به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

احمد ذاکری

  • بررسی ویژگی های سبکی زبان و اندیشه شعر هوشنگ ابتهاج و محمد زهری
    سمائه دلیرکوهی، احمد ذاکری *

    شعر به عنوان برجسته ترین هنر کلامی ، پیوند عاطفه و تخیل است که در زبان موزون و آهنگین شکل می گیرد.. بررسی و شناخت شاخص ترین ویژگی های سبکی زبانی و فکری شعر دهه های اخیر راهی در معرفی افق های شعر معاصر است . بدیهی است که در اثر تغییرات ساختاری که در بدنه اجتماع به وقوع می پیوندد، جریان اندیشه و دیدگاه های غالب شاعر نیز دچار فراز و فرود شود.گسترش روزافزون فضای مجازی در این دهه باعث جریان یافتن شعر در میان توده های مختلف مردم و ارتباط هنرمندان باهم گردید. در این میان هوشنگ ابتهاج و محمد زهری از تابناک ترین چهره های شعر معاصر ،نیز تحت تاثیر این بحران ها در سیر شعر گویی خود دچار تحولاتی شده و با توشه ای از ادبیات کلاسیک به شعر نیمایی روی آوردند و به متعصبان کهنه پرست ثابت کردند که پرداختن به صورت و قالبی نو و بدیع از عجز شاعر در سرودن شعر به سیاق شاعران قدیم ناشی نمی شود. هدف از این پژوهش شناسایی ، استخراج و دسته بندی ویژگی های سبکی زبان و اندیشه غزل امیرهوشنگ ابتهاج و محمد زهری با روش توصیفی تحلیلی است. ورود مضامین اجتماعی و سیاسی ، توجه به روانشناسی جدید، تاثیر پذیری از نظریات فلسفی و مکاتب انسان گرایانه از مهم ترین مولفه های فکری شعر معاصر است که به موازات آن درسروده های ابتهاج و زهری دیده می شود ، همچنین هر دو شاعر بویژه ابتهاج با بهره گیری از انواع قالب های شعری و همچنین توسل به نماد و استعاره و دیگر ابزارهای سمبلیک ادبی در سخت ترین شرایط، فریادگر ناهنجاری های موجود بودند.

    کلید واژگان: سبک, سطح زبانی, سطح فکری, ابتهاج, زهری.
    A study of the stylistic features of language and thought in the poetry of Houshang Ebtehaj and Mohammad Zohri
    Samaeh Delirkoohi, Ahmad Zakeri *

    Poetry, as the most prominent verbal art, is the link between emotion and imagination formed in rhythmic language. Examining and recognizing the most significant features of the linguistic and intellectual style of poetry in recent decades is a way to introduce the horizons of contemporary poetry. It is obvious that due to the structural changes that take place in the body of society, the flow of thought and views of the dominant poet also goes up and down.The increasing expansion of cyberspace in this decade has caused to increase poetry among different masses of people and the relationship between artists.Meanwhile, Houshang Ebtehaj and Mohammad Zohri, as the most brilliant figures of contemporary poetry, has been influenced by these crises, and changed the way of reciting poetry and turned to Nimai poetry with a load of classical literature.The purpose of this study was to identify, extract and categorize the stylistic features of the language and thought of the sonnets of Amir Hoshang Ebtehaj and Mohammad Zohri by descriptive-analytical method. The introduction of social and political themes, attention to new psychology, the influence of philosophical theories and humanistic schools were the most important intellectual components Also, both poets, especially Ebtehaj, shouted the existing anomalies in the most difficult conditions, using various poetic formats as well as appealing to symbols and
    metaphors and other literary symbolic tools.

    Keywords: Style, Language Level, Intellectual Level, Initiative, Poison
  • محمدحسین سلیمانی الموتی *، احمد ذاکری، مهدی محقق

    عرفا چنین اراده می کنند که برای شناخت معبود خویش در نتیجه سیر و سلوک و طی طریق و نه از راه استدلال و برهان بلکه از طریق مکاشفه و اشراق به ژرف ترین مراتب روحانی دست یابند. لذا عارفان عالم و بزرگان طریق، سعی دارند سیر و سلوک را برای سایرین نیز در حد معرفت خود آنان بنمایانند تا به فلاح و رستگاری دست یابند. چنان که خواجه نصیرالدین طوسی از علما و حکما و عرفای قرن هفتم درکتاب عرفانی خود، اوصاف الاشراف، موجز، گویا، با انشایی بلیغ و شیوا و درعین حال پرمغز و پرمعنی در شش باب و هر باب (به استثنای باب ششم) در شش فصل، مراتب سیر و سلوک را تبیین می کند. وی باب اول را با ایمان آغاز و در باب ششم با فنا به پایان می برد. در مورد کتاب اوصاف الاشراف می توان گفت این اثر مهم عرفانی نه تنها از نظر شناخت و تاویلات مصطلحات سیر و سلوک عرفا وصوفیه معتبر است، بلکه برای شناخت خواجه نیز ارزشمند است. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای تدوین شده است. 

    کلید واژگان: عرفان, خواجه نصیرالدین طوسی, سیر و سلوک سالک, مکاشفه, معرفت, سبک
    Mohammadhossein Soleymani Alamuti*, Ahmad Zakeri, Mehdi Mohaghegh

    The mystics want to know their god as a result of their behavior and not through arguments and arguments, but through revelation and en-lightenment to the deepest spiritual levels. Therefore, the sages of the world and the elders of the way are trying to show the way for others to the extent of their own knowledge in order to achieve prosperity and salvation. As Khajeh Nasir al-Din Tusi, one of the scholars, sages and mystics of the 7th century, in his mystical book, Osāf al-Ashrāf, in a concise and expressive manner and with an eloquent and eloquent composition, at the same time full of brains and full of meaning in six chapters and in each chapter (to except for the sixth chapter) in six chapters, it explains the stages of conduct. He begins the first chapter with faith and ends with faith in the sixth chapter. Regarding the book Osāf al-Ashrāf, it can be said that this important mystical work is not only valid in terms of the knowledge and interpretations of the terms of mystics and Sufis, but also valuable for the knowledge of Khajeh nasir. This article is compiled in a descriptive, analytical and library method

    Keywords: Mysticism, Khajeh Nasir Al-Din Tusi, Seeker, Journey, Revelation, Knowledge, Style
  • اشرف خیرخواه شالی، احمد ذاکری*

    بی شک فرزندان میوه باغ زندگی و بسیار گرانقدر و عزیزند و شناخت حقوق ایشان اهمیت فوق العاده ای دارد به غیر از بیان این حقوق در کتب قانونی و تعیین آن ها، در متون فارسی و در پیشینه فرهنگی ایرانیان به این مهم به شکلی جدی پرداخته شده و ادیبان و سخنوران ایرانی آموزه های بسیار ارزنده ای در این باب ارائه کرده اند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای صورت گرفته به این نتیجه رسیده است که چه در تدوین قوانین مربوط به کودکان و چه در تنویر افکار مادران و پدران، آگاهی و مطالعه این آثار می تواند نتایج ثمربخشی داشته باشد. در این پژوهش به نمونه های ارزشمندی از حقوق فرزندان در آثار بزرگانی چون سعدی، مولوی... از قرن پنجم تا هفتم اشاره شده است که مطالعه آن ها دست کم می تواند برای پدران و مادران مفید فایده باشد.

    کلید واژگان: ادبیات فارسی, حقوق پسران, حقوق دختران, توصیه های قرآنی
    Ashraf Khairkhah, Ahmad Zakeri *

    There is no doubt that our children are the fruits of the garden of life and they are deeply loved and adored. That's why it is highly important to learn about their rights. Apart from the law literature in which these rights are set and discussed, the Persian literary texts and the Iranian cultural heritag have also addressed them thoroughly and many Iranian literary men and women havepresented invaluable insights about them. This paper, employing a descriptive analytical method. and using library resources concludes that reading and contemplating on such literary works can have a remarkable effect both on the legislation and on the enlightenment of parents. In this research significant examples of addressing child rights in the works of literary giants like Saadi and Molawi and are mentioned, from which the parents can benefit.

    Keywords: Persian Literature, Rights Of Sons, Rights Of Daughters, Interdisciplinary Research, Quranic Teachings
  • علی اصغر عابدی، احمد ذاکری*، فاطمه حیدری

    جمال از نگاه مولوی تجلی حق و بروز و ظهور لطف خداوند به هستی است. بنابراین جمال شناسی عارف دانشی است که به یاری آن می توان از نحوه ظهور نور تجلی بر عالم شهادت، آگاهی یافت. مولانا در جایگاه عارفی بزرگ و کم نظیر، به ویژه پس از آشنایی با شمس که چشم سرش بسته و چشم دلش گشوده شد، در تمام اجزای هستی نور حق را مشاهده کرده و کوشیده است تصویری از این مشاهدات خویش ترسیم نماید. این مقاله سر آن دارد که بخشی از این دریافت را که شامل ذات جمال و جلوه های آن در جهان است، بررسی نماید. اطلاعات مربوط به مقاله با شیوه کتابخانه ای به دست آمده و این اطلاعات پس از مقوله بندی، با شیوه کیفی، توصیف، تحلیل و گزارش شده است. هدف نویسندگان بازشناسی طرز تلقی مولانا از جمال است و نتایج تحقیق نشان می‎ دهد که او به دلیل استغراق در جمال و بهره‎ گیری از شهود و اشراق، در حدی باور نکردنی به رابطه جمال و جمیل پی برده است. اما نکته اصلی این است که او این زیبایی ها را در چارچوب استعاره مرکزی اندیشه اش؛ یعنی استعاره شهادت و غیب، گنجانیده است.

    کلید واژگان: جمال, جمیل, ابزارهای نمایش جمال, مولوی, مثنوی
    AliAsghar Abedi, Ahmad Zakeri *, Fateme Heydari

    Beauty from the perspective of Molavi is the manifestation of the truth and the appearance of God's grace to the universe. But it is the science by which you might, perhaps, discover the advent of a miracle of abstraction to the world of testimony. Molana is in the position of a great and rare mystic, especially after meeting Shams, where his eyes were closed and his heart was opened. In all parts of the universe, he has observed the light of truth and has tried to draw a picture of his observations. This article attempts to examine part of this understanding of the notion that it contained the beauty and appearance of the universe. The data related to the article with the mode of library research is obtained, and written, in a qualitative, descriptive and analytical report. The authors' goal is to recognize Molana’s perception of beauty and the results show that he has found the connection between beauty   and the source of beauty  due to his forgetfulness and the use of intuition and illumination in an incredible degree but, indeed, the chief thing about him is that he has organized  beauty into the central metaphors of his thoughts, that is to say, the resignation and  the testimony of the unseen.

    Keywords: Beauty, Aesthetic tools, Molavi, Masnavi
  • زهرا برجی، احمد ذاکری*
    مساله زن (یعنی مخلوق زنده، زاینده، از ریشه زندگی) شخصیت، جایگاه و موقعیت او در خانواده و جامعه از جمله مسایلی است که همانند سایر موضوعات فرهنگی، اجتماعی در آیینه ادبیات و فرهنگ ملت ها انعکاس پیدا می کند، و نگرش فردی و اجتماعی پدیدآورندگان آثار و جامعه را بازگو می کند و نشان می دهد آن ها با چه دیدی به مقوله زن می نگریستند. آیا از دید آنان زن با مرد حقوق یکسانی دارد؟ و یا اینکه زن موجودی است طفیلی و دست دوم و وابسته به مرد، که هیچ استقلال رای و شخصیت ندارد؟و اینکه نقش زن از منظر قرآن و اسلام و سایر کتب آسمانی و بزرگان دین و صاحب نظران چیست؟! جایگاه وی در ادوار مختلف، بالاخص در دوره قاجار در چه مرتبه ای بوده چه شان و مقامی داشته است.
    کلید واژگان: تادیب النسوان, عصر قاجار, زن, حقوق اجتماعی
    Zahra Borji, Ahmad Zakeri *
    Women’s issues (implying a living creature, fertile, originally related to life), their personality, position and status in the family and society are among other issues that, similar to  other cultural and social issues, are reflected in the mirror of literature and culture of nations, embodying the personal and social attitudes of the authors and the general public to indicate the way women were treated . Do they think women have the same rights as men? Or that woman is a parasitic and second-hand creature dependent on man, who has no independence in her opinions and personality? Or what is the role of woman from the perspective of Quran and Islam and other holy books and religious leaders and experts? The present research seeks to address the aforementioned questions in various eras particularly in Qajar dynasty period to examine the status of women.
    Keywords: Taadib al Nesvan (Disciplining Women), Qajar Era, woman, Social Rights
  • لیلا حضرتی، احمد ذاکری*، فاطمه حیدری
    بنای جهان بر هاله ای از اسرار پنهان استوار است که سالک را در وادی عرفان با چالش های بزرگی رو در رو می سازد و او را قدم به قدم در این منزلگاه با چراغ های روشنی که به نور معرفت افروخته به سرمنزل مقصود می رساند. بی گمان حاصل مواجهه او با رازها و اسرار نهفته جهان هستی «حیرت» خواهد بود. عجز و ناتوانی او در حلقه سرگردانی تا به کشف و شهود و تجلی نیانجامد معرفت و فنا حاصل نخواهد شد و سالک همواره طالب افزونی حیرت خویش است و مصداق این کلام مشهور پیامبر (ص) که «رب زدنی تحیرافیک»، در این میان ششمین درگاه عرفان که سالک را در مسیر پر تلاطم عشق و حقیقت به ذات حقیقت لایتناهی وصل خواهد کرد، حیرت است. بسیاری از عرفا از مقام حیرت و نقش آن در خلق اندیشه های عمیق به شکل های متفاوت سخن گفته اند. مولانا در مثنوی نگاه عاشقانه و ژرفی به حیرت دارد و تنها به چشم یک مسیر به آن نگاه نمی کند بلکه آن را از مهم ترین راه ها در سلوک عرفانی برای وصال معشوق می داند. در منطق الطیر عطار یکی از وادی هایی که سالک و عارف در سلوک عرفانی خود برای رسیدن به خودشناسی و خداشناسی باید آن را طی کنند «حیرت» است و شاید به تعبیری سی مرغ عاشق از سر حیرت است که در کوچه پس کوچه های هفت شهر عطار «سیمرغ» را می آفرینند.
    کلید واژگان: عرفان, حیرت, منطق الطیر, مثنوی
    Leila Hazrati, Ahmad Zakeri *, Fateme Heydari
    The foundation of the universe is based on an aura of hidden secrets that makes the seeker face great challenges in the valley of mysticism and leads him step by step in this destination with bright lights lit by the light of knowledge. Undoubtedly, the result of his encounter with the hidden secrets of the universe will be "astonishment". His helplessness and inability in the circle of wandering until he reaches discovery, intuition and revelation, knowledge and destruction will not be achieved, and the seeker is always seeking to increase his astonishment, and the example of this famous saying of the Prophet (PBUH) is that the master of astonishment is the sixth door of mysticism. It will connect the seeker on the turbulent path of love and truth to the essence of infinite truth.Many mystics have spoken about the position of wonder and its role in creating deep thoughts in different ways. In Masnavi, Rumi has a deep and romantic view of wonder, and he does not look at it with the eyes of only one path, but considers it one of the most important paths in the mystical journey to connect with the beloved. In order to reach self-realization and God-realization, one must go through the mysticism of astonishment, and perhaps, in a sense, the thirty lovebirds are astounded by the astonishment that create Simorgh (Simorgh) in the back alleys of the seven cities
    Keywords: mysticism, amazement, Al-Tayr logic, Attar, Matnawi
  • محسن قربانزاده، محمدرضا شاد منامن*، مهدی ماحوزی، احمد ذاکری
    حکمت خسروانی با عرفان پیوند تنگاتنگ به عبارتی هم آغوشی دارد. عرفان توان آن را دارد، با مخاطب ارتباط برقرار نماید. در عصر ما در پرسه زمانی که بشر زیست می کند ، می توان با شناخت عرفان تاثیرپذیری «حکمت خسروانی» را در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جست نمود. علت آن است که اگر باریک شویم «حکمت خسروانی» از بن مایه های پرکاربرد در ادب عرفانی است. اخوان نیز به عنوان یکی از شاعران برجسته معاصر در تمام آنات شعریش ، دین پروری ، وطن دوستی، راست گفتاری، رادمردی، باستان گرایی، به عبارتی اندیشه کهن الگوهای ایرانی «سونمون» و اندیشه و فکر ایران شهری موج می زند. این مقاله درنظردارد که «حکمت خسروانی»  که آمیزه ای از اسطوره و عرفان اسلامی است را در «ذهن و زبان» مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جست و واکاوی نماید. چراکه در بنیاداندیشی وی، به عنوان یکی از نگین شاعران برجسته معاصر علاقه خاصی به ایران، وطن، «ایران شهری» دارد . در شعرش پیوند نزدیکی وجوددارد . در مقاله تحلیل محتوا به کاربرده شده است تا تبیینی روشن و نو از مفهوم «حکمت خسروانی» که از یکی از عناصر مهم شعر می باشد، در ذهن و زبان اخوان به دست دهیم.
    کلید واژگان: حکمت خسروانی, سهروردی, ابن سینا, عرفان, ذهن و زبان اخوان ثالث, مفهوم
    Mohsen Ghorbanzadeh, Mohamadreza Shadmanamin *, Medi Mahuzi, Ahmad Zakeri
    Khosravani's wisdom has a close relationship with mysticism. Irfan has the ability to communicate with the audience. In the era in which we are living, it is possible to find the influence of "Khosravani's wisdom" in the mind and language of Mehdi Akhawan-e-Sales (M-Omid) with the knowledge of mysticism. The reason is that if we delibrate on it, Khosravani's wisdom is one of the most used sources in mystical literature. religiosity, patriotism, truthfulness, bravery, antiquarianism, in other words, the idea of Iranian archetypes "Sunamun" and the idea of "Ērānšahr" are reflected in Akhawan’s poetry, as one of the prominent contemporary poets. This article aims to find and analyze "Khosravani's wisdom" which is a mixture of Islamic myth and mysticism in Mehdi Akhawan-e-Sales’ point of view. In the foundation of his thought, as one of the prominent contemporary poets, there is a special interest in Iran, his homeland, "Ērānšahr". The method used in this article is a descriptive- analytical research. Let's give a clear and new explanation of the concept of "Khosravani's wisdom" in the mind and language of Akhavan which is one of the basic foundations and important elements of his poetry.
    Keywords: Khosravani’s wisdom, Ibn Sina, Sohravardy, Akhavan-e-Sales, concept
  • رضوان کریمی، احمد ذاکری*

    همان طور که می دانیم ادبیات شفاهی هر ملت، بهترین بیان کننده باورها و ذهنیات یک ملت و سیاست های حاکم بر ایشان است و تاریخ هر ملتی را، می توان با تامل در فرهنگ آن ملت، از جمله ترانه هایشان جستجو کرد. ترانه ها و تصنیف هایی که گاه برای تغییر یک حکومت یا یک سیاست، ملتی را متحد کرده اند و یا طبق شرایط سیاسی خاص، متولد شده اند، مانند اشعار و ترانه های دوره مشروطیت که در این دوره وحدت موضوعی و مضمونی، به چشم می خورد و مضامینی چون دعوت به مبارزه، ترسیم چهره بیدادگری و کج فهمی پادشاهان، بیان جنایات مستبدان داخلی و خارجی و شرح خیانت های آنان به مملکت ایران، ستایش آزادی و شهدای آن و القای امید به آینده، دعوت به مبارزه با یاری گرفتن از عناصری چون ارتقای سطح آگاهی مردم و بزرگداشت شهدای راه آزادی. از این رو جلوه های گوناگون ادب پایداری آیینی، ملی و انسانی شکل گرفت. برای شکوفایی این مولفه ها، عصر مشروطه سهم بسیاری دارد، به دلیل آنکه آغازگر تحولات نوینی در عرصه سیاسی و اجتماعی و به تبع آن تغییراتی در حوزه فرهنگ و ادبیات کشور همچون دموکراسی بود. در این جستار، سعی بر این است که با بررسی اشعار دوره مشروطه، هماهنگی شاعران و همچنین وحدت موضوعی و مضمونی اشعار را، بررسی نماییم. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی (کتابخانه ای) انجام گرفته است

    کلید واژگان: ادبیات سیاسی, ترانه, تصنیف, سیاست, مشروطه
    Rezvan Karimi, Ahmad Zakeri *

    As we know, the oral literature of each nation is the best expressive of the beliefs and minds of a nation and its ruling policies, and the history of any nation can be sought through reflection on the culture of that nation, including their songs. The songs and ballads that sometimes have been united by a state or a policy, or in accordance with certain political conditions, are born, such as the poems and songs of the mashrote period, which are in this period of thematic and thematic unity, and themes such as invitations to The struggle, the depiction of the curiosity of the kings, the expression of the crimes of the domestic and foreign tyrants and their treason to the Iranian nation, the praise of freedom and its martyrs, and the induction of hope for the future, the invitation to fight by helping with elements such as raising the level of people's awareness and commemorating the martyrs Way of freedom Hence, various manifestations of ritualistic, national and humanistic literacy were formed. In order to flourish these components, the mashrote age has contributed a lot, because it initiated new developments in the political and social arena, and consequently, changes in the field of culture and literature of the country such as democracy. In this essay, we try to investigate the poems of the mashrote era, the coordination of the poets as well as the thematic unity of the poems. This research has been done by descriptive-analytical (library) method.

    Keywords: political literature, song, Lyrics, Politics, mashrote
  • سمائه دلیرکوهی، احمد ذاکری*، ماه نظری، علی محمد موذنی
    زمینه و هدف

    با درنظر گرفتن جریانات ادبی معاصر، سبک‌شناسی شعر معاصر از جایگاه والایی برخوردار است. این تحقیق یکی از شاعران معاصر به نام محمد زهری را معرفی میکند و به بررسی ویژگیهای سبکی در اشعار وی میپردازد.

    روش مطالعه

    این مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است.

    یافته ها

    محمد زهری از شاعران نوپردازی است که بین دو دهه 1330 تا 1350 با تسلط و احاطه به شعر قدیم و توانایی کامل در شعر کلاسیک، نوپردازی کرده است. مفاهیم شعرش بازتاب مسایل اجتماعی سیاسی و مردمی است. بیانش وصفی، موجز و کوتاه است و شش مجموعه شعر به نامهای «جزیره»، «گلایه»، «شب‌نامه و قطره های باران»، «مشت در جیب»، «پیر ما گفت»، «...و تتمه» و همچنین چند غزل دارد.

    نتیجه گیری

    کاربرد قالب شعر نو نیمایی نیز در آثار زهری چشمگیر است و پرکاربردترین وزن عروضی در شعر وی، بحر رمل است. ردیفها و قافیه های موجود در شعر نیز معمولیند و ردیف و قافیه الحاقی کمتر بچشم میخورد. کلام زهری سرشار از تکرار است که موسیقی درونی شعر را افزایش میدهد. تشبیهات وی بیشتر «عقلی به حسی» و «حسی به حسی» است و تشبیهات «عقلی به عقلی» یا «حسی به عقلی» اندک است. از میان انواع تشبیه نیز اضافه تشبیهی بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است و در مرتبه بعدی تشبیهات دیگر چون مجمل و موکد و جمع و مفروق قرار دارد و کمترین آمار هم ازآن تشبیهات خیالی و وهمی است. اضافه استعاری بیشترین فراوانی را دارد و استعاره مصرحه در مرتبه دوم قرار دارد و بعد از آن نیز بسامد ازآن استعاره مکنیه غیراضافی است. طبیعت و جلوه های آن در شعر زهری بسیار نمایان است. اصطلاحات عرفانی نیز در شعر شاعر کمابیش دیده میشود. درمجموع زهری شاعری است مردمی که سروده هایش سرشار از مفاهیم اجتماعی سیاسی است.

    کلید واژگان: محمد زهری, سبک شناسی, سطح زبانی, سطح ادبی, سطح فکری
    Samae Dalirkohi, Ahmad Zakeri*, Mah Nazari, Ali Mohammad Mo’azeni
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Considering contemporary literary currents, the style of contemporary poetry has a high status. This research introduces one of the contemporary poets named Mohammad Zohari and examines the stylistic features in his poems.

    METHODOLOGY

    This article is based on library studies and has been done in a descriptive-analytical manner.

    FINDINGS

    Mohammad Zohari is one of the modernization poets who between the two decades of 1330 to 1350 by mastering and surrounding the old poetry and full ability in classical poetry, has modernized. The meanings of his poetry are a reflection of socio-political and popular issues. The descriptive expression is concise and short, and there are six collections of poems called "Island", "Complaint", "Night Letters and Raindrops", "Fist in the Pocket", "The Old Man Said", "... and the End" and also a few Has a lyric.

    CONCLUSION

    The use of the form of Nimayi poem is also remarkable in Zohari"s works and the most widely used prosody weight used in his poem is Bahr Ramal. The lines and rhymes in the poem are also common, and the additional lines and rhymes are less noticeable. Poisonous words are full of repetitions that increase the inner music of the poem. His similes are mostly "rational to sensory" and "sensory to sensory" and the similes of "rational to rational" or "sensory to rational" are few. Among the types of similes, the addition of similes has the highest number of statistics, and in the next rank, there are other similes such as concise, emphatic, plural and subtraction, and the lowest number of them is imaginary and illusory similes. In terms of frequency, metaphorical addition is the most frequent, and the approved metaphor is in the second place, and after that, frequency is the non-redundant Meccan metaphor. Nature and its manifestations are very prominent in poisonous poetry. Mystical terms are more or less seen in the poet"s poetry. All in all, Zohari is a poet whose people are full of socio-political concepts.

    Keywords: Mohammad Zohari, Stylistics, Linguistic level, Literary level, Intellectual level
  • احمد روستایی شلمانی*، احمد ذاکری
    پس از پذیرش اسلام و وجود آیاتی که در آن به ملکوت آسمان ها اشاره شده است، توجه به بارگاه آسمان در نزد ایرانیان بیشتر شد؛ به گونه ای که نویسندگان، شاعران و عارفان از آن برای مضمون پردازی استفاده کردند و به دفعات از آسمان و مضامین مربوط به آن در آثارشان بهره جستند. روشن است که برای فهم بهتر مفاهیم ابیات، آگاهی از مضامین علمی مورد توجه شاعران در دوره های گوناگون شعری اهمیت بسیار زیادی دارد. یکی از شاعران نام آشنای ادب فارسی حکیم، سنایی است که با آگاهی از دانش نجوم، آن را در خدمت اندیشه های عرفانی قرار داد. وی از دانش آسمان و نجوم به شکل گسترده در اشعارش بهره جست و به دلیل گرایش های عرفانی که داشت، گاهی از این دانش برای انتقال مفاهیم عرفانی سود برد. در این تحقیق که به روش تحلیلی است ضمن بررسی سیر پیدایش دانش نجوم و بازخورد آن در برخی از متون عرفانی، نشان داده شده است که سنایی در این دانش تبحر داشته و از آن در سرودن اشعارش در دیوان بهره برده است.
    کلید واژگان: سنایی, اندیشه های عرفانی, نجوم, دیوان
    Ahmad Roostaei Shalmani *, Ahmad Zakeri
    After the acceptance of Islam and the existence of verses in which the kingdom of the heavens is mentioned, the attention of the heavenly court increased among the Iranians in a way that writers, poets, and mystics used it for thematic purposes and often used the sky and related themes in their works. It is clear that in order to better understand the meanings of the verses, it is very important to know the scientific themes of the poets in different poetic periods. One of the well-known poets of Persian literature is Hakim Sanaei, who, with the knowledge of astronomy, used it in the service of mystical ideas. He made extensive use of the knowledge of the sky and astronomy in his poems, and because of his mystical tendencies, he sometimes used this knowledge to convey mystical concepts. In this analytical research, while examining the emergence of astronomical knowledge and its feedback in some mystical texts, it has been shown that Sanai is proficient in this knowledge and has used it in composing his poems in Divan
    Keywords: Sanai, Mystical Thoughts, Astronomy, Divan
  • فهیمه گلنار، احمد ذاکری*
    تحلیل نشانه معناشناختی مکتب پاریس به بررسی نحوه ارتباط نشانه های زبانی در نظام گفتمانی و بررسی دو ساختار روایتی و معناشناختی در دو سطح روساخت و ژرف ساخت می پردازد. این تحلیل نشان می دهد که یک نشانه در ارتباط با سایر نشانه های گفتمانی چه فرایندی را طی می کند تا دارای معنای خاصی شود. در بررسی روساخت، عناصری مانند شکل های بیرونی و درونی گفتمان، بعد پویای کلام، نقش فعل های موثر، کنش گران، کنش ها، ارتباط عناصر در محور جانشینی و هم نشینی، نمودها و ایزوتوپ و مانند آن و در بررسی ژرف ساخت، مربع معنایی و ارتباط آن با روساخت روایت و نقش معنایی افعال موثر در کلام و در سطح تعاملی گفتمان، بررسی ابعاد شناختی، کنشی و عاطفی، ابزارهای موثر در تحلیل های نشانه معناشناختی، به شمار می آیند. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی فراهم آمده است کوشیده ایم عناصر معناساز را در داستان «انتخاب» سیمین دانشور مورد بررسی قرار دهیم و با بررسی عناصر تشکیل دهنده نحو روایت، نشان دهیم نشانه های گفتمانی در بسیاری از داستان ها چنین فرایندی را طی می کنند تا منجر به شکل گیری معنای داستان شوند.
    کلید واژگان: نشانه معناشناسی, تعامل گفتمانی, گریماس, مکتب پاریس
    Fahime Golnar, Ahmad Zakeri *
    the semantic sign analysis of the Paris school examines the relationship between linguistic signs in discursive system and the study of two narrative and semantic structures in two levels of structured and profound construction. This analysis shows that a sign in relation to other discriminant signs goes through a process that has a special meaning. In the study of surface structure of elements such as the external and internal forms of discourse, the dynamic dimension of the word, the role of effective verbs, actors, action, the relationship of elements in the axis of substitution and association, features and isotopes, and the like, and in the deep study of the semantic square and its relationship with the narrative structure and the semantic role of effective verbs in theology and in the interactive level of discourse, the study of the dimensions of cognitive, action, and emotional, are effective tools in semantic analysis. In this descriptive – analytical study, we tried to examine the structure of narrative syntax in the story of “entekhab” by Simin Daneshvar by studing the elements of narrative syntax, we show discursive signs in many stories of such a process to lead to the formation of the meaning of the story.
    Keywords: conversation, signs of semantics, Surfaces, structure, deep structure discourse interaction, Griemas, Paris School
  • فرشته اصغری، احمد ذاکری*

    یکی از مصادیق مهم و غنی و هم چنین بسیار معنادار در غزلیات حافظ، کاربرد فرهنگ پوشینه ها می تواند باشد که حافظ به گونه ای خلاقانه آن ها را به کار می برد. این کارکردها به شکل تشبیه و استعاره که برخواسته از دامن تشبیه است خود را نمایان می سازد و گاه هم به شکل کنایه و مجاز نمود پیدا می کند. کارکرد اصلی حافظ برای بیان معانی زیبا و عمیق عرفانی است. در این گفتار نویسندگان بر آن هستند که نمونه هایی از کاربرد تشبیه و استعاره را که در هم تنیده اند در غزلیات حافظ بنمایانند و به خیال پردازی شاعرانه حافظ در الفاظ، تشبیهات خیال برانگیز شعر از کلمات و اصطلاحات مربوط به پوشینه ها برای بیان اندیشه حافظ پرداخته شده است. به درستی که حافظ در استفاده از عناصر صورخیال، و آرایش کلام با صنایع معنوی کار را به حد اعجاز رسانده است و این هنرنمایی، کار هر کسی نیست. پیداست که تحقیق  در این گفتار با بهره گرفتن از روش (توصیفی- تحلیلی) که زیر مجموعه روش کتابخانه ای است حاصل می شود.

    کلید واژگان: حافظ, پوشینه ها, تشبیه, استعاره, غزل
    Fereshteh Asghari, Ahmad Zakeri *

    One of the most important features of Hafez’ lyrics is to apply creatively the costumez and coverings . the main usage of Hafez is for saying beautiful mystical meaning. In his way analogies,metaphores rised out of similiesnd sometimes they’re shown in the form of zrony and imagery in the article authors are going to show some interwoven forms of analogies and metaphors and to poetry imagination in words,using words and expression related to costumes for imaginary simile of Hafez thoughts are intended. It is true that Hafez has  excelled in the  used  of   elements of imagination  formes  and in   the  arrangement of words  with  spiritual industries ,he has made  the work miraculous and this art show is not for evry one. There’s no need to mention that this research has used the method of (analytic-descriptive)which itself is sub-part of the library method to explaine the poems.

    Keywords: costumes, covering, Analogy, metaphor, Lyrics
  • سمائه دلیرکوهی، احمد ذاکری*، علی محمد موذنی
    یکی از شگردهای بیان مستقیم و تصویرسازی هنری و یکی از عناصر چهارگانه فن بیان، کنایه است. در این میان یکی از جنبه های هنری و خیال پردازی های ادبی، کاربرد کنایه های بدنی ملموس است که شاعر می تواند مضامین دشوار را با بیانی آشنا و هنرمندانه به ذهن مخاطب منتقل و نهادینه کند. محمد زهری، یکی از بارزترین شاعران معاصر حوزه ادب فارسی، از کنایه های بدنی ملموس برای انتقال مفاهیم ذهنی خود بهره جسته است؛ تا جایی که می توان گفت کنایه های ادبی، مهم ترین عنصر زیبایی شناسی سروده های زهری را به خود اختصاص داده است. وی با کنایه، معانی را با اسلوبی موثر و بلیغ بیان کرده است. هدف از این پژوهش شناسایی، استخراج و دسته بندی جلوه های کنایی اعضای بدن در سروده های محمد زهری با روش توصیفی _ تحلیلی است؛ به گونه ای که ابتدا نویسنده مختصری به تعریف کنایه و ارزش هنری و کارکردهای ادبی آن در شعر پرداخته است ، سپس جلوه های کنایی اعضای بدن در شعر زهری را با بیان نمونه هایی، ارزیابی و تحلیل کرده است. نتیجه حاصل از پژوهش نشان داد که زهری برای بیان مقصود، بیشتر از کنایه های قریب بهره برده است و کنایه های بدنی ملموس وی، نشیت گرفته از نزدیکی وی با عوام و التزام کاربرد زبان محاوره است.
    کلید واژگان: شعر, کنایه, زهری, اعضای بدن
    Samaeh Delirkoohi, Ahmad Zakeri *, Ali Mohammad Moazzeni
    Irony is one of the explicit means of expression as well as one of the four elements of rhetoric. Tangible bodily irony is considered as an artistic and literary imagination through which the poet is able to convey and regulate difficult concepts in the audiences’ mind with a familiar and artistic statement. Mohammad Zohari, as one of the most significant contemporary poets in Persian literature, has benefited from tangible bodily ironies in order to convey his intellectual concepts; to the extent that using literary irony is the most noticeable aesthetic element in his poems. He has expressed various meanings through irony with an effective and eloquent style. This study intends to identify, derive and classify characteristics of bodily ironies in Mohammad Zohari’s poems with a descriptive-analytical approach. To begin with, the writer tends to define irony and its artistic value as well as its literary functions in poems. Afterwards, he has analyzed and assessed characteristics of bodily ironies in Zohari’s poems through examples. The findings show that Zohari has benefitted from practical ironies and his usage of tangible bodily ironies originates from his affinity with the general public and a need to use colloquial language.
    Keywords: poem, irony, Zohari, Body Parts
  • احمد ذاکری*، فهیمه گلنار
    سیمین دانشور در جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان، مخاطب را با وضعیتی گفتمانی مواجه می کند که در آن «کنش» دچار شرایط شده است. در این حالت، کنش گر همواره با احساساتی چون اضطراب، سرگردانی، ترس، چالش با خود، نداشتن اطمینان، فرار از گذشته و احساس ناامنی روبرو می شود و نفی یک وضعیت او را وارد وضعیتی دیگر می کند. هر وضعیت برای او در حکم یک چاله معنایی است که عبور از آن به انرژی جهشی نیازمند است. در چنین وضعیتی، کنش گر توان هر کنشی را از دست می دهد و در وضعیت ناپایدار ماندن و نماندن، شدن و نشدن سرگردان است. در این پژوهش کوشش شده است از منظر نشانه معناشناسی و با توجه به نظریات گریماس و اییرو تاراستی به بررسی نشانه ها و کارکردهای سرگردانی در دو رمان جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان پرداخته شود تا نشان دهد که چگونه سرگردانی از طریق فرایند سلبی- ایجابی سبب گسست شخصیت اول داستان از «من» شخصی اش می شود. نتیجه عبور از این گسست، بازیابی خود و شناخت انتزاعی از خود و اطرافیان است و این شناخت سبب می شود شخصیت اول داستان در یک وضعیت ایجابی که همان معرفت و تسلط بر خود است، قرار گیرد و «من» واحد وجود خود را دریابد و استعلا یابد.
    کلید واژگان: جزیره سرگردانی, چاله های معنایی, ساربان سرگردان, سرگردانی, نظام سلبی-ایجابی, نشانه معناشناسی
    Ahmad Zakeri *, Fahime Golnar
    In wandering island and wandering cameleer, simin daneshvar confronts the audience with a discourse in which "action" is subjected to unusual circumstances.  In this situation, the actor is always confronted with feelings such as anxiety, wandering, fear, challenging himself, insecurity, escaping the past and feeling insecure and rejecting one situation into another. For him every situation is a semantic hole that requires a jump energy to pass through. In such a situation, the actor loses the power of any action and becomes an emotional subject that wanders between too states of staying and not staying, becoming and not being. In this essay examines the existential conditions of the two wandering island novels and the wandering cameleer in order to find out what factors interfere with the process of action and passage into the existential state. In this descriptive-analytical  study, this research has been attemped  with regard to Griemas and tarasti’s theories, we examine the signs and functions of wandering, the conditions of meaning production in the wandering island and wandering cameleer and shows how wandering through the negative-assertion process causes the novel’s first character to break from his personal ‘I’. The result of this rupture is self-recovery and abstract congnition of oneself and those around oneself, and this cognition causes the first character of the story to be in a positive state, which is self-knowledge and domination, and the  ‘I’  realizes and transcends the unit of its existence.
    Keywords: Negative-Assertion system, Semiotics, Semantic hole, Wandering, Wandering Island, Wandering Cameleer
  • صبا پژمان فر، احمد ذاکری*

    در این مقاله نظریه ساختارگرایی تکوینی بوردیو به کار گرفته شده است تا میزان تاثیر طبقه اجتماعی و میدان تولید فرهنگی در ذوق و قریحه زیبایی شناختی فردوسی سنجیده شود. اهمیت پرداختن به این موضوع از آن جاست که سهم ویژگی های فردی فردوسی در منظوم کردن شاهنامه را بسنجیم. بنابراین بعد از تعریف و تحدید کلی نظریه بوردیو، در بخشی از این پژوهش به شناخت طبقه اجتماعی فردوسی پرداخته ایم و از آنجاکه فردوسی از طبقه دهقانان بوده و این طبقه ریشه در ایران دوره ساسانی داشته، طبقه دهقان را به طور کامل بررسی کرده ایم. در بخش دیگری ویژگی های میدان فرهنگی ایران قرن چهار و پنج را بررسی کرده ایم. بر اساس بررسی های صورت گرفته و با روش توصیفی تحلیلی (کتابخانه ای) این نتیجه به دست آمد که قسمتی از ذوق زیبایی شناختی فردوسی به علت طبقه اجتماعی اوست و طبقه دهقان وی را در فراگیری آموزه هایی توانمند کرده است که در ذوق و قریحه او تاثیرگذار است. همچنین نقش عادت واره های او در میدان فرهنگی زمان مورد بحث، او را به سمت آموزه های ادبی و علمی ایران که نقش در هویت ایرانی دارد می کشاند و بنابراین کنشی (استراتژی)  در پیش می گیرد که همانا سرایش شاهنامه است.

    کلید واژگان: ذوق زیبایی شناختی, طبقه اجتماعی, میدان فرهنگی, فردوسی, بوردیو
    Saba Pezhmanfar, Ahmad Zakeri *

    In the present research , Bourdieu's theory of genetic structuralism has been employed so that to measure the impact of the social class and cultural production area on ferdowsi's aesthetic taste. After the general definition of the theory , part of the research we have come to know Ferdowsi's social class and because Ferdowsi was a peasant class and this class was the root of Iran during the Sasanian era, we have fully examined the peasant class.In another section, we examine the characteristics of the fourth and fifth century cultural fields of Iran. Based on the findings, by descriptive – analytical methed (library), the result was that part of Ferdowsi s aesthetic taste is due to his social class and the peasant class has given him the opportunity to learn the teachings that have influenced his taste. Also, the role of his habituses in the cultural fieldof time of discussed. Hi is pulling towards the literary and scientific teachings of Iran, which are part of the Iranian identity and so there is a strategy that goes through Shahnameh.

    Keywords: Aesthetic taste, Social level, Cultural field, Ferdowsi, Bourdieu
  • سید حسین وحید عرب، احمد ذاکری*

    در تحلیل سبک شناسانه متن و بیان دیدگاه شاعر، واکاوی و شناخت مقوله های نحوی «وجهیت و صدای دستوری» اهمیت بسیاری دارد. هدف این مقاله کشف پیوند میان وجهیت با معنای سخن و چگونگی میزان قطعیت متن شعر  و قاطعیت کلام شاعر است. برای یافتن چگونگی رابطه زبان شاعر با جهان بینی وی، با روش توصیفی-تحلیلی، سه متغیر نحوی وجهیت «فعل، قید و صفت» با دو صدای نحوی «فعال و منفعل» در بافت شعر دو منظومه ارزشمند ادب معاصر؛ «آرش کمانگیر و درفش کاویان» مورد بررسی قرارگرفت. یافته های حاصل از پژوهش، نشان داد که میان ساختارهای نحوی با محتوای سخن، یک رابطه همسو و مکمل بر قرار است. وجه اخباری به عنوان وجه غالب با درجه بیان قطعی از «اسطوره آرش» و «قهرمان ملی کاوه آهنگر» خبر می دهد که کسرایی و مصدق، با علاقه وافر و مبتنی بر نیاز جامعه، به باززایی آن اسطوره ها دست زده اند. پربسامدترین صدای دستوری، صدای منفعل است. اما از آنجا که در این تحقیق، همه جملات حاوی «فعل لازم و فعل اسنادی» ماهیت منفعل ندارند، عکس معیار تشخیص عمل کرده و صدای فعال بر صدای منفعل غلبه می یابد و به موضع اقتدار کلام گوینده می افزاید. از تلاقی دولایه نحوی در این دو اثرحماسی، چهار مولفه سبکی؛ «نحو شعری پویا، صورت سبکی احساسی و  آرمانگرا، دو دیدگاه امید و ناامیدی و دو موضع آشکار و پنهان» ایجاد شده است.

    کلید واژگان: وجهیت, صدای دستوری, لایه نحوی, آرش کمانگیر, درفش کاویان, حماسه
    Seyyed Hossein Vahid Arab, Ahmad Zakeri *

    In stylistic analysis of text and viewpoints of the poet, it is important to examine and identify “categories of modality and syntactic voice” of the layered stylistics structure. The purpose of this paper is to understand the correlation between modality with meaning of speech, degree of certainty of lyrics, and determination of the poet's words. In order to discover the relationship between the poet's language and his insight and worldview using a descriptive-analytical method, three syntactic modality variables including verb, adverb and adjective as well as two active and passive syntactic voice were examined in two valuable collections of contemporary poetry, Arash the Archer and Derafsh Kaviani. The research findings indicated that there is a consistent and complementary relationship between syntactic structures and speech content. Indicative mood, as a dominant mood with definite degree of expression, makes statement about Arash the Archer and Derafsh Kaviani. With great interest and based on the needs of society, Kasraei and Mosadeq tried to restore those myths. Passive voice is the most frequent syntactic voice. However, in the texts of this study, as the sentences with intransitive and copular verbs cannot be passive, they work in the opposite way of diagnostic criteria so the active voice overcome the passive voice and adds to the authoritative power of the speaker's words. Four stylistic components – dynamic poetic syntax, emotional and idealistic stylistic form, two views of hope and disappointment, and overt and covert position – are created by the confluence of two syntactic layers.

    Keywords: modality, Syntactic layer, Layered Stylistics, Arash the Archer, Derafsh kaviani, Epical poem
  • احمد ذاکری*، جلال دهقانی

    زبان همواره در مسیر اختصار پیش می رود؛ یعنی می کوشد با به کارگیری کم ترین تعداد واژه مقصودش را منتقل کند. پیامد این فرایند اتفاقاتی است نظیر حذف اجزای جمله. شاعران و نویسندگان،گاهی به جهت مختصر ساختن کلام و البته رعایت اصول بلاغت و دقایق و ظرایف نحوی در سروده ها و نوشته های خود، برخی از اجزای کلام را حذف کرده‌اند که این فرایند(حذف) علاوه بر رعایت اصول نحوی زبان به عنوان یک عامل هنرمندانه و اثرگذار در انتقال مفهوم به مخاطب، سبب کنکاش و تکاپوی ذهنی وی در دریافتن بخش محذوف نیز می شود. مقاله حاضر به مبحث حذف و بررسی قراین آن در کتاب «منشآت صحیفه شاهی»، اثر ملا حسین واعظ کاشفی سبزواری می‌پردازد. صحیفه شاهی از آثار فخیم عهد تیموری است. با توجه به این مطلب که یکی از اختصاصات سبکی دوره تیموری، حذف ارکان جمله، خاصه حذف فعل است و این ویژگی سبکی و نوشتاری هم در آثار اکثر نویسندگان و منشآت نویسان این دوره دیده می شود، این خصیصه در اثر مذکور مورد بررسی قرار گرفته و نمونه هایی از آن ذکر گردیده است. این گفتار به روش توصیفی- تحلیلی، زیر مجموعه روش کتابخانه ای انجام پذیرفته است.

    کلید واژگان: حذف ارکان, منشآت, صحیفه شاهی, واعظ کاشفی, دوره تیموری
    Ahmad Zakeri*, Jalal Dehghani

    Language always goes forward the brevity way, which means trying to convey its intentions by using the least number of words.The consequence of this process is contingencies such as deletion of sentence components. Poets and writers sometimes omitted some of the components of the word in order to summarize the word and, of course, to observe the principles of rhetoric, punctilios and syntactic subtleties in their poems and writings. This process (deletion), not only observe the syntactic principles of language as an artistic and influential factor in conveying the concept to the audience, but also leads to contemplation and mental activity to find out the excluded part.The present article deals with the issue of removing and reviewing its proofs in the book "Monshaat Sahife Shahi" by Mollahossin Sabzevari. Sahife Shahi is one of great works of the Timurid era. Considering that one of the stylistic features of the Timurid era is the elimination of the elements of the sentence, especially removed the verb, and this stylistic and written feature is also found in the works of most writers and writers of compositions of this period. This feature has been studied in this work and some examples have been cited.

    Keywords: Deletion, compositions (Monshaat), Sahife Shahi, Vaez Kashafi, Timurid era
  • دکتر احمد ذاکری *، فهیمه گلنار

    تحلیل نشانه- معناشناختی مکتب پاریس به بررسی نحوهی ارتباط نشانه های زبانی در نظام گفتمانی و بررسی دو ساختار روایتی و معناشناختی در دو سطح روساخت و ژرف ساخت میپردازد. این تحلیل نشان میدهد که یک نشانه در ارتباط با سایر نشانه های گفتمانی چه فرایندی را طی میکند تا دارای معنای خاصی شود. در بررسی روساخت، عناصری مانند شکل های بیرونی و درونی گفتمان، بعد پویای کلام، نقش فعلهای موثر، کنشگران، کنشها، ارتباط عناصر در محور جانشینی و همنشینی، نمودها و ایزوتوپ و مانند آن و در بررسی ژرف ساخت، مربع معنایی و ارتباط آن با روساخت روایت و نقش معنایی افعال موثر در کلام و در سطح تعاملی گفتمان، بررسی ابعاد شناختی، حسی- ادراکی و عاطفی، ابزارهای موثر در تحلیل های نشانه- معناشناختی، به شمار میآیند. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی فراهم آمده است کوشیده ایم عناصر معنا ساز را در رمان سووشون سیمین دانشور مورد بررسی قرار دهیم و نشان دهیم نشانه های گفتمانی از برایند سه سطح روساخت و ژرف ساخت و تعامل بین گفته پرداز و گفته خوان است که منجر به شکل گیری معنا میشوند.

    کلید واژگان: سووشون, نشانه- معناشناسی, کریماس, مکتب پاریس
  • سید حسین وحید عرب، احمد ذاکری*

    گونه ادبی «منظومه» نقش مهمی در برقراری ارتباط با مخاطب دارد ودرحفظ و انتقال تاریخ و فرهنگ یک ملت نقش مهمی ایفا می کند. منظومه های ظهرروزدهم امین پور، قصه شهر سنگستان اخوان ثالث وصدای پای آب سپهری متن مبنای تحلیل این مقاله است. پژوهش حاضر بر مبنای این مساله اساسی شکل می گیردکه درپیوند میان فرایند ساختارزبانی سه منظومه، نقش نحوی و معنایی«قید وصفت»، در انتقال اندیشه و باور شاعر چگونه است و مولفه های سبکی شعرکدامند؟ این تحقیق، بر پایه روش توصیفی-تحلیلی وبا استفاده از مقوله «وجهیت در قید و صفت» مورد بررسی قرار می گیرد تا با واکاوی چگونگی کاربرد قید و صفت درمتن، مقداربازتاب اندیشه شاعر در متن و میزان موضع گیری او سنجیده شود. دستاوردهای مقاله عبارتنداز؛ اندیشه های آرمان گرایی، واقع گرایی و مرگ اندیشی در این منظومه ها جریان دارد. این گونه های تازه ادب غنایی را می توان «زیرنوع و ازمتفرعات نوع ادبی غنایی» به شمار آورد. صورت سبکی شعرصدای پای آب و ظهر روز دهم «واقع گرا و عاطفی» است، اما قصه شهر سنگستان، فقط «واقع گرا» است. جهت گیری امین پور نسبت به موضوع شعر، موضع آشکار است، اما جهت گیری سپهری و اخوان، موضع آشکار و پنهان است.

    کلید واژگان: منظومه, نقش نحوی, امین پور, اخوان ثالث, سپهری
    Seyed Hossein Vahid Arab, Ahmad Zakri *

    The literary genre of narrative poetry plays an important role in communicating with audience and is vital in preserving and transferring history and culture of a nation. Poems of The Noon of the 10th Day by Aminpour, The Tale of the Petrified city by Akhavan-Sales and The Footsteps of Water by Sepehri are the bases of analysis in this study. The present study formed on the basic enquiry as to how the syntactic and semantic role of “adverb and adjective” is in the three poets’ thoughts formed, what beliefs are transferred and what the stylistic parameters are. The current study implemented descriptive-analytical research method and by means of “modality in adverb and adjective” measured poet’s thought reflection in text and his positioning by analyzing the function of adverb and adjective in text. The outcomes of this study indicates that idealistic thoughts, realism and morbidity flow in these poems. These new genres of lyrical literature are considered as “subtype and as lyrical literature derivatives”. The Footsteps of Water and The Noon of 10th Day are “realistic and affective” in style but The Tale of the petrified City is “realistic” only. Aminpour’s orientation in poetry theme is an upfront one but the orientation of Sepehri and Akhavan-Sales are upfront and hidden at the same time.

    Keywords: poem, syntactic role, Aminpour, Akhavan-Sales, Sepehri
  • صبا پژمان فر*، احمد ذاکری، سید حسین نبوی

     در این پژوهش نظریه ساختارگرای تکوینی بوردیو به کار گرفته شد تا هم میزان تاثیر میدان تولید ادبی قرن چهارم به عنوان ابژکتیو و هم میزان تاثیر منش فردوسی به عنوان سوبژکتیو در سروده شدن مهم ترین حماسه ملی ایران سنجیده شود. پس از بررسی میدان مذکور و سنجش سرمایه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین موثر در عادت واره فردوسی، این نتیجه به دست آمد که رابطه دیالکتیکی میدان تولید ادبی قرن چهارم که در رابطه با میدان سیاست حکومت سامانی قرار دارد و عادت واره کنش گر، فردوسی را به سمت دفاع از آموزه های مبتذل نکشانده، بل که وی به منظوم ساختن روایت های ملی ایران اقدام کرده است. در این گفتار که به روش توصیفی تحلیلی فراهم آمد، استراتژی فردوسی تحت تاثیر عادت واره جمعی موجود در زمان خود است که از ساختار سیاسی سامانیان برآمده و عادت واره فردی او، تحت تاثیر سرمایه نمادین  و سرمایه فرهنگی او و طبقه دهقان است و وی را واداشته است که به حفظ زبان فارسی و هویت ملی ایرانی گرایش یابد. هم چنین به اثبات رسید که پشتوانه سیاسی و اقتصادی تولید اثر ادبی، شاهنامه فردوسی، ابومنصور عبدالرزاق توسی و هم راهان او بوده اند.

    کلید واژگان: بوردیو, فردوسی, شاهنامه, میدان تولید ادبی, عادت واره
    Saba Pezhmanfar *, Ahmad Zakeri, Hosein Nabavi

    This research is an attempt to apply Bourdieu’s integrated structuralist theory in order to examine the extent of influence of literary production field in the 4th century taken as object, and also study the impact of Ferdowsi’s disposition regarded as a subject in the composition of the most important Persian national epic.  After examining the aforementioned field and studying the impact ofsocial, economic, cultural, and symbolic capitals on Ferdowsi’s habitus, this result is reached that there exists a dialectic relationship between the literary production field in the 4th century closely connected with the political field under the Samanids rule with the active habitus which did not lead him towards the vulgar teachings, instead had led him to use Persian national narratives in order to undertake the composition of Shahnameh.  Employing descriptive analytic approach in this article it was found out that, Ferdowsi’s strategy was under the influence of collective habitus in his time which in turn emanated from the political structure of Samanids and his individual habitus was affected by the symbolic and cultural capital and also his Dehghan class.  All these factors had persuaded him to incline towards preservation of the Persian language and Persian national identity.  It was further proved that Abu Mansur Abd al-Razzaq and his companions had a great role in providing the milieu in which a project such as the writing of the Shahnameh could be realized.

    Keywords: Bourdieu, Ferdowsi, Shahnameh, Literary production field, habitus
  • صدیقه سجادی راد، احمد ذاکری *

    شعر اعتراض، به عنوان یکی از زیرمجموعه های شعر متعهد، از دیرباز در ادبیات فارسی به اشکال مختلف وجود داشته است. آثار اغلب شعرا و نویسندگان برجسته ایرانی از گذشته تا امروز ، آیینه تمام نمای محیط و روزگار زندگی آنان بوده است. چنان که بسیاری از آنان در تحلیل و تبیین دشواری های زندگی به مراتب تیز بین تر و حساس تر از سایر دانشمندان اجتماعی بوده اند و نسبت به مسایل و مشکلات جامعه، احساس مسوولیت می کردند؛ در نتیجه با سرودن اشعار اعتراضی، در برابر ناراستی ها و کج روی های هیات های حاکمه و اقشار مختلف اجتماع، از نوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... واکنش نشان می دادند. یکی از این شاعران و اندیشمندان مولانا جلال الدین محمد بلخی می باشد. سخن گفتن از مولانا و اندیشه های سیاسی  اجتماعی او کاری بس دشوار است و در این زمینه هر کسی بنا بر ظن خود یار مولانا می شود؛ با این حال، با توجه به شور و حال عرفانی مولوی هرچند که در بادی امر به نظر می رسد که او هیچ توجهی به اوضاع روزگارش ندارد و از سیاست های حاکمان زمانش برکنار است، لیکن با تحقیق در آثارش، دیدگاه های سیاسی  اجتماعی و انتقادی او را می توان یافت. همچنین می توان اوضاع روزگارش و مناسبات حاکم بر ضوابط و سیاست عصرش را در جای جای اشعارش باز نمایاند و گوشه هایی از اعمال زور و خشونت حاکمان و وابستگان به جناح حاکم را به تصویر کشید . هدف از این مقاله که به روش توصیفی و نحلیلی انجام پذیرفت، بررسی شعر اعتراض در مثنوی مولانا است؛ به این منظور، اشعار اعتراضی مولانا در مثنوی مولانا مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.

    کلید واژگان: اعتراض, ادبیات متعهد, موالنا, مثنوی, عرفان و تصوف
    Sadigheh Sajjadi Rad, Ahmad Zakeri*

    Protest poetry, as one of the subsets of committed poetry, there has been existed from long ago in various forms in Persian literature. The works of the most of the prominent Iranian poets and writers from past up to now have been a full mirror of their environment and era. As many of them in analyzing and explaining difficulties of life have been far more scrutator and sensitive than the other social scientists and felt responsibility to the social issues and problems; as a result, through composing protest poems reacted to the untruths and misconducts of the ruling board and different classes of society including political, cultural, social …. One of these poets and thinkers is Maulana Jalāl ad-Dīn Muhammad Balkhi. Talking about Maulana and his political and social thoughts is very difficult and in this regard everyone accompanies him by his/her perception; while, in view of Maulana’s mystical passion though initially it seems that he has doesn’t think about his time situation and is away from policies of rulers of that time, but exploring in his works can find his political, social and critical views. Also can represent his time situation and relations governing on the terms and policy of his era everywhere in his poems and illustrate some scenes of the rulers and their relatives’ force and violence. The aim of this article that was carried out by descriptive-analytical method is to review protest poetry in Maulana’s Masnavi; to the end, the protest poems of Maulana in his Masnavi will be reviewed and analyzed.

    Keywords: protest, literature, committed literature, Maulana, Masnavi, Mysticism, Sufism
  • سیده صدیقه سجادی راد، احمد ذاکری*

    از آغاز شعر فارسی جوهره اعتراض و تعهد اجتماعی در آثار شاعران دیده می شود. اعتراض، مقوله ای از ادبیات است که طی آن روشن فکر به منظور بیان مشکلات جامعه و روشنگری و آگاهی بخشی، نارضایتی خود را از وضع موجود ابراز می دارد از آن جمله شاعران متعهد، به واسطه رسالت و مسوولیتی که بر دوش خود احساس می کنند، به فراخور شرایط، نسبت به ناهنجاری های گوناگونی که به ویژه در ساختار اجتماعی و سیاسی می بینند بی تفاوت نمی نشینند و واکنش نشان می دهند. عطار منتقد معترضی است که نه تنها کم ترین لغزش مردم، حاکمان، پیشوایان و امامان جامعه از نظر تیزبینش پنهان نمی ماند، بلکه گاه حتی نظام آفرینش را نظام احسن نمی بیند و بر آن از زبان عقلای مجانین خرده می گیرد. اعتراض درصد قابل توجهی از حکایت های مثنوی های عطار را به خود اختصاص داده است و در فرهنگ اسلامی پیشنه ای بسیار دارد و هر یک از اندیشمدان دنیای اسلام اعتراض خود را به گونه ای خاص و از دیدگاه و منظری ویژه بیان کرده اند. می توان گفت بارزترین بعد شخصیت مجانین در آثار عطار این است که آنان در واقع زبان اعتراض و انتقاد اجتماعی جامعه عصر بلا زده قرن هفتم و هشتم هستند. در این نوشتار، کوشش می شود تا با روش توصیفی تحلیلی زمینه ها و عوامل اجتماعی موثر در شکل گیری شخصیت عقلای مجانین در عصر عطار و ارتباط آن با مکتب اعتراض مشخص شود و مهم ترین ویژگی شخصیت عقلای مجانین عصر عطار یعنی «معترض و منتقد اجتماعی» بودن، در برخی از حکایت های وی به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گیرد.

    کلید واژگان: عطار, مکتب اعتراض, عقلای مجانین, اجتماع, نظم ناهنجار
    Seyedeh Sedigheh Sajadirad, Ahmad Zakeri *

    From the beginning of Persian poetry the essence of protest and social commitment is seen in the works of poets. The protest is a category of literature in which the enlightened mind expresses dissatisfaction with the status quo in order to express the problems of society and intellectual and consciousness. The committed poets respond with indifference by virtue of the mission and responsibility they feel on their own depending on the conditions of the various abnormalities they see especially in the social and political structure.Attar is a protest critic who not only does not hide in his sharp eyes not only the least slip of people, rulers, leaders and imams of society but even sometimes he does not see the system of creation as good order and curses it clicks on it from the tongue of rabble. The protest accounted for a considerable percentage of the tales of Attar's Masnavi and has a long history in Islamic culture and each of the scholars of the Islamic world has expressed their protest in a particular way from a special point of view. One can say that the most prominent dimension of the personality of the guilty people in the writings of Attar is that they are in fact the language of social protest and social criticism of the society of the disputed age of the seventh and eighth century. In this paper, it is tried to identify the social context and factors that influence the formation of the personality of the unreasonable rationales in the era of Attar and its relation to the school of protest and the most important character of the mad wise of Attar age that is "being protesting and social critic" in some of his stories is considered as an example.

    Keywords: Attar, School Of Protest, Immortal Righteousness, Society, Abnormal Order
  • محمدحسین سلیمانی الموتی، احمد ذاکری*، علی محمد موذنی، مهدی محقق

    عمدتا زبان ها ویژگی هایی دارند که کاربرد دقیق و بجای آن ها بر حسب حال و متقضای کلام، عارف و عالم را از عامه ی مردم ممتاز می کند. یکی از وجوه برتری و تاثیرگذاری کلام، آمیختگی آن با مثل‎ها، خصوصا امثال سایره و مثل‎های رایج در میان آثار ادبی است. از جمله در بین تالیفات بجای مانده از شاعران و نویسندگان و اندیشمندان این مرز و بوم، برخی آثار متنوع خواجه نصیر الدین توسی، ادیب، عالم و سیاستمدار نامبردار قرن هفتم هجری است که بخشی از آن ها به زبان فارسی نگاشته شده است و سرشار از مثل‎ها و تمثیلات گوناگونی است که غالبا ملهم از مضامین قرآنی و برگرفته از تعالیم دینی است. خدمات خواجه به زبان و ادب فارسی و فرهنگ این سرزمین، متضمن همین آثاری است که میراثی گران سنگ و گنجینه ای ارزشمند به شمار می آید. آثار او به زبان فارسی مانند اخلاق ناصری، اساس الاقتباس، اوصاف الاشراف، معیار الاشعار، و...که هرکدام با سبک و سیاقی متفاوت هستند، بیانگر آن است که وی بر اساس محتوای آن کتاب از تمثیلات استفاده کرده است. در آثار ادبی و عرفانی و اخلاقی خواجه به ویژه اخلاق ناصری تمثیل، ابزاری است برای تحکیم مبانی اخلاقی و تبیین آموزه های قرآنی. در این مقاله سعی شده محتوا و مقصود کلام با ابتناء بر شیوه ی کتابخانه ای و یا هدف تبیین کاربرد تمثیل برای بیان آداب اخلاقی و روابط اجتماعی بر اساس تحیلی توصیفی و با تاکید بر اخلاق ناصری ارایه گردد.

    کلید واژگان: قرآن کریم, تمثیل, مثل و مثل, خواجه نصیرالدین توسی, اخلاق ناصری
    Mohammad Hossein Soleimani Alamooti, Ahmad Zakeri*, Ali Mohammad Moazzeni, Mehdi Mohaghegh

    Mostly, languages have features that precise use of the word, mysticism and knowledge of the world by the people, precisely and in their place. One of the most prominent and influential aspects of the word is its interplay with parables, especially the proverbs and parables popular among literary works. Among the works written by poets and writers and scholars of this region are some of the varied works of Khawaja Nasiruddin Tusi, Adib, scholar and politician of the 7th century AH, some of which are written in Persian and rich in Persian. There are various parables and allegories that are often inspired by Quranic themes and derived from religious teachings. Khawaja's services to Persian language and culture and the culture of this land include such works as a valuable heritage and a valuable treasure. His works in Farsi such as the Nasserian ethics, the basis of al-Qutbbas, the attributes of al-Ashraf, the criterion of al-Ashar, etc., each of which differ in style and style, indicate that he used allegory based on the content of the book. In the literary, mystical and ethical works of Khawaja, especially the Nasserian ethic of allegory, it is a tool for consolidating moral principles and explaining Quranic teachings. This article has attempted to present the content and purpose of the word with a reference to the library method or the purpose of explaining the application of allegory to the expression of morality and social relations with emphasis on Nasserian ethics.

    Keywords: Holy Quran, Allegory, instance, Parable, Khaje Nasir al-Din Tusi, Nasserian Ethics
  • جلال دهقانی، احمد ذاکری *

    نسخه های خطی، گنجینه های گران بهای هر ملتی است.کشور ما به دلیل داشتن پشتوانه فرهنگی قوی ، در این زمینه بسیار غنی است.نسخ خطی بسیاری به زبان فارسی کتابخانه های ایران و جهان نگهداری می شود.این نسخه ها در زمینه علوم گوناگونی نگاشته شده است. منشآت و ترسل یکی از گونه های رایج در تاریخ ادب فارسی و عنوان عمومی آثار و  کتاب هایی است که در برگیرنده منشور یا فرمان، اخوانیات، جوابیات، سلطانیات، سوگندنامه ها و عهدنامه ها، فتح نامه ها یا شکست نامه ها است. عصر تیموری یکی از درخشان ترین و پررونق ترین دوران منشآت نویسی است. در این دوره، انشاء منشآت و ترسلات گوناگون، مقیاس و معیاری برای سنجش مایه های سخن شناسی و ذوق به شمار می رود. منشآت صحیفه شاهی یا تقویم المکاتیب عنوان یکی از منشآت عصر تیموری است که به همت ملا حسین واعظ کاشفی سبزواری دبیر و منشی دربار سلطان حسین بایقرا و مولف کتب بی شماری از قبیل جواهرالتفسیر، انوار سهیلی، روضه الشهدا و... تدوین شده است. نسخه های خطی این کتاب در کتابخانه مجلس شورای اسلامی، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و کتابخانه ملک و چندین کتابخانه دیگر نگه داری می شود. با توجه به اهمیت ادبی و تاریخی کتاب صحیفه شاهی در این مقاله که به روش توصیفی و تحلیلی انجام پذیرفته، ضمن نگارش مقدمه ای در تاریخ مراسلات و معرفی    نسخه های خطی این اثر، بر احیای یکی از مواریث تاریخی و ادبی کشور تاکید شده است.

    کلید واژگان: ملا حسین واعظ کاشفی سبزواری, صحیفه شاهی (تقویم المکاتیب), منشآت, نسخه خطی, عصر تیموری
    jalal dehghani, ahmad zakeri *

    Noting and writing letters are of the routine manners in the history of Persian literature, and it’s the general title for works, and books which involve rules, orders, friendly letters, responses, kings’ charters, Promissory note, treaties, victory or defeat memories. Teymuriera, is one of the splendid and rich eras for writing notes. Writing notes and letters, in this era, is a touchstone to trade off the speech and writers’’ motives. Note of Sahife- Shahi (royal notebook) or Taghvim-al-Makatib( the calendar of letters) is one of the Notes in Teymuri era, which was written by Mullah Husain VaezKashefiSabzevari, writer and secretary at the royal court of Sultan Husain Baighara, and the author of some books such as Javaher-al-Tafsir, Anwar-e- Soheili, Rozah-al-Shohada, etc. the handwritten scripts of this book exist in Islamic Parliament’s library, central library of university of Tehran, Melek library and some other libraries. As the historical and literature importance of the book of Sahife-Shahi, this paper tries to revive one of the Persian historical and literature heritages, besides providing an introduction of Notes’ history and handwritten scripts in a descriptive-analytical manner.

    Keywords: Mullah Husain VaezKashefiSabzevari, Sahife- Shahi (Taghvim-al-Makatib), Notes, handwritten scripts, Teymuri era
  • معصومه صالحی طریق، احمد ذاکری *

    «غرب و غرب زدگی» ادبیاتی است که غربزدگان و غرب گرایان،پس از استعمار و استثمار کشورمان ،در آثارشان به کار برده اند .هدف آنها  تنویر اذهان مردم نسبت به این پدیده قرن بیستمی بوده است. . استثمار فرهنگی ،زمانی خطرناک تر می شود که نویسندگان و شاعران خودی ، زبان گویای آنها شوند و سخن و خواسته های  دشمن از حلقوم و حنجره دوستان به گوش برسد.   در بررسی آثار نویسندگان و شاعران معاصر ،درمی یابیم که برخی شاعران تحت تاثیر این مساله ،شیوه های اخلاقی و سبکی خود را ،تغییر داده اند و برخی دیگر  ،به تاثیر از فضای جامعه ،در آثارشان از الگو های غربی پیروی کرده اند. از میان این ،افراد  فروغ فرخزاد ،سیمین بهبهانی ، از جمله شاعرانی هستند که ترکیبی از این دو شیوه را در آثارشان می توان مشاهده کرد..  در این مقاله  که به روش توصیفی - تحلیلی فراهم آمده است ،برآنیم تا پاره ای از آموزه های غربی را که در اشعار این شاعر ،رسوخ پیدا کرده ،ارزیابی کنیم .

    کلید واژگان: غزل, غربزدگی, بهبهانی, زنان, فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی
    masomeh salehi taregh, ahmad zakeri *

    “West and Westoxification “are words that intellectuals  and freethinkers  have used  in their  works following the colonization and exploitation of our country  the airm of which was to clarify  peopls mindset  about this  ominous  phenomenon  of  the 20 century .The western  cultural imperialism becomes  more threatening when  the native  poets  and  writers become  their talking voice and out of the mouth  of the friends  the speech  and demands  of the enemy be heard.      By investigating  the  works of the contemporary  poets and  writers  we find that some poets  have deliberately   changed their  stylistic and ethical methods in favor of the Westerns and some  others have pursued western  patterns  unintentionally being  influenced by the  dominant social  priorities  .    Among  them  Forough  FARROkhzad  and Simin Behbahani  are among those  in whose  works  a combination  of these two methods can be found.    In this descriptive –analytic paper  we are to evaluate some of the western teachings pervading  the poems of these two poets .

    Keywords: Ghazal, Westernization, Behbahani, Women, Culture .Iiranian, Islamic
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر احمد ذاکری
    دکتر احمد ذاکری
    (1370) دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال