به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

احمد امیری خراسانی

  • زهرا سلیمانی *، عنایت الله شریف پور، احمد امیری خراسانی

    یکی از ویژگی های مهم ادبیات فارسی، بازتاب مضامین اخلاقی (فردی- اجتماعی) در آثار نظم و نثر آن است. ابن یمین یکی از شاعران مطرح دوره مغول است که با توجه به انحطاط اخلاقی در این دوره، در جهت احیای هنجارهای اخلاقی در جامعه کوشیده است. در این مقاله سعی شده است که مولفه-های اخلاق اجتماعی در دیوان وی بررسی شود. مقاله حاضر مطالعه ای نظری است که به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. محدوده مورد مطالعه، دیوان اشعار ابن یمین است که بعد از توصیف تحلیلی، به مولفه های اخلاقی اجتماعی پرداخته شده است. با کاوش در اشعار ابن یمین در می یابیم که شاعر علاوه بر مضامین اخلاق فردی، به مضامین اخلاق اجتماعی نیز توجه داشته و این مضامین به دو صورت فضایل اخلاق اجتماعی و رذایل اخلاق اجتماعی تفکیک شده است. حاصل این مقاله نشان می دهد که مولفه های فضایل اخلاقی از جمله: تواضع، عدل، مردم داری، مناعت طبع، انفاق مال، خدمت به خلق و... و رذایل اخلاق اجتماعی مانند: ظلم، جهل، ریا، تکبر، عدم شایسته سالاری، تقلید کورکورانه، حسد و... در دیوان ابن یمین، به ویژه در قطعات وی منعکس شده است.

    کلید واژگان: ابن یمین, اخلاق اجتماعی, فضایل اخلاقی, رذایل اخلاقی
    Zahra Soleimani*, Enayat Sharing Pour, Ahmad Amiri Khorasani

    Persian literature is mostly characterized by a reflection of moral (individual-social) themes in its poetic and prose works. Ibn Yamin is one of the prominent poets of the Mughal period, who tried to revive the moral norms in the Iranian society that was severely affected by a moral decline in this period. This study sought to examine the components of social ethics in Ibn Yamin’s poetry using a theoretical design and library techniques. The scope of the study was Ibn Yamin’s poetry that addresses social moral values following a descriptive-analytical approach. An exploration of Ibn Yamin’s poems indicated that the poet has paid attention to the themes related to both social and individual ethics which were further divided into social virtues and vices. The results also indicated that the components of moral virtues such as humility, justice, humanity, self-control, spending money on charity (Infaq), serving the people, etc., and the social vices such as cruelty, ignorance, hypocrisy, arrogance, the absence of meritocracy, blind imitation, envy, etc. are reflected in Ibn Yamin’s poetry, especially in his stanzas.

    Keywords: Ibn Yamin, Social Ethics, Moral Virtues, Moral Vices, Mongol Period
  • آذر ملایی ماهونکی، احمد امیری خراسانی*، علی جهانشاهی افشار

    اقوام مغول با پیروی از الگوی فرهنگی خود نام ‏های متنوعی را برای افراد برمی ‏گزیدند. با هجوم و فرمانروایی بلندمدت مغولان، در ایران، نام ‏های مغولی در متون فارسی آن دوره و حتی پس از آن منعکس شده ‏است. در مواردی ادیبان و تاریخ‏ نگاران ایرانی، معانی نام ‏ها و دلیل نام گذاری ‏های متنوع را ضبط کرده و به داستان ‏ها و روایت‏ های مربوط به آن ‏‏ها پرداخته ‏اند. از آنجا که پژوهش دقیق و جامعی درباره الگوی نام گذاری مغول و بازتاب آن در متون ادبی و تاریخی، مشاهده نشده‏ است پژوهش در این مورد، اهمیت و ضرورت دارد.
    در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی اجرا و داده ‏های آن، بر مبنای متون ادبی و با استناد به متون تاریخی، به شیوه کتابخانه ‏ای، گردآوری شده‏، نام ‏ها و الگوهای نام گذاری افراد در متون، شناسایی و بررسی شده است. در این متون، الگوهای نام گذاری متفاوتی با توجه به طبیعت، وضعیت جسمانی، رویدادها و... وجود دارد و نام گذاری با رسومی نیز همراه بوده و نام‏ ها در مواردی بنا به دلایلی تغییر کرده‏ اند.

    کلید واژگان: نام, الگو, نام گذاری, مغول, رسم
    Azar Molaie Mahoonaki, Ahmad Amiri Khorasani*, Ali Jahanshahi Afshar

    Mongolian tribes, following their cultural traditions, have a diverse array of names for people. This was particularly evident during and after the Mongol rule in Iran, where Persian texts from that era often reflect these Mongolian names. Iranian writers and historians sometimes provided insights into the meanings and reasons behind these names, along with related stories and narratives. Despite the significance of Mongol nomenclature in literary and historical texts, comprehensive research on this topic remains scarce, underscoring the need for this study. In these texts, naming patterns varied according to nature, physical conditions, events, and manners. Sometimes, names were altered for various reasons.

    Keywords: name, pattern, naming, Mongol, manner
  • عباس سالاری، احمد امیری خراسانی، شکرالله پورالخاص

    وطن، یکی از اصطلاحات و مضامین شعر شاعران وطن دوست است که از زمان شکل گیری شعر و ادب فارسی، مورد توجه شاعران بوده است. در هر دوره ای از تاریخ یک ملت، حوادثی بوجود می آید که مرز های آن ملت، مورد تهدید بیگانگان قرار می گیرد. این تهدید می تواند، در زمینه سرمایه های ملی، فرهنگی و... باشد. دوران مشروطه، دورانی است که دولت های بیگانه، چشم به غارت سرمایه های ملی وطن ما دوخته اند. یکی از عوامل موثر بیداری مردم در دوران مشروطه، شاعران بوده اند که با آوردن مضامینی چون وطن، در پاسداری و نگهبانی آن کوشیده اند. سید اشرف الدین، شاعری است که در دیوان اشعار خود، بطور برجسته از زوایای مختلف، به مفهوم «وطن» پرداخته است و هدف از به کارگیری مفهوم وطن، بیداری و آگاهی مردم، عشق به وطن و پاسدای از ارزش های ملی میهنی است. با توجه به اهمیتی که مفهوم وطن در شعر فارسی دارد؛ نگارنده کوشیده است براساس تحلیل شعری نسیم شمال و همچنین یافته های موجود در این زمینه، به طور اجمالی به این موضوع بپردازد.

    کلید واژگان: شعر فارسی, مشروطیت, سید اشرف الدین حسینی گیلانی, وطن
    Abbas salari, Ahmad Amiri khorasani, shokrollah Pouralkhas

    Country is one of the terms and concepts which were paid attention to by patriotic poets from the beginning of Persian poetry and literature. There have been some events in each period of every nation which make the borders of that nation to be under threat by aliens. This threat can be in fields such as cultural and national values. Constitutional period in Iran was one of the period in which alien countries were looking forward to plunder the property and wealth of our country. Poets who tried to guard our country against aliens were one of the effective agents in awakening and awareness of people in Constitutional period. Sayed Ashrafaldin Gilani was one of them who notably tried to look into different aspects of "country" in his Divan. By using this term in his Divan, he wants to make people to be aware of negligence, to show his love to his country and to protect our national values. Since the term "country" has an important position in Persian poetry, the researcher through analysis of Nasim-e shomal'poetry and his knowledge in this field tried to have a brief and thorough look into it.

    Keywords: Persian poem, poetry, Constitutional system, Sayed Ashrafaldin Gilani, Country
  • نجمه نوروزی چگینی*، احمد امیری خراسانی، نجمه حسینی سروری

    دربار پادشاهان از دیرباز، جلوه گاه آیین ها و مناسباتی بوده که با ریشه های ادب و تاریخ هر ملت پیوند خورده است و به تبع آن، فرهنگ و تمدن پیشینیان به گونه ای تسلسل وار، در پیدایش فرهنگ آیندگان تاثیرگذار بوده است. قصه گویی و قصه خوانی به عنوان یکی از مناصب و تشکیل دهنده آیین های ادبی در دربار، سنت دیرین ادب شفاهی را تجدید حیات نموده است. درباره این منصب در ادوار مختلف ادبی می توان گفت: بعضی از نویسندگان، تشکیل اولین دوره قصه گویی ایرانی را مربوط به دوره کیانیان و هخامنشیان و بعضی، خنیاگران عهد اشکانی یعنی«گوسانان» می دانستند. در دوره های بعدی یعنی دوره های سامانیان تا غزنویان، «موبدان» و «ندیمان» این نقش را همراه با حماسه خوانی ایفا کردند و یک ندیم می بایستی دارای مجموعه آدابی از جمله: شاعری، خنیاگری، شیواسخنی و نمایش پردازی می بود. در دوره مغولان نیز، قصه های ایرانی در اثر تلخی های حمله مغولان بیشتر جنبه مذهبی پیدا کرد. در دربار صفویه، قصه خوانی به اوج شکوفایی خود رسید و این منصب در دربار قاجار با عنوان «نقال باشی» تجدیدی دوباره پیدا می کند. این جستار به روش تحلیل کیفی سعی بر آن دارد تا به بررسی این منصب و به تبع آن تغییرات آیین ها و آداب آن در دربار پادشاهان ایرانی بپردازد.

    کلید واژگان: قصه خوان, نقال, ادب شفاهی, مناسبات ادبی, دربار
    Najmeh Noroozi Chegini *, Ahmad Amiri Khorasani, Najmeh Hossini Sarvari
    Introduction

    The Court of kings and dynasties were manifestation of ceremonial customs and occasions which pertain to the roots of literature and history of their nations. Consequently, culture and civilization of our antecedents influenced creation of their descendants' culture in sequential and continual way.Narration and storytelling, known as a notable position at the Court of Emperors and Kings and as constituents of literal customs of the court, have revived and rejuvenated the ancient tradition of oral literature. Regarding such a position, it could be said that some of the authors believe that commencement of the first period of storytelling in Iran returns to The Achaemenid Empire and Kianian Dynasty, but some others believe that it comes from The Gusans of the Parthian Empire.In following periods, since Samanid Dynasty until Ghaznavid Empire, the role of narration and storytelling was played by Zoroastrian Clerics and the mates – servants and maids – as well as reading epics. Servants or maidswere to learn and acquire an agglomeration of literal issues and skills such as poems, reciting, eloquence and performance.During The Ilkhanate Era (the Mughals Dynasty), Iranian stories became more religious due to bitterness of Mughal Attacks. At the Court of Safavid Dynasty, narration and storytelling reach its peak of prosperity and then the Court of Qajar gave this position a new lease of live, titled "Reciter".This current research has tried to investigate and study this position and its evolutions their ceremonial customs at the court of Iranian Kings.

    Methodology

     In the present study, the authors believe that by searching historical and literary sources, storytelling and narration as one of the literary  positions in the court of kings and sultans, explaining the rituals and  relations related to it and introducing and recognizing the letters left  by the storytellers and Although the court narrators are brief in their  research, a part of the article deals with the background of storytelling  related to the Arab government and its connection with court  storytelling in Persian literature.

    Discussion

    The performance of the ancient tradition of storytelling in Iran is  revealed to us by studying the oldest historical documents and Persian literature; However, considering the fact that emirs and kings have played an important role in the history of Iran as the main supporters and encouragers of Persian literature and its sub-branches, the answer to these questions is to what extent kings were buyers and wanted to tell stories or tell stories. And it is unknown to us with what status and rank the storytelling position as well as the position of storytelling was prevalent in their court. Following the answers to these questions, oral literature in the field of narration and story is considered and researched as the most basic way of communicating with the audience  as well as how it is transmitted and promoted in the court of kings .The search for the roots of Iranian culture and history in connectionwith the early storytelling, the degree of commitment and support of princes and kings to the literary position of storytelling and how to create and spread this artistic and literary taste in the court has necessitated this research.

    Conclusion

    Noting that the first literary societies about sultans were established in various historical periods, it can be said that literary positions and professions, including storytelling, first appeared in the court  of opportunity by addressing the properties and the chosen ones, whose characteristics are as follows: Are: 1- Generally, the storytellers of the court, due to the special type of their audience and their affiliation with the Shah in meetings and  travels, were required to know the legends and life stories of the  previous rulers or to quote the Shahnameh and other epic texts. Many storytellers were the court of the poet and in their poems  they used nicknames derived from their names and nicknames; also, because the stories about praising Mamdouh were in parallel  with the poetry, court storytellers can be considered as rivals of  poets, who sometimes gained superiority over court poets by   gaining a higher position. 3- Familiarity and awareness of musical instruments and musical  instruments have been among the necessary conditions for  storytellers who have been able to enter the court; as in the book of  Qaboosnameh, the storytellers are mentioned as "Khanyagars"   who narrated the poems of the poets with their instruments and songs. 4- Other special skills and techniques of court storytelling are the ability to narrate the story and bring short and poetic anecdotes,  often in the form of Masnavi, which was expressed before the story and to attract the attention of the audience with the term "pre-   reading".

    Keywords: storyteller, narrator, oral literature, literary relations, court
  • زهرا انجم شعاع*، احمد امیری خراسانی
    ادبیات آیینی سابقه دیرینی در تاریخ ادبیات فارسی دارد که نشان دهنده اهمیت موضوعات و مفاهیم آیینی نزد شاعران و سخن پردازان فارسی زبان است. در گذشته درون مایه ادبیات آیینی کهن بیشتر بر اسطوره ها، سنت ها و آداب ورسوم فرهنگی تاکید می کرد، اما از دوره اسلامی و به ویژه با روی کار آمدن حکومت های شیعی، رنگ و بوی مذهبی گرفت. در دوره معاصر درباره چیستی و ماهیت شعر آیینی تحقیقاتی انجام شده است که معمولا جامعیت و مانعیت تعریف در آن لحاظ نشده است و گاهی در تعاریف ارایه شده، ادبیات آیینی با ادبیات عرفانی، مذهبی یا تعلیمی خلط شده است. این پژوهش تلاش می کند تا با شیوه کتابخانه ای و سند کاوی به بررسی چیستی ادبیات آیینی بپردازد و در حد توان، تعریفی جامع از ادبیات آیینی ارایه دهد. در ادامه، بعضی از گونه های ادبیات آیینی بررسی و به طور اجمالی به ساختار و محتوای آن اشاره شده است.
    کلید واژگان: ادبیات فارسی, آیین, آیین های اسلامی, آیین های ایرانی, ادبیات آیینی
    Zahra Anjoshoae *, Ahmad Amiri Khorasani
    Ritual literature has a long history in the history of Persian literature, which shows the importance of ritual topics and concepts for poets and Persian speakers. In the past, the main theme of ancient religious literature was myths, traditions and cultural customs, but from the Islamic era and especially with the coming of Shia governments, it took on a religious flavor. Regarding the nature of ritual poetry, especially in the contemporary era, definitions have been made that are not usually comprehensive; furthermore, there has not been a precise boundary between ritual poetry and other poetry, and sometimes in the definitions of researchers, ritual literature has been mixed with mystical, religious or didactic literature. In this paper, library research has been used to identify what ritual poetry is and present a more comprehensive definition of ritual literature. In what follows, the most common types of ritual literature are listed. The structure and content of ritual literature are briefly examined.
    Keywords: literature, ritual, Ritual Literature, Islamic rituals, Iranian rituals
  • لیلی امیری ابراهیم آباد*، احمد امیری خراسانی، محمدصادق بصیری

    شایست ناشایست، متنی به زبان پارسی میانه و اثری دینی، بازمانده از دوره زرتشت است. احیاءعلوم الدین نیزکتابی دینی، اخلاقی و عرفانی مربوط به قرن پنجم است. مقاله حاضر می کوشد با تاکید بر دستورهای اخلاقی شعرای متقدم، به مقایسه اشعار آنان با این متون دینی، یعنی شایست ناشایست و احیاءعلوم الدین امام محمد غزالی و ترجمه فارسی آن، کیمیای سعادت، بپردازد. ادبیات تعلیمی ما از آغاز شعر فارسی تا کنون، همواره بایدها و نبایدهای اخلاقی را مورد توجه قرار داده، اما در زمینه مقایسه اشعار شاعران متقدم و متون دینی، پژوهش های کمتری صورت گرفته است. این نوشتار، به شیوه کتابخانه ای و با روش استقرایی، اندیشه های موجود در اشعار شعرای متقدم را با شایست ناشایست و احیاءعلوم الدین، مقایسه می کند و به این نتیجه می رسد که شعرای متقدم، بنا به پیشینه باورهای اعتقادی که داشته اند و هم چنین به دلیل تاثیرپذیری از آموزه های اسلامی- قرآنی، بایدها و نبایدهای اخلاقی را در شعرشان، مطرح و به دیگر شعرا توصیه کرده اند و حلقه پیوند، میان اندیشه های اخلاق مدار قبل و بعد از اسلام در ایران شدند و با زبان شعر، اهمیت دستیابی به تطهیر باطن و معرفت الهی را نزد ایرانیان، نشان دادند.

    کلید واژگان: احیاءعلوم الدین, امام محمد غزالی, تحلیل تطبیقی, شایست ناشایست, کیمیای سعادت
    Leili Amiriebrahimabad *, Ahmad Amirikhorasani, Mohammad Sadegh Basiri
    Introduction

    Shayest-Nashayest is a jurisprudential-ethical work written in the late Sasanian period detailing Zoroastrian ceremonies, rules, and rituals. The ninth, tenth, and twelfth chapters of this book address religious topics and instructions. The poems of some pioneer Persian poets also contain fundamental ideas about the ways to reach perfection. Imam Mohammad Ghazzali is also famous for his book Ehya-e-Ulum al-Din in Arabic and Persian prose and is also a great scholar in the field of Islamic ethics. This study seeks to address the extent to which pioneer poets were influenced by the ethical discussions in Shayest Nashayest and Ghazzali's thoughts.This study was conducted using a comparative-analytical design with library techniques to examine moral ideas and orders in Shayest Nashayest and also the ethical instructions of some pioneer poets and Imam Mohammad Ghazzali in his books, Ulum al-Din and Kimiyay-e Sa’adat.

    Methodology

    This study was conducted using a comparative-analytical design with library techniques to examine moral ideas and orders in Shayest Nashayest and also the ethical instructions of some pioneer poets and Imam Mohammad Ghazzali in his books, Ulum al-Din and Kimiyay-e Sa’adat.

    Discussion

    The ideas presented in Shayest Nashayest and Ehya-e-Ulum al-Din are also reflected in some poems of Persian pioneer poets, as discussed below:2.1 Adornment with knowledge and science Concerning knowledge and its significance, the author of Shayest Nashayest has argued: “People should visit three places more often: The home of knowledgeable people, individuals who do good deeds, and people of great wisdom” (Mazdapour, 1990: 245) Ghazzali raised extensive discussions on the virtues and benefits of knowledge, various sciences, and their effects: “Knowledge/wisdom is a prerequisite for having a good physical life (Ibid, Vol. 1: 8). According to Nasser Khosrow, a poet who has good knowledge speaks good words,justlike a clean pottery pitcher that has clean water:A knowledgeable person does not speak anything but good words; Just as clean water comes from a good pottery pitcher (Naser Khosrow, 2005: 377).2.2 Telling the truth and avoiding lies In Zoroastrian religion, truthfulness is a sign of religiosity: “Spatman of Zoroastrian says that a religious man is Yuzhdasrgr (truthful). That is, one who speaks the truth and cherished religious instructions is a religious person” (Mazdapour, 1369: 160) Ghazzali also argues that one should not utter something that is pure loss and a statement whose benefit is less than its loss (Ghazzali, n.d., Vol. 3: 108). Narrating the story of Anushirvan, the Sassanid king, Ferdowsi (1979, Vol. 4: 434) stated:If the tongue is accustomed to telling liesIt cannot receive divine illumination. Telling lies is a sign of helplessness and misery We should cry for miserable and helpless people 2.3 Conscious praise In the 19th chapter of the book Shayest-Nashayest, the word “ahunawar” is mentioned many times. It is the most sacred prayer of Zoroastrianism, it belongs to the gods and it is recited on different occasions, in religious, farming, and wedding ceremonies for saving from strays, and purification of sins, and it is not specific to kings (cf. Mazdapour, 1990: 238-240). Describing the evils of praise, Ghazzali suggests that people who use to praise others may say what they do not realize and have no way of knowing it (Ghazzali, n.d., Vol. 3: 156). Sanai (2009: 40) also advises poets to avoid praising worthless people:Poets who praise worthless people to earn money are shameless. 2.4 Good temperateness In Shayest Nashayest, good temperateness as an important personality trait is juxtaposed to truthfulness, and good-natured people are considered more innocent and worthy of selection: “When they are choosing among innocent and decent people, they should choose the one with good temperateness, truthfulness, and decent action based on certain criteria” (Mazdapour, 1990: 159) Ghazzali considers the cure for all bad moods to be a part of knowledge and action and says that acting against the cause brings the right result (cf. Ghazzali, n.d., Vol. 3: 145). Masoud Saad (1983: 636) invites poets to be good-tempered:As a poet, you should not be bad-tempered as good poets avoid ill temperateness.

    Conclusion

    A single thought dominant in all poetic works investigated in this study as reflected in the parts of the book Shayest Nashayest and Ghazzali's thoughts is that from the point of view of Iranians before and after Islam, having a God-centered spirit, good qualities, and inner purification is a way for human liberation. Persian-speaking poets, due to their religious background and under the influence of religious thoughts, have written moral poems and recommended them to other poets.

    Keywords: Ehya-e-Ulum al-Din, Imam Mohammad Ghazzali, Comparative analysis, Shayest-Nashayest
  • احمد امیری خراسانی*، فاطمه نیک پناه
    در مجموعه عرفان و ادبیات، «درد و رنج» یکی از احساسات و هیجانات مهم در ساحت نفسانی انسان است. به لحاظ حیات کلی بشری نیز درد و رنج از وجوه تاثیربرانگیزی به شمار می آید. این مقوله خاص یکی از هفت مفهوم و مسایل اصلی انسان در طول تاریخ به صور گوناگون بوده است و با تمام مفاهیم درونی و ارتباط آن با مفاهیم مشابه، یکی از دغدغه های جدی انسان در هر زمان و مکانی بوده، هست و خواهد بود. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی درد و رنج از منظر ادبیات و عرفان در گزیده متون قرن های 5 و 6 و 7 می پردازد و هدف از آن آگاهی یافتن از نوع نگاه عارفان به این مقوله بنیادین بشر است. نتیجه اینکه منظور از درد و رنج، درد جسمانی و مادی نیست؛ بلکه دردی روحانی است و این درد در انسان اندیشه ورز، از پایه های رسیدن به کمال است و تجربه نوع انسان در طول عمر خود گواه آن است که زندگی بشر همیشه و در همه جا توام با درد و رنج بوده است، اما درد روحانی انسان را می سازد و باعث کمال روح و معرفت او می شود، درک این درد نه تنها رنج آور نیست، بلکه لذت بخش و بالنده نیز هست. درد و رنج در آغاز باعث شوق حرکت در انسان می شود و سپس انسان را به آگاهی می رساند و در نهایت کمال روحی را در او ایجاد می کند.
    کلید واژگان: درد, رنج, متون عرفانی, ادبیات فارسی
    Ahamad Amirikhorasani *, Fatemeh Nikpanah
    Among mysticism and literature, suffering is one of the most important feelings and emotions in the human psychic realm. In general, suffering is one of the most influential aspects of human being. This particular category has been one of the seven main concepts and issues of man throughout history in various forms and with all the internal concepts and its connection with similar concepts, it has been and will be one of the serious concerns of human beings at any time and place. Therefore, this descriptive-analytical study has examined pain and suffering from the perspective of literature and mysticism and its types in the 5th, 6th and 7th centuries, and its purpose is to find out the type of mystics view of this fundamental category of human beings. The conclusion is that suffering does not mean physical and material pain, but spiritual pain, and this pain is one of the foundations of perfection in the thinking human being, and the experience of the human race and every human being during his lifetime proves that human life it has always and everywhere been accompanied by pain and suffering but the spiritual pain makes man and causes the perfection of his soul and knowledge that this is a mystical and spiritual pain is not only painful but also enjoyable. Suffering first causes the desire to move in man and then informs man and finally creates spiritual perfection in him, which is the evolution of suffering.
    Keywords: pain, suffering, mysticism, Persian literature
  • مریم افضلی*، احمد امیری خراسانی، محمدصادق بصیری

    یکی از آثار منثور امیرخسرو دهلوی، کتاب ارزشمند رسایل الاعجاز است که در اوایل قرن هشتم ه.ق به رشته تحریر درآمده است. این اثر شامل پنج رساله است و موضوع اصلی آن، ترسل و انشاست. نویسنده ضمن به کارگیری فراوان آراستگی های ادبی در متن اثر، رساله سوم آن را به بلاغت اختصاص داده است. وی در این بخش، تصرفاتی در برخی از صنایع گذشته کرده، برخی از صنایع این بخش نیز برساخته خود امیرخسرو است که نشان از تبحر و آگاهی وی در این حوزه دارد. ایهام یا تخییل، ازجمله صنایع ادبی است که در این اثر ارزشمند، دارای جایگاهی ویژه است. رعایت تناسب لفظی و ایهام تناسب، نقش بسزایی در این متن دارد. به کارگیری فراوان برخی از صنایع خاص و نادر، مانند ضمن اللفظ و ترجمه اللفظ در این اثر که طبق اذعان مولف، از ابداعات اوست، در مسیر هدف رعایت تناسب، قابل توجه است؛ اما با اندکی دقت و مقایسه با کتاب های بلاغی دیگر، پی می بریم که این آرایه ها گاهی با برخی صنایع مشابه آمیخته شده و برخی از آن ها پیش از امیرخسرو نیز با اندکی تفاوت، وجود داشته اند و اساس آن ها در آثار بلاغی سابق مطرح بوده است. نظر به اهمیت و جایگاه این اثر در حوزه آثار ادبی نثر مصنوع ، نویسندگان در این پژوهش بر آن هستند که ضمن بررسی جایگاه ایهام در این اثر، برخی صنایع جدید آن نظیر ضمن اللفظ و ترجمه اللفظ را مورد نقد و تحلیل قرار دهند.

    کلید واژگان: رسایل الاعجاز, امیرخسرو دهلوی, ترجمه اللفظ, ایهام ترجمه, صنعت ترجمه, ضمن اللفظ
    Maryam Afzali *, Ahmad Amiri Khorasani, MohammadSadeq Basiri

    One of the prose works of Amir Khosrow Dehlavi is the valuable book "Rasa'il al-Ijaz", which was written in the early eighth century AH. The author, while using a lot of literary figurative devices in the text of the work, has dedicated its third treatise to rhetoric. In this sector, he has taken over some past figurative of the device and some figurative of the device in this sector, are made by Amir Khosrow himself, which shows his mastery and knowledge in this field.
    Ambiguity or imagination is one of the literary figurative devices that has a special place in this valuable work. Observance of verbal proportion and also the ambiguity of proportion have a great role in this text. The abundant use of some special and rare figurative devices, such as "Tarjomat-al-lafz" and "Zemn-al-lafz" in this work, which according to the author claims, is one of his innovations, in line with the purpose of observing proportionality, is remarkable; But with a little care and comparison with other rhetorical books, we find that these figurative of devices are sometimes mixed with some similar industries, and some of them existed before Amir Khosrow with a slight difference, and their basis in previous rhetorical books, Been. Considering the importance and position of this work in the field of literary works of technical and artificial prose, the authors in this study, while examining the place of ambiguity in this work, critique and analyze some of its new figurative devices, such as "Tarjomat-al-lafz" and "Zemn-al-lafz".

    Keywords: ”Rasael-ol-ejaz”, Amir Khosrow Dehlavi, “Tarjamat-ol-lafz”, translation amphibology, translation figures, “Zemn-ol-lafz”
  • مریم افضلی *، احمد امیری خراسانی، محمدصادق بصیری
    زمینه و هدف

    «رسایل الاعجاز» یا «اعجاز خسروی»، اثر ارزشمند امیرخسرو دهلوی است که در اوایل قرن هشتم ه.ش در حوزه کتابت و انشا به نگارش درآمده است. با توجه به اینکه تاکنون در کشور ما تصحیح منقحی از این اثر صورت نگرفته است و نیز با توجه به اهمیت و جایگاه این اثر در حوزه آثار ادبی نثر مصنوع، و کم‌توجهی محققان به این اثر گرانبها، نویسندگان بر آن شدند مختصات سبکی اثر را بر مبنای سبک‌شناسی لایه‌ای مورد پژوهش قرار دهند. بدلیل گستردگی موضوع، در پژوهش حاضر، تحلیل سه سطح آوایی، بلاغی و ایدیولوژیک مطرح شده است.

    روش مطالعه

    این پژوهش، به روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته است.

    یافته‌ ها

     براساس یافته‌های این پژوهش، برجسته‌ترین مختصات سبکی اثر در سطح آوایی، کاربرد فراوان سجع و جناس، ترصیع و موازنه و اقسام تکرار است که زیبایی و هماهنگی کلام را ازلحاظ روابط آوایی افزون کرده است. بارزترین ویژگی سبکی اعجاز خسروی در حوزه بلاغی را میتوان رعایت تناسب و انسجام متنی نام برد. اقسام ایهام، اعم از ایهام تناسب، ایهام تضاد و ایهام ترجمه یا به تعبیر امیر خسرو، «ترجمه‌اللفظ» و ضمن‌اللفظ را در واقع میتوان از مصادیق انسجام واژگانی بحساب آورد.

    نتیجه‌ گیری

    مولف رسایل‌الاعجاز سبک نویسندگی منحصربفردی در این اثر از خویش بروز داده است که اساس آن بر رعایت تناسب و انسجام است. کاربرد مصادیق انسجام و پیوستگی مانند اقسام ایهام، همچنین، ابداع صنایع جدیدی در این حوزه، نظیر «ترجمه‌اللفظ» و «ضمن‌اللفظ» توسط امیرخسرو و وفورکاربرد آنها میتواند بیانگر اهمیت رعایت تناسب میان اجزای متن، برای وی باشد.

    کلید واژگان: رسایل الاعجاز, اعجاز خسروی, امیرخسرو دهلوی, سبک شناسی لایه ای
    M. Afzali *, A. Amiri Khorasani, M. Sadegh Basiri
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    “Rasael al-Ijaz” or “Ijaz Khosravi” is a valuable work of Amir Khosrow Dehlavi, which was written in the early eighth century in the field of writing and composition. Considering that no revised correction of this work has been made in our country so far and also considering the importance and position of this work in the field of literary works of technical prose, on the part of the researchers' lack of attention to this precious work, the authors decided that Research the stylistics of the work based on layered stylistics. Due to the breadth of the subject, in the present study, the analysis of three levels of phonetic, rhetorical and ideological has been proposed.

    METHODOLOGY

    This research has been done by analytical-descriptive method.

    FINDINGS

    Based on the findings of this study, the most prominent stylistic coordinates of the work at the phonetic level are abundant application of rhyme and paronomasia, acrostic and parallelism, repetition types (alliteration and assonance) that have increased the beauty and harmony of speech in terms of phonetic relations. The most prominent Stylistic features of “ejaz Khosravi” in the field of rhetoric can be called the observance of textual appropriateness and coherence. Types of ambiguity, including the ambiguity of proportionality, the ambiguity of contradiction, and the ambiguity of translation, or in the words of Amir Khosrow, " tarjomat-al-lafz " and “zemn –al- lafz”, can in fact be considered as examples of lexical coherence in several places in his book.

    CONCLUSION

    Therefore, it can be concluded that the author of “Rasael al- Ijaz” has expressed a unique writing style in this work, which is based on the observance of appropriateness and coherence. The use of examples of coherence and continuity such as types of ambiguity, as well as the invention of new figurative of device in this field, such as "tarjomat-al-lafz " and "zemn- al-lafz" by Amir Khosrow and their abundant use, can indicate the importance of proportionality between the components of the text.

    Keywords: Rasael al-Ejaz, Ejaz Khosravi, AmirKhosrow Dehlavi, Layered Stylology
  • عنایت الله شریف پور، احمد امیری خراسانی، اسماعیل حسن زاده*
    معاد و زندگی پس از مرگ، همیشه رمزآلود و ناشناخته بوده و همین ناشناختگی، باعث ترس بیشتر از مرگ شده است، لذا برای روشن شدن جریان معاد و قیامت به عنوان یکی از مهم ترین بن مایه های شعر فارسی، ضروری است که علاوه بر کتب دینی به شناخت تفکر و اندیشه عارفان نیز پی ببریم. عطار نیشابوری شاعر و عارف توانای ایرانی، تاملاتی بسیار عمیق درباره معاد داشته که به شکل گسترده ای در اشعار وی جلوه نموده است. پژوهشگر در این مقاله، پس از ارایه مقدماتی در زمینه عرفان به عنوان راهی برای کشف حقایق به جایگاه و معانی معاد در فرهنگ ها و واژه نامه های فارسی و عربی اشاره نموده و سپس به بازتاب معاد در شعر عطار به عنوان یکی از چهره های برجسته عرفانی پرداخته است و ضمن معرفی دیدگاه وی درباره معاد و قیامت به عوامل کامیابی یا ناکامی در آخرت پرداخته و مشخص نموده که قرآن کریم سرچشمه افکار دینی و مذهبی عطار بوده است.
    کلید واژگان: معاد, قیامت, عطار, شعر عرفانی
    Enayatallah Sharifpour, Ahmad Amiri Khorasani, Esmaeel Hassanzadeh *
    The Resurrection and the life after death have always been mysterious and unknown, so this leads to more fear from death. thus, to clarify the nature of the Resurrection as one of the most important roots in the Persian poetry, it is essential to survey the thoughts of the mystics and the religious books. Attar Neyshaburi, the Iranian impactful poet, had a profound thought on the Resurrection, widely expressed in his poems. In this article, presenting the preliminaries of mysticism as a way to discover the truths, the researcher referring to the concept of the Resurrection in the Persian and Arabic dictionaries surveys its reflection in the poems of Attar as one of the outstanding Mystic figures and reviews the factors of prosperity or failure in the Resurrection through his views, and indicates that the Holy Quran has been the source of Attar's religious thoughts.
    Keywords: Resurrection, Judgement Day, Attar, Mystical Poem
  • سید علیرضا شجاعی، احمد امیری خراسانی*، عنایت الله شریف پور

    این مقاله به تحلیل اصطلاحات مربوط به کاشت سنتی محصولات کشاورزی در گویش لری ممسنی می پردازد. بعضی از این اصطلاحات  با آمدن تکنولوژی متروک شده اند ولی نسل میانسال و سالمند آن ها را می شناسند. نگرانی از نابودی و لزوم نگهداری این واژه ها برای آیندگان ایجاب می کند تا آن ها از دستبرد ایام در امان بمانند. هنوز کسانی در ممسنی و مناطق اطراف هستند که این واژه ها را بشناسند یا آن ها را به کار ببرند. پیشرفت تکنولوژی و کناررفتن ابزارهای کشاورزی سنتی، زمینه فراموشی این واژه ها را فراهم آورده است. متن مقاله شامل شرح و توصیف واژه های مختص کشاورزی سنتی و بیشتر مربوط به کاشت چلتوک (برنج پوست نکنده) در این شهرستان است که به هفت موضوع اختصاص داده شده است و عبارتند از: اصطلاحات مربوط به آب، زمین، کاشت و نگهداری، آفات و علف های هرز، ابزارها، نیروی کار و برداشت. هر قسمت بر اساس حروف الفبا منظم شده است. برای دریافت بهتر معانی، با برخی افراد میانسال و سالمند کم سواد یا بیسواد گفت وگو و پس از ضبط صدا و یادداشت مطالب، تلفظ واژه ها با روش آوانویسی ثبت گردیده است و معنی واژه ها، نوع دستوری و ارتباط واژه ها شرح داده شده است. شیوه ساخت بعضی از ابزارها و نام محلی قسمت های مختلف ابزارها آورده شده است. نتیجه تحقیق، گنجینه ای از واژگان عمدتا پارسی است که برای آیندگان، مصون خواهد ماند.

    کلید واژگان: کشاورزی, آبیاری, برنج کاری, درو, گویش, لری, ممسنی
    Seyed Alireza Shojaei, Ahmad Amiri Khorasani *, Enayatollah Sharifpour

    This article analyzes traditional agricultural terms in the Lori Mamasani dialect. Some of these terms have become obsolete with the advent of technology, but the middle-aged and older generations know them. Concerns about the destruction and the need to preserve these words for the future require that they be safe from the ravages of time. There are still people in Mamasani and the surrounding areas who know or use these words. Advances in technology and the abandonment of traditional agricultural tools have led to the forgetting of these words. The text of the article includes a description of words specific to traditional agriculture and more related to the cultivation of rice husk in this city, which is dedicated to seven topics and are: terms related to water, terms related to land Terms related to planting and maintenance, pests and weeds, terms related to tools, terms related to labor and terms related to harvest. Each section is arranged alphabetically. For a better understanding of the meanings, talk to a number of middle-aged and illiterate or illiterate middle-aged people, and after recording audio and notes, record the pronunciation of the words by transliteration and the meaning of the words, the type of grammar and The relationship of the words is described; The way some tools are made, and the local names of the small and large parts of the tools are given, is the result of a treasure trove of mostly Persian words that will be preserved in the future.

    Keywords: agriculture, Irrigation, rice cultivation, Lori, Mamasani
  • احمد امیری خراسانی*، فاطمه نیک پناه

    در مجموعه عرفان و ادبیات، «درد و رنج» یکی از احساسات و هیجانات مهم در ساحت نفسانی انسان است. به لحاظ حیات کلی بشری نیز درد و رنج از وجوه تاثیربرانگیزی به شمار می‌آید. این مقوله خاص یکی از هفت مفهوم و مسایل اصلی انسان در طول تاریخ به صور گوناگون بوده است و با تمام مفاهیم درونی و ارتباط آن با مفاهیم مشابه، یکی از دغدغه های جدی انسان در هر زمان و مکانی بوده، هست و خواهد بود. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی درد و رنج از منظر ادبیات و عرفان در گزیده متون قرن‌های 5 و 6 و 7 می‌پردازد و هدف از آن آگاهی یافتن از نوع نگاه عارفان به این مقوله بنیادین بشر است. نتیجه اینکه منظور از درد و رنج، درد جسمانی و مادی نیست؛ بلکه دردی روحانی است و این درد در انسان اندیشه‌ورز، از پایه‌های رسیدن به کمال است و تجربه نوع انسان در طول عمر خود گواه آن است که زندگی بشر همیشه و در همه جا توام با درد و رنج بوده است، اما درد روحانی انسان را می‌سازد و باعث کمال روح و معرفت او می‌شود، درک این درد نه تنها رنج‌آور نیست، بلکه لذت‌بخش و بالنده نیز هست. درد و رنج در آغاز باعث شوق حرکت در انسان می‌شود و سپس انسان را به آگاهی می‌رساند و در نهایت کمال روحی را در او ایجاد می‌کند.

    کلید واژگان: درد, رنج, متون عرفانی, ادبیات فارسی
    ahamad amirikhorasani *, fatemeh nikpanah

    Among mysticism and literature, suffering is one of the most important feelings and emotions in the human psychic realm. In general, suffering is one of the most influential aspects of human being. This particular category has been one of the seven main concepts and issues of man throughout history in various forms and with all the internal concepts and its connection with similar concepts, it has been and will be one of the serious concerns of human beings at any time and place. Therefore, this descriptive-analytical study has examined pain and suffering from the perspective of literature and mysticism and its types in the 5th, 6th and 7th centuries, and its purpose is to find out the type of mystics view of this fundamental category of human beings. The conclusion is that suffering does not mean physical and material pain, but spiritual pain, and this pain is one of the foundations of perfection in the thinking human being, and the experience of the human race and every human being during his lifetime proves that human life it has always and everywhere been accompanied by pain and suffering but the spiritual pain makes man and causes the perfection of his soul and knowledge that this is a mystical and spiritual pain is not only painful but also enjoyable. Suffering first causes the desire to move in man and then informs man and finally creates spiritual perfection in him, which is the evolution of suffering.

    Keywords: pain, suffering, mysticism, Persian literature
  • مسلم مظفری، بهجت سادات حجازی*، احمد امیری خراسانی

    بعضی از متشابهات در عناصر و اجزای داستان حضرت آدم(ع) راجع به عصیان آدم، رابطه هبوط آدم با خلافت او، پیمان الهی و اسماء الهی است. پرسش های مطرح شده در زمینه کشف حقیقت این عناصر متشابه در ذهن مخاطب و برداشت ها و تاویل های ارایه شده، ضرورت واکاوی هرمنوتیکی این موضوع را آشکار می کند. میبدی و گنابادی با رویکرد عرفانی از مضامین متشابه، نمادین و رمزگونه داستان آدم رمزگشایی کرده اند؛ ولی واکاوی هرمنوتیک سنتی یا مدرن در متن هر مفسر درخور تامل است. علت انتخاب این دو تفسیر برای این پژوهش این است که هر دو با تاکید بر شیوه تفسیر عرفانی و با بهره گرفتن از زبان رمزی به روشنگری عناصر مبهم این داستان مبادرت ورزیده اند و اصولا میان درک مفاهیم متافیزیک و انتزاعی و تفسیر عرفانی که زبان رمزی و ادبی دارد، سنخیت بیشتری وجود دارد. از منظر هرمنوتیکی، میبدی و گنابادی ضمن بیان معانی متعدد اسماء و کلمات الهی، با بیان ژرفناکی و اسرارآمیزبودن آنها راه مخاطبان را برای ارایه تاویل های دیگر فراهم کرده اند و بر مبنای هرمنوتیک مدرن، دستیابی به معانی نهایی را غیرممکن می دانند؛ هرچند به صراحت این موضوع را بیان نکرده اند. گنابادی در تفسیر عرفانی متشابهات داستان آدم(ع)، بیشتر با رویکردی اجتهادی و استدلالی و میبدی با رویکردی ذوقی و با لحنی عارفانه و عاشقانه ورود پیدا می کنند. این پژوهش به شیوه تحلیل کیفی محتوای متن به سامان رسیده است.

    کلید واژگان: داستان حضرت آدم(ع), میبدی, گنابادی, کشف الاسرار, بیان السعاداه فی مقامات العباده, هرمنوتیک
    Moslem Mozaffzri, Bahjat-Al Sadat Hejazi *, Ahmad Amiri Khorasani

    Some similarities in the elements and components of the story of Adam (AS) are about Adam's rebellion, the relationship between Adam's descent and his caliphate, the divine covenant, and the divine names. The questions that arise in the mind of the audience and interpretations reveal the need for a hermeneutic analysis of this issue. Meybodi and Gonabadi have deciphered the similar, symbolic, and cryptic themes of Adam's story with a mystical approach. The reason for choosing these two interpretations  is that both of them by using  mystical interpretation and  the cryptographic language have tried to clarify some ambiguous elements of this story. The story of Adam is full of secrets and mysteries addressed  in  past commentary books with different interpretations. The Quranic interpretations choose various approaches such as rational, narrative, ijtihad, mystical, etc. Among them, mystical interpretations in terms of hermeneutic approach and the use of symbolic language have been more powerful and attractive in clarifying the semantic ambiguities of the verses. Among these interpretations,  the interpretation of Meybodi’s Kashf-al asrar and Gonabadi’s Bayan-al Saadat fi maghamat-al Abadat could be mentioned In the present study, we deal with the interpretable elements of the story of Adam (AS) in the above-mentioned works. In this qualitative study, the data were collected using the content analysis method. From a hermeneutic point of view, Meybodi and Gonabadi, while expressing various meanings of the divine names and words, by expressing their depth and mystery have provided the audience with a way to offer other interpretations and, based on modern hermeneutics, consider the final meanings impossible. However, they have not explicitly stated this. In the mystical interpretation of the similarities of the story of Adam (AS), Gonabadi takes an approach which focuses on  ijtihad and reasoning while  Meybodi uses  a tasteful approach  with a mystical and romantic tone. Both commentators have tried to find an interpretation of Adam's rebellion or infallibility, but in all the verses of Adam’s story, it seems that the prohibition of eating the fruit of the tree was for the sake of guidance and benevolence. Meybodi considers the divine names as subtle points or the secrets of God which have been entrusted in the heart of Man by the command of God, and no other being is worthy of carrying the divine trust. Yet,  Gonabadi believes that the divine names are in Adam’s intelligence. In the Holy Qur'an, a combination of traditional and modern hermeneutic approaches can be seen. In similar verses, on the one hand, the knowledge of the intention of the author, who is God, is important;  on the other hand, it is not possible to reach the final meanings because the celestial text originates from a vast and infinite source of knowledge which is not limited.

    Keywords: the Story of Adam, Meybodi, Gonabadi, Kashf-al asrar, Bayan-al Saadat fi maghamat-al Abadat, hermeneutic
  • علی رحمانیان*، فاطمه تسلیم جهرمی، احمد امیری خراسانی

    یکی از زمینه های مهم شعر غنایی، بعد اجتماعی آن است که یکی از ابعاد آن زندگی خانوادگی است. مولوی یکی از شاعرانی است که به طور گسترده به صورت تمثیلی به موضوع خانواده و حقوق آن در آثار خود با رویکردی دینی و اخلاقی و البته غنایی پرداخته است. مولوی درباره زندگی زناشویی، فرزند و تربیت او، زندگی خانوادگی، حقوق والدین و... هم در آموزه ها و هم در تنظیم قواعد و قوانین، به جایگاه خانواده و زنان توجه بسیار دارد و موجب ارتقای شان و منزلت نظام خانواده شده است. تفکرات و آرای وی درباره خانواده با احادیث و روایات اسلامی مطابقت دارد. از نظر وی رابطه عاشقانه ای باید بین زن و شوهر برقرار باشد و این دو وظیفه رفع نیازهای عاطفی یکدیگر را بر عهده دارند. مهر و محبت اساس روابط خانوادگی است هرچند وظیفه کسب معاش و توجه به رفاه و تربیت فرزندان بر عهده مرد و خانه داری، فرزندآوری و تربیت و تعلیم فرزندان بر عهده زن است. مولوی همچنین بین بسیاری از روابط خانوادگی و مفاهیم عرفانی پیوند ایجاد کرده است؛ مثلا از نظر وی زندگی زناشویی نمادی از نظام آفرینش و رابطه انسان و پروردگار و آفرینشگری و الطاف مادرانه می تواند نمادی از خداوند باشد. از دیدگاه وی زن و مرد مکمل یکدیگرند. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با توجه به آیات و احادیث درباره زنان و خانواده به واکاوی نظریات مولوی درباره خانواده بر مبنای چهار اثر وی پرداخته است.

    کلید واژگان: ادبیات غنایی, خانواده, والدین, فرزندان, مولوی, مثنوی, مکتوبات, فیه مافیه
    Ali Rahmanian *, Fatemeh Taslim Jahromi, Ahmad Amiri Khorasani

    One of the important fields of lyrical poetry is its social dimension, one of the dimensions of which is family life. His views on the family are in line with Islamic traditions and traditions. Rumi pays much attention to the status of family and women in marital life, children and upbringing, family life, parental rights, and so forth in both the doctrines and the rules and it has promoted the dignity of the family system. In his view, men and women are responsible for meeting each other's emotional needs. Love is the basis of family relationships, although the man is responsible for earning a living and paying attention to the welfare and upbringing of children, and housework, childbearing, and the upbringing and education of children are the responsibility of women. Rumi has also made connections between many family relationships and mystical concepts; For example, for him, marital life can be a symbol of the creation system and the relationship between man and God and the creation and maternal attachment of God. In his view, men and women complement each other. This research is a descriptive-analytic study with regard to the verses and hadiths about women and the family and analyzes the Rumi's theories about the family and its rights.

    Keywords: Lyrical poetry. Family, Parents, Children, Mulavi Rumi, Mathnawi Maktubat, Feih-ma-feih
  • رمضان جهانداری*، سید حمیدرضا علوی، احمد امیری خراسانی

    نظام تعلیم وتربیت، با تعلیم و تزکیه نیروی انسانی، تلاش می کند از عمده ترین مشکلات جامعه بشری مانند بی عدالتی اجتماعی، جنگ و خونریزی، انحطاط اخلاقی و فساد اقتصادی پیشگیری نماید. به نظر می رسد برای رسیدن به چنین اهدافی، نظام تعلیم وتربیت باید اهداف حیطه عاطفی را پرورش دهد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی مبانی خدا شناسی مولوی برای دستیابی به تاثیرات این مبانی بر تربیت عاطفی بوده و با استفاده از روش توصیفی استنتاجی، آثار مولوی بررسی و دیدگاه های وی درمورد مبانی معرفت به موجودیت خدا، قدرت، حلم، رحمت و توابیت ، شرح داده شد. همچنین ارتباط و تاثیر این دیدگاه ها، با هدف اصلی این تحقیق، جستجو و مورد مداقه قرار گرفت. از بررسی مبنای معرفت به موجودیت خدا، اصل طلب؛ از مبنای قدرت، اصل تضرع؛ از مبنای حلم، اصل یقظه؛ از مبنای رحمت، اصل ظرفیت افزایی برای جذب رحمت و از مبنای توابیت، اصل بازگشت، منتج شد و به اتکای این اصول، روش های مناسب مانند: نماز با حضور قلب، آگاهی و معرفت، صدق و راستی، دوری از تجاوز و زیاده خواهی، فروتنی، ترحم بر دردمندان و دوری از قساوت قلب و تکبر و...، استخراج شد.

    کلید واژگان: مولانا, تربیت عاطفی, خدا شناسی, قدرت, رحمت
    Ramazan Jahandari *, Sayyed HamidReza Alavi, Ahmad Amiri Khorasani

    The educational system of a country intends to prevent the major problems of human society, such as social injustice, war and bloodshed, moral decline and economic corruption, by educating human resources. To achieve this goals, educational systems are supposed to nourish the emotional intentions as well. This research is aimed at investigating the foundations of Rumi's theology for the fulfillment of these principles on emotional training. Applying a descriptive-inferential method, Rumi's works and his views on the bases of knowledge of the existence of God, power, patience, beneficence and repentance were all reviewed. Furthermore, the relationship and impact of these views were explored to identify their relation with the objectives of this study.  The principle of request was derived from the knowledge of the existence of God; the principle of supplication was derived from the foundation of power; the foundation of patience resulted in awareness; the basis of beneficence resulted in the principle of developing the capacity for receiving mercy; and the basis of repentance resulted in the principle of return. Based on these principles, appropriate methods were derived, including: heartful prayer, consciousness and knowledge, truthfulness, avoidance from aggressiveness and extravagancy, humility, compassion for the aggrieved people, and avoidance of brutality and arrogance.

    Keywords: Moulana Jalaluddin Rumi, emotional training, theology, power, mercy
  • سید عباس سیدحسینی*، احمد امیری خراسانی، عنایت الله شریف پور

    چکیده در تاریخ نگارش کتاب گاه به آثاری برخورد می کنیم که نام نویسنده آن مشخص نیست، یا ‏تالیفاتی که به دو یا سه نفر منسوب شده اند. از همین دست است، کتبی که به یک نام شهره شده اند و ‏نام دیگرشان اثر گمشده تلقی شده است. اما کتاب مورد بحث این مقاله، - تجربه الامصار و تزجیه ‏الاعصار- مشهور به تاریخ وصاف بر اثر تسامح یک فهرست نویس، نامش به تجزیه الامصار و ‏تزجیه الاعصار تغییر کرده و پس از وی در تمامی کتاب های معاصرش به این نام جعلی شناخته شده و ‏علی رغم این که در تمامی نسخ خطی این تاریخ، نام اصلی صحیح ذکر شده، بدون توجه به متن نسخ از ‏نام جعلی استفاده شده است. حتی اگر این اسم در سایر کتاب های تاریخی با نام اصلی آمده است؛ ‏مصحح محترم، عنوان درست را در پانوشت و نام مجازی را از باب تصحیح قیاسی، در متن آورده است!‏ این مقاله بر آن است که نشان دهد، نام حقیقی وعربی تاریخ وصاف تجربه الامصار و تزجیه ‏الاعصار می باشد.‏

    کلید واژگان: وصاف الحضره, تاریخ وصاف, کشف الظنون, تجزیه (تجربه)الامصار, تجربه الامصار
    Sayed Abbas Sayed Honseini *, Ahmad Amiri, Enayatallh Sharifpour

    Abstract Famous a history with forged‏ ‏Name‏‎ ‎ In the history of writing,‎ ‎ we deal with works where the author's is unknown‏,‏‎ ‎‏ ‏or works ‎that have been attributed to two or three authors.‎ or a book that has two names ‎but ‎becomes famous with its first name and its second ‎name is considered a lost work.‎‎ ‎But ‎this article discusses a book (Tajziyat al-amṣār wa-tazjiyat al-a'ṣār history known ‎as ‎the ‎history of desaf Wassaf History )that by a turkish historian has been renamed.‎ ‎ ‎And since then in all its ‎contemporary books, this forged name has been used. ‎despite ‎the fact that the the name ‎of the book is true in all manuscripts ‎ , But regardless ‎of the manuscript text the forged ‎name was used. ‎Even if the name is true in other ‎Historical books, the corrector had the ‎True title Put in ‎the Footnote and had the forged ‎name put in the text‏!‏‎ ‎ ‎ This article wants ‎to prove that real name and Arabic name of Wassaf History ‎is ‎Tajrabat al-amsaar wa-‎tazjiyat al-a'ṣar‏.‏

    Keywords: ‎ Keywords: Wassaf or Vaṣṣāf al-Ḥazrat, Wassaf History, Kaşf az-Zunūn ‎‎, ‎Tajziyat al-amṣār wa-‎tazjiyat al-a'ṣār or The allocation of cities, the propulsion ‎of ‎epochs
  • احمد امیری خراسانی، حکیمه مجاهدی*
    ادبیات دفاع مقدس از زیرشاخه های ادبیات مقاومت و متاثر از رخداد جنگ تحمیلی ایران و عراق در ادبیات معاصر ماست. یکی از موضوعات آن، آثار ادبی مربوط به کودک و نوجوان است که برای آگاهی این نسل از جنگ و پرورش ارزش های دفاع مقدس در ایشان، به رشته تحریر درمی آید. به دلیل حساسیت این رده سنی، کیفیت و لحن این آثار دقت بیشتری می طلبد. یکی از بهترین شیوه های بیان مسایل سخت جنگی، پیچیدن این مطالب در بافتی از طنز است تا از این راه، هم بر جذابیت موضوع افزوده شود و هم ذهن کودک و نوجوان با مفاهیم ارزشی جنگ و جهاد آشنا گردد؛ از این رو، در این مقاله سعی شده است تا با بررسی طنز در داستان نوجوان، اثر آن در استقبال نوجوانان از ادبیات دفاع مقدس مشخص شود. برای این منظور، دو کتاب «هستی» و «گردان قاطرچی ها» از مجموعه «رمان نوجوان امروز» برای انجام پژوهش انتخاب شد. این دو کتاب در نظرسنجی از نوجوانان به ترتیب، در رده اول و دوم قرار گرفتند که هر دو با موضوع دفاع مقدس به شیوه طنز نوشته شده اند.
    کلید واژگان: ادبیات, دفاع مقدس, نوجوان, طنز
    Ahmad Amiri Khorasani, Hakimeh Mojahedi *
    The Sacred Defense Literature is one of the branches of resistance literature and is affected by the events of the Iran-Iraq war in our contemporary literature. One of its themes is works related to children's and adolescents' literature, written to inform this generation about war and foster values of the Sacred Defense in them. Due to the sensitivity of this age group, quality and tone of the work require more accuracy. One of the best ways of saying the complex issues of war is to  put the content in the context of irony. This way can add to the attraction of the matter and acquaint the mind of children with the valuable concepts of war and jihad. Hence, in this paper, we have tried to review humor and its effect on teenagers finding Sacred Defense literature pleasant. For this purpose, the book Hasti and QaterchihaBattalion from the series Today's adolescent novels  were selected for the study. The two books were named in the first and second category when polling adolescents, and both of them are about the Sacred Defense and are written in a humoristic style . The main aim of this study is to prove that the element of humor has had a favorable effect on the young audience and has attracted the attention and interest of the young to the war literature.
    Keywords: literature, Sacred Defense, Adolescent, Humor
  • بهجت سادات حجازی*، احمد امیری خراسانی، مسلم مظفری
    یکی از مطالب بسیار بحث انگیز و شبهه افکن در ذهن کسانی که در مسیر معرفت به آیات قرآن و روشنگری و تبیین آن ها برای مخاطبان گام برمی دارند، ماهیت آیات متشابه و تفاوت اساسی آن ها با آیات محکم و فراهم کردن زمینه تاویل پذیری، تکثر و چندمعنایی و گاه انحراف و کژفهمی کسانی است که خلوص قلبی را به دست نیاورده اند. ژرف اندیشی در آیات قرآن، دو علت اساسی فلسفه آیات متشابه را یعنی زبان بلاغی قرآن از یک سو و نمادین بودن آن در طرح برخی موضوعات تبیین می کند که هر دو با موضوع هرمنوتیک چه به شیوه سنتی و چه مدرن خصوصا در تفاسیر عرفانی ارتباط دارد. یکی از تفسیرهای برجسته عرفانی، کشف الاسرار ابوالفضل میبدی (قرن ششم) است که در نوبه سوم به تاویل آیات قرآن با زبانی ادبی و عرفانی می پردازد. مهم ترین پرسش این پژوهش این است که آیا تحلیل آیات متشابه مهم در تفسیر عرفانی کشف الاسرار که با زبان تاویل پذیر رمزی و با زیبایی های بلاغی بیان شده است؛ از منظر هرمنوتیک سنتی یا مدرن امکان پذیر است؟  روش تحقیق، تحلیل محتوا می باشد. تحلیل آیات متشابه در این تفسیر مبتنی بر رویکردی هرمنوتیکی درخور واکاوی است؛ ازاین رو ابتدا به موضوع تاویل و معانی متفاوت آن در قرآن و همسویی آن با انواع هرمنوتیک خواهیم پرداخت و پس از آن به طرح جزئیات این بحث یعنی تقسیم بندی آیات متشابه به لحاظ لفظی و معنایی، محکم و متشابه در پیوند با توحید افعالی، در وجود انسان و در عالم تکوین و نظرات مفسرین در این زمینه مبادرت خواهیم ورزید.
    کلید واژگان: تاویل در قرآن, هرمنوتیک, کشف الاسرار, آیات متشابه
    Bahjat Sadat Hejazi *, Ahmad Amiri Khorasani, Moslem Mozaffari
    One of the very argumentative and doubt-creating issues in the minds of those who advance in the direction of the cognition of Qur’anic ayahs and their explication for the readership, is the nature of mutashabih ayahs and their basic difference with muhkam ayahs, which might otherwise set the ground for the interpretability, plurality, polysemy and sometimes the misunderstanding of those addressees whose have not reached the purity of heart. Pondering over the Qur’anic ayahs explicates two basic philosophies of mutashabih ayahs: on the one hand the rhetorical language of the Qur’an and its being symbolic in bringing up some topics, both of which, on the other hand, having to do with hermeneutics whether in its traditional or modern form especially in mystical interpretations. One of the notable mystical interpretations, is Abulfazl Meybodi's (6th century AH) Kashf al-Asrar that in the third turn addresses the interpretation Qur’anic ayahs using a literary and mystical language. The present study's major question concerns the possibility to analyze, from the perspective of traditional or modern hermeneutics, important mutashabih ayahs in the mystical interpretation of Kashf al-Asrar expressed using an interpretable secret language and with rhetorical beauties. The research method used is content analysis. Analyzing mutashabih ayahs in Meybodi's interpretation taking a hermeneutic approach is worth investigation. Therefore, we will first focus on hermeneutics and its varying meanings in the Qur’an as well as its alignment with types of hermeneutic and then we will address the classification of mutashabih ayahs in terms of form and meaning, muhkam and mutashabih ayahs in connection with unity of acts, in the being of humans, and in the world of creation and exegetes' ideas in this regard.
    Keywords: interpretation in the Qur’an, Hermeneutics, Kashf al-Asrar, mutashabih ayahs
  • عنایت الله شریف پور*، احمد امیری خراسانی، مهین ایرانمنش

    دیوان شمس تبریزی، اثر معروف مولانا جلال الدین محمد بلخی، عارف بزرگ مسلمان قرن هفتم هجری، مانند اثر ارزشمند دیگر وی، مثنوی معنوی و همچنین همه آثار عرفانی اسلامی فارسی، آینه بازتاب باورهای خاص عارفان بزرگ مسلمان است. یکی از این باورها، «شعورمند دانستن کائنات» است که الهام بخش اصلی ایشان در این خصوص، آیات قرآن کریم و روایات اسلامی است. عارفان بزرگی چون مولوی، با تاثیرپذیری از این گنجینه های ارزشمند دینی، به ویژه آیاتی که به تسبیح موجودات یا مورد خطاب قرارگرفتن آن ها از سوی خالق خویش اشاره دارند، همه عالم وجود را حی و ناطق و دارای شعور می دانند. علاوه بر این، رسیدن به این باور، آن گونه که خود اذعان نموده اند، از طریق کشف و شهود نیز بر ایشان محقق شده است. در این مقاله که از روش سندکاوی در جمع آوری اطلاعات، استفاده گردیده، سعی شده است تا نمونه های برجسته بازتاب شعورمندی کائنات، از دیوان شمس تبریزی، استخراج و تحلیل و توصیف گردد. از مهم ترین نتایج مقاله حاضر، آن است که مولوی در انعکاس این باور عرفانی اسلامی در دیوان شمس تبریزی، هم از نظر میزان، هم صراحت بیان، گوی برتری را از دیگران ربوده است

    کلید واژگان: شعورمندی, کائنات, مولانا, دیوان شمس تبریزی, عرفان اسلامی
    Enayatullah Sharifpour, Ahmad Amiri Khorasani, Mahin Iranmanesh

    Shams Tabrizi's Divan, the well-known work by Mowlana Jalaluddin Mohammad Balkhi, the great Muslim mystic during 7th century Hegira, just like his other valuable work, Masnavi Manavi, as well as the entire Islamic mystical Persian works, is the mirror reflecting the specific beliefs of great Muslim scholars. One of them is a belief in "cosmic consciousness" that their core inspiring sources are the Koranic verses and Islamic relations. A great mystic such as Rumi, affected by such religious treasures, exclusively the verses that pinpoints the eulogy of creatures or being addressed by their creators, considers the whole universe to be living things, able to speak, and conscious. Moreover, to achieve this belief, as admitted by himself, one must go through discovery and intuition. By means of case study during gathering information, this paper endeavors to extract and analyze and describe some remarkable samples of cosmic consciousness from Shams Tabrizi's Divan. Out of the most significant results of the paper is the fact that Rumi has overtaken the reflection of this Islamic belief in Shams Tabrizi's Divan in terms of both the amount and oration.

    Keywords: Consciousness, cosmos, Mowlana, Shams Tabrizi's Divan, Islamic mysticism
  • احمد امیری خراسانی*، محمد صادق بصیری، زهرا انجم شعاع
    با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی باشکوه ایران و رشد و بالندگی شعر انقلاب اسلامی، تاکنون این نوع شعر به شکل همه جانبه و علمی بررسی نشده است و پژوهش ها بیشتر جنبه معناگرایانه و محتوامحور داشته است؛ اما نگارندگان این مقاله می کوشند ساختار زبانی شعر انقلاب اسلامی و چگونگی پیوند قالب های شعری با موضوع انقلاب اسلامی را بررسی کنند. روش این پژوهش، کتابخانه ای و سندکاوی است و داده ها به صورت توصیفی تحلیلی ارائه شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد محورهایی چون تازگی زبان، نهضت ترکیب سازی، نوجویی در قافیه و ردیف، استفاده از تعابیر و تصاویر خاص انقلاب و دفاع مقدس و تپش واژگان، ازجمله برجستگی های زبانی شعر انقلاب اند. با بررسی قالب های مختلف شعر انقلاب، روشن شد که قالب قصیده به دلیل روحیه حماسی حاکم در کشور در سال های دهه شصت رشد و رونق می یابد. غزل انقلاب، با ویژگی هایی چون نظم عمودی و کاربرد وزن های بلند اهمیت ویژه ای پیدا می کند. قالب مثنوی با استفاده از  قافیه های نو و تازه دوباره احیا می شود. قالب غزل-مثنوی، به طور چشمگیری گسترش می یابد و ایجاز کلام با وزن مطنطن در رباعی، بستر خوبی برای بیان احساسات پرشور دوران انقلاب و دفاع مقدس می شود.
    کلید واژگان: شعر انقلاب اسلامی, ساختار, زبان, قالب
    Ahmad Amiri Khorasani *, Mohammadsadegh Basiri, Zahra Anjomshoae
    Today, fourteen years after the glorious Islamic Revolution and the growth of the Islamic Revolution poem, until now, this kind of poetry has not been studied scientifically and the studies have been more semantic and content-oriented; However, this research has tried to dwell on the structure of the language of the Islamic Revolution poetry and how to link the poetry templates on the subject of the Islamic Revolution. The method of this research is library and documentary, and then the data are presented descriptively-analytically. The result of the research shows that the axes such as freshness of language, compositional movement, novelty in rhymes and rows, the use of specific interpretations and images of the revolution and sacred defense, and the vocabulary of speech, constitute the prominence of the language of revolutionary poetry. By examining the various forms of the poem of the revolution, it is clear that the mantra of the Qesida has grown and prospered because of the epic spirit that ruled the country during the sixties. The revolutionary ghazard, with its features such as vertical order and the application of long weight, is especially important. The Masnavi Template is reborn with fresh and fresh rhymes. The Ghazal-Mathnawi format is expanding dramatically, and the revelation of a verbal weight in quatrains is a good platform for expressing the passionate feelings of the revolution and sacred defense. The main challenges in this paper are the dangers in the linguistic structure of the Islamic Revolution poetry and how to link the poetry forms with the subject of the Islamic Revolution. The importance of this issue in the present article is that the literature of the Islamic Revolution is often considered as meaningful literature, and its literal and structural features have not been taken into consideration; of course, it is not doubtful that the Islamic Revolution literature has a more semantic aspect, but with In the works, there are a number of structural and structural features and features. The verbal and structural prominence of the Islamic Revolution poem In terms of verbal and structural prominence, all forms of aesthetics are a literary work such as poetry that combines language and lexical modernizations, combining and using particular interpretations and images of the examples that we have addressed in these axes, respectively. 1-   Axes such as freshness of language, compositional movement, novelty in rhymes and rows, the use of specific interpretations and images of the sacred revolution and sacred defense, and the pace of vocabulary constitute the prominence of the revolutionary poetry. 2-   One of the points of the Islamic Revolution's poem is the tongue of the tongue, which sometimes has a freshness at the same time as the mold, language, freshness, and this freshness of language, thanks to the coincidence with the new poem and to be in the forefront of this way. 3-   The composition of the poetry revolution in terms of construction, it can be divided into three groups of additional composition, composition and phrases. 4-   Trying to use new rhymes and rows in different formats and using vocabulary and terms that reflect the vision of the revolution, and using the current and native rows of other linguistic features of revolution poetry. 5-   Use of specific interpretations and images of the war and the range of the lexical circle associated with the content of the particular thought of the revolution and the sacred defense, as well as the use of particular names, military terms and expressions, religious terms and expressions are the other factors for the novelty of the poetry language of the revolution. 6-   By examining the various forms of the poem of the revolution, it is clear that the form of the verse, although not very sparkling in contemporary poetry, is due to the epic spirit that ruled the revolution in the first years of the holy defense in the country, growth and prosperity Finds 7-   Ghazal in the poetry of revolution is of particular importance and is well received by the poets of the Islamic Revolution. Revolutionary ghosts have features such as vertical order, the use of high weight and novelty, and innovation. 8-   After the revolution, Masnavi's template was restored using new rhymes. The prevalence of Ghazal-Mathnavi's format is one of the structural features of the revolutionary poetry, which expanded dramatically during this period. 9-   The weight of the voice in the quatrains was a good basis for expressing the passionate feelings of the revolutionary period and the sacred defense of the sixties. 10-    The poets of the revolution in the middle years turned to new forms and introduced new insights into new poetry. The new poetry of the revolution is a narrative and supportive poetry and is usually long, but the new poetry is not a boring age. During the Islamic Revolution, Cari-kalamator grew dramatically, and the reason for its increase in the increase of the press and their release is the politicization of the country and the people after the revolution, and the breathing of the themes of satire and protest in the field of literature of the Islamic Revolution. This template found a significant difference in the present period before the revolution, and it was Cari-kalamator’s semantics in the era of the revolution.
    Keywords: Islamic Revolution Poem, Structure, Language, Template
  • احمد امیری خراسانی، نگین صدری زاده
    از دیرباز، بسیاری از مفاهیم و پیام ها در قالب ادبیات -قصه ها و شعرها- منتقل شده است. برای انتقال مفاهیم، پیش از هر چیز به برقراری ارتباط نیاز است. نظریة خوانندة نهفته بر اساس همین نگرش شکل گرفته است که برای برقرای ارتباط و انتقال پیام، دو فرد لازم است. بنابراین نویسنده نیز برای انتقال معنایی که می خواهد با مخاطب در میان بگذارد، می باید با خواننده اش روابطی ایجاد کند. ایدن چمبرز (Aidan Chambers، نویسنده و نظریه پرداز بریتانیایی حوزة ادبیات کودک و نوجوان، متولد1934) بر این باور است که با بررسی برخی عناصر در داستان می توان به کشف چگونگی رابطة میان نویسنده و مخاطب و همین طور درک معناهای مورد نظر مؤلف و حتی کیستی این خوانندة نهفته نائل شد. از سوی دیگر، ادبیات پایداری نیز با آموزه هایی از جنس استقامت، ایثار، گذشت، امید، نوید رستگاری، پیروزی نهایی حق بر باطل و… در پی برقراری ارتباط با کودکان است. از همین رو، این پژوهش بر آن است تا بر پایة نظریة چمبرز، مخاطبان ادبیات پایداری را در دو دهة متفاوت 60 و 90 خورشیدی، شناسایی و مقایسه کند و همچنین شیوه هایی که نویسندگان برای برقراری با خوانندگان خود در این دو دهة متفاوت، به کار برده اند، بررسی شود. بدین منظور دو نمونه داستان از ادب پایداری که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دردهة 60 و 90 برای کودکان و نوجوانان منتشر کرده است، انتخاب و بررسی شده است.
    کلید واژگان: ایدن چمبرز, خوانند? نهفته, ادبیات پایداری کودک و نوجوان, آی ابراهیم, حلزون من گم شده
    ahmad amiri, negin sadrizade
    Most of the concepts and messages have been conveyed through literature, stories and poems, for long. It is necessary to communicate in order to convey the concepts. The theory of Implied Reader is based on this point of view which there is two persons needed in order to communicate and convey the concept. Therefore, the writer must communicate with their reader in order to convey the concept they want. Aiden Chambers a British author and theorist of children’s and young-adult literature born in 1934, believes that by studying some of the elements in a story, it is possible to discover the relation between the writer and the reader as well as the concepts considered to be conveyed by the author. On the other hand, resistance literature tries to communicate with children through teaching resistance, devotion, forgiveness, hope, salvation, the victory of good over bad, etc. Therefore, the current study tries to recognize and compare the readers of resistance literature in the 60s and 90s based on Chambers’ theory and also studies the methods that writers employ to communicate with their readers in the both decades. Consequently, two stories in resistance literature published by Institute for the Intellectual development of Children and Young-Adults (Kanoon) have been chosen and studied.
    Keywords: Aiden Chambers, Implied Reader, children, young-adult resistance literature, Ay Ibrahim, My Snail is lost
  • نسرین فلاح(نویسنده مسئول)، احمد امیری خراسانی
    ادیب قاسمی (1238- 1308ه.ش)، نویسنده و شاعر طنزپرداز کرمانی در زمان قاجاریه بود. تدریس در دارالفنون و حشر و نشر با مشروطه خواهان را از ویژگی های بارز حیات او دانسته-اند. وی نیستان و خارستان را با نظیره گویی از بوستان و گلستان سعدی تالیف کرد. این نظیره-گویی طنزآمیز با ابتکار شخصی مولف خویش همراه گشته و مجموعه ای متنوع و مفرح را فراهم نموده است. بلاغت طنز در آثار ادیب قاسمی با شگردها وصنعت های خاصی در دو شاخه علم معانی و بیان برجسته شده که افزون بر معرفی سبک وی، یافته های ارزشمندی را در زمینه پیوند طنز و بلاغت سنتی ارائه نموده است. این پژوهش به شیوه ای تحلیلی- توصیفی، شگردهای بلاغی طنزپردازی در آثار ادیب قاسمی کرمانی و کارکردهای هریک را در پیوند با مخاطب و کل متن تحلیل نموده است. یافته ها نشان داده که کاربرد صنعت های ادبی با محوریت تشبیه، در شکل گیری سبک ادیب و برجسته سازی طنز وی نقشی موثر داشته است.
    کلید واژگان: طنز, بلاغت, کلیات آثار ادیب قاسمی کرمانی, علم معانی و بیان
    Nasrin Falah, Ahmad Amiri Khorasani
    Adib Ghasemi Kermani (1859-1929), the satirical poet and writer, lived in Qajar era. Teaching in Dar-al-Fonoon and connecting with the Constitutionalists, were two features of his life. He has written “Neyestan and Kharestan” as a parody of Saadi’s Bustan and Gulistan. This parody is rich with the inventiveness of the writer and has presented a colorful and fun work. Rhetoric of satire in the works of Ghasemi are presented through specific techniques and methods in the two branches of rhetoric, which, along with introducing his style offer valuable findings regarding the combination of satire and rhetoric. Through a descriptive-analytical method, and emphasizing the functions of rhetorical techniques of satire in relation to the reader in the works of Adib Ghasemi Kermani, this study analyzed the text. The results showed that the application of rhetorical devices and techniques with focus on simile has played a crucial role in the formation of Adib’s style and the significance of his satire.
    Keywords: Satire, Rhetoric, Adib Ghasemi Kermani will
  • احمد امیری خراسانی، عنایت الله شریف پور، علیرضا کاشانی
    گذشتگان ما به موضوع ادبیات تعلیمی، بویژه اخلاق اهمیت خاصی می دادند، علمی که موضوع اصلی و کلان آن، نیکی و بدی یا خیر و شر است و به رفتارهای افراد در مقابل هم می پردازد. هدف غایی علم اخلاق، هدایت انسان ها به سمت نیکی و زیبایی هاست و قصد -دارد آنها را برای اصلاح رفتارهای فردی و اجتماعی، راهنمایی و آماده کند، که این موضوع در متون نظم و نثر ادب فارسی هم کاملا جلوه گراست. ازجمله دانشمندانی که به این امر توجه ویژه داشته و دو کتاب هم با این موضوع به نام های «اخلاق ناصری» و «اخلاق-محتشمی» تالیف کرده است، «خواجه نصیرالدین طوسی» است. قرن ها پس از نگارش این کتاب محققان دیگری نیز ترغیب شدند تا با تاثیرپذیری و طبق شیوه او به خلق آثار جدیدی بپردازند.
    یکی از این آثار که در زمینه «تدبیر منزل» نگاشته شده است، کتاب «اخلاق جلالی» نوشته «جلال الدین دوانی» از علما و حکمای قرن نهم قمری است که در واقع بازنویسی رساله خواجه نصیر است و عمده تغییرات ایجاد شده در آن، پررنگ شدن صبغه دینی نسبت به نگاه-فلسفی خواجه نصیر، تغییر سبک نگارش کتاب و ساده تر شدن آن، تلخیص کتاب، اضافه کردن آیات و احادیث و اشعار و امثال عربی و...، است. هدف این مقاله، بررسی بحث «تدبیرمنزل» در این دو کتاب است.
    کلید واژگان: نثر فارسی, خواجه نصیرالدین توسی, علامه جلال الدین دوانی, تدبیر منزل, اخلاق ناصری, اخلاق جلالی
    Ahmad Amiri Khorasani, Enayatollah Sharifpour, Alireza Kashani
    Our ancestors paid special attention to didactic literature, especially the ethics, whose main subject is good and evil and focuses on the people’s behavior toward each other. The goal of ethics is to guide people toward good and beauty and prepare them for modifying personal and social behavior, a theme that is prominent in Persian prose and poetry.
    Khajeh Nasiradin Tusi is one of the scholars who focused on this subject, especially in his two books of “Nasirean Ethics” and “Mohtashami Ethics”. The Nasirean Ethics inspired lots of other writers, centuries later to create works based on his books.
    Another book with the subject of household management or family ethics is “Jalali Ethics” written by Jalal-al Din Davani, a 9th century scholar. The book is in fact a rewriting of Khajeh Nasir’s work and the only differences between them are in making the religious tone bolder than Khajeh’s philosophical view, its composition according to the style of his time, summarization of the book, addition of some Arabic Koranic verses and poems. The aim of this study is to review the subject of “household management” (family ethics) in these two books.
    Keywords: Persian Literature, Khajeh Nasiradin Tusi, Jalaladin Davani, Household Management, Nasirean Ethics, Jalali Ethics
  • فاطمه ایرانمنش، سید حمیدرضا علوی، احمد امیری خراسانی
    هدف این پژوهش، تبیین دیدگاه سعدی در زمینه اهداف تربیت عقلانی در ارتباط انسان با طبیعت است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی در قالب پژوهش نظری استفاده شده که از طریق مطالعات کتابخانه ای، استخراج، استنباط و استنتاج مرتبط با آنها، انجام شده است. طبیعت، یکی از منابع مهم معرفت شناختی در فلسفه تعلیم و تربیت است که سهم مهمی در تربیت انسان دارد و پرورش و رشد قوه عقلانی در انسان به تربیت همه جانبه انسان در تعامل صحیح با طبیعت منجر می گردد. نتایج پژوهش بیان می کند که در دیدگاه سعدی، «قرب الهی» هدف غایی و آخرت گرایی و پرهیز از دنیاگرایی، خودشناسی، پرورش نفس و خودسازی، طاعت و بندگی حق تعالی و خداشناسی می تواند به عنوان اهداف واسطه ای در حوزه تربیت عقلانی قلمداد شود. هم چنین طبیعت از جایگاه و قداست والایی برخوردار است و تجلی اسما، صفات، عظمت و صنع الهی نردبان ترقی و تعالی انسان برای رسیدن به «قرب الهی» خواهد بود. از سوی دیگر در دیدگاه سعدی ارتباط مطلوب بین طبیعت و انسان مستلزم تحول و صفای باطن و بهره گیری از عقل و اندیشه در مسیر قرب الهی است و انسان از طریق تفکر در رازهای آفرینش به توانایی و بینشی دست می یابد که قادر به دریافت حقایقی از طبیعت از قبیل درک آیات الهی، شگفتی ها و زیبایی های طبیعت، رستاخیز، تسبیح و طاعت موجودات می گردد و در نتیجه به جایگاه خویش به عنوان اشرف مخلوقات عالم و امانتدار الهی پی می برد و به وظایف خویش عمل می کند و به واسطه آن به هدایت در مسیر قرب الهی دست می یابد. بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به آرای تربیتی سعدی در زمینه ارتباط صحیح و عاقلانه انسان با طبیعت، امکان تحول سازنده عظیمی در تعلیم و تربیت وی در رسیدن به سعادت ابدی وجود دارد.
    کلید واژگان: تربیت از دیدگاه سعدی, دلالتهای تربیتی در آثار سعدی, ادبیات فارسی و تعلیم و تربیت اسلامی, آثار سعدی و تربیت اسلامی
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال