افسانه کمالی
-
عصر حاضر، مستلزم وجود شرکتها و سازمانهایی است که بتوانند روند پیشرفت علمی را شتاب بخشند و فراتر از سطح محلی، توانایی حضور در عرصه رقابت های جهانی را داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف سنجش عملکرد مراکز شتاب دهی تحت پوشش معاونت فناوری ریاست جمهوری انجام شده است. بر مبنای سیاست های موجود، توسعه علمی و فناوری کشور برعهده این مراکز قرار داده شده است و تصور بر آن است که این مراکز می توانند همان عملکردی را داشته باشند که در کشورهای توسعه یافته و در آغاز مرحله جهش علمی آنها ایفا کردند و بدین ترتیب، پایه گذار شتاب علمی و فناوری در شرایط فعلی باشند. این پژوهش یک پیمایش است که در سطح کل کشور صورت گرفته و پیش آزمون آن در پاییز سال 1400 و آزمون نهایی در بهار سال 1401 اجرا شده است. جامعه آماری شتاب دهنده های در حال فعالیت این معاونت هستند و شیوه کلی نمونه گیری در این پیمایش، نمونه در دسترس بود. از آنجا که این مراکز در مراحل مختلف از ثبت تا راه اندازی و... و در نهایت شروع فعالیت هستند، حجم کل داده آماری 110 مورد است. چارچوب تحلیلی این تحقیق با استفاده از نظریه کارت امتیازی متوازن (BSC) است. در این نظریه عملکرد سازمان، واحد یا شرکت و... موردنظر بر اساس چهار چشم انداز مالی، مشتری، داخلی و چشم انداز نوآوری و یادگیری سنجش می شود. همچنین، متغیرهای مستقل به کار گرفته شده در این پژوهش، ارزیابی از زیست بوم کارآفرینی در کشور و متغیرهای زمینه ای است. ارزیابی از زیست بوم کارآفرینی در سه بعد؛ سیاست، منابع مالی و پشتیبانی اندازه گیری شده است. در نهایت، متغیرهای زمینه ای با توجه به دیدگاه آمارتیاسن، در پنج محور ناهمگنی های شخصی، گوناگونی های محیطی، تنوع در شرایط اجتماعی، تفاوت در دیدگاه های ارتباطی و توزیع درون خانواده سنجش شده است. نتایج نشانگر آن است که رابطه های بسیار قوی بین تلقی و ارزیابی پاسخگویان از زیست بوم کارآفرینی و چشم اندازهای چهارگانه سنجش عملکرد در الگوی کارت امتیازی متوازن وجود دارد.
کلید واژگان: زیست بوم کارآفرینی, شاخص عملکرد یا شاخص کلیدی عملکرد, شتاب دهندهToday's era requires the existence of companies and organizations that can accelerate the process of scientific progress and beyond the local level, have the ability to participate in global competitions. The current research was conducted with the aim of measuring the performance of acceleration centers under the coverage of the Vice President's Office of Technology. Statistical population are the active accelerators of this deputy. The analytical framework of this research is using Balanced Scorecard (BSC) theory. In this theory, the performance of the organization, unit or company, etc., is measured based on four perspectives: financial, customer, internal, and the perspective of innovation and learning.Also, the independent variables used in this research are the evaluation of the entrepreneurship ecosystem in the country and background variables. The assessment of entrepreneurial ecosystem has been measured in three dimensions of policy, financial resources and support. Finally, according to Amartya Sen's point of view, the contextual variables have been measured in the five axes of personal heterogeneity, environmental diversity, diversity in social conditions, differences in communication perspectives and distribution within the family. The results show that there are very strong relationships between the respondents' perception and evaluation of the entrepreneurial ecosystem and the four perspectives of performance measurement in the balanced scorecard model.
Keywords: Accelerator, Entrepreneurship Ecosystem, Key Performance Indicator, Performance Indicator -
پژوهش حاضر درصدد مطالعه و تحلیل پیامدهای ازدواج دختران در دوران کودکی (یعنی زیر 18 سال) با بهرهگیری از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی بوده است. دادههای پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه ی نیمهساختیافته در بین کودک-زنان زیر 18 ساله چهار شهر واقع در استان خراسان رضوی جمعآوری گردید. جهت تجزیه وتحلیل دادهها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد و با استفاده از معیار اشباع نظری، درنهایت 41 مشارکتکننده، مورد مصاحبه قرار گرفتند. با تحلیل مصاحبهها، 10 مقوله ی اصلی، 24 زیرمقوله و 111 مفهوم به دست آمد. مقولات اصلی که نشاندهنده ی پیامدهای ازدواج دختران در دوران کودکی است، شامل انزجار و تنفر جنسی، ضعف سرمایه ی فرهنگی، ضعف روابط اجتماعی، مردانگی بسطیافته، کودک-مادری، کودک-مطلقگی، کودک-همسری مضاعف، کودک-مطلقگی مضاعف، نگرشمنفیگرایانه و گسستهای روانتنی میشود.
کلید واژگان: ازدواج کودک-دختران, خراسان رضوی, کودک-مادری, کودک-مطلقگی مضاعفThe present paper, studies on the percentage of consequences of child marriage for girls (under 18 years old) using the approach of social interpretivism. Research data has been collected using a semi-structured interview technique among child-women under 18 years of age in four cities located in Khorasan Razavi province. Thematic analysis method has been used to analyze the data and finally 41 participants were interviewed using theoretical saturation criteria. By analyzing the interviews, 10 main categories, 24 subcategories and 111 concepts were obtained. The main categories that indicate the consequences of child marriage for girls include sexual aversion and hatred, weak cultural capital, weak social relations, extended masculinity, child-motherhood, child-absolute, child-double marriage, child-double absolute, become a negative attitude and psychosomatic disruption.
Keywords: Child-Girl Marriage, Child-Mother, Child-Double Absolute, Khorasan Razavi -
پژوهش پیش رو در پی مطالعه استراتژی های کودک همسران در مواجهه با مسایل برخاسته از ازدواج شان در دوران کودکی بوده است. جهت رسیدن به اهداف تحقیق از روش کیفی استفاده شده است. جمع آوری داده ها با کاربست مصاحبه نیمه ساختاریافته با دو گروه صورت پذیرفت. گروه نخست شامل کودک همسرانی است که هنوز در سنین کودکی (زیر 18 سال) به سر می برند و گروه دوم کودک همسرانی هستند که دوران کودکی خود را طی نموده و در محدوده سنی 18 تا 35 سال قرار دارند. در این مطالعه که در پاییز و زمستان سال 1398 انجام شده، مشارکت-کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند یا نظری از چهار شهر بجستان، بردسکن، تربت حیدریه و گناباد انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل متون مصاحبه با استفاده از روش تحلیل تماتیک، نشان داد که مشارکت کنندگان تحقیق به صورت های مختلفی به مسایل پدید آمده در زندگی زناشویی خود واکنش نشان می دهند و استراتژی های مختلف و متفاوتی را برمی گزینند. این استراتژی ها در قالب دو مقوله اصلی 1. استراتژی های منفعلانه و 2. استراتژی های فعالانه مطرح شدند که نمایانگر غالب بودن استراتژی های منفعلانه در میان هر دو گروه بوده است. از طرفی غالب استراتژی ها در سطح فردی لحاظ شدند.
کلید واژگان: استراتژی, کودک همسری, تحلیل تماتیکLeading research has sought to study the strategies of children and spouses in dealing with issues arising from their childhood marriage. Qualitative method has been used to achieve the research objectives. Data were collected using semi-structured interviews with two groups. The first group includes children of spouses who are still in childhood (under 18 years old) and the second group of children are spouses who have completed their childhood and are in the age range of 18 to 35 years. In this study, which was conducted in autumn and winter of 1398, participants were selected from four cities of Bajestan, Bardaskan, Torbat Heydariyeh and Gonabad using purposive or theoretical sampling method. Analysis of interview texts using thematic analysis method showed that research participants react to the issues in their married life in different ways and choose different strategies. These strategies were presented in the form of two main categories: 1. Passive strategies and 2. Active strategies, which showed the prevalence of passive strategies among both groups. On the other hand, most of the strategies were considered at the individual level.
Keywords: strategy, Child-Spouse, thematic analysis -
انسجام خانوادگی بهعنوان مفهومی که نشاندهنده رابطه میان والدین و فرزندانی استکه خانه پدری خود را پس از ازدواج ترک کردهاند، توسط بنگستون و رابرت، در رد نظریهفروپاشی خانواده هستهای، مطرح شد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر متغیرهایساختاری بر دو بعد انسجام (ارزشی و کارکردی) در این نظریه است. با روش نمونهگیریخوشهای، 256 نفر از فرزندان ازدواجکرده سه منطقه شهر تهران که حداقل یکی ازوالدین آنها در قید حیات بودند، انتخاب و تحقیق به روش پیمایش به اجرا درآمد. نتایجنشان میدهد اگرچه میزان انسجام ارزشی و کارکردی در خانواده های تهرانی در حدمتوسط است، ولی با شرایط بحرانی فاصله دارد. بهعلاوه، این مقادیر نشان میدهد کهجامعه ما با وضعیت معمول خود که در آن حمایتهای متقابل خانوادگی بسیار بالاست،تفاوت زیادی کرده است. همچنین، روابط دومتغیره حاکی از آن است که از میانمولفه های ساختار خانوادگی که متغیر مستقل تحقیق محسوب میشوند، فقط متغیربرخورداری والدینی با انواع انسجام ارزشی و کارکردی رابطه معناداری برقرار کرده است. روابط همبستگی موجود نشانگر آن است که پسران نسبت به دختران کمتر حمایتوالدین را دریافت میکنند، ولی در حمایت از والدین و انسجام ارزشی یا باور بهمسیولیتها و وظایف، تفاوت معناداری با دختران ندارند. همچنین، براساس مدلرگرسیونی، 4,25 درصد واریانس متغیر انسجام کارکردی مادران، 4,11 درصد تغییراتانسجام کارکردی پدران، 2,11درصد تغییرات متغیر انسجام کارکردی فرزندانازدواجکرده و 4,55 درصد واریانس متغیر انسجام ارزشی، توسط مولفه های ساختارخانواده تبیین شدهاند. درنهایت، تحلیل مسیر متغیرهای وابسته نشان میدهد که ضرایبتاثیر غیرمستقیم متغیرهای ساختاری بسیار ضعیف است.
کلید واژگان: انسجام خانوادگی, انسجام کارکردی مادران و پدران, انسجام کارکردی فرزندان ازدواجکرده, انسجام ارزشی, ساختار خانوادهFamily solidarity, reflecting the bond between parents and children who left their parental home after marriage, was suggested by Bangston and Robert refute the idea of the breakdown of the nuclear family. The purpose of this study is to investigate the effect of structural variables on two dimensions of solidarity (normative and functional). Using the cluster sampling method, 256 married children who had at least one of their parents alive were selected from three districts in Tehran to conduct the survey. The findings show that there is a moderate degree of normative and functional solidarity in Teheran families. Nevertheless, society is very different from its usual situation where reciprocal support from the family is very high. Findings indicate that only the variable of having parents has a significant relationship with normative and functional solidarity among the components of the family structure. Boys are significantly less receptive to parental support than girls, but there is no significant difference between boys and girls in terms of supporting parents, normative solidarity, and belief in responsibilities. According to the regression model, the components of the family structure explain 25.4, 11.4, 11.2, and 55.4 percent of the variance of functional solidarity of mothers, fathers, married children, and total normative solidarity respectively. The path analysis model reveals that the indirect effect coefficients of structural variables are very small.
Keywords: Family Solidarity, Functional Solidarity, Married Children, Normative Solidarity, Family structure -
هدف پژوهش حاضر، ارایه مدلی تجربی از شرایط و فرایندهایی است که برسازنده امکان کنش جمعی در سطح محله ای هستند. با بهره گیری از روش مطالعه موردی، چهار کنش جمعی در محله های اکباتان، اوین، شهرک دانشگاه شریف و شهرک راه آهن، به عنوان موردهای پژوهش انتخاب شده است تا از خلال مطالعه میدانی آن ها به درکی از عناصر مشترکی دست یابیم که با وجود تفاوت در بستر و هدف کنش جمعی آن را ممکن ساخته اند. داده ها با روش های متعددی مانند مصاحبه نیمه ساخت یافته، بررسی اسناد، مشاهده میدانی و گروه کانونی گردآوری شدند. یافته های پژوهش در دو سطح شرایط و بستر کنش جمعی و راهبردهای شکل دهنده آن تنظیم شدند. در سطح بستر کنش جمعی، مفاهیم عاملیت آغازگر، سرمایه اجتماعی محلی و ساختار قدرت محلی به عنوان مقوله های اثرگذار بر شرایط امکان کنش جمعی از داده ها انتزاع شدند. در سطحراهبرد ها نیز مفاهیم چارچوب دهی مسئله کنش و بسیج منابع کنش، کنش های صورت گرفته برای شکل گیری و استمرار کنش جمعی را بازنمایی می کنند. مدل نشان می دهد چگونه هرکدام از مفاهیم موجود در منظومه مفهومی ارایه شده، بر امکان شکل گیری و استمرار کنش جمعی اثرگذار هستند و چگونه رابطه متقابل میان مفاهیم مدل و تاثیر آن ها بر یکدیگر و تعامل و مشروط کنندگی متقابل میان عاملیت کنشگران اجتماعی و ویژگی های ساختاری بستر کنش، برسازنده امکان کنش جمعی است.کلید واژگان: بسیج منابع, چارچوب دهی, سرمایه اجتماعی, کنش جمعی, نفع عمومیIntroductionIn spite of diversity in definition, all forms of collective action have a common property: a group of people cooperating for a public good (Tomas, Louis, 2013). Because of the non-exclusive nature of public goods, the rational action is to free ride and don't contribute to the collective action. This is where the collective action problem arises. The collective action problems can vary according to the contextual state of where and when they are being studied. In this study, we tried to gain a better understanding of the mechanisms and conditions which lead to making collective action happen in Iran. There are some controversial judgements about collective action in Iran. This study aims to make a clearer idea about the issue, by conducting a field study research and analyze the neighborhood collective action as the analytical unit.MethodWe used a multiple case studies method in our field survey of collective action. We used purposive sampling and theoretical sampling for finding our cases: “Ekbatan”, “Evin”, “Sharif residential complex” and “Rahahan residential complex”.Results and discussionWe suggest an empirical model of structures in two levels: The contextual conditions ("Social capital", "The neighborhood power structure" and "Initializer agent"), and the strategical conditions ("framing" and "mobilization"). This model represents different factors and concepts and the interactions among them, which make neighborhood collective action possible. The factors are derived from the field data of this study.ConclusionThe interaction among the factors of our model leads to a situation where collective action can happen. The concepts forming the contextual conditions of collective action are "Social capital", "The neighborhood power structure" and "Initializer agent" . It is the interaction among these concepts that trigger the public good as the goal of collective action. At the Strategy level, "framing" and "mobilization" are at work that have a bilateral effect on each other. Framing brings legitimacy for the mobilizations' mechanisms, and in return, the mobilization provides the resources needed for resonating the framing of collective action. The chance of having a successful collective action is also affected by the way structural concepts of the contextual conditions interact with the strategies that agents employ. Social capital makes the mobilization more accessible and create trust. The ability to effectively interact with the neighborhood power institutions, can bring legitimacy, make the mobilization process easier, and reduce the overall cost of collective action. The initializer agent forms the primary framing of the collective action and mobilize the primary forces and resources needed. The interaction among these factors with the mutual effects and the possibilities and restraints that they have on each other, make the collective action possible. Understanding these factors and their restraining and contributary effects on collective action is the first step for agents who want to make any changes via the collective action. This usage will only arise from the interaction of social agents' will and the structural constraints.Keywords: Collective action, public good, Social capital, Resource Mobilization, Framing
-
پژوهش حاضر در پی فهم مسئله ازدواج در دوران کودکی و علل و زمینه های آن از نگاه کودک-زنان ازدواج کرده است. برای رسیدن به هدف مذکور از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. اطلاعات از میان کودک-زنان استان خراسان رضوی (شهرهای گناباد، بردسکن، تربت حیدریه و بجستان)، که در سنین کودکی ازدواج کرده بودند و هنوز هم زیر 18 سال داشتند، جمع آوری شدند. درمجموع 41 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. در مرحله کدگذاری باز 39 مفهوم به دست آمد که در قالب 27 زیرمقوله فرعی و 20 زیرمقوله اصلی دسته بندی شدند. نهایتا زیرمقوله های اصلی تحقیق در قالب 7 عنوان اصلی مقوله بندی شدند تا تصویری کلان از وضعیت مفهومی ازدواج دختران در دوران کودکی به دست آید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زمینه های خانوادگی (خانواده ترمیمی، نابسامان، از هم گسیخته و غیره)، زمینه های اجتماعی (ارزش ها و نگرش های اجتماعی)، زمینه های فرهنگی، بافت مذهبی، ویژگی های فردی (خواستگار و کودک-دختر)، زمینه های اقتصادی و شرایط زیست محیطی از علل زمینه ساز برای ازدواج کودک-دختران به حساب می آیند.کلید واژگان: ازدواج کودکان, کودک-زنان, خانواده, خراسان رضویThe present study seeks to understand child marriage and its causes and contexts from the perspective of child-women. The thematic analysis method was used to achieve this goal. We studied to the children-women of Khorasan Razavi province (Gonabad, Bardaskan, Torbat Heydariyeh, and Bajestan) who were married as children and were still under 18 years old. Some 41 people were interviewed. Interviews were conducted and coded. In the open coding phase, 39 concepts were obtained, which were classified in the form of 27 sub-categories and 20 main sub-categories. Finally, the main concepts of the research were categorized into seven main topics. The results of this study show that family backgrounds (restorative, disordered, broken family, etc.), social contexts (social values and attitudes), cultural contexts, religious context, Individual characteristics (suitor and child-girl), economic background, and environmental conditions are among the underlying causes for child-girl marriage.Keywords: Child marriage, child-women, Khorasan Razavi, family backgrounds
-
از میان انواع روابط خانوادگی که در تحقیقات جامعه شناسانه مورد بررسی قرار گرفته اند، به رابطه والدین و فرزندان ازدواج کرده که رابطه ای در دوره بزرگسالی است، کمتر توجه شده است. لذا، در تحقیق حاضر با استفاده از مدل مفهومی انسجام خانوادگی_که اشاره دارد به پیوستگی میان والدین و فرزندانی که منزل پدری را ترک کرده و زندگی جدید خود را بنا نهاده اند_ به بررسی سه بعد از ابعاد انسجام خانوادگی (انسجام معاشرتی، اظهاری، ساختاری) می پردازیم. این پژوهش با روش پیمایش، ابزار پرسشنامه، روش نمونه گیری خوشه ای و با نمونه ای مشتمل بر 256 نفر که شامل فرزندان ازدواج کرده 20 تا 60 ساله ی سه منطقه از شهر تهران است، به اجرا درآمد. نتایج نشان دادند که میزان انسجام معاشرتی و اظهاری در خانواده های تهرانی بالاتر از حد متوسط است و از میان مولفه های انسجام ساختاری، می توان گفت که فاصله جغرافیایی و متغیر ترتیب تولد تنها با انسجام معاشرتی رابطه داشته اند؛ هم چنین متغیر وضعیت سلامتی والدین و فرزندان ازدواج کرده، با انسجام معاشرتی و نیز انسجام اظهاری رابطه برقرار نمودند؛ در ادامه متغیر وضعیت والدینی فرزندان ازدواج کرده (والدین بودن فرزندان ازدواج کرده) با هر دو انسجام معاشرتی و اظهاری رابطه داشت. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که 33.4 درصد از تغییرات انسجام معاشرتی و 20.5 درصد از واریانس انسجام اظهاری به واسطه متغیرهای مورد نظر تبیین شده اند.
کلید واژگان: انسجام معاشرتی, انسجام اظهاری, انسجام ساختاری, رابطه والدین و فرزندان ازدواج کرده -
نشریه مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی، سال دوم شماره 2 (پیاپی 5، تابستان 1398)، صص 37 -53از میان انواع روابط خانوادگی که در تحقیقات جامعه شناسانه مورد بررسی قرار گرفته اند، به رابطه والدین و فرزندان ازدواج کرده که رابطه ای در دوره بزرگسالی است، کمتر توجه شده است. لذا، در تحقیق حاضر با استفاده از مدل مفهومی انسجام خانوادگی_که اشاره دارد به پیوستگی میان والدین و فرزندانی که منزل پدری را ترک کرده و زندگی جدید خود را بنا نهاده اند_ به بررسی سه بعد از ابعاد انسجام خانوادگی(نسجام معاشرتی، اظهاری، ساختاری) میپردازیم. این پژوهش با روش پیمایش، ابزار پرسشنامه، روش نمونه گیری خوشه ایو با نمونه ای مشتمل بر 002 نفر که شامل فرزندان ازدواج کرده 05 تا 25 سالهی سه منطقه از شهر تهران است، به اجرا درآمد. نتایج نشان دادند که میزان انسجام معاشرتی و اظهاری در خانواده های تهرانی بالاتر از حد متوسط است و از میان مولفه های انسجام ساختاری، میتوان گفت که فاصله جغرافیایی و متغیر ترتیب تولد تنها با انسجام معاشرتی رابطه داشته اند؛ همچنین متغیر وضعیت سلامتی والدین و فرزندان ازدواج کرده، با انسجام معاشرتی و نیز انسجام اظهاری رابطه برقرار نمودند؛ در ادامه متغیر وضعیت والدینی فرزندان ازدواج کرده)والدین بودن فرزندان ازدواج کرده(با هر دو انسجام معاشرتی و اظهاری رابطه داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که 33,4درصد از تغییرات انسجام معاشرتی و 20,5درصد از واریانس انسجام اظهاری به واسطه متغیرهای مورد نظر تبیین شدهاند.کلید واژگان: انسجام معاشرتی, انسجام اظهاری, انسجام ساختاری, رابطه والدین و فرزندان ازدواج کرده
-
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تمایل به باروری زنان همسردار 40-18 سال شهر ایلام و عوامل اجتماعی موثر بر آن است. روش پژوهش، پیمایش است. پیمایش با نمونه ی 190 نفری (با توجه به واریانس به دست آمده و استفاده از فرمول کوکران) ، با روش نمونه گیری خوشه ایو ابزار پرسش نامه و تکنیک مصاحبه انجام شده است. سپس، داده ها با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن است که میزان تمایل به باروری در بین زنان شهر ایلام زیر حد جایگزینی قرار دارد. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز متغیرهای نقش منفی ماهواره و تلویزیون بر داشتن تعداد فرزندان زیاد، نقش مثبت تلویزیون بر داشتن تعداد فرزندان زیاد، دلسردکردن از طریق خانواده و اطرافیان، تبلیغات مثبت شبکه های مجازی، ورزش عمومی و سن پاسخگو، 7/43 درصد از واریانس میزان تمایل به باروری را تبیین می کنند. در تحلیل مسیر، شاخص نقش مثبت تلویزیون بر داشتن تعداد فرزندان زیاد، بیشترین تاثیر (323/0) و شاخص ورزش عمومی کمترین تاثیر (124/0) را بر میزان تمایل به باروری دارند. در مجموع، نظریه های یادگیری اجتماعی و مدیریت بدن جهت تبیین رابطه ی عوامل اجتماعی با میزان تمایل به باروری مناسب به نظر می رسند.کلید واژگان: تمایل به باروری, عوامل اجتماعی, یادگیری اجتماعی, مدیریت بدنThe purpose of the present study is to investigate tendency to fertility among women of 18-25 years old in Ilam city and the social factors influencing it. The method of the study is survey. The survey was run with 190 persons (with regard to the achieved variance and Cochran formula) using cluster sampling, questionnaire and interview technique. Then, data were analyzed using SPSS. Findings show that the tendency to fertility among the women in Ilam city is under the replacement rate. In multi- variable regression analysis also 43/7 percent of variance of degree of tendency to fertility is determined by variables including the negative role of satellite and TV on having many children, the positive role of TV on having many children, discouragement from family and others, positive advertisement of social networks, public sport, and the age of respondent are among the contributing factors. In analyzing the path, the index of positive role of TV on having many children has the highest effect (0/323) and the index of public sport has the lowest effect (0/124) on tendency to fertility. Totally, theories of social learning, and body management is appropriate for specifying the relationship between social factors and tendency to fertility.Keywords: tendency to fertility, social factors, social learning, body management
-
گرایش به مصرف لوازم خانگی ایرانی/خارجی با درنظرگرفتن عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تاثیرگذار بر آنصنعت لوازم خانگی به دلیل ارتباط تنگاتنگ با مردم و استفاده براین اساس هدف این پژوهش بررسی و شناسایی عوامل موثر بر خارجی و جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای ساکن در شهر تهران روش نمونه گیری، خوشه ایچندمرحله ای بود که طی آن مناطق، بلوک ها، خانوارها و در نهایت پاسخگویان به شیوه کاملا تصادفی ابزار سنجش این پژوهش، پرسشنامه کتبی است که توسط پرسشگران روایی پرسش ها در دو مرحله پیش آزمون و آزمون نهایی توسط آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و داده ها با نتایج نشان داد در کنار متغیرهای زمینه ای سن و قومیت، سرمایه های فرهنگی و اقتصادی و مصرف رسانه ای، بیشترین تاثیر را در گرایش مصرف کنندگان به لوازم خانگی دارند و هرقدر این سرمایه ها و نیز مصرف رسانه ای افزایش می یابند، گرایش به لوازم خانگی خارجی افزایش و با کاهش آنها گرایش به لوازم با افزایش میزان اهمیت به مزیت های پایه، زیبایی شناختی و از دیگر یافته های این پژوهش، جوان بودن جامعه افراد دارای گرایش به لوازم خانگی خارجی و پیربودن جامعه افراد دارای رابطه بین منش و ذائقه افراد در گرایش آنها به این نوع همچنین بیش از یک چهارم جامعه آماری، احتمال ازدواج و تشکیل خانواده داشتند، فلذا طبق یافته های بدست آمده، خرید لوازم خانگی و برای سه چهارم دیگر امکان خرید مجدد یا تعویض لوازمکلید واژگان: لوازم خانگی ایرانی و خارجی, جامعهشناسی مصرف, اقتصاد کشور, توسعه صنعتی و اقتصادی, سرمایه اقتصادی و فرهنگی
-
استناد ماده 99 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 1379/1/17 یکی از اهداف وزارت علوم،تحقیقات و فناوری ترویج فکر اخلاق و ارتقای فرهنگ علم دوستی، تعمیق و گسترش علوم،معارف،ارزش های انسانی و اسلامی می باشد.
با توجه به اینکه کشور ما، یک کشور اسلامی است و یکی از اهداف این وزارت هم گسترش ارزش های انسانی و اسلامی است و این نیازمند کارمندانی با اخلاق کار و سرمایه اجتماعی بالا می باشد.
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی سازمانی با سه بعد ابطه ای، ساختاری و شناختی با اخلاق کار با دو بعد هنجار اخلاقی و هنجار اجتماعی است. شیوه پژوهش پیمایش و جامعه آماری آن، کارمندان وزارت علوم (800)نفر بودند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 154 نفر برآورد، به شیوه نمونه گیری طبقه ای در سال 1394انتخاب شد. داده های استخراجی از این نمونه با استفاده از نرم افزار spss و به وسیله آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. میانگین اخلاق کار در این پژوهش (8.72) از 10 بوده است. یافته های حاصل از رگرسیون نشان می دهد که سرمایه اجتماعی رابطه ای و شناختی تاثیر معناداری بر اخلاق کار دارد، و به طور کلی سرمایه اجتماعی سازمانی 22/0 تغییرات اخلاق کار را تبیین نموده است.کلید واژگان: سرمایه اجتماعی رابطه ای, سرمایه اجتمای شناختی, سرمایه اجتماعی ساختاری, اخلاق کارThe purpose of this paper is the expansion of humane and Islamic values, this requires employees with high work ethics and high social standards, Also concentration is on relationship between organizational social capital and its three dimensional, structural and cognitive dimensions with the ethics of work in two dimensions of ethical norms and social norms. The research method is survey and its target population was 800 employees of the Ministry of Science. The sample size was estimated 154 by Cochran formula, selected by stratified sampling method in 1394. The Extracted data from this sample was analyzed using SPSS software and Pearson correlation test, regression analysis and path analysis. The findings show that the average work ethic in this study was 8.72 out of .10 The results of regression show that social and cognitive social capital has a significant effect on work ethics, and in general, organizational social capital. 22% of the changes in work ethics has determined.Keywords: Social capital, Relationship, Social capital, Social capital structure, Work ethic (normative, social norm) -
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان نگرش مثبت به فرزند در بین زنان همسردار 40-18 سال شهر ایلام و شناسایی عوامل اجتماعی موثر در نگرش این جمعیت با روش پیمایش انجام شده است. نمونه ی پژوهش 190 نفر از زنان همسردار 18 تا 40 سال شهر ایلام است که با روش نمونه گیری خوشه ایانجام شده است. یافته های پژوهش حاکی است، نگرش مثبت به فرزند در بین زنان شهر ایلام در حد متوسطی قرار دارد. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز 7/38 درصد از واریانس میزان نگرش مثبت به فرزند توسط متغیرهای نقش منفی ماهواره در داشتن تعداد فرزندان زیاد، نقش مثبت تلویزیون در داشتن تعداد فرزندان زیاد، نظر دیگران نسبت به زن باردار و تعداد فرزندان زیاد، دلسرد کردن از طریق خانواده و اطرافیان، وضعیت اشتغال پاسخ گو و میزان صمیمیت با دیگران نزدیک تبیین می شود. در تحلیل مسیر، شاخص دلسرد کردن از طریق خانواده و اطرافیان بیشترین تاثیر (336/0-) و متغیر وضعیت اشتغال کمترین تاثیر (140/0) را در نگرش مثبت به فرزند دارد. در نهایت می توان نظریه های یادگیری اجتماعی، فشار هنجاری و شبکه های اجتماعی را برای تبیین رابطه ی عوامل اجتماعی با میزان نگرش مثبت به فرزند مناسب دانست.کلید واژگان: نگرش مثبت به فرزند, عوامل اجتماعی, یادگیری اجتماعی, شبکه های اجتماعی, فشار هنجاریThe present study aiming at the study of degree of positive attitude toward the child among 40-78 years old women of Ilam city and identifying the social factors affecting the attitude of this population has been conducted. Research method is survey. The survey with the sample of 190 person (according to achieved variance and Cochran formula), using cluster sampling and questionnaire technique has been done. Finally, data were analyzed using Spss software.Finding show that positive attitude toward the child among women of Ilam city falls in between. In multi variable regression analysis also 38/7 of variance of degree of positive attitude toward the child is determined by variable of negative role of satellite and television on having many children, others opinion about a pregnant women and number of children, discouragement from family and others, the employment status of respondent and the degree of friendship with close others. In analysis of path analysis, index of encouragement from family and others has the most amount of effect (-0/336) and variable of employment status has the least amount of effect (0/140) on attitude toward the child. At least, it can be said that the social learning theories, norm pressure, and social network are appropriate in determining the relationship between social factors and degree of positive attitude toward the child.Keywords: Positive attitude toward the child, social factors, Social Learning, social network, norm pressure
-
تحقیق حاضر اثر سرمایه اجتماعی را به همراه سایر عوامل سازمانی مرتبط، بر عملکرد کارکنان مخابرات شهر تهران بررسی می کند. چارچوب تحقیق، بر نظریه های لینا و ون بورن (1999)، ناهاپیت و گوشال (1998) و شریف و همکاران (2006) در زمینه سرمایه اجتماعی سازمانی استوار است. در این نظریات، سرمایه اجتماعی شامل سه بعد رابطه ای، ساختاری و شناختی در نظر گرفته می شود. عملکرد سازمانی نیز براساس ترکیبی از نظریه هرسی و گلداسمیت - (شامل مولفه های وضوح، توانایی، انگیزش، حمایت، اعتبار و محیط) - سنجیده شده است. این تحقیق از نوع کاربردی است و از روش پیمایش بهره گرفته و ابزار گردآوری اطلاعات آن پرسش نامه بوده است. جامعه آماری این مطالعه مراکز مخابراتی شهر تهران به منزله نوعی سازمان خدماتی است. داده های استخراج شده از 200 پرسش نامه، مبنای آزمون فرضیه های تحقیق و الگوی مفهومی قرار گرفته است.
نتایج مطالعه گویای نقش موثر و معنی دار همه ابعاد سرمایه اجتماعی سازمانی در عملکرد کارکنان است ؛ هرچند بعد رابطه ای (همکاری، اعتماد، تعهد و...)و بعد شناختی (ارزش ها، اهداف و زبان مشترک) بیش از بعد ساختاری (شبکه روابط و ویژگی های آن) بر عملکرد کارکنان تاثیر مثبت و معناداری نشان می دهند. علاوه بر این، به رغم همبستگی سایر عوامل سازمانی با عملکرد سازمانی کارکنان، در تحلیل چند متغیره و در کنار ابعاد سرمایه اجتماعی، اثر ضعیف تری داشته اند یا حتی برخی معنادار نبوده اند.کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, سرمایه اجتماعی سازمانی, عوامل سازمانی, عملکرد سازمانیThe current paper attempts to assess the effect of institutional social capital and organizational factors on employees performance. In so doing, theories of Nahapiet and Ghoshal (1998) and Sherif et al (2006) were utilized. Three dimensions of social capital based on these theories are relational, structural and cognitive. For organizational performance, a combination of ACHIEVE and Gldasmyt and Hersey theory (including clearness, ability, motivation, support, validity and environment, flexibility, efficiency and service to clients) has been utilized. This survey has used questionnaire for gathering data from 200 samples from Tehran telecommunication centers as a service delivery center.
The results show that organizational social capital has a tangible effect on the performance of employees. Relational, cognitive and structural aspects of organizational social capital showed a significant positive effect on employee's performance. although organizational factors, has a correlation with employee's performance, the dimensions of social capital as an independent variable in the regression equation did not make significant effect on the performance.Keywords: Social Capital, Organization Social Capital, Organization Factors, Organization Performance -
تحقیق حاضر به انواع مخاطراتی که جوانان در عصرکنونی با آن مواجه هستند، پرداخته است. مخاطره به تصمیماتی که در لحظات سرنوشت ساز گرفته می شود، اطلاق می شود. مخاطرات اجتماعی از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت و از آن میان، دیدگاه آنتونی گیدنز و آلریش بک به عنوان نظریه محوری انتخاب شد. مخاطره اجتماعی، پیامد ناخواسته تصمیمات افراد است که در شرایط آگاهی و یا عدم آگاهی صورت می گیرد. انواع مخاطراتی که جوانان در این دوران با آن رو به رو هستند، عبارت اند از: رفتارهای پرخطر، رفتارهای مجرمانه و خلاف قانون، مخاطرات اجتماعی و اقتصادی و مخاطرات مثبت. برخی از این مخاطرات، آثار سویی بر زندگی آنان دارند و برخی دیگر می توانند زندگی آنان را متحول کنند. بدین-ترتیب، افراد با آگاهی ازانواع مخاطرات می توانند واکنش مناسبی از خود نشان دهند. جمعیت نمونه پژوهش، 330 نفر از جوانان (18-30 ساله) دو منطقه شهر تهران بودند که اطلاعات لازم با استفاده از فن پیمایش و تکمیل پرسشنامه گردآوری شد و داده ها نیز بوسیله نرم افزار SPSS تحلیل گردیدند. نتایج نشان می دهد متغیرهای بازاندیشی هویت شخصی، جهانی شدن و فردی شدن از عوامل تاثیرگذار بر انواع مخاطرات اجتماعی هستند که تصمیم افراد تحت تاثیر این عوامل ممکن است به پیامدهای نامطلوبی منتهی می گردد. بین متغیر بحران های جهانی و انواع مخاطرات اجتماعی رابطه ای مشاهده نشد. در مقابل مخاطرات منفی، مخاطراتی نیز وجود دارند که دارای پیامدهای مطلوب بر افراد هستند و می توانند به عنوان موتور پیشرفت و توسعه هر جامعه و کشوری درنظر گرفته شود. نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه بین مخاطرات مثبت و جهانی شدن معنادار می باشد. همچنین، بین بازاندیشی هویت شخصی با مخاطرات مثبت رابطه معکوس وجود دارد.کلید واژگان: مخاطره اجتماعی, جهانی شدن, فردی شدن, بحران های جهانی و بازاندیشی هویت شخصیThis research is to study the types of risks of young peoples, life in the present era. Risk is decisions that are taken at decisive moments. Risks were examined from different aspects. Then, social risks were chosen as the main theory. According to Ulrich Beck and Anthony Giddens, perspectives, social risk is the unintended consequence of decisions that takes place in conditions of awareness or non-awareness. Types of risks are high-risk behaviors, criminal behavior and illegal, social and economic risks and the risks of positive. Some of these risks have adverse effect on their lifes and against, some of these risks can change their lifes.Thus, if individuals are aware of the types of risks, they can show an appropriate response.
Sample population was 330 young people (30-18 years old) in the city of Tehran, and data were collected using survey method through the technique of questionnaire. The data were analyzed by SPSS software. The results showed that the variables of personal identity reflexivity, globalization and individualisation are the affecting factors on types of social risks. Some factors likely influence people's decisions and lead to undesirable consequences. The significant relationship between the variable of global crises and the social risks were not observed. In contrast, negative risks are of desirable consequences on individuals and can be considered as the engine of progress and development for any society or country. The results indicated that the positive risks had significant relationship with variable of globalization. Also there were Inverse relationship between positive risks and variables of personal identity reflexivity.Keywords: Social risk, Globalization, Individualization, Global Crises, Personal Identity Reflexivity -
امنیت مقوله ای مهم در زندگی انسان از گذشته های دور تا به امروز بوده که در گذر زمان، نه تنها اهمیت آن کاهش نیافته، بلکه هر روز بر اهمیت آن نیز افزوده شده است. احساس امنیت امروزه حتی بیش از امنیت مورد توجه قرار گرفته، زیرا زندگی در سایه ترس و احساس عدم امنیت، مانع اساسی هر نوع سازندگی، خلاقیت پایدار، ابتکار و خردورزی است.
هدف این پژوهش بررسی رابطه میان هویت ملی و احساس امنیت اجتماعی در شهروندان تهرانی است. احساس امنیت اجتماعی در 4 بعد فکری، مالی، جانی و جمعی سنجش شده است. نمونه پژوهش 384 نفر شهروند بالای 18 سال شهر تهران در سال 1392 تعیین شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تحکیم هویت ملی در شهروندان می تواند باعث افزایش احساس امنیت اجتماعی شود. جنسیت، وضع تاهل و پایگاه اجتماعی-اقتصادی شهروندان نیز از دیگر متغیرهایی است که بر اساس نتایج این پژوهش، بر میزان احساس امنیت اجتماعی شهروندان، موثر است.کلید واژگان: امنیت اجتماعی, احساس امنیت اجتماعی, هویت ملی, پایگاه اجتماعی- اقتصادی -
مجله راهور، پیاپی 14 (پاییز 1394)، صص 129 -149مخاطره به کنش هایی اطلاق می شود که در لحظات سرنوشت ساز گرفته می شود. مخاطره تحت تاثیر عوامل و متغیرهای گوناگون فردی و اجتماعی است. این مقاله با الهام از الگوی نظری آلریش بک و آنتونی گیدنز، عوامل اجتماعی موثر بر مخاطرات رانندگی را مورد شناسایی قرار می دهد. از نظر گیدنز، مخاطره، پیامد ناخواسته کنش افراد است که در شرایط آگاهی صورت می گیرد؛ درحالی که بک معتقد است مخاطره در بستر ناآگاهی ها پدید می آید و عوامل موثر بر آن جهانی شدن و فردی شدن است. روش تحقیق، پیمایشی است و جامعه آماری موردمطالعه، رانندگان شهر تهران می باشند و نمونه ای 330 نفری با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد و اطلاعات حاصله با استفاده از تکمیل پرسش نامه گردآوری شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که میانگین احتمال مواجهه با مخاطرات رانندگی در بین پاسخگویان در حد پایینی است. نتایج این پژوهش به طورکلی تاییدی بر رابطه معنادار مخاطرات رانندگی با فرد یشدن و رابطه معکوس و ضعیف مخاطره با جهانی شدن در بعد اعتماد به کارشناسان و عدم رابطه مخاطرات رانندگی با جهانی شدن در بعد استفاده از ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی است. نتایج حاکی از آن است که جهان یشدن نیز با فرد یشدن رابطه معناداری دارد. تفاوت میانگین معناداری بین گروه ها با سطح تحصیلات متفاوت و وضعیت تاهل متفاوت در مواجهه با مخاطرات رانندگی مشاهده نشد. درعی نحال بین مخاطرات رانندگی و سن افراد، رابطه ضعیف و معکوسی دیده شد.کلید واژگان: مخاطره های رانندگی, جهان یشدن, فردی شدن و بازاندیشیRisk is that taken actions at decisive moment. Risk is influenced by variety factors and variables of individual and social. This article is inspired from the theoretical model of Ulrich Beck, Anthony Giddens and is recognized social factors that influence on driving risk. According to Giddens, risks are unintended consequence of individuals actions that can be done in conditions awareness. While Beck believes that risks are occurred in the context of unawareness and its influencing factors are globalization and Individualization. Statistical sample, 330 drivers in the city of Tehran was chosen using Cochran formula and Classification sampling method and data were collected using survey method and technique of questionnaire. The results indicate that the average of likely to face to driving risk among respondents is low. Results of this study generally confirm significant correlation between driving risk with individualization, weak and reverse correlation with globalization from this aspect confidence to experts and was observed no correlation between driving risks and globalization in aspect the using of communication instruments. The results indicate that globalization also with individualization has a significant correlation. The significant mean difference was not observed in between groups with different education level and marital status in the face of the risks of driving. Also was observed weak and inverse correlation between risk of driving and age.Keywords: driving risk, Globalization, Individualization, Reflexivity
-
امروزه ما در محاصره ی شگفت انگیز مصرف کالاها و اشیای مادی قرار گرفته ایم.گرچه تا پیش ازاین مصرف کالاهای مختلف در راستای نیازهای اقتصادی بوده است، اما امروزه افراد ازکالاهای مختلف نه برای رفع نیازهای خود، بلکه از آنها برای برتری جویی بر دیگران و نشان دادن موفقیت و جایگاه اجتماعی خود استفاده می کنند. برای رسیدن به این منظور کالاهایی برای مصرف مناسب هستند که بتوان آن ها را در معرض دید دیگران قرار داد و از این طریق تحسین دیگران را برانگیخت. به بیان دیگر مصرف تظاهری کالاهای ارزشمند، وسیله ای است که افراد با استفاده از آن ها می توانند اعتبار خود را در جامعه حفظ کنند و یا منزلت و جایگاه اجتماعی بالاتری را در جامعه به دست بیاورند و از این طریق خود را از دیگران متمایز کنند. بنابراین مصرف تظاهری به سبب پیامدهای گوناگونی که به همراه دارد، که از جمله آن هارا می توان افزایش رقابت جویی و انفکاک اجتماعی در سطح جامعه را مثال زد، یکی از بحث های جدی و مطرح در جامعه شناسی مصرف است. در این پژوهش تلاش شده است تا به بررسی میزان مصرف تظاهری و عوامل موثر بر آن در میان جمعیت نمونه پرداخته شود. جامعه ی آماری این پژوهش را افراد 65-18 ساله ی شهر تهران تشکیل می دهند. حجم نمونه در این تحقیق شامل 100 نفر است و نمونه گیری نیز به روش خوشه ایبا احتمال متناسب با حجم انجام شده است. در این پژوهش به منظور سنجش روابط متغیرهای مطرح شده در چارچوب نظری، از روش پیمایش و برای جمع آوری اطلاعات نیز از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیرهای سرمایه ی اقتصادی، منش، ذائقه مصرف و رسانه جمعی عوامل موثر بر مصرف تظاهری هستند. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیری نشان می دهد که از میان متغیرهای مستقل در تحقیق تنها متغیرهای سرمایه فرهنگی،جنس و نیازهای مبتنی بر مصرف تظاهری توانستند وارد مدل بشوند و از این متغیرها، سرمایه ی فرهنگی بیشترین تاثیر را بر روی مصرف تظاهری دارد.کلید واژگان: سرمایه ی اقتصادی, منش, ذائقه مصرف, مصرف تظاهری, چشم و هم چشمی, منزلت یابیNowadays we are weirdly surrounded with consuming of goods and material things. Although consumption of various goods has been already removed economic requirements, today everybody uses various goods not for removing his necessities but for transcending and showing of his success and social position. For obtaining this goal, just goods are suitable for consumption that could be exposed and complimented by others. On the other hand, conspicuous consumption of valuable goods is an instrument to preserve of individuals esteem or to obtain upper social position and this way distinguish themselves from others. So conspicuous consumption for having diverse results; for instance, rising of competition and social separation, is one of the serious debates in sociology. In this research, it has been tried to study conspicuous consumption and its effective causes. This research consists of individuals more than 18- 65 ages in the Tehran city. Sample size in this survey including in 100 numbers and its sampling has been done on simple random sample so. In this research, due to assaying the relations of mentioned variables in theoretical framework, survey method and questionnaire instrument for information gathering have been used. The results of survey show that variables of economic capital, habits, taste and mass media are effective causes on conspicuous consumption. On the other hand, the variable of economic capital directly and variables of habits, taste and mass media indirectly and via taste affect consumption. In addition, the results of linear regression shows that among of independent variables in research only the variables of cultural capital, sex and basis of conspicuous consumption could reach to model, therefore the cultural capital has the most effect on conspicuous consumption.Keywords: conspicuous consumption, Economic Capital, emulation, habits, status, seeking, Taste
-
پژوهش حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و مشارکت دینی با هویت دینی نوجوان می پردازد. چارچوب نظری تحقیق در زمینه سرمایه اجتماعی خانواده به طور خاص برمبنای نظریه کلمن و در زمینه مشارکت دینی برمبنای نظریات جنکینز، دورکیم، طالبان و در زمینه هویت دینی نیز برمبنای ترکیبی از نظریات تاجفل، فینی، جنکینز می باشد. روش پژوهش از نوع پیمایش بوده و داده های پرسش نامه از میان یکی از والدین و فرزند نوجوان آن ها در پایه سوم دبیرستان های شهر قم با روش نمونه گیری طبقه بندی با احتمال متناسب با حجم و تعداد نمونه 367 نفر نوجوان به همراه 367 نفر یکی از والدین آنان جمع آوری شده است. نتایج تحلیل دومتغیره حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی خانواده (درونی و بیرونی) و مشارکت دینی (والدین و نوجوان) با هویت دینی نوجوانان رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره، تاثیر سرمایه اجتماعی درونی خانواده و مشارکت دینی نوجوان معنادار بوده و متغیر مشارکت دینی نوجوان، مهم ترین عامل تبیین کننده هویت دینی نوجوان است.کلید واژگان: هویت دینی, سرمایه اجتماعی خانواده, مشارکت دینیThe present research¡ investigates the relation between family social capital and religious participations with teenagers'' religious identity. Based on Coleman''s theory about family social capital¡ Jenkins¡ Durkheim¡ Taleban''s theories about religious participation and Tajfel¡ Jenkins¡ Fini''s theories about religious identity we develop our theoretical framework of research. With the use of probability proportionate to size sampling¡ we choose 367 teenagers and 367 patents. To collect the data¡ we distribute a questionnaire among twelfth graders in the city of Qom. The bivariate analysis results indicate that there is a meaningful and direct relation between family social capital and religious participation with teenagers'' religious identity. In addition¡ the results of multivariate regression analysis demonstrate that the effects of social capital in a family and teenagers'' religious participation is significant and the teenagers'' religious participation variable is the most important factor in explaining teenagers'' religious identity.Keywords: religious identity, family social capital, teenager's religious participation, parent's religious participation
-
امنیت به عنوان ضروری ترین نیاز و اساسی ترین بستر دوام و بقاء جوامع بشری تلقی شده است.در واقع زمانی که فرد احساس کند در جامعه و تعاملات اجتماعی خطری جان، مال یا سلامتی وی را تهدید نمی کند می توان گفت فرد دارای احساس امنیت اجتماعی می باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر مستقل با احساس امنیت اجتماعی در میان مادران کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مدارس استثنایی شهرستان اسلامشهر در سال تحصیلی 90-1389 می باشد تا بدین وسیله راهکارهایی جهت کاهش مشکلات آنان ارائه شود.
در این پژوهش سرمایه اجتماعی را با استفاده از تئوری پاتنام در سه بعد شبکه روابط اجتماعی، اعتماد و همیاری و متغیر وابسته احساس امنیت اجتماعی را با استفاده از تئوری چلبی در چهار بعد امنیت مالی، جانی، گروهی و فکری سنجیده ایم. این پژوهش با روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مادران کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مدارس استثنایی شهرستان اسلامشهر در سال تحصیلی90 -1389 می باشند. با توجه به این که تعداد جامعه آماری کم بود از روش تمام شماری برای نمونه گیری استفاده کرده ایم که در نهایت با 218 نفر مادر واجد شرایط مصاحبه نمودیم.
یافته های تحقیق نشان می دهد که سطح سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در جامعه مورد بررسی پایین است. همچنین بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با احساس امنیت اجتماعی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همین طور نتایج رگرسیون نشان می دهد که 38 درصد از تغییرات متغیر احساس امنیت اجتماعی توسط متغیرهای مستقل تبیین گردیده است. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان می دهد که متغیر اعتماد بنیادی و متغیرهای زمینه ای مدت زمان ازدواج، تعداد فرزندان و مقطع تحصیلی با احساس امنیت اجتماعی رابطه دارند.
Security is considered as the most significant necessity and the most essential base for existence and survival of human communities. In fact, if a person feels that no risk threatens his/her life, properties and health, he/she will achieve social security feeling. The purpose of this research is to investigate the relationship between social capital as an independent variable and social security feeling among mothers of educable mental retarded children who are trained in Exceptional Schools of Islamshahr city in the education year of 2010-2011.In this research, social capital was assessed enjoying Putnam theory in three aspects of social relations, trust and participation in collective actions. And social security feeling was evaluated according to Chalabi theory in four aspects of property, life, group and intellectual security. Statistical population included mothers of educable mental retarded children who are trained in Exceptional Schools of Islamshahr city in the years 2010-2011. Since the number of statistic population was low, complete coverage of population (218 qualified mothers) were interviewed. The findings indicate the low level of social capital and social security feeling in the mentioned population. There is also meaningful and positive correlation between social capital and social security feeling. The results of regression analysis show that 38% of changes of social security are explained by independent variables as well. The results of path analysis indicate that the variables of basic trust and duration of marriage, the number of children and level of education have relationship with social security feeling -
مطالعه حاضر مقوله اعتماد اجتماعی را بررسی می کند که در جوامع امروزی اهمیتی دو چندان یافته ولی حداقل درباره زنان مورد توجه و واکاوی متشابهی واقع نشده است. بسیاری از نظریه پردازان جامعه شناسی تاکید ویژه بر نقش روابط در ایجاد اعتماد داشته اند و معتقد هستند اعتماد در روابط و تعاملات معنا پیدا می کند، توسعه می یابد و تقویت می شود. در فرهنگ مرد سالار که با ارزش های تعصب و ناموس پرستی در هم تنیده است. زنان شریان حیاتی حیثیت و آبروی خانواده و مردان محسوب می شوند. لذا مردان از طریق اعمال محدودیت های متعدد، روابط زنان را در چارچوب ارزش های خاص خود تنظیم می کنند. ماحصل چنین نظامی محدودیت زنان در برقراری روابط اجتماعی و حضور در عرصه های مختلف اجتماعی است. این پژوهش بر آن است تا نقش و تاثیر عوامل مختلف نظیر سطح روابط و نوع روابط زنان، ناموس پرستی، اعتماد بنیادین و احساس بی قدرتی بر اعتماد اجتماعی آنها را مطالعه کند.
در این پژوهش که به روش پیمایشی انجام شد، حجم نمونه 290 نفر وجامعه آماری، زنان همسردار ساکن در مناطق 3 و 16شهر تهران بود. یافته های پژوهش حاکی از وجود همبستگی معنادار بین متغیرهای ناموس پرستی، احساس بی قدرتی، سطح و نوع روابط بر اعتماد اجتماعی زنان می باشد.
کلید واژگان: اعتماد اجتماعی, روابط اجتماعی, تعصب, ناموس پرستی, زنانThis is a study on the concept of social trust, a concept that has recently been enjoying an increasing vogue, yet it is not explored enough as far as women’s issues are concerned. Most sociological theorists attribute importance to the role of interactions and relations in establishing trust, and believe that alongside these factors trust finds its true meaning, and can be developed and reinforced. Discussing women’s social trust, limitations on their social relations cannot be ignored. The Iranian patriarchal culture intertwined with prejudiced values, views women as representing dignity and honor of the family and men’s reputation. Therefore, through imposing several restrictions, men try to control women’s behavior as being in line with men’s mindset. Thus, such a system restricts women’s social relationships and prevents their presence in different social circles. In this research we study the role and impact of various factors, such as level and types of women's relations, fundamental trust and powerlessness feeling in respect to the social trust. We have conducted a survey with a statistical sample of 290 married women who lived in districts 3 and 16 of Tehran. Results indicate a significant correlation between level and types of women's relations, fundamental trust, and powerlessness feeling with women’s social trust. -
این مقاله، به بررسی عوامل مو ثر بر تفکر انتقادی در بین دانش آموزان شهر مشهد می پردازد. در این پژوهش، بر اساس دیدگاه های نظریه پردازانی مانند: هابرماس، بوردیو، ویلیام پری، فریره، لیپمن، اینس و... شاخص های تاثیر گذار بر تفکر انتقادی گزینش و بررسی شدند. این شاخص ها عبارت اند از: گرایش های تحصیلی، انتظارات ذهنی در دو بعد انتظارات از مدرسه و انتظارات از رشته تحصیلی، انگیزه تحصیلی، سطح مدرسه، انسجام اجتماعی درون مدرسه، تعهد، معلم در دو بعد شیوه تدریس و ویژگی های ظاهری، عقلانیت، گفت وگو در دو بعد مکان گفت وگو و نحوه گفت وگو، امکانات مدرسه، سرمایه فرهنگی.
یافته های پژوهش بنابر محاسبه توزیع فراوانی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندمتغیره، و تحلیل مسیر به دست آمده است.
کلید واژگان: تفکر انتقادی, انتظارات ذهنی, انگیزه تحصیلی, معلم, مباحثه, عقلانیت, انسجام اجتماعی, تعهدThis article reviews the factors affecting critical thinking of students in Mashhad. In this study based on theoretical viewpoints of Habermas, Bourdieu, Lipman, Perry, Maiers, Vinche, Dewey, and Ennis, the effective indicators of critical thinking were selected and studied. These indicators are educational tendencies, mental expectations of school and educational major, academic motivation, school level, social cohesion inside the school, commitment, teaching method, rationality, place and methods of dialogue, school facilities, and cultural capital. The method of study is survey and the tool for gathering data is questionnaire. The sample is composed of 380 high school students in Mashhad, who were selected randomly. Findings are attained based on the frequency distribution, Pearson correlation coefficient, multivariate regression analysis, and trajectory analysis. The results of multivariate regression analysis indicate that rationality and teaching method are the main predictors of critical thinking of students.Keywords: critical thinking, mental expectations, teacher, rationality, social cohesion, commitment -
نوشتار پیش رو بر آن است تا با بررسی رمان های پرفروش دهه ی1375 تا 1385،که شخصیت اصلی آن ها را زنان تشکیل می دهند، به درک مسائل و دغدغه ی زنان این رمان ها و نیز چه گونگی بازنمایی تجربه های آنان بپردازد.
روش این پژوهش، کیفی و بر پایه ی نظریه ی مبنایی است؛ به این معنا که بر خلاف روش هایی که تاکید آن ها بر اثبات فرضیه و قضایای نظری است، تاکید این روش بر تولید نظریه است. فرضیه ی این پژوهش پس از کدگذاری سه مرحله یی رمان ها، با به دست آوردن مفاهیم و مقولات مرتبط با سوال های پژوهش و بررسی شرایط، زمینه ها،راه کارهای کنش، و نتایج آن هاشکل گرفته است.
نتایج پژوهش نشان می دهد زنان این رمان ها دچار مسائل و دغدغه ی روزمرگی،ناخوشنودی از زندگی زناشویی، تضاد، تنهایی، گم گشتگی، حسرت، ناتوانی،نبود اعتماد به نفس، توجه به گذشته و ناامیدی از آینده، نگرانی، و احساس ترس و ناامنی اند و به دلیل رو به رو شدن با پدیده ی «هویت ناموجه ذهنی»، در حال بازاندیشی همیشگی به سر می برند.
کلید واژگان: زنان, تجربه ی زنان, جهان زنانه, بازنمایی, هویتThis article attempts to investigate the most popular novels in the recent decade, 1996–2006 (Iranian calendar: 1375–1385), in order to answer these questions: How women’s social experiences have been reflected in these novels, and what are the problems and disturbances that women of these novels face? Our method is the basic theory which is an adequate way, and in contrast to other methods which emphasize confirmation of conjectures and theoretical theorems, basic theory puts emphasis on the production of the theory. In this study the coding has been carried out in three stages: At the first stage, novels been coded, and concepts and subjects concerning the research were extracted. In the second stage we mixed the extracted subjects and meanings together and nominated the main phenomenon, and then in the third stage conditions, backgrounds, strategies, and their results were searched carefully and finally the theory of the research was obtained.The results show that these women are involved in daily disturbances and problems. They are discontent with married life, contradictions, solitude, and are mixed up, regretful, weak, lack self-confidence, suffer from memories of the past and are already disappointment in what future holds. They are stressed, fearful and feel being insecure.The theory resulted from investigating these novels shows that the women of these novels are entrenched in a mental situation to be called inexcusable identification phenomenon. For this reason they always rethink, that is they have a permanent rethinking situation. -
نشریه مسائل اجتماعی ایران، سال یک هزار و سیصد و هشتاد و هفتم شماره 1 (پیاپی 5، بهار و تابستان 1387)، ص 41اعتماد یکی از عناصر بنیادین تعامل اجتماعی است که در حل مسایل مربوط به نظم اجتماعی نقشی تعیین کننده دارد. اعتماد پیش شرط عمده و کلیدی برای موجودیت هر جامعه ای محسوب می شود و تسهیل کننده مبادلات در فضای اجتماعی است. اعتماد بین شخصی در روابط اجتماعی شکل می گیرد و در طول زمان تقویت می شود، لذا کم و کیف روابط، میزان و نحوه تعاملات می تواند در تقویت و شکل گیری اعتماد موثر باشد. سازوکار پیوندهای اجتماعی، در شبکه روابط غیررسمی فرد که به عنوان سرمایه اجتماعی شبکه نام برده می شود طی مکانیسمی به افزایش اعتماد اجتماعی منجر می گردد. لذا میزان و گستره روابط و تعاملات در شبکه، در ابعاد ساختی (اندازه و ترکیب شبکه)، تعاملی (فراوانی تماس، صمیمیت) و کارکردی (حمایت ها) در ایجاد و تقویت اعتماد تاثیرگذار خواهد بود.
در این مقاله تاثیر سرمایه اجتماعی شبکه و متغیرهای زمینه ای بر اعتماد، مورد آزمون قرار گرفته است. این مطالعه با روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه انجام شده است و جامعه آماری آن را افراد 18 سال به بالای تهران تشکیل می دهند. حجم نمونه 320 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ایبا احتمال متناسب با حجم انتخاب گردید.
نتایج حاکی از آن است که با افزایش سرمایه اجتماعی شبکه افراد، اعتماد متقابل بین شخصی نیز افزایش می یابد. به بیان دیگر روابط و تعاملات و منابع حمایتی موجود در شبکه می تواند زمینه ساز ایجاد و تقویت اعتماد بین افراد باشد. از بین ویژگی های شبکه، صمیمیت و حمایت متقابل دو عامل اصلی تبیین کننده هستند که صمیمیت نقش مهم تری دارد. البته ویژگی های فردی، به ویژه وضعیت تاهل و وضع فعالیت نیز به طور غیرمستقیم بر اعتماد تاثیرگذار بوده اند، اما از بین متغیرهای فردی و متغیرهای شبکه ای، نقش متغیرهای شبکه ای به ویژه صمیمیت پیوند و حمایت های متقابل در تبیین اعتماد بیشتر است. به بیان دیگر ویژگی های شبکه، بیش از ویژگی های فردی افراد در اعتمادشان به یکدیگر تاثیر دارد.کلید واژگان: اعتماد متقابل بین شخصی, شبکه روابط اجتماعی, سرمایه اجتماعی شبکه, حمایت اجتماعی -
به زعم پاره ای از محققان، کشور ما در شرایط حاضر، با پدیده ای به نام مضیقه ازدواج روبه روست. در این مقاله ضمن تصریح بر تفاوت میان دو پدیده تاخیر ازدواج و مضیقه ازدواج، مفهوم اخیر، به صورتی انتقادی و با شرح محدودیت ها و ملاحظات روش شناختی مربوط به محاسبه آن، مورد بحث قرار می گیرد...
کلید واژگان: مضیقه ازدواج, اردواج در ایران
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.