به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

آرزو حقیقیان رودسری

  • معصومه جباری، ریحانه زینلیان، مریم آریافر، آرزو حقیقیان رودسری*، مینا باباشاهی
    مقدمه

    هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل و سنجش دیدگاه ها و درک افراد مطلع در مورد راهکارهای بهبود مشکلات تغذیه ای شایع در بیماران مبتلا به سرطان در قالب یک مطالعه کیفی بود.

    روش ها

    ذی نقشان اصلی در این تحقیق شامل پزشکان متخصص آنکولوژی، پرستاران بخش آنکولوژی و متخصصان تغذیه بودند. مصاحبه های فردی به روش نیمه ساختار یافته انجام شد و جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. در نهایت، 16 مشارکت کننده در مصاحبه شرکت نمودند.

    یافته ها

    شش طبقه اصلی در رابطه با راهکارهای بهبود وضعیت تغذیه ای بیماران مبتلا به سرطان استخراج گردید که شامل «جایگاه مشاور تغذیه در تیم درمان و بخش آنکولوژی، درک اهمیت مدیریت بخش غذایی و تهیه و توزیع غذا، نقش آموزش در بهبود وضعیت تغذیه ای بیماران، نقش راهگشای حامیان، پایش و ارزشیابی و جذب نیروی انسانی لازم» بود.

    نتیجه گیری

    راهکارهای بهبود مشکلات مرتبط با تغذیه در بیماران مبتلا به سرطان دارای ابعاد وسیعی می باشد. حل این مشکلات نیازمند تخصیص بودجه کافی، مشارکت مردمی (در قالب سازمان های مردم نهاد و خیریه)، جذب نیروی انسانی، همکاری بین بخشی میان دانشگاه های علوم پزشکی، مراکز بهداشتی- درمانی و بیمارستان ها و مدیریت جامع و مبتنی بر شواهد سلامت در سطح ملی است.

    کلید واژگان: سرطان, وضعیت تغذیه, مطالعه کیفی
    Masoumeh Jabbari, Reihaneh Zeinalian, Maryam Aryafar, Arezoo Haghighian-Roudsari*, Mina Babashahi
    Background

    The purpose of this research is to explore the viewpoints of knowledgeable individuals regarding the solutions to improve common nutritional issues faced by patients with cancer, presented as a qualitative study.

    Methods

    The main stakeholders in this study included oncologists, nurses, and nutritionists. Individual interviews were conducted in a semi-structured format, and data collection continued until data saturation was reached. Finally, 16 participants took part in the study.

    Findings

    Six main categories emerged regarding strategies to improve the nutritional status of patients with cancer: "the necessity of including a nutrition consultant in the treatment team and oncology department", understanding the importance of management of the food department, the preparation, and distribution of meals", "the significance of training in improving the nutritional status of patients", "the role of charitable contributions and support from social workers", "the importance of monitoring and evaluation", and "the need to increase staffing levels".

    Conclusion

    Addressing nutrition-related issues in patients with cancer requires a multi-faceted approach. Effective solutions necessitate adequate funding, public engagement through non-governmental organizations and charities, the recruitment of skilled personnel, inter-sectoral collaboration among medical universities, health centers, and hospitals, as well as comprehensive, evidence-based health management at the national level.

    Keywords: Cancer, Nutritional Status, Qualitative Study
  • ناهید طهماسبی، عبدالمجید مهدوی دامغانی*، آرزو حقیقیان رودسری
    این پژوهش با بهره گیری از مفهوم سواد تغذیه ای و سواد اگرواکولوژیک و با استفاده از یک مدل باور سلامت، عوامل موثر بر رفتار تغذیه ای سالم را در 154 نفر از معلمان و والدین در تهران مورد ارزیابی قرار داد. در این راستا، یک پرسش نامه 60 سوالی در 6 زیر مقیاس «دانش غذا و تغذیه»، «مهارت های کارکردی»، «مهارت های تعاملی»، «طرفداری»، «تحلیل انتقادی اطلاعات» و «مهارت خواندن برچسب مواد غذایی» طراحی و داده ها از طریق مصاحبه شخصی استخراج شد. نتایج با استفاده از نرم افزار AMOS و بهره گیری از مدل یابی معادلات ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از نظر سطح سواد غذا و تغذیه، 9/3 درصد از پاسخ دهندگان در گروه خوب، 66/37درصد در گروه متوسط و 44/58 درصد در گروه کم قرار گرفتند. بر اساس مفاهیم مدل باور سلامت، افراد پاسخ دهنده از سطح ادراک ذهنی قابل توجهی در خصوص رفتار تغذیه ای سالم برخوردار بودند. همچنین، این افراد تمایل بالایی به کسب آگاهی از جامعه و رسانه های اجتماعی موجود نشان دادند. بر اساس یافته های این پژوهش، مهم ترین عوامل محدودکننده در بروز رفتار تغذیه ای سالم سطح سواد اگرواکولوژیک و سپس سطح سواد غذا و تغذیه است. به طوری که بر اساس نتایج مدل به کار رفته در این پژوهش، با وجود نقش عوامل متعدد در بروز رفتار انسانی و پیچیدگی کنش افراد جامعه، سواد اگرواکولوژیک و سطح سواد غذا و تغذیه سهم قابل توجهی در بروز رفتار تغذیه ای نشان دادند. از این رو با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان جهت ترویج رفتار تغذیه ای سالم در جامعه، بر ضرورت توجه به افزایش سطح سواد اگرواکولوژیک و نیز سواد غذا و تغذیه جامعه با گسترش برنامه های آموزشی مناسب تاکید نمود. نتایج این پژوهش بر ضرورت پیوند میان شناخت محیط زیست و کشاورزی پایدار برای کاهش شکاف میان ساختارهای تولید و مصرف غذای سالم اشاره دارد.
    کلید واژگان: رفتار تغذیه ای سالم, مدل باور سلامت, رفتار محیط زیستی, سواد اگرواکولوژیک, مدل یابی معادلات ساختاری
    Nahid Tahmasebi, Abdolmajid Mahdavi Damghani *, Arezoo Haghighian Roudsari
    This research evaluated the factors affecting healthy nutrition behavior in 154 teachers and parents in Tehran using the concepts of nutritional literacy and agro-ecological literacy and applying a health belief model. Accordingly, a 60-question questionnaire was designed with 6 subscales of "food and nutrition knowledge", "functional skills", "interactive skills", "advocacy", "critical analysis of information" and "food label reading skills". And data were extracted through personal interview. The results were evaluated using AMOS software and structural equation model. Our findings showed that 3.9% of the respondents had a “good” level of food and nutrition literacy. While, 37.66% and 58.44% of the respondents had the “average” and “weak” level of food and nutrition literacy, respectively. Based on the concepts of the health belief model, the respondents had a significant level of subjective perception regarding healthy nutritional behavior. Also, these people showed a high desire to gain knowledge through the society and existing social media. Based on the findings of this research, the most important limiting factors in the occurrence of healthy nutrition behavior are the level of “agroecological literacy” and then the level of “food and nutrition literacy”. So that, based on the results of the model used in this research, despite the role of several factors in the occurrence of human behavior and the complexity of the actions of people in society, “agro-ecological literacy” and “food and nutrition literacy” showed a significant contribution to the occurrence of nutritional behavior. Therefore, according to the results of this research, in order to promote healthy nutritional behavior in the society, we can emphasize the need to pay attention to increasing the level of agro-ecological literacy as well as food and nutrition literacy of the society by expanding appropriate educational programs. The results of this research point to the necessity of a link between environmental awareness and sustainable agriculture to reduce the gap between healthy food production and consumption structures.
    Keywords: Healthy Nutritional Behavior, Health Belief Model, Environmental Behavior, Agro-Ecological Literacy, Structural Equation Model
  • مجید حاجی فرجی، آرزو حقیقیان رودسری، امیرحسین تکیان*، علی میلانی بناب

    در این خلاصه سیاستی تلاش بر آن است که با آسیب شناسی غیریکپارچگی تولیت نظام غذا و تغذیه در ایران، راه کارهای سیاستی و توسعه ای برای رفع چالش های تولیت یکپارچه این نظام و دستیابی به امنیت غذا و تغذیه پایدار ارائه شود تا سیاست گذاران بتوانند با انسجام و جامعیت بیشتر از تدوین «سیاست های کشاورزی» به سمت تدوین «سیاست های غذایی» همسو با سلامت عمومی برای دستیابی به توسعه پایدار حرکت کنند. این توصیه های سیاستی با در نظر گرفتن حوزه هایی که نقش ها و فرایندهای سیاستی و اجرایی آنها در پایداری نظام غذا و تغذیه دخیل هستند، در سه حوزه الف) سیاست گذاران، ب) بخش های غذا، کشاورزی و سلامت و پ) بخش خصوصی و نهادهای مدنی این توصیه ها ارائه شده اند. برای تولیت یکپارچه نظام غذا و تغذیه، به جای هماهنگی و حضور چندبخشی در کارکردهای مشترک سیاست گذاری، لازم است تلفیق چندبخشی بر اساس فرایندهای پژوهشی و تولید شواهد چند حوزه ای در سطوح سیاست گذاری محقق و دستورکار یکپارچه عملیاتی برای تمامی حوزه های دخیل ایجاد شود.

    کلید واژگان: امنیت غذا و تغذیه, تولیت نظام غذا و تغذیه, توسعه پایدار

    Iran’s food and nutrition security faces significant challenges due to fragmented stewardship of the food and nutrition system. In this policy brief, based on diagnosis of the underlying cause of fragmented stewardship of the system, we propose policy and development recommendations to address the issue of concern, aiming to achieve sustainable food and nutrition security by urging policymakers to shift from traditional “agricultural policies” to comprehensive and integrated “food policies” that align with public health objectives for sustainable development. Considering the areas involved in the policy and implementation processes that contribute to the sustainability of the system, policy recommendations are outlined in three categories: a) policymakers, b) food, agriculture, and health sectors, and c) private sector and civil society organizations. In this policy brief, we emphasize that Integration in the food and nutrition system stewardship will only be achieved when ad-hoc coordination and multi-sectoral presence in shared policy functions are replaced with multi-sectoral integration based on multi-disciplinary research and evidence generation at policy levels and integrated operational agenda for all stakeholders to ensure coherence and comprehensiveness.

    Keywords: Food, Nutrition System Stewardship, Nutrition Security, Sustainable Development
  • علیرضا اثباتی، آرزو رضازاده سرابی، نسرین امیدوار، حسن عینی زیناب، آرزو حقیقیان رودسری*، روشنک روستایی
    سابقه و هدف

    مصرف لبنیات تحت تاثیر عوامل متعددی، از جمله دسترسی فیزیکی و اقتصادی و ترجیحات فرد قرار دارد. با توجه به اینکه شبکه های اجتماعی می توانند منعکس کننده دیدگاه های کاربران آن باشند، این مطالعه با هدف تبیین دیدگاه های کاربران ایرانی اینستاگرام در مورد مصرف لبنیات انجام شد.

    مواد و روش ها

    داده های این مطالعه با رویکرد تحلیل محتوای کیفی جهت دار گردآوری شدند. جامعه مورد مطالعه شامل هشتگ هایی بود که در راستای اهداف مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند در اینستاگرام از ژانویه 2011 تا مارس 2021 گردآوری شدند. از نرم افزار MAXQDA برای کدگذاری و تحلیل محتوا استفاده شد. اعتبار داده ها با استفاده از معیارهای قابلیت اعتبار، انتقال، اعتماد و تایید ارزیابی شد.

    یافته ها

    در مجموع 782 پست با مشخصات ورود به مطالعه، گردآوری شدند. مهمترین مفاهیم شناسایی شده در پست های کاربران ایرانی اینستاگرام، عبارت بودند از: اثرات مثبت لبنیات در پیشگیری از بیماری ها و ضرورت مصرف آنها، ایمنی و کیفیت لبنیات و تقلبات موجود در آنها، معایب مصرف لبنیات در ایجاد بیماری ها و آسیب به محیط زیست و حیوانات و موانع مصرف لبنیات ازجمله گرانی و فقر مردم. برخی کاربران سعی در راهنمایی دیگران جهت مصرف لبنیات داشتند و به معرفی محصولات جدید صنعت لبنیات مانند لبنیات غنی شده یا پروبیوتیک پرداخته بودند.

    نتیجه گیری

    با توجه به استفاده وسیع و روزافزون کاربران از شبکه های اجتماعی، تولید محتوای علمی توسط متخصصان و کارشناسان، می تواند راه حل پیشنهادی مطالعه حاضر به منظور ارتقاء آگاهی کاربران این شبکه ها باشد. همچنین به دلیل اهمیت مصرف لبنیات، برگزاری برنامه های آموزشی متناسب با نیاز گروه های سنی در رسانه های کشور توصیه می شود. نتایج مطالعه حاضر می تواند در اتخاذ سیاست صحیح در مصرف لبنیات مورد استفاده سیاستگذاران قرار گیرد.

    کلید واژگان: لبنیات, اینستاگرام, کاربر, تحلیل محتوا, ایران
    AR Esbati, Arezoo Rezazadeh, N Omidvar, H Eini Zeinab, A Haghighian-Roudsari*, R Roustaee
    Background and Objectives

    Dairy consumption is affected by several factors, including physical and economic accesses and individual preferences. Considering that social networks can reflect views of their users, this study was carried out to explain perspectives of Iranian Instagram social media users regarding dairy product consumption.

    Materials & Methods

    Data were collected using directed qualitative content analysis approach. Studied areas included hashtags that were collected based on the objectives of the study with the purposeful sampling method on Instagram, January 2011 to March 2021. The MAXQDA software was used for content coding and analysis. Validity of data was assessed using criteria of validity, transferability, trust and confirmation.

    Results

    A total of 782 posts with desired characteristics were collected. The most important themes identified in the posts of Iranian Instagram users included positive effects of dairy products in preventing diseases, necessity of consuming dairy products, safety and quality of dairy products, frauds in dairy products, disadvantages of consuming dairy products in causing diseases and harming the environment and animals and obstacles to dairy consumption such as high prices and poverty of the people. Some users tried to guide others to consume dairy products and introduced new products of dairy industries such as enriched dairy products and probiotics.

    Conclusion

    Considering broadly increasing use of social networks, production of scientifically sound contents by experts can be the major suggestion of the present study to improve awareness of the users of these networks. Due to the importance of dairy consumption, it is recommended to set educational programs according to the needs of different age groups in the country's media. Results of the present study can be used by the policymakers in adopting right policies on dairy consumption.

    Keywords: Dairy consumption, Instagram, Users, Content analysis, Iran
  • سعید زارع بیدکی، جلال الدین میرزای رزاز، آرزو حقیقیان رودسری*
    سابقه و هدف

    در حال حاضر افزایش جمعیت در دنیا میزان مصرف، عرضه و تقاضای غذا را بالا برده است. در این زمینه، تولید و به کارگیری گیاهان تراریخته یکی از دستاوردها می باشد. هدف از این مطالعه تبیین برداشت و درک ذهنی مصرف کنندگان نسبت به محصولات تراریخته است.

    مواد و روش ها

    مطالعه با نمونه گیری دارای حداکثر تنوع انجام و با رسیدن به اشباع داده، جذب مشارکت کنندگان به اتمام رسید. تعداد 30 نفر بزرگسالان 20 تا70 ساله ساکن شهر تهران با استفاده از مصاحبه عمیق فردی و تعداد 15 نفر نیز از طریق بحث گروهی وارد مطالعه شدند. آنالیز اطلاعات به دست آمده از شرکت کنندگان با روش آنالیز محتوا و با رویکرد جهت مند و استفاده از نرم افزار  MAXQDA10 انجام گرفت.

    یافته ها

    یافته ها نشان دادند که میزان اطلاع افراد از محصولات تراریخته نسبتا کم و محدود است. منابع اطلاعات آنها بیشتر اینترنت و تلویزیون و مهمترین انواع محصولات شناخته شده تراریخته از نظر آنها شامل روغن، میوه ها و ذرت، برنج و سویا بودند. از نظر شرکت کنندگان، عدم شناسایی صحیح و تبلیغات اغراق آمیز، نواقص اطلاع رسانی در مورد این محصولات هستند و تعبیر آنها از غذای تراریخته محصولاتی هستند که با دستکاری کردن ژن ها، ایجاد تغییرات هورمونی، پیوند زدن و تغییر ساختار مولکولی تولید می شوند و در مقایسه با محصولات عادی، مزه و طعم و ظاهر متفاوتی دارند.

    نتیجه گیری

    با توجه اهمیت موضوع اطلاع رسانی در شکل گیری نگرش ها و درک ذهنی افراد به این مهم پی می بریم که در بخش اطلاع رسانی، کاستی هایی وجود دارد. استفاده صحیح از توانایی غیر قابل انکار رسانه های جمعی به ویژه تلویزیون و برچسب گذاری های واضح و بدون پیچیدگی از عواملی است که می تواند به این اطلاع رسانی کمک کند.

    کلید واژگان: اصلاح ژنتیک, گیاهان تراریخته, درک ذهنی, مصرف کنندگان, مطالعه کیفی
    S Zare Bidaki, J Mirzay Razaz, A Haghighian Roudsari*
    Background and Objectives

    Currently, increases in population of the world increase supply and food demands. Production of transgenic plants is one of the relative achievements. The aim of this study was to describe the consumer perceptions towards transgenic products.

     Materials & Methods

    The study was carried out by sampling with the maximum diversity and participants enrolled until data saturation. Thirty adults aged 20–70 years living in Tehran were recruited in the study using in-depth interviews and 15 people were included in the study through focus group discussion. Data were analyzed using directed content analysis and MAXQDA Software (Version 10).

    Results

    Findings showed that people awareness on transgenic products was relatively low and limited. The sources of information mostly included the Internet and television and the most important types of transgenic products were oils, fruits, corn, rice and soy. Based on the participant views, lack of exact determination criteria and exaggerated advertisements were the shortcomings of information on these products. Based on the consumer interpretation, transgenic foods were products manipulated by hormonal changes and molecular structure grafts, which included various tastes and appearances, compared to normal products.

    Conclusion

    Based on the importance of information in shaping people attitudes and perceptions, lack of proper information to publicity was revealed in this study. Proper use of the undeniable ability of mass media, especially television, is one of the factors that can contribute to this information. Another factor that can help this information includes clear labeling.

    Keywords: Genetic modification, Transgenic plants, Perception, Consumer, Qualitative study
  • فاطمه عیوضی، پروین میرمیران*، مرتضی عبداللهی، ریحانه راسخ مقام، نسرین برومندنیا، غزاله اسلامیان، آرزو حقیقیان رودسری، عادل احمدی گل، مرجان عجمی*
    سابقه و هدف

    تنوع غذایی یکی از شاخص های کفایت مواد مغذی دریافتی است و با رشد کودکان در ارتباط است. این مطالعه برای اولین بار در ایران به بررسی ارتباط امتیاز تنوع غذایی DDS (dietary diversity score) مادر به عنوان مهم ترین فرد اثرگذار بر الگوی غذایی خانوار و به خصوص کودکان با شاخص های تن سنجی و امتیاز تنوع غذایی کودکان پیش دبستانی پرداخته است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی 236  کودک به همراه مادرانشان شرکت کردند. وزن ، قد و تنوع غذایی مادر و کودک به ترتیب توسط پرسشنامه یادآمدخوراک و پرسشنامه تنوع غذایی ارزیابی شد. امتیاز تنوع غذایی کودکان و مادران طبق پروتکل سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل (FAO) به سه دسته  خوب، متوسط و ضعیف تقسیم شد. خانوارها نیز بر اساس وضعیت اقتصادی - اجتماعی در سه گروه (پایین، متوسط، بالا) طبقه بندی شدند.

    یافته ها 

    این پژوهش نشان داد قد برای سن (034/0=p) وزن برای سن (013/0=p) و وزن برای قد (03/0=p) کودک با DDS مادر ارتباط معنی داری داشت.

    نتیجه گیری

    هرچه امتیاز تنوع غذایی مادران بهتر باشد احتمال اینکه کودکانی با وزن برای قد، وزن برای سن و قد برای سن طبیعی تر داشته باشد، نسبت به مادرانی که امتیاز تنوع غذایی ضعیف دارند، بیشتر است.

    کلید واژگان: امتیاز تنوع غذایی, شاخص های تن سنجی, وضعیت تغذیه ای, کودکان پیش دبستانی, وضعیت - اقتصادی اجتماعی
    Fatemeh Eyvazi, P Mirmiran*, M Abdollahi, R Rasekhmagham, N Borumandnia, Gh Eslamian, A Haghighian Roudsari, A Ahmadigol, M Ajami *
    Background and Objectives

    Dietary diversity score is a nutrient intake adequacy index associated with the child growth. As mothers make the most important decisions affecting dietary patterns for their families and children, this study investigated possible relationships between the dietary diversity scores of children and mothers and the anthropometric statuses of preschool children for the first time in Iran.

     Materials & Methods

    In total, 236 children and their mothers participated in this cross-sectional study. Data about mothers and children weight, height and dietary diversity scores were collected using food recall questionnaires and dietary diversity questionnaires, respectively. Then, mothers and children were categorized into good, medium and weak dietary diversity score groups based on the protocols by the United Nation Food and Agricultural Organization. Furthermore, households were categorized into three major groups (low, middle and high) based on their socioeconomic statuses.

    Results

    This study showed that child weight-for-age (p = 0.013) and weight-for-height (p = 0.03) included significant relationships with the mothers dietary diversity scores.

    Conclusion

    The better the mothers dietary diversity scores were, the more likely they were to have children with normal weight for height, weight for age and height for age values, compared to mothers with low dietary diversity scores.

    Keywords: Dietary diversity score, Anthropometric indicators, Nutritional status, Preschool children, Socioeconomic status
  • آرزو حقیقیان رودسری، مرجان عجمی، حسین داوودی، فاطمه محمدی نصرآبادی*
    سابقه و هدف

    نظام غذایی شرایطی را فراهم می کند که مصرف کننده برای انتخاب مواد غذایی، تهیه غذا و مصرف آن تصمیم می گیرد. این مقاله مروری، مراحل شناسایی گزینه های سیاستی برای نیل به هدف تغذیه سالم در یک نظام غذایی را مرور می کند که می توان برای تغییر سیاستی از آن ها بهره برد.

    مواد و روش ها

     در این مطالعه مروری سیستماتیک پس از تبیین سوال تحقیق و تعیین واژه های کلیدی، جستجو در پایگاه های اطلاعاتی مانند Google Scholar و ISI web of Knowledge، PubMed، SCOPUS، ScienceDirect،Springer ، ProQuest، Ovid، Magiran، Irandoc، Iranmedex با استفاده از کلیدواژه های (Food and Nutrition Policy)، (Evidence)، (Food system)، (Sustainability)، (Healthy food) و (Sustainable food and nutrition system) و معادل فارسی آنان از سال  2018-2000 صورت گرفت. معیارهای ورود شامل مطالعاتی بودندکه راهکارهایی را مناسب با هدف مطالعه به دو زبان فارسی و انگلیسی ارائه می دادند.

    یافته ها

     برای نیل به هدف سیاست گذاری آگاه بر شواهد در راستای پایداری نظام غذا و تغذیه، چهار مرحله مورد توجه قرار می گیرد که شامل انجام تحلیل وضعیت، به تصویر کشیدن چشم انداز سیاستی، تحلیل چارچوب سیاستی و تغییر سیاست است.

    استنتاج

    نظام غذا، بستری است که انتخاب های غذایی افراد را شکل می دهد. از این رو، سوق دادن نظام غذایی به برقراری تغذیه سالم و در حد توان اقتصادی افراد از مهم ترین عوامل اثرگذار بر انتخاب غذای سالم است. در ضمن ضروری است که فرآیند تغییر رفتار انتخاب غذا در جامعه ایرانی نیز با توجه به الگوهای فرهنگی و اجتماعی جامعه ما انجام شود.

    کلید واژگان: سیاست گذاری, نظام غذا و تغذیه, پایداری, سالم
    Arezoo Haghighian Roudsari, Marjan Ajami, Hossein Davoodi, Fatemeh Mohammadi Nasrabadi*
    Background and purpose

    A safe food system provides the conditions for consumers to decide about and choose the food products. This systematic review describes the alternatives in order to achieve a healthy nutrition pattern in a food system that can be used to make changes in current policies.

    Materials and methods

    An electronic literature search was done in Google Scholar, Web of Science, PubMed, Scopus, Science Direct, Springer, ProQuest, Ovid, Magiran, Irandoc, Iranmedex using the following keywords: food and nutrition policy, evidence, food system, sustainability, healthy food, and sustainable food and nutrition system. Articles published between 2000 and 2018 in Persian and English that met the study inclusion criteria were selected.

    Results

    In order to establish evidence-based policy four factors should be considered, including situation analysis, policy illustrations, analyzing the policy’s framework, and changes in policy. 

    Conclusion

    The food environments and systems are the basis for food choices of people. Indeed, guiding the food system toward safe and affordable approaches affect consumers’ nutrition patterns. In Iran, changes in food policy should be also socio-culturally appropriate

    Keywords: policy making, food, nutrition policy, sustainable, healthy
  • نقش تغذیه در بلوغ زودرس
    آرزو حقیقیان رودسری
  • آرزو حقیقیان رودسری، علی میلانی، جلال الدین میرزای رزاز، ابوعلی ودادهیر *
    زمینه و هدف
    انتخاب غذا در مقام یک مساله اجتماعی مانند سایر کردارهای انسانی، تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. غیر از عوامل زیست شناختی و فیزیولوژیک، محدوده وسیعی از عوامل مانند عوامل فردی، محیطی، فرهنگی و اجتماعی ممکن است بر انتخاب غذا اثر داشته باشند. از این رو، این مطالعه با هدف مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه تعیین کننده های انتخاب غذا و به ویژه علل اجتماعی فرهنگی زمینه ساز آن انجام شد.
    روش و
    مواد
    این مطالعه مروری با جستجو در بازه زمانی سال 1995 تا 2017 انجام گرفت. ابتدا با استفاده از کلیدواژه های Food choice، determinants، factor و همچنین از طریق موتورهای جستجو شامل Google Scholar، Pubmed، Science direct، Scopus ، Irandoc، Magiran، SID و بانک های مقالات علوم بهداشتی و پزشکی، مقالات کامل و درصورت عدم دسترسی به مقالات کامل، خلاصه مقالات استخراج گردید. جستجو در ابتدا با کلیدواژه های food choice and determinants انجام و سپس با استفاده از کلیدواژه های culture وsocial، جستجوی مقالات محدود شد. 22 مطالعه به زبان فارسی و انگلیسی که به روش کمی (6 مقاله) و کیفی (16 مقاله) انجام شده بود، که همه آنها جهت بررسی وارد مطالعه شدند.
    یافته ها
    در مطالعات بررسی شده، مفاهیمی چون خوداثربخشی تغذیه ای، رسانه، عوامل اقتصادی اجتماعی، زمینه های اجتماعی، سواد، ترکیب خانوار، نابرابری طبقات اجتماعی، شغل، مزه، دسترسی آسان، عادات، ترجیحات غذایی، آگاهی، تاثیر دوستان، همسالان و والدین، تحصیلات والدین (در نوجوانان)، مهارت های پخت و پز، کیفیت تغذیه ای، دوره زندگی، ایده آل ها، منابع، پرهیزهای غذایی، تجارب گذشته افراد، سلامت، سنت های قومی، زمان کافی، تجارب لذت بخش از مواد غذایی، سیر کردن شکم و مفاهیم دیگری که اختصاص به گروه هدف مورد بررسی داشت، به عنوان عوامل تعیین کننده انتخاب غذا در بیشتر مطالعات مورد بررسی استخراج شد.
    نتیجه گیری
    جمع بندی مطالعات نشان دهنده اهمیت متغیرهای اجتماعی فرهنگی در انتخاب غذا و نوع انتخاب ها در بین افراد مختلف در گروه های متنوع بود و می توان با در نظر گرفتن آنها، در جهت طراحی و اجرای مداخلات تغییر رفتار اقدام نمود. با این وصف، بررسی های بیشتر در زمینه عوامل اجتماعی فرهنگی باهدف برنامه ریزی های غذایی ضروری است.
    کلید واژگان: غذا, انتخاب, تعیین کننده, تحقیق کیفی, فرهنگی, اجتماعی
    Arezoo Haghighian-Roudsari, Ali Milani-Bonab, Jalaledin Mirzay-Razaz, Abouali Vedadhir *
    Background And Objective
    Food choice similar to other human behaviors is influenced by various factors. Along with biological and physiological determinants, various factors may affect food choice including individual, environmental, cultural, social and behavioral factors. Therefore, the purpose of this study was to review the determinants of food choice especially in reference to socio-cultural factors.
    Materials And Methods
    This review study was conducted based on articles published from 1995 to 2017. Firstly, search was conducted by keywords in PubMed, Google scholar, Science Direct, Scopus, SID, Irandoc, Magiran and health science databases to find full text or abstract of publications. The initial search key words were "food choice" and "determinants", which were later refined by searching for particular terms like "culture" and "social". Finally, 22 articles including 6 quantitative articles and 16 qualitative articles in Persian and English were selected.
    Results
    The concepts extracted as food choice determinants included nutritional self-effectiveness; media; socio-economic factors; social contexts; literacy; family dimension; social inequality; occupation; taste; ease of access; habits; food preferences; knowledge; friends, peers and parents influences; parental education; cooking skills; nutritional quality; life course; ideals; resources; food abstinence; past experiences; health; ethnicity customs; time; enjoyable experiences from foods; and satiety.
    Conclusion
    Adding up studies showed the importance of socio-cultural variables as food choice determinants among different groups to design and implement interventions to modify the eating behaviors. Thus, it is necessary to carry out research on the basis of socio-cultural factors for food programming.
    Keywords: Food, Choice, Determinant, Qualitative research, Culture, social
  • تغذیه و بلوغ زودرس
    آرزو حقیقیان رودسری
  • تغذیه و بلوغ زودرس
    آرزو حقیقیان رودسری
  • بیماری های دوران مدرن غیر واگیر، اما همه گیر
    آرزو حقیقیان رودسری
  • غذاهای سنتی ایرانی
    آرزو حقیقیان رودسری
  • مریم راثی علی جلالی دیزجی، زهرا موسوی زاده، نرگس عباسقلی، آرزو حقیقیان رودسری
    سابقه و هدف
    مطالعه کمی وب سایت های جهان میزان تاثیرگذاری و میزان رویت آنها را با استفاده از شاخص های وب سنجی روشن می نماید با توجه به اهمیت وب سایت های تخصصی، هدف این پژوهش تحلیل پیوند وب سایت های موسسات علوم و صنایع غذایی جهان بر اساس مقیاسهای وب سنجی است.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش با استفاده از شیوه های وب سنجی، میزان رویت و عامل تاثیر گذار وب، کل پیوندها و خودپیوندهای وب سایت های موسسات علوم و صنایع غذایی جهان مورد مطالعه قرار گرفته است. به علاوه با استفاده از روش دسته بندی خوشه ایو مقیاس چند بعدی به مطالعه خوشه های اصلی و ترسیم نقشه دو بعدی این وب سایت ها بر اساس هم پیوندی آنها پرداخته شده است همچنین در این پژوهش به بررسی خدمات ارائه شده از طریق وب سایت ها و ارتباط آنها با میزان پیوندهای دریافتی و میزان رویت وب سایت ها پرداخته شده، آنگاه موثرترین عناصر وب سایت های این حوزه موضوعی شناسایی شده و سپس به ارائه الگوی پیشنهادی برای انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی ایران پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش تعداد 63 وب سایت فعال علوم و صنایع غذایی جهان بود که با جستجوی واژه های مرتبط در موتور جستجوی ساده و پیشرفته گوگل استخراج شد. زمان انجام پژوهش سال 1389 بود که با استفاده از فرمول های جستجوی ویژه و از طریق جستجو یاهو و سایت یاهو اکسپلورر داده ها گردآوری شد.
    یافته ها
    سایتFOI با ضریب تاثیری برابر با 72 بالاترین ضریب تاثیر را در بین وب سایت های مورد بررسی دارد. همچنین وب سایت NIFA با 41/57% از پیوندهای دریافتی بیشترین تعداد پیوندهای دریافتی و بالاترین میزان رویت را دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج تحلیل هم پیوندهای این وب سایت ها نشان داد که این وب سایت ها در 5 خوشه اصلی در محیط وب با هم ارتباط دارند و 7 وب سایت به صورت مستقل باقی مانده اند. نتایج حاصل از ترسیم نقشه چند بعدی نیز نشانگر وجود 5 دسته است. همچنین 9 وب سایت هسته شناسایی گردیده و وب سایت NIFA به عنوان وب سایت برتر معرفی گردید. از سوی دیگر نتایج این پژوهش نشان می دهد که میزان دریافت پیوند با نوع خدمات ارائه شده و محتوای این وب سایت ها ارتباط دارد.
    کلید واژگان: وب سایت های موسسات علوم و صنایع غذایی, تحلیل پیوندی, وب سنجی, میزان رویت, عامل تاثیرگذار وب
    M. Rassi, A. Jalali Dizaji, Z. Mousavizadeh, N. Abbasgholi, A. Haghighian Roudsari
    Background And Objective
    For the importance of specialized web sites, the purpose of this study is link analysis of food science & technology institutes websites based on webometrics scales to propose a pattern website for National Nutrition & Food Technology Research Institute in Iran. visibility, the web impact factor (WIF), self link and total link of websites of the food science & technology institutes via webometrics has been Studied in this Research.
    Materials And Methods
    Cluster analysis and Multi- dimentional scales Studied the Main Clusters and Drawing Two- dimentional Map of Website Based On Co-links. Also has been used to find out the main Clusters and to draw tow- dimentional map for websites based on Co-links as well. Services provided by the websites has been investigated through their inlinks and visibility to identify the most effective elements of Food Research Institutes in Iran. The statistical population is 63 active websites searched and downloaded by google search engine. in the period of one month The data were collected using webometrics formula via yahoo search engine & yahoo explorer during December 2010 to Januar 2011.
    Result
    The results indicated that the FOI website has the highest impact factor among the sites research sample with WIF of 72, while the NIFA with %57/41 received the highest number of inlinks having the highest visibility. The Cluster analysis results of the website showed that websites had collaborated in five major clusters in the Web environment but seven website have remained independent. Multi- dimentional analysis map also confirmed the existence of five categories.
    Conclusion
    this study showed that there has been a relation between inlinks with types of presented services and the content of websites. Finally an appropriate model was presented for the website of National Nutrition & Food Technology Research Institute.
    Keywords: Web site's Food Science, Technology Institutions, Category clustering analysis, Multidimensional Scale, Link Analysis, Web services, Visibility, Web Impact Factor
  • آرزو حقیقیان رودسری، فرشته بایگی، مریم شکوهی، مرجان باژن، آرش رشیدی
    سوء تغذیه در بیماران پذیرش شده در بیمارستان و مراجعین به مراکز بهداشتی بسیار شایع است. اگر علائم سوء تغذیه مورد توجه قرار نگیرد، و یا با نشانه های بیماری اصلی فرد اشتباه شود، بهبودی به کندی صورت گرفته، زمان بستری در بیمارستان افزایش یافته و بیمار توانایی کمتری برای جراحی و تجویز دارو دارد. هدف این مقاله بررسی میزان شیوع سوء تغذیه در مراجعه کنندگان به برخی مراکز درمانی ایران و سایر کشورهای دنیا و مهم ترین عوامل موثر بر آن می باشد. مقالات بکار رفته در این مرور سیستماتیک از طریق جستجو در بانک های اطلاعاتی Medline، Iranmedex، SID، Magiran، Pubmed، Scopus و پایان نامه های موجود در این زمینه و با استفاده از کلیدواژه های مبتنی بر تزاروس مانند سوء تغذیه، بیمارستان، شیوع و مدیریت تغذیه ای بین سالهای 1984 و 2012 گردآوری شد. بر اساس مطالعات مرورشده، شیوع سوء تغذیه در افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی و در بیمارانی که از این مراکز ترخیص می شوند، حدود 20 تا 50 درصد است. عواملی که در بروز سوء تغذیه در این بیماران دخیل هستند شامل عدم تشخیص صحیح سوء تغذیه در زمان پذیرش بیماران در مراکز درمانی، سن، جنس، سرطان، وجود عفونت، زمان طولانی بستری، دریافت ناکافی، سو ء هضم یا جذب، افزایش نیاز به دریافت مواد غذایی، افزایش از دست دادن مواد مغذی، بیماری و مصرف هم زمان داروها ارتباط دارد. در مراکز درمانی، بخش های پرخطر به جهت شیوع بیشتر سوء تغذیه شامل سالمندان، مراقبت های ویژه، نفرولوژی، داخلی، گوارش و جراحی قلب هستند.
    کلید واژگان: سوء تغذیه, بیمارستان, مراکز درمانی, شیوع
    A. Haghighian Roudsari, F. Baygi, M. Shokouhi, M. Bazhan, A. Rashidi
    Malnutrition is common in the patients admitted to the hospitals and medical centers. If the symptoms of malnutrition go unnoticed or be mistaken for those of the patient’s main disorder, disease prognosis is likely to be poor, hospital stay lengthened and the patients may be less able to respond to surgical and medical procedures, including medication. This article assesses the prevalence of malnutrition in some medical centers in Iran and the other countries. In this systematic review, article were gathered the from the databases like Medline, Iranmedex, SID, Magiran, Pubmed, Scopus by using Thesaurus-based keywords like malnutrition, hospital, prevalence, nutritional management between 1984 to 2012 years. According to reviewing the articles, about 20% to 50% of all medical and surgical patients admitted to medical centers are affected by malnutrition prevalence being significantly higher in patients with malignant compared to benign disease and after surgical treatment. Malnutrition correlated with primary undiagnosed malnutrition at admission, age, sex, presence of cancer or infection, longer hospital stay, insufficient food intake, impaired digestion or absorption, increased nutrient requirements and excess nutritional losses. High nutritional risk medical units were identified as geriatrics, critical care, nephrology, internal medicine, gastroenterology and cardiovascular surgery, respectively.
    Keywords: Malnutrition, Medical center, Hospital, Prevalence
  • راحیل رستمی، آرزو حقیقیان رودسری، بنفشه گلستان، فریده طاهباز
    مقدمه
    مداخله های تغذیه ای، یکی از روش های مهم برای کاهش چربی های خون می باشند. در این مطالعه، اثر مصرف آب مرکبات بر فراسنج های لیپیدی خون افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی خفیف تا متوسط مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    در این کارآزمایی بالینی متقاطع، 2 مرد و 18 زن 60-45 سال با کلسترول سرم mg/dl300-200 شرکت کردندکه بطور تصادفی به دو گروه AوB، رژیم گام 1 کلسترول و یا رژیم گام 1 کلسترول همراه با دریافت روزانه 250 میلی لیتر آب مرکبات (مخلوط آب پرتقال و آب گریپ فروت به نسبت مساوی) تقسیم شدند. 6 هفته بعد از رعایت رژیم ها، دوره استراحت به مدت 2 هفته برقرار شد و سپس گروه ها با هم جا به جا شدند و مطالعه 6 هفته دیگر ادامه یافت. در شروع و پایان هر مرحله از مطالعه اندازه گیری های تن سنجی، یادآمد غذایی 24 ساعته، فشارخون و چربی های خون انجام گرفت.
    یافته ها
    مقادیر نمایه توده بدن، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، سطوح LDL-C، HDL-C، TG و نسبت TC/HDL-C تحت تاثیر نوع مداخله قرار نگرفتند. در حالی که تحت تاثیر نوع مداخله در سطح کلسترول تام (TC) سرم کاهش معنی دار (024/0P =) و در نسبت HDL-C/LDL-C افزایش معنی داری دیده شد (04/0P =).
    نتیجه گیری
    رژیم غذایی گام 1 به اضافه آب مرکبات، موجب کاهش کلسترول تام و افزایش نسبت HDL-C/LDL-C در افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی شد، لذا می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر در بیماران مبتلا به این اختلال در نظر گرفته شود
    کلید واژگان: هیپرکلسترولمی, چربی های خون, آب پرتقال, آب گریپ فروت, کارآزمایی بالینی
  • راحیل رستمی، آرزو حقیقیان رودسری، بنفشه گلستان، فریده طاهباز
    مقدمه
    مداخله های تغذیه ای، یکی از روش های مهم برای کاهش چربی های خون می باشند. در این مطالعه، اثر مصرف آب مرکبات بر فراسنج های لیپیدی خون افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی خفیف تا متوسط مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    در این کارآزمایی بالینی متقاطع، 2 مرد و 18 زن 60-45 سال با کلسترول سرم mg/dl300-200 شرکت کردندکه بطور تصادفی به دو گروه AوB، رژیم گام 1 کلسترول و یا رژیم گام 1 کلسترول همراه با دریافت روزانه 250 میلی لیتر آب مرکبات (مخلوط آب پرتقال و آب گریپ فروت به نسبت مساوی) تقسیم شدند. 6 هفته بعد از رعایت رژیم ها، دوره استراحت به مدت 2 هفته برقرار شد و سپس گروه ها با هم جا به جا شدند و مطالعه 6 هفته دیگر ادامه یافت. در شروع و پایان هر مرحله از مطالعه اندازه گیری های تن سنجی، یادآمد غذایی 24 ساعته، فشارخون و چربی های خون انجام گرفت.
    یافته ها
    مقادیر نمایه توده بدن، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، سطوح LDL-C، HDL-C، TG و نسبت TC/HDL-C تحت تاثیر نوع مداخله قرار نگرفتند. در حالی که تحت تاثیر نوع مداخله در سطح کلسترول تام (TC) سرم کاهش معنی دار (024/0P =) و در نسبت HDL-C/LDL-C افزایش معنی داری دیده شد (04/0P =).
    نتیجه گیری
    رژیم غذایی گام 1 به اضافه آب مرکبات، موجب کاهش کلسترول تام و افزایش نسبت HDL-C/LDL-C در افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی شد، لذا می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر در بیماران مبتلا به این اختلال در نظر گرفته شود.
    کلید واژگان: هیپرکلسترولمی, چربی های خون, آب پرتقال, آب گریپ فروت, کارآزمایی بالینی
  • فرشته بایگی، احمدرضا درستی، محمدرضا اشراقیان، آرزو حقیقیان رودسری
    مقدمه
    امروزه شیوع چاقی در کودکان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به سرعت رو به افزایش است و عوامل مختلفی در ایجاد آن دخالت دارند که لازم است در هر جمعیتی به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط عوامل غذایی با چاقی در دانش آموزان دبستانی شهر نیشابور در زمستان 1384 به انجام رسید.
    روش کار
    این مطالعه مورد شاهدی و مقطعی بر 1471 دانش آموز دبستانی شهر نیشابور در سال 1384 انجام شد، موارد به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی انتخاب شده بودند. قد و وزن کلیه دانش آموزان اندازه گیری و نمایه توده بدن محاسبه شد. 114 دانش آموز چاق (گروه مورد که اندکس توده بدنی آنها بزرگتر از صدک 95 معیار حسینی و همکاران بود، 114n=) و به همان تعداد دانش آموز غیر چاق (گروه شاهد که BMI آنها بین صدک 15 تا 85 همان استاندارد بود 102n=) انتخاب شدند. جهت تعیین عوامل غذایی مرتبط با چاقی دو پرسشنامه تکرر مصرف مواد غذایی و 24 ساعت یادآمد خوراک تکمیل شد. اطلاعات حاصل شده با استفاده از روش آماری SPSS تجزیه و تحلیل شده و از روش های کای اسکوئر و تی تست هم استفاده شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که میانگین انرژی دریافتی روزانه در گروه مورد (2/542±1/2413 کیلوکالری) به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد (7/411±1/1762 کیلوکالری) بود (001/0>p). میزان انرژی دریافتی حاصل از هر یک از درشت مغذی ها نیز در دو گروه متفاوت بود (001/0>p). همچنین دو گروه از نظر مصرف نوشابه، چیپس، پفک، شکلات، آبمیوه طبیعی و غذاهای آماده تفاوت معنی دار داشتند (001/0>p).
    نتیجه گیری
    ارائه برنامه های آموزش تغذیه در سطح خانوار به منظور کنترل شیوع چاقی در کودکان ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: چاقی, دریافتهای غذایی, دانش آموز دبستانی
  • مواد غذایی خیابانی
    آرزو حقیقیان رودسری
  • راه کارهای عملی در حل مشکلات تغذیه ای
    آرزو حقیقیان رودسری
  • تغذیه و پسوریازیس
    آرزو حقیقیان رودسری
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال