به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب مراد شعبان

  • مراد شعبان*، فرشید قادری فر، حمیدرضا صادقی پور، احد یامچی
    شرایط نامناسب محیطی و همچنین شرایط انبارداری بذر می‏تواند زمینه ساز وقوع برخی تنش‏ها از قبیل تنش اکسیداتیو با تولید اکسیژن در بذور و سایر بافت‏های گیاهی گردد. شبکه دفاعی گونه های فعال اکسیژن مشتمل بر آنزیم‏های آنتی‏اکسیدانت، آنتی‏اکسیدانت‏های غیرآنزیمی و آنزیم‏های دخیل در تولید گونه های فعال اکسیژن بوده که مسئول نگه‏داری این گونه های فعال اکسیژن در حد بسیار اندکی بوده و غیر خسارت‏زا می‏باشند. در گیاهان، آنتی اکسیدانت‏ها غیر آنزیمی از قبیل پرولین و آسکوربیک اسید و همچنین آنتی‏اکسیدانت‏های آنزیمی از قبیل سوپراکسید دیسموتاز، پروکسیداز، کاتالاز، آسکوربات پروکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز به عنوان یک تیم دفاعی در این زمینه شناخته شده‏اند که با همکاری هم سلولهای گیاهی را از خسارت اکسیداتیو محافظت می‏کنند. از این رو، این تحقیق به منظور بررسی اثر زوال مصنوعی و انبارداری طبیعی بر کارکرد سامانه های آنتی‏اکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی بذور نخود اجرا شد.
    مواد و روش‏ها: این آزمایش به منظور بررسی اثر زوال مصنوعی و انبارداری طبیعی بر سامانه های آنتی‏اکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی بذور نخود در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1394 انجام شد. آزمایش به صورت طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل انبارداری طبیعی به مدت دو و چهار سال و زوال مصنوعی یک تا پنج روزه از طریق آزمون پیری تسریع شده به همراه تیمار شاهد بودند. برای انجام آزمون تسریع پیری بذرها درون جعبه های پلاستیکی و روی توری سیمی قرار گرفته و در شرایط دمای 43 درجه سانتی‏گراد و رطوبت نسبی 100 درصد به مدت یک تا پنج روز قرار گرفتند. برای تیمارهای زوال طبیعی نیز از بذوری که به مدت دو و چهار سال در شرایط طبیعی انبار نگه‏داری شده بودند استفاده گردید. پس از اعمال تیمارها، آزمون جوانه‏زنی انجام و فعالیت آنتی‏کسیدانت‏های آنزیمی و غیرآنزیمی اندازه‏گیری شد. آنالیز آماری داده ها نیز با نرم‏افزار SAS انجام شد.
    یافته ها: نتایج نشان داد در شرایط زوال مصنوعی با افزایش تعداد روزهای زوال درصد جوانه‏زنی بذور کاهش و پراکسیداسیون لیپید و همچنین تولید پراکسید هیدروژن و هدایت الکتریکی افزایش یافت. درصد جوانه‏زنی در زوال تسریع شده نسبت به انبارداری طبیعی کاهش بیشتری داشت. در شدت‏های پایین زوال مصنوعی تا سه روز تجمع پرولین بیشتر از نمونه های مربوط به تیمار انبارداری طبیعی بود ولی میزان تجمع آن در انبارداری طبیعی بیشتر از تیمارهای زوال مصنوعی 4 و 5 روز زوال بود. تولید پرولین در تیمار انبارداری طبیعی با افزایش مدت زمان انبارداری افزایش یافته ولی تولید آسکوربیک اسید در این تیمار کاهش یافت. زوال سبب تغییر در کارکرد آنزیم‏های کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربات پروکسیداز، سوپراکسیدیسموتاز و گلوتاتیون ردوکتاز شد. با افزایش شدت زوال مصنوعی تا سه روز فعالیت آنزیم‏های کاتالاز، سوپراکسیدیسموتاز و گلوتاتیون ردوکتاز افزایش یافت. فعالیت آنزیم پروکسیداز و آسکوربات پروکسیداز نیز در زوال‏های کمتر افزایش یافت ولی با ادامه شدت زوال میزان فعالیت آنها کاهش یافت. در تیمارهای انبارداری طبیعی با افزایش مدت زمان انبارداری از میزان فعالیت این آنزیم‏ها کاسته شد.
    نتیجه گیری: با مقایسه زوال مصنوعی و انبارداری طبیعی نتایج نشان داد که شدت‏های کمتر زوال مصنوعی نسبت به انبارداری طبیعی خسارت کمتری را به سامانه آنتی‏اکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی وارد می‏کند ولی با افزایش شدت زوال مصنوعی تا 5 روز تجمع گونه های فعال اکسیژن بر این سامانه ها غلبه نموده و قادر به پالایش آنها نبوده و خسارت به بذور در این تیمارها بیشتر از تیمارهای انبارداری طبیعی بود. در شرایط انبارداری طبیعی آنزیم‏های سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون ردوکتاز نسبت به شرایط زوال مصنوعی 4 و 5 روز فعالیت بیشتری داشته و نقش مهمتری نسبت به سه آنزیم دیگر در سمیت‏زدایی گونه های فعال اکسیژن و تخفیف زوال بذور دارند. در زوال مصنوعی 4 و 5 روز فعالیت آنزیم‏های کاتالاز و پراکسیداز نسبت به انبارداری طبیعی بیشتر بوده و نقش آنها در این زمینه پررنگ‏تر می‏شود.
    کلید واژگان: انبارداری, جوانه زنی, گونه های فعال اکسیژن و پراکسیداسیون لیپیدی}
    Morad Shaban*
    Background And Objective
    Unfavorable environmental conditions and seed storage can cause some stresses such as oxidative stress in seeds and other plant tissues by reactive oxygen species production. ROS defense network, composed of antioxidant enzymes, antioxidants and ROS-producing enzymes, is responsible for maintaining ROS levels under non-toxic tight control. In plant cells, non enzymatic antioxidant as proline and ascorbic acid and antioxidant enzymes, such as superoxide dismutase, peroxidase, catalase, ascorbat peroxidase and glutathione reductase are considered to form a defensive team, whose combined purpose is to protect cells from oxidative damage. So this experiment laid out to study on effect of accelerate and natural ageing on enzymatic and non enzymatic antioxidant systems in chickpea seeds.
    Material and
    Methods
    The study was laid out in order to evaluate the effects of artificial ageing and natural storage on enzymatic and non enzymatic antioxidant systems in chickpea seeds in Gorgan University of Agricultural Science and Natural Resources at 2015. The experiment was conducted in completely randomized design with four replications. Treatments were 2 and 4 year natural storage as long term storage and 1-5 day artificial aging with control. For accelerated aging the seeds were placed in polyethylene dishes, on metal sieve into water bath at 43°C, and relative humidity of 100% for 1-5 days. For natural aging seeds was stored for two and four years at natural condition. After treatments, germination and, enzymatic and non enzymatic antioxidant activities measured. Statistical analysis was performed by SAS software.
    Results
    Results showed that, in accelerated ageing condition, with increasing of ageing days, germination percentage, lipid peroxidation, hydrogen peroxide production and electrolyte leakage increased. Germination percentage in accelerate ageing was lower than natural storage. In lower levels of accelerate ageing until 3 days proline accumulation was higher than natural storage but, in natural storage was higher than 4 and 5 days of accelerate ageing. With increasing of natural storage period proline production increased but ascorbic acid decreased. Ageing changed activity of catalase, peroxidase, ascorbat peroxidase, superoxide dismutase and glutathione reductase enzymes. With increasing of accelerate ageing levels until 3 days catalase, superoxide dismutase and glutathione reductase activity increased. In lower ageing levels peroxidase and ascorbat peroxidase activity increased but in high ageing levels their activity decreased. In natural storage treatments with increasing of storage period catalase activity decreased.
    Conclusion
    Accelerate and natural ageing comparison showed that lower accelerate ageing levels had damaging on enzymatic and non enzymatic antioxidant systems less than natural storage treatments but in 5 days treatment reactive oxygen species accumulation over come on these systems and do not can to remove them and had more losses than natural storage treatments. In natural storage condition superoxide dismutase and glutathione reductase had more activity than 4 and 5 days accelerate aging and had more efficient than others in removing of reactive oxygen species and slowing of seed ageing. In 4 and 5 days accelerated ageing treatments catalase and peroxidase activity was more than natural storage and had a bold role in this matter
    Keywords: Storage, germination, reactive oxygen species, lipid peroxidation}
  • Morad Shaaban*
    This research was carried out to study the effect of ageing on antioxidant and biochemical changes of wheat (Triticum aestivum L.) seeds. The experiment laid out in completely randomized design (CRD) with four replications in Islamic Azad University, Boroujerd Branch, Boroujerd, Iran in 2015. The seeds of wheat (cv Sardari) were harvested at maturity and ageing treatments were done at 43° C with 100% relative humidity for 1, 2, 3, 4, and 5 days. After ageing treatments enzymatic antioxidants, non-enzymatic antioxidants, and biochemical characteristics were measured. The results showed that ageing treatment decreased germination percentage. However, electrical conductivity, malondialdehyde content, and H2O2 were increased as the ageing progressed. Soluble sugars and proteins were decreased with an increase in ageing levels, but soluble protein in control treatment was less than that in days 1 and 2 of ageing. Non-enzymatic antioxidants such as ascorbic acid and proline increased until days 1 and 2 of ageing treatments, respectively while they decreased afterwards. Moreover, enzymatic antioxidants such as catalase, peroxidase and ascorbate peroxidase increased until 1, 2 and 3 days of seed ageing decreasing afterwards. The results of this research showed that increasing of hydrogen peroxide under ageing led to increasing of seeds damage. Also, under ageing treatment, enzymatic antioxidants were more efficient than non-enzymatic antioxidants in removing reactive oxygen species.
    Keywords: catalase (CAT), germination, metabolism, proline, Reactive Oxygen Species}
  • مراد شعبان
    این تحقیق به منظور بررسی اثر طول مدت زوال تسریع شده بر فعالیت آنتی‏اکسیدانت‏های آنزیمی و غیرآنزیمی و نیز خصوصیات بیوشیمیایی بذرهای جو در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد در تابستان سال 1394 به صورت کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتور مورد مطالعه عبارت بود از طول مدت زوال تسریع شده در 5 سطح شامل تیمار شاهد و زوال مصنوعی یک، دو، سه، چهار و پنج روزه. صفات اندازه‏گیری شده شامل، درصد جوانه‏زنی، هدایت الکتریکی و بررسی فعالیت آنتی‏اکسیدانت‏های آنزیمی و غیر آنزیمی بودند. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد اثر زوال بر صفات درصد جوانه‏زنی بذور، هدایت الکتریکی، قندهای محلول، پروتئین محلول، پرولین، اسید آسکوربیک، آنزیم کاتالاز، پروکسیداز و آسکوربات پروکسیداز معنی‏دار بود. نتایج مقایسه میانگین نشان داد با افزایش تعداد روزهای زوال درصد جوانه‏زنی بذرهای جو کاهش و تولید مالون‏دی آلدئید و پراکسید هیدروژن و هدایت الکتریکی محلول در برگیرنده بذور افزایش می‏یابد. تولید قندهای محلول و پروتئین محلول به ترتیب تا سه و دو روز افزایش یافته و از آن به بعد کاهش پیدا کرد. محتوای پرولین با افزایش مدت زوال تا دو روز روند افزایشی داشته و از آن به بعد روند کاهشی به خود گرفت، ولی روند تولید اسید آسکوربیک در بذرهای زوال یافته با افزایش روزهای زوال کاهشی بود و تولید آن در تیمارهای زوال یک تا چهار روز بالاتر از تیمار شاهد بود. زوال سبب تغییر در میزان آنزیم‏های کاتالاز، پروکسیداز و آسکوربات پروکسیداز شد. با افزایش شدت زوال مصنوعی تا سه روز فعالیت آنزیم‏های کاتالاز و تا دور روز فعالیت آنزیم‏های پروکسیداز و آسکوربات پروکسیداز افزایش یافته و از آن به بعد روند فعالیت آن ها کاهشی بود. شدت‏های پایین زوال مصنوعی نسبت به شدت‏های بالاتر خسارت کم تری را به سیستم آنتی اکسیدانی آنزیمی و غیر آنزیمی وارد نمود ولی با افزایش شدت زوال مصنوعی تا 5 روز تجمع گونه های فعال اکسیژن بر این سیستم‏های آنتی‏اکسیدانی غلبه نمود. در این شرایط خسارت به بذرها افزایش یافت که در نهایت منجر به کاهش قوه نامیه بذرها و کاهش درصد جوانه‏زنی آن ها شد.
    کلید واژگان: آنتی اکسیدانت, پرولین, جو, کاتالاز, مالون دی آلدئید و هدایت الکتریکی}
    This study was laid out to study the effect of accelerate aging duration onenzymatic and non-enzymatic antioxidant activity and biochemical characteristics of barley (Hordeum vulgare L.) seeds in Islamic Azad University, Boroujerd branch, at 2015 summer, that laid out in completely randomized design with four replications. Treatments included 5 accelerated ageing days (control and 1, 2, 3, 4 and 5 days). Results of analysis of variance showed that effect of ageing on germination percentage, electrical conductivity, soluble sugar, soluble protein,proline, acid ascorbic, catalase, peroxidase and ascorbat peroxidase enzymes were significant. Mean comparison results showed that, increase of ageing duration decreased germination percentage of barley seeds but, Malondialdeid, H2O2 content and electrical conductivity were increased. Soluble sugar and soluble protein were increased until 3 and 2 aging days respectively then decreased. With increasing of aging levels until two days proline content increased then decreased but, ascorbic acid production procedure was decreasing and ascorbic acid production in 1-4 ageing days was more than control. Ageing changed catalase, peroxidase and ascorbat peroxidase amount. With increasing of aging levels until 3 days catalase activity increased and until 2 days peroxidase and ascorbat peroxidase activity were increased then decreased. Lower ageing levels induced enzymatic and non-enzymatic damaging less than higher ageing levels but, with increasing of accelerated ageing until 5 days reactive oxygen species accumulation over come on these antioxidant systems. In this condition seed damage increased that laid to decrease of vigor and seed germination percentage.
    Keywords: Antioxidant, proline, barley, catalase, Malondialdeid, electrical conductivity}
  • مادح احمدی، مراد شعبان*، رضا یاری
    این آزمایش به منظور مطالعه اثر پیش تیمار بذر توسط اسید سالسیلیک در شرایط تنش خشکی و شوری بر جوانه زنی و خصوصیات رشدی گیاهچه بادرنجبویه در سال 1393 در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انجام شد. این مطالعه به صورت دو آزمایش مجزا با پیش تیمار مشترک اسید سالیسیلیک و تیمارهای جداگانه تنش خشکی و شوری انجام شد. هر دو آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایش اول شامل اسید سالسیلیک در 3 سطح (0، 0/1 و 0/5 میلی مولار) و خشکی در 4 سطح (0، 0/1-، 0/3- و 0/5- مگاپاسکال) بود. تیمارهای آزمایش دوم نیز  شامل اسید سالیسیلیک در 3 سطح (0، 0/1 و 0/5میلی مولار) و شوری در 4 سطح (0، 0/2-، 0/4- و 0/8- مگاپاسکال) بود. در پایان 12 روز شمارش، صفات جوانه ‏زنی و رشدی گیاهچه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هر دو آزمایش اثرات فاکتورها بر روی صفات درصد و سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه و بنیه بذر معنی دار بود. در بین سطوح اسید سالسیلیک، پیش تیمار با غلظت 0/1میلی مولار بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقه چه و بنیه بذر را دارا بود. در تیمار عدم خشکی پیش تیمار با سالسیلیک اسید منجر به افزایش معنی‏ دار صفات مورد بررسی در مقایسه با عدم پیش تیمار نشد، و در تیمار تنش خشکی پیش تیمار باعث افزایش معنی دار تمامی صفات مورد بررسی شد. همچنین بین سطوح اسید سالیسیلیک، پیش تیمار با غلظت 0/5 میلی‏ مولار بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی را ایجاد نمود. سطح اسید سالیسیلیک با غلظت 0/1میلی‏ مولار بیشترین طول ریشه چه و ساقه چه را دارا بود و در تیمار  عدم شوری پیش تیمار با اسید سالیسیلیک منجر به افزایش معنی‏ دار صفات مورد بررسی در مقایسه با عدم پیش تیمار نشد. در مجموع نتایج نشان داد پیش تیمار بذر توسط اسید سالسیلیک در مناطق مستعد تنش خشکی و شوری می تواند باعث  تسریع در جوانه‏ زنی بذور گیاه بادرنجبویه می‏شود.
    کلید واژگان: اسیدسالیسیلیک, بادرنجبویه, (Melissa officinalis L), جوانه زنی, خشکی و شوری}
  • مادح احمدی، زهرا صفرزاده، مراد شعبان*

    به منظورمطالعه اثر پیش تیمار بذر گیاه ریحان توسط سالیسیلیک اسید  بر جوانه زنی و خصوصیات رشدی گیاهچه آن در شرایط تنش شوری، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکراردر سال 1393 در آزمایشگاه علوم باغبانی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل اسیدسالیسیلیک در4 سطح (0، 0/5، 1، 1/5 میلی‏مولار) و شوری در 5 سطح (0، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0- مگاپاسکال) بود. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر شوری، سالیسیلیک اسید و اثر متقابل آنها بر صفاتی از قبیل درصد بذور جوانه زده، میانگین طول ساقه چه، میانگین طول ریشه چه، وزن خشک ساقه چه، کارایی استفاده از ذخایر بذر و همچنین کسر ذخایر مصرف شده بذر در سطح یک درصد معنی‏دار بود. نتایج مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که با افزایش میزان شوری در سطوح مختلف اسید سالیسیلیک، درصد جوانه‏زنی بذور کاهش یافت. با افزایش غلظت سالیسیلیک اسید جوانه‏زنی بذور در هر سطحی از شوری افزایش یافت و این نشان می‏دهد که سالیسیلیک اسید می‏تواند اثرات ناشی از تنش شوری را بر جوانه‏زنی بذور گیاه دارویی ریحان تعدیل نماید. بیشترین میزان وزن خشک باقیمانده لپه ها مربوط به بالاترین میزان سطح شوری بود و با کاهش میزان سطح شوری از میزان وزن خشک باقیمانده لپه‏ ها کاسته شد که نشان دهنده اثر منفی شوری بر استفاده از ذخایر بذر بود.سطوح بالاتر سالیسیلیک اسید سبب بیشتر شدن میزان استفاده از ذخایر و کاهش وزن لپه باقیمانده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که با افزایش سطح شوری میزان جوانه‏ زنی و مولفه‏ های مرتبط با آن در گیاه ریحان نقصان یافت و این در حالی است که کاربرد پیش تیمار اسید سالیسیلیک سبب کاهش اثرات منفی ناشی از شوری شد.

    کلید واژگان: استفاده از ذخایر بذر, لپه و گیاه دارویی}
  • مراد شعبان، سیروس منصوری فر، مختار قبادی، سید حسین صباغ پور
    این تحقیق به منظور بررسی اثرات تنش خشکی و کود نیتروژنه بر فنولوژی و مورفولوژی و همبستگی آنها با عملکرد دانه ارقام نخود زراعی اجرا شد. آزمایش به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمار تنش خشکی شامل سطح بدون تنش خشکی (آبیاری کامل)، سطح تنش خشکی متوسط (آبیاری در زمان کاشت و اوایل گلدهی) و سطح تنش خشکی شدید (بدون آبیاری)، در کرت های اصلی قرار گرفت. فاکتور تیمارهای کود نیتروژنه (در دو سطح مصرف کود و بدون مصرف کود) و رقم (با چهار رقم آزاد، بیونیج، هاشم و ILC482) در کرت فرعی قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد تنش خشکی، اثر معنی داری روی صفات موفولوژیک و فنولوژیک، عملکرد ماده خشک و عملکرد دانه گیاه نخود داشت. با افزایش شدت تنش خشکی، طول دوره رشد گیاه، ارتفاع گیاه، عملکرد ماده خشک و عملکرد دانه کاهش یافت. در بین ارقام، رقم بیونیج در کوتاه ترین زمان، رسیدگی خود را کامل کرد و در شرایط تنش شدید، در طی 82روز مراحل فنولوژیک را طی کرد و دارای بالاترین میزان عملکرد ماده خشک و دانه بود. رقم هاشم، طولانی ترین طول دوره رشد را داشت. در شرایط بدون تنش نیز کود نیتروژن اثر مثبتی روی عملکرد دانه داشت.
    کلید واژگان: رسیدگی, عملکرد, نخود}
    Morad Shaban, Siros Mansourifar, Mokhtar Ghobadi, Seyed Hosein Sabaghpoor
    This study was performed in order to evaluate the effects of drought stress and nitrogen fertilizer on phenology، morphology and yield of four cultivars of chickpea. This experiment was performed in a split-factorial using randomized complete block design with three replications. Drought stress treatment stood in main plots (in three levels) consisting of no drought stress (control)، moderate drought stress (irrigation at planting and early flowering) and severe drought stress (no irrigation). Combination of nitrogen fertilizer (in two levels 0kg N/ha and 25kg N/ha) and cultivar treatment (four cultivars Azad، Bivanij، Hashem and ILC482) stood in sub plots. Results showed that drought stress had significant effect on phenology and morphological traits، biomass yield and grain yield. Increase of drought stress lead to reduce of growth period، plant height، biomass yield and grain yield. Among cultivar treatments، Bivanij had shorter phenological stages time as complete ripening and prepared of harvesting in 82 day in high water stress and had a highest biomass and grain yield. Hashem cultivar had a maximum growth length. Also، Nitrogen fertilizer had a positive effect on grain yield in non stress condition.
    Keywords: Chickpea, Maturity, Yield}
  • مراد شعبان، سیروس منصوری فر، مختار قبادی، سید حسین صباغ پور
    تنش خشکی مهم ترین عامل کاهش عملکرد گیاهان زراعی از جمله نخود بوده و باعث تغییر در میزان برخی ترکیبات درونی گیاه می شود. این تحقیق به منظور بررسی اثرات تنش خشکی و کود نیتروژنه آغازگر روی برخی صفات فیزیولوژیک چهار رقم نخود انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمار تنش خشکی شامل سطح بدون تنش خشکی (آبیاری کامل)، سطح تنش خشکی متوسط (آبیاری در زمان کاشت و اوایل گلدهی) و سطح تنش خشکی شدید (بدون آبیاری) در کرت های اصلی قرار گرفت. تیمارهای کود نیتروژنه در دو سطح (مصرف کود و بدون مصرف کود) و رقم با چهار سطح (رقم آزاد، بیونیج، هاشم و ILC482) فاکتوریل شدند و در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر تنش خشکی بر محتوای پرولین، میزان قندهای محلول، شاخص پایداری غشاء، محتوای نسبی آب برگ ها، میزان کلروفیل های a، b، کلروفیل کل و آب نسبی ازدست رفته برگ ها، معنی دار شد. تاثیر کود نیتروژنه فقط بر شاخص پایداری غشاء معنی دار شد که سبب افزایش آن گردید. اثر رقم نیز بر محتوای پرولین، میزان قند محلول، کلروفیلa، کلروفیل کل، شاخص پایداری غشاء، محتوای نسبی آب برگ ها و آب نسبی ازدست رفته برگ ها معنی دار شد. در نتایج حاصله مشخص شد که با افزایش تنش خشکی، میزان کلروفیل هایa، b، کلروفیل کل، محتوای نسبی آب برگ و شاخص پایداری غشاء در گیاه، کاهش یافته و میزان پرولین و قندهای محلول به ترتیب سه و دو برابر افزایش پیدا کردند که احتمالا باعث تحمل بیشتر در برابر خشکی می شود.
    کلید واژگان: پرولین, تحمل خشکی, کلروفیل, قند محلول}
    Morad Shaban, Sirus Mansorifar, Mokhtar Ghobadi, Hosein Sabaghpor
    Drought stress is the most important factor that reduces yield in crops including chickpea and causes some changes in seed composition. This study was performed in order to evaluate the effects of drought stress and starter nitrogen fertilizer on four cultivars of chickpea. Experiment was performed in a split-factorial using randomized complete block design with three replications. Drought stress treatment stand as main plots in three levels consist of no drought stress (complete irrigation), moderate drought stress (irrigation at planting and early flowering) and severe drought stress (no irrigation). Nitrogen fertilizer in two levels (0 and 25kg N/ha) and cultivar treatment (four cultivars Azad, Bivanij, Hashem and ILC482) allocated in sub plots. The results showed that effects of drought stress treatments were significant on proline content, amount of soluble sugar, membrane stability index (MSI), relative water content (RWC), chlorophyll-a, chlorophyll-b, total chlorophyll and excised-leaf water loss (RWL). Application of nitrogen fertilizer treatment only significantly increased membrane stability index (MSI). Effect of cultivar treatment was significant on proline, soluble sugar, membrane stability index (MSI), chlorophyll-a, total chlorophyll, relative water content (RWC) and excised-leaf water loss (RWL). Results showed that with increase of drought stress level amounts of chlorophyll-a, chlorophyll-b, total chlorophyll, relative water content (RWC) and membrane stability index (MSI) decreased while proline content and soluble sugar increased by three and two-fold compared to control, respectively. This osmoprotectant accumulation probably explains increase in plant tolerance to drought stress.
    Keywords: Chlorophyll, Drought tolerance, Proline, Soluble sugar}
  • اباسلط رستمی اجیرلو، غلامرضا محمدی، مراد شعبان، محمداقبال قبادی، عبدالله نجفی
    با توجه به مخاطره آمیز بودن کودهای شیمیایی برای سلامت انسان ها امروزه توجه بیش تری به کودهای آلی گردیده است. این پژوهش به منظور بررسی اثر کودهای زیستی همراه با کاربرد کود شیمیایی اوره بر عملکرد، درصد پروتئین غده ها، تعداد جوانه در هر غده، ارتفاع بوته و میزان سبزینگی کلرفیل های سیب زمینی رقم مارفونا انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. تیمارها شامل کود زیستی نیتراژین در 2 سطح مصرف و عدم مصرف (به صورت بذرمال)، محلول کاملا ارگانیک (HB-101) در 3 سطح (عدم مصرف، یک بار محلول پاشی و 2 بار محلول پاشی) و کود اوره در 2 سطح مصرف و عدم مصرف بود. نتایج نشان داد که بالاترین عملکرد غده (46526 کیلوگرم در هکتار)، بالاترین ارتفاع بوته (2/70 سانتی متر) و بیش ترین میزان سبزینگی برگ ها (عدد اسپاد 2/55) در تیمار کاربرد کود زیستی نیتراژین به همراه کود اوره و 2 بار محلول پاشی HB-101 به دست آمد. همچنین بالاترین درصد پروتئین غده ها و پایین ترین تعداد جوانه در هر غده نیز در شرایط هم زمان کود زیستی نیتراژین، کود اوره و 2 بار محلول پاشی HB-101 مشاهده شد. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد هم زمان کودهای شیمیایی و نهاده های زیستی عملکرد و کیفیت سیب زمینی را افزایش داد.
    کلید واژگان: اوره, سیب زمینی, عملکرد, کود زیستی}
    A. Rostami Ajirloo, Gh.R. Mohamadi, M. Shaban, M.I. Ghobadi, A. Najafi
    Chemical fertilizers are threat in hman life and today application of biological fertilizer find more important. This study performed in order to evaluate the effects application of biofertilizers with urea fertilizer on yield، protein percentage and numbers of eyes in plant، plant height and chlorophyll SPAD in potato var. Marphona. A factorial experiment was conducted based on randomized complete block design with four replications. The traits were consist of nitragin biofertilizer in two application levels and not application (application with seed)، HB-101 biofertilizer in complete organic soluble (whit three levels of application، control، one spray application and tow spray applications) and urea fertilizer in tow levels (application and not application). The results showed that highest tubre yield (46526 kg). Heigth plant (70. 2 cm) and chlorophyll SPAD (55. 2) were founded in nitragin biofertilizer with urea fertilizer and tow application of HB-101 treatment. Also highest protein percentage and lowest number of eyes in tubre were founded in application of nitragin biofertilizer with urea fertilizer and two applications of HB-101. In final، the results showed that inoculation of biofertilizer with chemical fertilizer increased yield and quality of potato.
  • سیروس منصوری فر، مراد شعبان*، مختار قبادی، سید حسین صباغ پور

    چگونگی توزیع مواد فتوسنتزی در گیاهان مختلف در شکل گیری عملکرد دانه اهمیت بسیار بالایی دارد. در این تحقیق که به همین منظور صورت گرفته است تاثیر تنش خشکی و کود نیتروژنه آغازگر روی روند پر شدن دانه، میزان، سهم و کارایی انتقال مجدد و همچنین سرعت و دوام پر شدن دانه و تاثیر آنها روی وزن نهایی و عملکرد دانه ارقام نخود مورد بررسی قرار گرفته است. آزمایش به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمار تنش خشکی شامل سطح بدون تنش خشکی (آبیاری کامل)، سطح تنش خشکی متوسط (آبیاری در زمان کاشت و اوایل گلدهی) و سطح تنش خشکی شدید (بدون آبیاری) در کرت های اصلی قرار گرفتند. تیمارهای کود نیتروژنه در دو سطح (مصرف کود و بدون مصرف کود) با چهار رقم (شامل آزاد، هاشم و ژنوتیپ ILC482 و توده محلی بیونیج) فاکتوریل شد و در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنش خشکی اثر معنی داری روی تمام صفات داشت و رقم نیز روی تمام صفات به جز انتقال مجدد و کارایی آن اثر معنی داری داشت. با افزایش شدت تنش خشکی میزان، سهم و کارایی انتقال مجدد و سرعت پر شدن دانه افزایش یافت ولی مدت پر شدن دانه، وزن نهایی دانه و عملکرد دانه کاهش یافت و ماده خشک کمتری در دانه ها تجمع یافت. در شرایط بدون تنش خشکی گیاه از طول دوره رشد بالاتری برخوردار بوده و تجمع مواد پرورده در آن بیشتر بوده که در نهایت باعث افزایش وزن نهایی دانه و افزایش عملکرد دانه در واحد سطح گردیده است. اثر کود نیتروژنه فقط روی وزن خشک ساقه و انتقال مجدد آن معنی دار شد به طوری که با مصرف کود نیتروژنه این صفات کاهش یافتند.

    کلید واژگان: انتقال مجدد, تنش خشکی, پر شدن دانه, نخود}
    C. Mansourifar, M. Shaban, M. Ghobadi, S.H. Sabaghpoor

    Plant photosynthetate partitioning is important in seed yield formation. In this research، in order to study grain filling procedure of chickpea in the presense of drought stress and nitrogen (N) fertilizer on remobilization rate، final grain weight and grain yield were measured. Experiment was performed in an split-factorial using randomized complete block design with three replications. Drought stress treatment stand in main plots in three levels consist of no drought stress (complete irrigation)، moderate drought stress (irrigation at planting and early flowering) and severe drought stress (no irrigation). Nitrogen fertilizer in two levels (0kg N/ha and 25kg N/ha) and four chickpea cultivars (Azad، Hashem، ILC482 genotype and endemic mass of Bivanij) stand in sub plots. The results showed that that drought stress had significant effect on all the characters and all the characters except the remobilization and its efficiency was significant. Also، with increasing drought stress، remobilization amount، share and efficiency and rate of grain filling rate increased but duration of grain filling، final grain weight and grain yield was decreased and dry matter accumulation was lessIn non stress condition، during the growing season of chickpea was higher and Assimilate accumulation in it was higher، ultimately lead to increasing in final grain weight and grain yield per unit area. Effect of nitrogen fertilizer on stem dry weight and remobilization of it was significant and with application of N fertilizer these traits were reduced.

    Keywords: Remobilization, Drought stress, Grain filing, chickpea}
  • رضا اشرفی، عبدالله نجفی*، مراد شعبان، مجتبی فتحی

    این آزمایش به منظور بررسی پروتئین های ذخیره ای دانه هفت گونه مختلف Papaver از مناطق مختلف استان اردبیل با روش SDS-PAGE انجام شد. اطلاعات حاصل از امتیازدهی نوارهای پروتئین ها در مجموع 20 مکان را در گونه ها شناسایی کرد. بیشترین تعداد نوار مربوط به گونه های P. rhoeas و P. bracteatum با 17 نوار بود. کمترین تعداد نوار مربوط به گونه های P. argemone وp. somniferum با 13 نوار پروتئینی بود. تجزیه خوشه ایبراساس ماتریس تشابه جاکارد، گونه های مختلف را در چهار گروه قرار داد. در گروه اول، P. somniferum؛ گروه دوم، P. oreintale، P. bracteatum، P. lasiotrix و P. rhoeas؛ گروه سوم، P. dubium و در گروه چهارم، P. argemone قرار گرفت. گونه های مختلف از نظر صفات مورفولوژیک (رنگ و شکل گلبرگ، رنگ و اندازه بذر و ارتفاع گیاه) تنوع خوبی نشان دادند که براساس تجزیه خوشه ایگونه های مورد بررسی در سه گروه جدا قرار گرفتند. آزمون مانتل برای تعیین ارتباط بین داده های مورفولوژیک و پروتئین های ذخیره ای دانه انجام شد. این آزمون همبستگی معنی داری را بین این دو گروه از داده ها نشان نداد که احتمالا می تواند به دلیل تعداد کم صفات مورفولوژیک و کم بودن تعداد نشانگر مولکولی باشد.

    کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, پروتئین های ذخیره ای دانه, SDS, PAGE, خشخاش}
    R. Ashrafi, A. Najaphy, M. Shaban, M. Fathi

    This experiment was conducted to evaluate the seed storage protein of seven different species of Papaver in Ardabil Province, Iran by SDS-PAGE method. By scoring banding patterns data, a total of 20 loci were identified in the species. Maximum number of protein band (17 bands) was belonged to P. bracteatum and P. rhoease. Minimum number of protein band (13 bands) was related to the species of P. argemone and P. somniferum. Cluster analysis based on Jaccard's similarity matrix classified different species in four groups. Different species of papaver were classified as follows: P. somniferum in the first group, P. orientale, P. bracteatum, P. lasiotrix and P. rhoease in the second group, P. dubium in the third group and P. argemone in the fourth group. Different species showed a good variety with regard to the morphological traits (petal color and shape, seed color and size and plant height) and the species were classified in three separate groups based upon cluster analysis. Mantel test was performed to examine the correlation of morphological data with seed storage proteins. This test did not show significant correlation between these two groups of data possibly due to the low number of morphological traits and low number of molecular markers.

    Keywords: Genetic diversity, seed storage proteins, SDS, PAGE, Papaver}
  • مراد شعبان، سیروس منصوری فر، مختار قبادی، رضا اشرفی پارچین
    تنش خشکی از مهمترین عوامل کاهش دهنده رشد ریشه و اندام های هوایی و عملکرد دانه در گیاهان زراعی می باشد. این تحقیق به منظور بررسی اثر تنش خشکی و کود نیتروژن آغازگر بر روی خصوصیات ریشه و عملکرد دانه چهار ژنوتیپ نخود انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آبیاری شامل شاهد (آبیاری کامل)، آبیاری محدود (آبیاری در زمان کاشت و اوایل گلدهی) و تنش خشکی شدید (بدون آبیاری) در کرت های اصلی قرار گرفتند. تیمارهای کود نیتروژن (25 کیلوگرم در هکتار) و رقم شامل (شاهد) همراه با چهار رقم نخود آزاد، هاشم، ILC482 و رقم محلی بیونیج بصورت فاکتوریل در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر تنش رطوبتی بر روی تعداد ریشه های فرعی، طول کل ریشه ها، طول ریشه های اصلی، حجم ریشه ها، وزن خشک ریشه ها، نسبت ریشه به ساقه، تعداد گره، تراکم طول ریشه ها و عملکرد دانه معنی دار شد. اثر تیمار کود نیتروژن فقط روی وزن خشک ریشه ها، نسبت ریشه به ساقه، تعداد گره ها و عملکرد دانه معنی دار شد. بین ارقام نیز برای کلیه صفات بجز تراکم طول ریشه ها در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنی دار وجود داشت. با افزایش شدت تنش خشکی تمامی خصوصیات ریشه به جز نسبت ریشه به ساقه کاهش یافت. افزایش نسبت ریشه به ساقه در شرایط تنش خشکی می تواند گیاه را از کم آبی حفظ کند. با افزایش تنش خشکی و عدم مصرف کود نیتروژن عملکرد دانه کاهش یافت. رقم بیونیج در شرایط تنش شدید و عدم مصرف کود نیتروژن دارای بیشترین عملکرد دانه بود و بیشترین تعداد گره و همچنین بیشترین حجم ریشه و وزن ریشه مربوط به این رقم بود که از این نظر نسبت به سایر ارقام برتری داشت.
    کلید واژگان: تنش خشکی, ریشه, عملکرد دانه, کود نیتروژن و نخود}
    M. Shaban, S. Mansourifar, M. Ghobadi, R. Ashrafi Parchin
    Drought stress is the most important factor which reduces root and shoot growth in crops. This study was performed to evaluate the effects of drought stress and starter nitrogen fertilizer on root characteristics and seed yield of four chickpea genotypes. The field experiment was laid out as split plot-factorial arrangement in randomized complete block design with three replications. Drought stress was assigned to main plots in three levels; no stress (full irrigation) moderate drought stress (irrigation at planting and early flowering) and severe drought stress (no irrigation). Nitrogen fertilizer at two levels; 0kg N/ha and 25kg N/ha and four chickpea genotypes; Azad, Bivanij, Hashem and ILC482 as factorial in sub plots. Result showed that effect of drought stress was significant on number of secondary roots, length of roots, length of primary roots, roots volume, roots dry weight, root: shoot ratio, number of root nodules, roots length density and seed yield. Effect of nitrogen fertilizer was significant only on dry weight of roots and root: shoot ratio. Genotypes were significantly different for traits except roots length density. In severe drougth stress conditions and without application of nitrogen fertilizer cv. Bivanij had the highest seed yield, number of root nodules, volume of roots and dry weight of roots.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال