به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

آرزو جمشیدی شیخی آبادی

  • محمود محمدی، آرزو جمشیدی شیخی آبادی *، مجتبی لرزنگنه

    یکی از مفاهیم مهم در ارتقاء کیفیت محیط شهری و انسانی حس تعلق به مکان است. هدف پژوهش حاضر، استخراج مولفه های کالبدی جهت ارتقاء حس تعلق به مکان و بررسی و سنجش آن ها در محله آبشوران شهر کرمانشاه است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. همچنین، از مطالعات اسنادی، مشاهده میدانی و ابزار پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده است. جامعه آماری تمام ساکنین محله آبشوران شهر کرمانشاه است که در این میان 285 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان تمامی شاخص های کالبدی و حس تعلق به مکان رابطه معناداری وجود دارد. بدین صورت که چهار متغیر«تنوع و جذابیت»، «تمایز»، «توجه به زمینه»، «ساختار فضایی و شکل مناسب فضا» نسبت به شاخص های دیگر همبستگی بیشتری با حس تعلق به محله آبشوران دارند. علاوه بر این، نتایج آزمون رگرسیون بیانگر آن است که میزان همبستگی میان متغیرهای کالبدی و حس تعلق به مکان با میزان 0.782 در سطح بالایی است. مضاف بر آن، ضریب تعیین بیانگر آن است که 0.611 درصد از تغییرات متغیر حس تعلق به مکان مربوط به متغیرهای شاخص کالبدی است.

    کلید واژگان: حستعلق, تعلق به مکان, شاخص کالبدی, محله آبشوران, کرمانشاه
    Mahmood Mohammadi, Arezou Jamshidi Sheikhabadi *, Mojtaba Lorzangeneh

    A critical concept in enhancing the quality of urban and human environments is the sense of place attachment. This study aims to identify and evaluate the physical components that enhance place attachment, focusing specifically on the Abshouran neighborhood in the city of Kermanshah. The research employs a descriptive-analytical methodology, and its nature is applied research. To gather data, documentary studies, field observations, and questionnaires were utilized. The statistical population consists of all residents of the Abshouran neighborhood, with a sample size of 285 individuals determined using Morgan’s table. The findings of this study reveal a significant relationship between all physical indicators and the sense of place attachment. Notably, four variables— "variety and attractiveness," "distinctiveness," "contextual sensitivity," and "spatial structure and appropriate form"—show a stronger correlation with the sense of place attachment in the Abshouran neighborhood compared to other indicators. Furthermore, regression analysis indicates that the correlation between physical variables and place attachment is robust, with a correlation coefficient of 0.782. The coefficient of determination suggests that 61.1% of the variance in place attachment can be explained by the physical index variables.

    Keywords: Sense Of Belonging, Place Attachment, Physical Index, Abshouran Neighborhood, Kermanshah
  • آرزو جمشیدی شیخی آبادی، مجتبی لرزنگنه، شیما روشن ضمیر*

    مساله پژوهش حاضر، بررسی معضلات کلان شهر کرمانشاه در رابطه با مبحث مبلمان شهری است. عدم وجود نگاه علمی و زیبایی شناسیک در نگاه متولیان امر توسعه و شهروندان پیرامون کیفیت مبلمان شهری موجب افول کیفیت زیستی در عرصه شهری شده است. یکی از محورهای پراهمیت شهری که مقصدی برای گردشگران هم به شمار می رود بلوار طاق بستان است. بدین سان، هدف از پژوهش پیش رو ابتدا بررسی وضعیت مبلمان شهری بلوار طاق بستان کرمانشاه و سپس سنجش تاثیر آن بر رضایت مندی شهروندان از مبلمان است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. همچنین، از مطالعات اسنادی، مشاهده میدانی و ابزار پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش تمام جمعیت یک میلیون نفری شهر کرمانشاه را شامل می شو  که در این میان 384 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا با آمار توصیفی، فراوانی و درصد متغیرهای مورد مطالعه توصیف می گردد و سپس با آمار استنباطی در قالب آزمون آماری همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی چندگانه به سوالات پژوهش پاسخ داده می شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان تمامی شاخص های مبلمان شهری و رضایت مندی شهروندان رابطه معناداری وجود دارد. البته میزان همبستگی هر شاخص مبلمان شهری با رضایت مندی شهروندان متفاوت است. بدین صورتکه، سه شاخص کیفیت فیزیکی- محیطی، تناسب و زیبایی، ایمنی و امنیت به ترتیب با میزان همبستگی 901/0، 773/0، 753/  نسبت به شاخص های دیگر همبستگی بیشتری با رضایت مندی شهروندان بلوار طاق بستان شهر کرمانشاه دارند. بدین ترتیب، در ارتقا و رضایت مندی آن تاثیرگذارترند. از سوی دیگر، شاخص تسهیلات و تجهیزا  با میزان 566/0 از همبستگی پایین تری نسبت به شاخص های دیگر برخوردار است. علاوه بر این، نتایج آزمون رگرسیون بیانگر آن است که میزان همبستگی میان مبلمان شهری و رضایت مندی شهروندان 692/0 در سطح تقریبا بالایی است. مضاف بر آن، ضریب تعیین نشان دهنده آن است که 1/52 از تغییرات رضایت مندی شهروندان مربوط به مبلمان شهری است.

    کلید واژگان: رضایت مندی شهروندان, مبلمان شهری, بلوار طاقبستان, شهر کرمانشاه
    Arezo Jamshidi Sheikhi Ababi, Mojtaba Lorzangeneh, Shima Roshan Zamir *

    The current study aims to analyze the Kermanshah metropolis's concerns with urban furniture. The lack of a scientific and artistic perspective on the quality of urban furniture among development workers and residents has resulted in a reduction in the quality of living in the urban arena. Taq-e Bostan Boulevard is one of the city's major thoroughfares and a popular tourist attraction. The study aims to evaluate the condition of urban furniture on Taq-e Bostan Boulevard in Kermanshah and its impact on residents' enjoyment. This study employed a descriptive-analytical method, utilizing documentary studies, field observations, and questionnaires, to analyze the one-million-person population of Kermanshah city, with 384 selected as the sample size. Inferential statistics, such as Pearson's correlation test and Multiple Linear Regression, were used to examine the data by first using descriptive statistics to characterize the frequency and proportion of the variables under study. According to the study's findings, there is a strong correlation between every indicator of urban furniture and residents' satisfaction. Of course, the degree of correlation of each index of urban furniture with the satisfaction of citizens is different. With correlation rates of 0.901, 0.773, and 0.753, respectively, the three variables of physical-environmental quality, fit and beauty, and safety and security have a stronger correlation with the level of satisfaction of the residents of Taq-e Bostan Boulevard in Kermanshah than other indicators. Therefore, they are more effective at promoting and satisfying it. The index of facilities and equipment, on the other hand, has a correlation rate of 0.566, which is lower compared to the other indices. Additionally, the findings of the regression test demonstrate a nearly high correlation of 0.692 between urban furniture and citizen pleasure. Moreover, according to the coefficient of determination, urban furniture accounts for 52.1 percent of changes in citizen satisfaction.

    Keywords: Satisfaction Of Citizens, Urban Furniture, Taq-E Bostan Boulevard, Kermanshah City
  • مهین نسترن، آرزو جمشیدی شیخی آبادی*، مجتبی لرزنگنه

    شهرها درگذشته از قابلیت پیاده مداری بالایی برخوردار بودند به گونه ای که پیاده روی به علت دسترسی آسان و هزینه کم اصلی ترین روش جابجایی مردم در فضاها برای کلیه افراد جامعه به شمارمی رفت. این امر با ورود اتومبیل و انقلاب صنعتی دست خوش تغییر شد؛ بدین معنا که موضوع عابر پیاده به دست فراموشی سپرده شد. توجه به حمل و نقل موتوری شهرها را با مسایل جدیدی همچون معضلات زیست محیطی، افزایش چاقی مفرط افراد، بی هویتی و فقدان معنا روبه رو ساخت. رهیافت های بسیاری جهت پاسخ به این معضلات در جهان رقم خورده است. یکی از رهیافت های جدید برنامه ریزی و طراحی شهری که تاکید ویژه بر پیاده مداری و محور پیاده دارد رویکرد توسعه محلات سنتی (TND) است که بسیاری از ابعاد و شاخص های آن ارتباط وثیقی با دیدگاه و رویکرد پیاده مداری دارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر بر آن است تا قابلیت پیاده مداری در خیابان مدرس واقع در منطقه سه شهرداری کرمانشاه را با رویکرد TND مورد ارزیابی قرار دهد. این خیابان به طول 1840 متر و عرض تقریبی 17 متر - در بخش میانی این مقدار افزایش می یابد - نقشی تجاری و خدماتی دارد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعه کتب و اسناد کتابخانه ای، مشاهده میدانی و ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش تمام شهروندان کرمانشاه است که جمعیت تقریبی یک میلیون نفری را شامل می شود. همچنین، با قرار دادن این مقدار در فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر برآورد شده و نمونه گیری به طور تصادفی ساده صورت پذیرفته است. علاوه بر آن، جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار تحلیلی SPSS در قالب آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و تی تک متغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که تمامی مولفه های رویکرد TND بر پیاده مداری موثرند. البته میزان همبستگی هر شاخص رویکرد TND با پیاده مداری متفاوت است. به طوری که هشت عامل «وجود کاربری های جذاب»، «اختلاط کاربری»، «خوانایی مسیر»، «تنوع در ساختمان ها»، «امنیت از جرایم»، «کیفیت زندگی اجتماعی»، «جذابیت و سرزندگی» و درنهایت «غنای حسی» نسبت به شاخص های دیگر همبستگی بیشتری با پیاده مداری در خیابان مدرس دارند؛ بدین ترتیب، در ارتقا و پیاده مدارسازی آن تاثیرگذارترند. نتایج دیگر بیانگر آن است که تمام شاخص های مولفه معناشناختی بر سرزندگی و هویت مندی خیابان مدرس موثرند. چراکه علاوه بر مولفه های عینی مولفه های ذهنی عابران را نیز پوشش می دهند.

    کلید واژگان: رویکرد TND, پیاده مداری, خیابان شهری, خیابان مدرس, کرمانشاه
    Mahin Nastaran, Arezou Jamshidi Sheikhabadi *, Mojtaba Lorzangeneh

    In the past, cities had a high pedestrian capability, so that walking was considered the main way of moving people around due to its easy access and low cost for all members of the society. This changed with the arrival of the automobile and the industrial revolution; This means that the pedestrian issue was forgotten. Paying attention to motorized transportation made cities face new issues such as environmental problems, increasing obesity of people, anonymity and lack of meaning. There have been many approaches to answer these dilemmas in the world. One of the new approaches to urban planning and design that has a special emphasis on pedestrian orientation and the pedestrian axis is the Traditional Neighborhood Development (TND) approach, many of its dimensions and indicators are closely related to the pedestrian orientation approach. Therefore, the current research aims to evaluate the pedestrianization capability of Modares Street located in the three municipalities of Kermanshah with the TND approach. This street has a length of 1840 meters and a width of approximately 17 meters, with an increase in width in the middle. Furthermore, Modares Street serves a commercial and service function in district three of Kermanshah. The current study uses a descriptive-analytical research methodology. The statistical population of this research is all the citizens of Kermanshah, which includes a population of about one million people. Also, by putting this value in Cochran's formula, the sample size is estimated to be 384 people, and simple random sampling has been done. Also, for data analysis, SPSS analytical software was used in the form of Pearson correlation statistical tests and multivariate regression, and univariate T-test. As a result of the current research, all variables of the TND approach are effective at enhancing walkability. Nevertheless, the degree of correlation between each variable of the TND approach and walkability varies. It is, therefore, evident that eight variables, such as "presence of attractive land use", "mixed land uses", "diversity of the facade", "variety of buildings", "security from crime", "quality of social life", "attractiveness and vitality" and "sensory richness", are more closely related to pedestrianization on Modares Street than other indicators. Due to this, they are more effective at promoting and pedestrianizing Modares Street. Moreover, all variables of the semantic index have a positive effect on the vitality and identity of Modares Street. Due to the fact that they also include the mental index of pedestrians.

    Keywords: TND Approach, Walkability, Urban Street, Modares Street, Kermanshah
  • نادر پورموسوی*، آرزو جمشیدی شیخی آبادی، مجتبی لرزنگنه
    بافت قدیمی شهر کرمانشاه از حیث ابعاد مختلف بخش جدا یی ناپذیر از شهر موجود است که بخش قابل توجهی از تاریخ شهر در کالبد این بافت تجلی یافته است. این بافت امروزه به علت تحولات و تغییرات ساختاری- اجتماعی مختلف (تحولات ساختاری- کالبدی عصر پهلوی، فرسایش شدید کالبدی شهر قدیم و گسترش بخش مخروبه در این شهر و تداوم بی توجهی به شهر قدیمی، گسترش بی رویه ی شهر در اراضی اطراف در سال های بعد از انقلاب، اقدامات و مداخله ی بی برنامه و غیر تخصصی در سال های اخیر) دچار تحولات اجتماعی و نه صرفا کالبدی در بافت قدیم شده است به گونه ای که این تحولات، تغییرات ساختاری در بافت اجتماعی و محلات قدیمی را موجب شد و روابط اجتماعی که قرن ها در شهر قدیم شکل گرفته بود تضعیف شده و از بین رفته است. بر این اساس محله ی آبشوران (قدیمی ترین و ابتدایی ترین محله ای که شهر از آن شروع به رشد کرده است) در بافت قدیم شهر کرمانشاه و تحولاتی که نیز در ادوار مختلف در آن صورت گرفته آن را با مشکلاتی اعم از فرسودگی کالبدی، عدم استحکام بناهای موجود در مقابل زلزله، عدم انطباق بافت قدیم با نیازهای روز، عدم تناسب فرهنگی- اجتماعی بافت و فقدان حس مکان و... مواجه کرد.  همین مساله سبب شده است تا وضعیت بحرانی در دوره ی حاضر، خود را به مثابه یکی از چالش های پیش روی شهر کرمانشاه و محله نشان دهد. به علت وجود این مشکلات، ضرورت بازآفرینی محله ی شهری برمبنای نوشهرگرایی که بر توسعه پایدار و بازگشت به سنت ها و احیا ساختار محله و هویت شهر استوار است؛ ایجاب می کند تا به یکی از رویکردهای این نحله ی فکری از قبیل نوشهرگرایی تمرکز نمود. از این رو هدف پژوهش حاضر، بازآفرینی (کالبدی و عملکردی) حس مکان، بر اساس اصول ده گانه ی منشور نوشهرگرایی محله ی آبشوران شهر کرمانشاه است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. همچنین، از مطالعات اسنادی، مشاهده ی میدانی و ابزار پرسش نامه جهت گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده است. جامعه آماری تمام ساکنین بخش غربی محله ی آبشوران (سبزه میدان تا مدرس) شهر کرمانشاه است که در این میان 166 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS نسخه ی 24 در قالب آزمون های آماری همچون روش همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که هر ده اصل منشور نوشهرگرایی بر بازآفرینی حس مکان محله ی آبشوران شهر کرمانشاه موثرند و از طرف دیگر توجه به عناصر کالبدی و عملکردی در بازآفرینی تاثیر مستقیمی بر حس مکان دارند و می توانند منجر به ارتقای مکان و حیات دوباره ی محله ی آبشوران گردند.
    کلید واژگان: بازآفرینی, بازآفرینی حس مکان, نوشهرگرایی, محله آبشوران, کرمانشاه
    Nader Pourmosavi *, Arezou Jamshidi Sheikhiabadi, Mojtaba Lorzangeneh
    The old fabric of Kermanshah city is an inseparable part of the city in terms of different dimensions, and a considerable part of the city's history has been manifested in the body of this texture. Today, due to various structural and social changes (structural-physical changes of the Pahlavi era, severe physical erosion of the old city and the expansion of the dilapidated part of the city and the continuation of neglect of the old city, the indiscriminate expansion of the city in the surrounding lands in the years after the revolution, unplanned and unspecified actions and interventions in recent years) has suffered social and not physical changes in the old texture. These developments caused structural changes in the social fabric and old neighborhoods and the social relationships that had been formed in the Old City for centuries have been weakened and destroyed. Accordingly, Abshouran neighborhood (the oldest and most basic neighborhood from which the city has begun to grow) in the old texture of Kermanshah city and the developments that have also taken place in different periods, it lacks of strength of existing buildings against earthquakes with problems such as physical exhaustion, non-conformity of old texture with the needs of the day, lack of cultural-social disproportionateness of texture and lack of sense of place.  This has led to the critical situation in the present period as one of the challenges facing Kermanshah city and neighborhood. Due to these problems, the necessity of recreating a city neighborhood based on modernism, which is based on sustainable development and returning to traditions and restoring the structure of the neighborhood and the identity of the city, requires that it focuses on one of the approaches of this intellectual stage such as modernism. Therefore, the aim of the current research is to recreate (physical and functional) the sense of place, based on the ten principles of the New-urbanism charter of Abshouran neighborhood in Kermanshah. Descriptive-analytical research method and its type are applied. Also, documentary studies, field observation and questionnaire tools were used to collect data. The statistical population of all residents of the western part of Abshouran neighborhood (Sabzeh Meydan to Madras) is Kermanshah city, among which 166 people were selected as the sample size using Cochran formula. For data analysis, SPSS software version 24 was used in the form of statistical tests such as Spearman correlation method and multivariate regression test. The results indicate that all ten principles of the New Urbanism Charter are effective in recreating the sense of place of Abshouran neighborhood, Kermanshah city. On the other hand, paying attention to physical and functional elements in regeneration have a direct impact on the sense of place and can lead to the improvement of the location and resurgence of the Abshuran neighborhood.
    Keywords: Regeneration, Regeneration of the sense of place, Neo-urbanism, Abshouran neighborhood, Kermanshah
  • سید نادر پورموسوی*، آرزو جمشیدی شیخی آبادی، مجتبی لرزنگنه

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط حس مکان و سطح امنیت اجتماعی بر یکدیگر است. روش پژوهش حاضر با توجه به موضوع پژوهش، از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف نوع آن کاربردی و از نظر نوع داده کمی است. جامعه آماری تمام ساکنین بخش غربی محله آبشوران (سبزه میدان تا مدرس) شهر کرمانشاه بوده که مطابق سرشماری سال 1395 کرمانشاه کل جمعیت این بخش از محله 290 نفر معادل 73 خانوار است. در این میان 166 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی با توجه به ماهیت و نوع داده استفاده شده است. به این صورت که با به دست آوردن فراوانی و درصد، متغیرهای موردمطالعه توصیف می گردند و درزمینه آمار استنباطی از نرم افزار Spss در قالب آزمون آماری همبستگی پیرسون جهت سنجش ارتباط متغیرها بر همدیگر و آزمون رگرسیون چندمتغیره برای ارزیابی چگونگی این ارتباط استفاده شده است. یافته های آزمون پیرسون حاکی از آن است که میان ابعاد حس مکان و ابعاد امنیت اجتماعی همبستگی و رابطه متوسطی وجود دارد. به طوری که نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد 0.42 از تغییرات مولفه های اجتماعی مربوط به ابعاد حس مکان است. یافته های پژوهش گویای رابطه دو سویه میان ابعاد حس مکان و امنیت اجتماعی است به گونه ای که هرچه حس مکان افزایش یابد امنیت اجتماعی بیشتر می گردد و بالعکس هرچه امنیت اجتماعی بیشتر شود حس مکان نیز افزایش می یابد.

    کلید واژگان: حس مکان, امنیت اجتماعی, محله آبشوران کرمانشاه
    S. Nader Pourmosavi *, Arezou Jamshidi Sheikhabadi, Mojtaba Lorzangeneh

    The objective of current research is to examine the relationship between the sense of place and the level of social security. This study's method is descriptive-analytic in terms of its objective, the purpose for which it is applied, and the quantitative data type. The statistical population of all residents of Kermanshah city's western Abshouran neighborhood (Sabzeh Square to Modares) (according to the 2016 Kermanshah census, the total population of this part of the neighborhood is 290 people, equivalent to 73 households), of which 166 people were chosen as sample size using the Cochran formula and random sampling. According to the nature and type of data, descriptive and inferential statistics are utilized for data analysis. The researched variables are described in this way by collecting the frequency and percentage, and in the field of inferential statistics, SPSS software is used to evaluate the association between variables and multivariate regression test to examine the link between these variables. Pearson's test results show a connection and a moderate association between the variables of sense of place and the characteristics of social security. Thus, the regression test findings suggest that 0.42 of the changes in social dimensions are connected to sense of place variables. The study's findings also show that there is a two-way relationship between the dimensions of sense of place and social security, such that as sense of place increases, so does social security, and vice versa, as social security increases, so does sense of place.

    Keywords: Sense of Place, social security, Abshouran neighbourhood of Kermanshah
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال