما آن دو فرض که جایز نیست در مورد خدا گفته شود در واحد آن است که کسی بگوید خدا یکی است و مقصود او یکی، یا (واحد عددی) باشد. پس چنین چیزی در مورد خدا جایز نیست، به خاطر این که چیزی که دومی بر آن فرض نمی شود، داخل در باب اعداد نمی شود. سپس فرمود: مگر نمی بینی که به خداوند تبارک و تعالی نسبت کفر داده است؟ کسی که گفت: خداوند سه است (نظر مسیحیان که می گویند خداوند اب و ابن و روح القدس سه است) و دیگر اینکه کسی بگوید خداوند واحد است و مقصود او یک نوع از جنس باشد زیرا در این صورت خداوند را به چیزی تشبیه کرده است (به نوعی تشبیه کرده ایم) و خداند بلندمرتبه تر از آن است که چیزی شبیه به او باشد. و اما آن دو فرضی که در خدای متعال ثابت است: اول اینکه انسان بگوید خداوند واحد است و مقصود او این باشد که در میان اشیاء هیچ شبیهی ندارد و دیگر اینکه انسان بگوید خداوند واحد است به این معنا که او از نظر معنا واحد است و مقصود او این باشد که خداوند قابل تقسیم نیست نه در عالم خارج و نه در عالم ذهن و نه حتی در عالم فرض و وهم. خداوند ما چنین است.(بحارالانوار، ج3، ص206)

4- مشاهده خدا با دیده دل نه با دیده حس

شخصی به نام ذعلب از امام علی(ع) پرسید: آیا خدای خود را دیده ای؟ امام پاسخ داد: وای بر تو ای ذعلب! من کسی نیستم خدایی را که نبینم بپرستم! ذعلب از کیفیت پاسخ شگفت زده شد و او که مقصود امام را دیدار خدا درنیافته بود، عرض کرد: چگونه او را دیدی؟ برای ما تعریف کن که او چگونه است، امام فرمود: وای بر تو تصور نکنی که مقصودم دیدار خدا با دیده حس است، خیر دیده ها او را با شهود حسی مشاهده نکرده ولی دل ها او را با حقایق ایمان دیده است. (بحارالانوار، ص4، ص27)

5- شاخص برتری انسان

عبدالله ابن سنان نقل کرده که از امام صادق(ع) پرسش کردم که یاابن رسول الله! ملائکه افضلند یا انسان؟ حضرت فرمود: جدم حضرت امیرالمومنین علی(ع) فرمود: ایزد متعال در ساختمان ملائکه، عقل بدون شهوت مستقر ساخته و در حیوانات شهوت بدون عقل و در انسان عقل و شهوت را با هم قرار داده است، و هر انسانی که عقلش بر شهوتش پیروز گردد، برتر از ملک و عاقبتش ختم به خیر است، و هر انسانی که شهوتش بر عقلش غلبه کند، پست تر از حیوان و پایان و عاقبت امرش به بدی تمام می شود. (مشکاه الانوار، ص1، ص531)