افشین اکبرپور
-
نشریه علوم زمین، پیاپی 124 (تابستان 1401)، صص 89 -104
ناحیه ساوه-رزن با روند نزدیک به EW، میزبان کانه زایی های مس (±طلا)، در شمال باختر کمان ماگمایی ارومیه-دختر (با روند NW) می باشد. این ناحیه با تغییر روند ساختاری-چینه ای، از شمال باختر به خاوری-باختری بیشترین واکنش را به میدان های تنش حاصل از پهنه برشی ناحیه ای نسبت به دیگر نواحی کمان ماگمایی ارومیه-دختر، از خود نشان می دهد. پهنه برشی راست گرد در این ناحیه، همچنین باعث ایجاد فضای لازم برای جایگیری توده های نیمه ژرف، اغلب با ترکیب دیوریتی و بافت پورفیری تا میکروگرانولار در زمان الیگومیوسن در ژرفای کم و درون سنگ های آتشفشانی ایوسن شده است. این سامانه های نفوذی، با ایجاد انواع دگرسانی گرمابی مرتبط با توده (پروپیلیتیک، آرژیلیک حدواسط-پیشرفته و فیلیک)، منجر به تمرکز شماری از کانهزایی های مس-طلا با ویژگی های مشابه، به صورت رگه های کوارتزی-سولفیدی-برشی گرمابی در حواشی خود و در امتداد شکستگی های فرعی با روند خاوری-باختری تا شمال خاور-جنوب باختر شده است. از دیگر ویژگی های مشترک این کانه زایی ها، می توان به دمای همگن شدگی بین C° 200-350، دامنه شوری 6-28% وزنی معادل نمک طعام، سیالات حاوی گاز CO2 و فاز مایع آبگون با حضور سولفیدهایی همچون پیریت، کالکوپیریت، بورنیت، کالکوسیت و سولفوسالت ها و نسبت طلا به نقره بیشتر(1<) می توان اشاره نمود. این ویژگی ها بیشترین شباهت را با ذخایر اپی ترمال نوع حدواسط مرتبط با توده های نفوذی پورفیری که در کمان های ماگمایی کالکوآلکالن تشکیل می شوند، دارند و این ناحیه را به عنوان یک هدف مناسب به منظور اکتشاف ذخایر پنهان مس- طلا پورفیری، معرفی می نماید.
کلید واژگان: کانه زایی, اپی ترمال, حدواسط, ساوه, رزنSaveh-Razan copper (± gold) area, with WNW direction in the northwest of Urmia-Dokhtar magmatic belt, with the highest reaction to right-sided shear zones and structural trend change during the Oligomyocene, leads to the placement of semi-deep Oligomyocene diorite massifs in shallow rock depths. It is an Eocene volcano. By creating different types of mass-related hydrothermal alteration (propylitic, intermediate-advanced argillaceous, and phyllite) along the fractures, the system concentrates the mineralizations in quartz-sulfide veins, hydrothermal incisions, and concentrated sulfide-bearing filaments. Common features of metallurgy in this area are fluid homogenization temperature between 250 to 350 ° C and salinity range of 6-28% by weight of salt, containing CO2 gas and liquid phase of liquid and the presence of sulfides such as pyrite, chalcopyrite, burnite, chalcocite and sulfosalts in related reserves. There is also more gold than silver. Therefore, these features are most similar to the mass-related intermediate-type epitermal deposits that form in calcoalkalkene magmatic arcs.
Keywords: Mineralization, Intermediate sulfidation, Epithermal, Saveh, Razan -
نشریه علوم زمین، پیاپی 120 (تابستان 1400)، صص 199 -212
کانسار قشلاقمیل بر روی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. کانیسازی رگهای در داخل سنگهای میزبان متاتوف ریوداسیتی و ریولیتی ایوسن تشکیل شده است. زونهای دگرسانی سریسیتی، سیلیسی، آرژیلیک و اکسیدهای آهندار در محدوده مورد طالعه مشاهده میشوند. کانههای اولیه سولفیدی پیریت، کالکوپیریت ریزدانه و اکسیدی اسپکیولاریت و کانیهای ثانویه گوتیت، لیمونیت، مالاکیت و کوارتز در بررسیهای میکروسکوپی و صحرایی شناسایی شدهاند. در مطالعات کانیشناسی (XRD) کانیهای کلریت، ایلیت، کایولینیت، هماتیت، کوارتز، گروه میکا و کلسیت در رگههای طلا شناسایی شدند. با توجه به مطالعات لیتوژیوشیمایی، عنصر طلا با عناصر آهن، مولیبدن، نیکل و سرب دارای همبستگی مثبت است. مطالعات میانبارهای سیال(157 میانبار) در مناطق کانهدار قشلاقمیل، دمای کانیسازی را 99 تا 299 درجه سانتیگراد و میزان شوری کانسار را 81/1 تا 30/12 درصد معادل وزنی نمک طعام نشان داده است. با استفاده از مطالعات لیزر رامان (13 نقطه)، حضور فازهای گازی (CO2, N2, H2O) در میانبار سیال ثابت گردید. با توجه به مطالعات صورت گرفته در این ناحیه، کانهزایی قشلاقمیل را میتوان احتمالا نوعی کانیزایی رگهای- گرمابی طلا – مس دانست.
کلید واژگان: کانه زایی طلا- مس, لیتوژئوشیمی, میانبار سیال, قشلاق میلThe Gheshlaghe mil deposit is located in the Urumieh-Dokhtar magmatic belt. Vein- type mineralization is concordance within the rhyodacitic and rhyolite meta-tuff with Eocene age. Alteration zones of sericite, silica, argillic and iron oxides are observed in the investigated area. Primary sulfide minerals of pyrite, fine-grained chalcopyrite and Oxidized specularite and Secondary minerals goethite, limonite, malachite and quartz in Microscopic and field studies have been identified. Based on X-ray diffraction analysis studies minerals such as chlorite, illite, kaolinite, hematite, quartz, mica group and calcite have been observed in the bearing gold veins. According litho-geochemical studies, the gold element has a positive correlation with iron, molybdenum, nickel and lead. A number of 157 fluid inclusion studies in the Gheshlaghe Mil ore mineralization area has been showed mineralization temperature of 99 to 299 °C, rate of salinity ore deposit 1.81 and 12.30 equivalent to the Nacl weight percent. Using Raman laser studies (13 points), the presence of gaseous phases (CO2, N2, H2O) in the fluid inclusions have been demonstrated. Regarding to studies have been done in this area, the Gheshlaghe Mil ore mineralization can to know to a vein type- hydrothermal bearing gold-copper ore deposit.
Keywords: Au, Cu ore mineralization, litho-geochemistry, fluid inclusion, Gheshlaghe Mil -
کانسار آهن آنومالی16 ب بافق در زون ساختاری ایران مرکزی واقع شده است. از دیدگاه زمین شناسی کهن ترین سنگ های این ناحیه، واحد های دگرگون شده پرکامبرین از نوع گنایس، میکاشیست، آمفیبولیت و میگماتیت بوده که پی سنگ منطقه را تشکیل داده است. توده نفوذی زیر زون کانه دار با گابرو دیوریت - سینیت های قلیایی مشخص می شود که مجموعه کمپلکس دگرگونی بنه شورو و واحدهای آهکی را قطع کرده است. کانی زایی فلزی در ارتباط با سنگ های گابرودیوریت و اسکارنی رخ داده است. مگنتیت فراوان ترین کانه در محدوده مورد مطالعه است و با ساخت توده ای، برشی و دانه پراکنده دیده می شود. دانه های آن شکل دار تا بی شکل است. مگنتیت در سطح زمین اکسید شده و به کانی های هماتیت، گوتیت و دیگر اکسیدهای آهن دگرسان می شود. کانی های فلزی همراه مگنتیت، پیریت، کالکوپیریت و پیروتیت است که با کوارتز، اکتینولیت، کلسیت، اپیدوت، پیروکسن و گارنت همراه است. تطابق نمودارهای عناصر نادر خاکی در کانی سازی آهن و توده نفوذی نشاندهنده احتمالی یکسان بودن منشا کانی سازی با توده نفوذی است. عیار اکسید آهن در کانسنگ بین25 تا 75 درصد تغییر می کند. عنصر آهن با اکسیدهای تیتانیم، منیزیم، منگنز ، فسفر، پتاسیم و سدیم همبستگی منفی نشان می دهد. بر اساس رابطه کبالت با نیکل، کروم با نیکل، کروم با وانادیم، این کانسار آهن در محدوده کانسارهای با منشا هیدروترمال قرار می گیرد. با توجه به نسبت Al/Co و Sn/Ga این کانسار در محدوده کانسارهای تیپ اسکارنی است. بر اساس الگوهای پراکندگی عناصر کمیاب کانسار آهن آنومالی 16 ب با کانسارهای تیپ اسکارنی بیشتر شباهت دارد. شواهد زمین شناسی، کانه نگاری و همچنین ژیوشیمیایی کانی مگنتیت نشاندهنده منشاء اسکارنی برای کانی سازی آهن آنومالی 16 ب است. آهن توسط سیالات داغ حاصل از توده های نفوذی، جابجا شده و در حدفاصل بین واحدهای دگرگونی و مرمر تجمع حاصل کرده است. مقدار δ34S در سولفات های پرکامبرین-کامبرین بین18 تا31+ در هزار می باشد، که با توجه به داده های موجود مقدار δ34S در آنومالی 16ب بین21/42 تا27/22+ در هزار است. ایزوتوپ های گوگرد محدوده مورد مطالعه منشا آب دریاهای قدیمی را دارد و سیالات جوی منشا تشکیل آن است. باتوجه به این نتیجه و همراهی پیریت ها با مگنتیت می توان چنین نتیجه گرفت که منشا مگنتیت های این محدوده با پیریت های محدوده بایستی یکسان باشند.ر
کلید واژگان: کانه زایی آهن, ژئوشیمی, اسکارن, ایزوتوپی گوگرد, آنومالی 16 ب, بافق, یزدAnomaly XVI-B located in Central Iran Structural Zone. The oldest rock formations in this study area are related to metamorphic rocks which are included gneiss, micaschist, amphibolite and megmatite. Mineralized intruded mass distinguished by alkaline diorite-syenite that cut Bonoshorow metamorphic complex and limestone units. Metallic mineralization is occurred in syenite, gabbro and skarn rocks. Magnetite is the most abundant mineral in anomaly XVI-B and also it has been seen as stripe, mass, disseminated and filling empty space textures. The magnetite grains are shaped to shapeless. Magnetite is oxidized near the surface and converts to hematite, goethite and other iron oxides. Another metallic mineral which are associated with magnetite are pyrite, and chalcopyrite, which have been found in quartz, actinolite, calcite, and epidotite that come with various forms within host rocks, syenite, gabbro, and skarn. According to the graphs of rare earth elements in iron mineralization and intruded units indicates the possible similarity of the source of iron mineralization with intruded mass. The grade of iron oxide in ore deposit varies between 25 and 75 percent. The iron element has a negative correlation with oxide of titanium oxides, magnesium, manganese, phosphorus, potassium and sodium. Based on cobalt relationship with nickel, chromium - nickel, and chromium - vanadium, so anomaly XVI-B iron deposit is related to the hydrothermal deposits. Due to the ratio of Al / Co and Sn / Ga, anomaly XVI-B is recognized as a skarn type deposit. Based on the scattering patterns of the rare elements, anomaly XVI-B is more similar to the skarn type deposit. Geological and mineralogical evidence, as well as the geochemical properties of the magnetite, indicate that skarn deposit is source of iron mineralization. Iron is transported by the hot fluids that come from intruded units that accumulates between boundary of metamorphic and marble units. δ34S value is between 21.24% - 22.27%. The source of Sulphur isotope is meteoric and ancient marine water. As a result, the accompaniment of magnetite with pyrite can be found that the source of magnetite is identical with pyrite.
Keywords: Fe mineralization, geochemistry, skarn, Sulfur isotope, 16B anomaly, Bafgh, Yazd -
نشریه پترولوژی، پیاپی 44 (زمستان 1399)، صص 57 -74
کانسار آهن ابراهیم آباد در شمال باختری پهنه ساختاری سنندج- سیرجان و شهرستان دیواندره جای دارد و دربردارنده سنگ های دگرگونی پالیوزوییک، توده های آذرین درونی مزوزوییک و سنگ های متاسوماتیک است. سنگ های دگرگونی شامل میکاشیست و مرمر هستند که توده های آذرین درونی با ترکیب گرانودیوریت تا گرانیت کم و بیش کاتاکلاستیک و میلونیتی آنها را قطع کرده اند. برپایه بررسی های سنگ نگاری، میکاشیست و رسوب های آواری همراه در حد رخساره شیست سبز دگرگون شده اند. مرمرها و توده های آذرین درونی نیز در امتداد پهنه های برشی دچار دگرگونی کاتاکلاستیک شده اند. سنگ های متاسوماتیک، ترکیب اسکارن گارنت- آمفیبول دار تا گارنتیت دارند و رگچه های منیتیت دار آنها را قطع کرده اند. کانی سازی آهن در این محدوده بیشتر به صورت منیتیت هایی به شکل های عدسی ، رگه- رگچه ای و دانه پراکنده است. این کانسار بافت پراکنده، توده ای، جانشینی و شبکه ای دارد. منیتیت به صورت بی شکل، ریز (کمتر از 1 میلیمتر) و یا به صورت پراکنده پدید آمده است. کلریت، ترمولیت- اکتینولیت، اپیدوت، گارنت و کوارتز از کانی های باطله هستند که گاهی همراه با کانی های رسی و کلسیت یافت می شوند. مقدار آهن در کانسنگ از 14 تا 47 درصدوزنی تغییر می کند. عنصر آهن با عنصر S و اکسیدهای SiO2، Al2O3، MgO، CaO، MnO و K2O همبستگی منفی و با کروم و کبالت همبستگی مثبت نشان می دهد. تفسیر نمودارهای نسبت Ti/Ni+Cr و Ti/V نشان دهنده خاستگاه گرمابی این کانسار است. داده های زمین شیمیایی از کانسنگ منیتیت و تغییرات عنصرهای کبالت، نیکل، وانادیم و تیتانیم در آن نشان دهنده خاستگاه اسکارنی- گرمابی است. سیال های داغ پدیدآمده از توده های آذرین درونی آهن را جابجا می کنند و در فاصله میان واحدهای دگرگونی مانند مرمر، میکاشیست، شیست سبز و اسکارن ته نشست کرده اند.
کلید واژگان: کانه زایی آهن, زمین شیمی, سیال گرمابی, اسکارن, ابراهیم آباد, کردستانPetrology, Volume:11 Issue: 44, 2021, PP 57 -74The Ebrahim-Abad iron deposit, consisting of Paleozoic metamorphic rocks, Mesozoic plutonic bodies and metasomatic rocks, occurred in the northwest of Divandere and the Sanandaj- Sirjan structural zone.The metamorphic rocks including micaschist and marble are cut by plutonic intrusive rocks (granodiorite to milonitic and cataclastic granite). Mica schist and associated detrital sediments have been changed in the low- grade greenschist facies. Marbles and plutonic rocks have also undergone cataclastic metamorphism along shear zones. Metasomatic rocks are garnet- amphibolite to garnititic skarn composition crosscutting by magnetic veins. Iron mineralization as magnetite, chiefly occurred as lenses, veins and veinlets as well as dissimented grains. Massive, dissiminated, replacement, and network textures are the main textures of this deposit. Magnetite developed as amorphous, fine (less than 1 mm), or dissiminated. Chlorite, trermolite- actinolite, epidote, garnet, and quartz with minor clay minerals and calcite are the gangue minerals of the studied ore deposit. Iron oxide grade varies from 14 to 47 FeO%. Fe shows a negative correlation with S, and Si, Al, Mg, Mn, Ca, K oxides but positive correlation with Cr and Co. Ti/Ni+Cr and Ni/Cr diagrams point to the hydrothermal origin of the iron ore under study. The variations in the cobalt, nickel, vanadium, and titanium contents indicate that the skarn- hydrothermal origin of the Ebrahim- Abad iron deposit. It seems that the iron oxide remobilized by hot hydrothermal fluids originated from intrusive bodies and redeposited in marble, mica schist, greenschist, and skarn.
Keywords: Fe-Mineralization, Geochemistry, Hydrothermal, skarn, Ebrahim-Abad, Kurdistan -
نشریه علوم زمین، پیاپی 118 (زمستان 1399)، صص 191 -202کانسار آهن یاپل در شمال غربی زون ساختاری سنندج-سیرجان واقع شده است. مجموعه ای از سنگ های دگرگونی پالیوزوییک شامل شیست سبز، میکاشیست، کلریت شیست با درجه دگرگونی رخساره شیست سبز همراه با اسکارن و مرمر در این محدوده رخنمون دارند. توده نفوذی لوکوگرانیتی با سن ژوراسیک در شمال غرب کانی سازی یاپل با روند شمال شرق-جنوب-غرب رخنمون دارد که مجموعه سنگ های پالیوزوییک را قطع کرده است. کانی سازی آهن در این محدوده، غالبا" بصورت منیتیت است که به شکل های عدسی ، رگه ای، رگچه ای و دانه پراکنده است که در گارنت شیست ها و شیست های سبز و حد فاصل مرمرها تشکیل شده است. کانسار دارای بافت های پراکنده، توده ای، جانشینی و شبکه ای است. هاله های دگرسانی شامل اپیدوتی، کلریتی، هماتیتی، آرژیلی و سیلیسی است. کانیهای باطله بیشتر گارنت، کلریت، اکتینولیت، اپیدوت و کوارتز هستندکه گاهی با کانی های رسی و کلسیت همراهی می شوند. حضور اپیدوت، و آکتینولیت و ترمولیت که گاهی با گارنت نیز همراه است، نشانه یک فاز پیرو متاسوماتیسم تاخیری است که با کانی سازی منیتیت همراه است. است می باشد. بر پایه شیمی کانی منیتیت، تغییرات عناصر کبالت، نیکل، سیلیسیوم، وانادیم و آلومینیوم و الگوی پراکندگی عناصر کمیاب کانه زایی آهن یاپل شباهت زیادی با کانسارهای نوع اسکارنی دارد.کلید واژگان: کانه زایی آهن, ژئوشیمی, هیدروترمال, اسکارن, یاپلYapal iron ore body is located in northwest of Sanandaj-Sirjan zone. A complex of Paleozoic metamorphed rocks including green schist, mica schist, chlorite schist with green schist facies degree, plus skarn and marble outcrop in this area.. Iron mineralization generally occurs as magnetite with the shapes of lentoid, veins, veinlets and dots in garnet schist and greenschist and near marble outcrop in area. Ore textures are observed as dispersed, stock, replacement and network like. The iron oxide grade varies between 30 to 60 percent. Iron element negatively correlates with sulfur and positively correlates with titanium, magnesium, manganese and the other main oxides. Based on the relation between cobalt and nickel, this ore body is located within hydrothermal-originated category. Some samples are located in the hydrothermal-volcanogenic boundary. Based on distribution patterns of rare earth elements, Yapal iron ore has more similarities with skarn type mineralizations. Geochemical evidences of magnetite and the variations of cobalt, nickel, silica and aluminum suggest the skarn origin for Yapal iron ore. That means the iron has been mobilized by the hot fluids originated by intrusive stocks and precipitated in contact of metamorphic and marble units.Keywords: Fe mineraliztion, Geochemistry, Hydeothermal, Skarn, Yapel
-
کانسار آهن میمون آباد در توالی سنگ های آتشفشانی- رسوبی ژوراسیک و توده های نفوذی ژوراسیک-کرتاسه در شمال زون سنندج-سیرجان رخنمون دارد. کانی سازی آهن بیشتر به صورت مگنتیت است که به اشکال عدسی ، رگه ای، رگچه ای و نواری است. این کانسار دارای بافت پراکنده، توده ای، جانشینی و شبکه ای است. کانی های همراه بیشتر آمفیبول، اکتینولیت، اپیدوت و کوارتز هستند که در بخش هایی با کانی های رسی و کلسیت همراهند. تغییرات اکسید آهن در کانسنگ بین 30 تا 90 درصد است. عنصر آهن با گوگرد همبستگی مثبت و با تیتانیم، منیزیم، منگنز همبستگی منفی نشان می دهد. وانادیم از 17 تا 107 گرم در تن متغیر است. کاهش مقدار CrوV در این کانسار، منشا ماگمایی را برای آن مردود می سازد. مجموع مقادیر عناصر نادر خاکی در این کانسار بین 26 تا 283 گرم در تن است. غنی شدگی عناصر کمیاب سبک نسبت به عناصر کمیاب سنگین در کانسار نشانه تفریق است. براساس مقایسه پراکندگی REE، کانسار آهن میمون آباد شبیه کانسارهای آهن رسوبی است. تغییرات عناصر نادر خاکی در مگنتیت نشان دهنده دو منشاء اولیه و ثانوی برای کانی سازی آهن میمون آباد است. به این صورت که آهن ابتدا به شکل میان لایه در سنگ های رسوبی- آتشفشانی ژوراسیک تشکیل شده و توسط سیالات داغ حاصل از توده نفوذی، جابه جا شده و در افق های بالاتر تجمع نموده است. حضور اپیدوت و آکتینولیت فراوان که گاهی با گارنت نیز همراه است نشانه ی یک فاز پیرو متاسوماتیسم می باشد.کلید واژگان: اسکارن, رسوبی, ژئوشیمی, کانه زایی آهن, کردستان
-
نشریه علوم زمین، پیاپی 114 (زمستان 1398)، صص 109 -122کانسار آهن دره رحیم در 25 کیلومتری جنوب شهر کاشان واقع شده است و در کمربند ماگمایی ارومیه- دختر و بخشی از توده نفوذی قهرود را تشکیل می دهد. ب مطالعات ژئوشیمیایی توده نفوذی، نشان دهنده ی ماهیت کالک آلکالن متاآلومین و گرانیت های کمان آتشفشانی(volcanic arc granite) و از نوع گرانیت های آذرین(تیپ I) می باشد. طبق مطالعات مینرالوگرافی، ماده معدنی به طور عمده از منیتیت تشکیل شده است. هماتیت، گوتیت و کانی های سولفیدی مانند کالکوپیریت، پیریت و کانی کربنات مس(مالاکیت) نیزآن را همراهی می نمایند. و نمودارهای Ni/(Cr+Mn) به Ti+V و Ca+Al+Mn به Ti+V شواهد کانی شناسی، ساخت و بافت، ژئوشیمی و محیط زمین ساختی نشان می دهد که کانه زائی دره رحیم، مشابه اسکارن های آهن-مس کلسیمی است.کلید واژگان: اسکارن کلسیمی, آهن, مس, دره رحیم, کاشانThe Darreh Rahim Iron deposit occurred in 2km northwest of Ghohroud village, 25 km south of Kashan city, in Ghamsar county suburb, Isfahan province, on Urumyeh-Dokhtar magmatic belt. . Based on the petrography data, the main intrusive body of the district has medium to coarse granular texture and granodiorite rock composition. Injection of this intrusive body in the Cretaceous age limestone caused the formation of skarn processes and related Iron mineralization. An assemblage of pyroxene, chlorite, garnet, calcite and quartz are the main components of skarn and also gang minerals of the ore. Also all evidences of mineralogy, structure and texture, geochemistry and tectonic setting and Ni/(Cr+Mn)toTi+V andCa+Al+Mn toTi+V diagrams showed a similarity of the DarrehRhim ore deposit to Iron-Copper mineralization.Keywords: Calcic skarn, Fe, Cu, Darre Rahim, Kashan
-
کانسار فلوریت قهرآباد در 57 کیلومتری جنوب شرق شهرستان سقز، در استان کردستان واقع شده است. این نهشته به صورت عدسی های پراکنده، رگه ای، رگه چه ای و شکافه پرکن در سنگ میزبان های کربناتی- دولومیتی معادل سازند الیکا به سن تریاس رخ داده است. در این منطقه، روند گسل ها تقریبا عمود بر روند اصلی گسل های زاگرس و شیب آن ها تقریبا عمودی است و کانی سازی در زون برشی این گسل ها روی داده است. کانی های اصلی ذخیره شامل فلوریت (با رنگ های بنفش، سبز و بی رنگ) و گانگ ها، کوارتز، کلسیت، باریت و دولومیت هستند. انواع سیالات درگیر دو فازی L+V، سیالات سه فازیH2O+ (CO2)L + (CO2)V و L+V+S و حتی چهار فازی L+V+S1+S2 در نمونه ها دیده شده است. پدیده هایی مثل بلور منفی، سوزنی شدن و دم بریدگی نیز در سیالات درگیر دیده شده است. دماهای همگن شدن سیالات درگیر اولیه و ثانویه کاذب در فلوریت ها از °C155 تا °C245 با میانگین °C187 به دست آمد. در اغلب سیالات درگیر، فاز گاز به مایع در طی همگن شدن تبدیل شد. درجه پرشدگی اغلب سیالات درگیر بیش از 90 درصد بوده است. با استفاده از روش سرمایش، کمترین و بیشترین دمای یوتکتیک در نمونه ها، به ترتیب 1/23- و 18- با میانگین °C7/20- است که میزان شوری معادل درصد وزنی معادل نمک طعام حداکثر 8/30 درصد در سیستم H2O-CO2-NaCl محاسبه شده است. اثر برنولی در این ذخیره به وقوع پیوسته است و چهار فرآیند اختلاط با دمای ثابت، جوشش، رقیق شدن با آب های سطحی و کاهش فشار در کانی سازی دخالت داشته اند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که ذخیره فلوریت قهرآباد محصول فعالیت هیدروترمال از نوع اپی ترمال است و سیالات کانی ساز دارای منشا حوضه ای هستند که به هنگام مخلوط شدن با آب سطحی کانسار ته نشین شده است.کلید واژگان: قهرآباد, ذخیره فلوریت, سیالات درگیر, سقز, هیدروترمالIntroductionThe Qahr-abad fluorite deposit is located in the area of 36°10′ 3′′ N and 46°34′ 21′′E within the Sanandaj-Sirjan district east of the Kurdistan province , Iran and it is located ~57 km southeast of the city of Saqqez (Kholghi Khasraghi, 1999). This deposit is developed as scatter lenses, veins, and veinlets (stockwork structure) within carbonate rocks of Elika formation and controlled by the regional NWSE trending Zagross thrust nappe system. Fault trends in this area are perpendicular to fault trends in the Zagros zone. The fault dips are nearly vertical and mineralization has occurred in the brecciation fault zone (Talaii, 2010). The rough geological instruction of the deposit has indicated that it is similar to worldwide Epithermal deposits.
The mineralization occurs as replacement (type I)/ open-space (type II) vein fillings and bodies within Mesozoic lime stones (mostly Upper Triassic and Lower Jurassic members of the Elika Formation), where they crop out to form horst structures. The mineralization is typically associated with post Pliocene disjunctive faults, which in part appear to have served as channel ways for the fluorite forming fluids that are representative of the geological setting of the mineralized area.
Fluorite occurs in several color variations such as green, violet, blue, white or colorless, and is accompanied by quartz, barite and calcite (Moslehi, 2013).
Materials and methodsThe minerals sampled for the fluid inclusion study include fluorite from mineralization stages. Samples covered all ore types. Micro thermometry analyses for 23 samples were performed after careful microscopic observation of 35 sections and 30 doubly polished sections. Micro thermometry was undertaken using a Linkam THS600 heating-freezing stage, with a measurable temperature range of between −196 and °C (precision of freezing data and homogenization temperature of ±0.2 °C). Micro thermometry was undertaken in the Department of geology of the Karazmy University.
ResultsPetrography and classification of inclusions:The samples used for the inclusion study were doubly polished sections of fluorite from mineralization stages 1 to 2. A number of inclusion types were identified. These include negative crystals and elongate round, polygonal or irregular shapes with a size range fromKeywords: Qahr-Abad, fluorite deposit, fluid inclusions, Saqqez City, Hydrothermal -
نشریه علوم زمین، پیاپی 102 (زمستان 1395)، صص 117 -136کانسار مس چاه مورا درجنوب باختری شاهرود و در بخش مرکزی کمان ماگمایی ترود- چاه شیرین قرار دارد. کانی سازی در منطقه چاه مورا درون واحد آتشفشانی به سن ائوسن رخ داده است. سنگ های آتشفشانی یاد شده بر پایه مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی قابل تفکیک به آندزیت، آندزیت- بازالت، تراکی آندزیت، تراکی آندزیت بازالت و رخنمون های کوچکی از آذرآواری ها به صورت آگلومرا هستند. توده های نیمه آتشفشانی با ترکیب حدواسط توالی های آتشفشانی آذرآواری را قطع کرده اند. ماهیت این سنگ ها، کالک آلکالن غنی از پتاسیم تا شوشونیتی است که از دید جایگاه زمین ساختی، در موقعیت کمان ماگمایی مرتبط با پهنه فرورانش قرار می گیرند. دگرسانی سیلیسی، کربناتی، سریسیتی وکلریتی در سنگ های میزبان قابل تشخیص است. ساخت و بافت ماده معدنی به صورت رگه- رگچه ای، جانشینی، دانه پراکنده و پرکننده فضای خالی است. بر پایه مطالعات کانه نگاری کانی های اصلی مس شامل: کالکوسیت، کالکوپیریت، کوولیت، دیژنیت، کوپریت، مالاکیت و کمتر مس طبیعی است که با هماتیت همراهی می شوند. از میان این کانی ها، کالکوسیت و مالاکیت بیشترین فراوانی را دارند. مطالعات ژئوشیمی نشان از آن دارد که عنصر مس بیشترین همبستگی را با عناصر نقره (0.894R=) و آرسنیک (0.520R = ) دارد. این در حالی است که با این عناصر کانی مستقلی تشکیل نداده است و احتمال دارد که این عناصر در شبکه کانی های مس دار، جایگزین مس شده باشند. مطالعه میانبارهای سیال روی سیال های به دام افتاده در کانی های کوارتز و کلسیت انجام شده است. دمای همگن شدگی در میانبارهای سیال، به طور میانگین 200 تا 220 درجه سانتی گراد است. درجه شوری به دست آمده در این سیال ها، در محدوده های 97/0-37/1 و 67/3- 07/4 درصد وزنی نمک طعام است. این کانسار همانندی های فراوانی از دید کانی شناسی، سنگ میزبان، ساخت و بافت و ژئومتری با کانسارهای نوع مانتو و مس در طبقات سرخ آتشفشانی دارد.کلید واژگان: چاه مورا, توده های نیمه آتشفشانی, مس نوع مانتو, ترود, چاه شیرینThe Chahmora copper deposit is located at South west of Shahrud, within the Torud-Chahshirin magmatic arc. Mineralization in the Chahmora area occurred within volcanic units of Eocene. Based on field and laboratory investigations, the outcropped rocks in the Chahmora deposit are andesite, andesite basalt, trachy andesite, trachy andesite basalt and several small exposures of pyroclastic rocks such as agglomerate. Basic to intermediate sub-volcanic bodies intruded Eocene volcanic-pyroclastic sequences. The rocks are high-K, calc-alkaline to shoshonitic in nature, and are formed at a magmatic arc setting in a subduction zone. The host rocks have been affected by silicification, carbonatization, sericitization and chloritization. The textures and structures of mineralization are vein-veinlet, replacement and open space filling. According to the mineralography studies, main minerals of copper are chalcocite, chalcopyrite, covellite, digenite, cuprite, malachite and rare native copper together with hematite. Chalcocite and malachite are the most abundant minerals. Geochemical studies indicate that copper has only relative correlation with silver (R=0.894) and arsenic (R=0.520).Since silver has not founded as an independent crystalline phase, therefore copper was replaced by silver in chalcocite. . Fluid inclusion studies on trapped fluids in quartz and calcite show average homogenization temperature of 200-220ºC and fluids salinity degree of 0/97-1/37 and 3/67-4/07 %wt NaCl. Copper mineralization in the Chahmora deposit has similarities in mineralogy, host rock, texture, structure and geometry with manto-type and volcanic red bed copper deposits.Keywords: Chahmora, Sub, volcanic bodies, Manto type copper, Torud, Chahshirin
-
کانسار فلوریت قهرآباد در 58 کیلومتری جنوب خاور شهرستان سقز، در استان کردستان جایدارد. این کانسار(فلوریت) به شکل عدسی های پراکنده، رگه ای و رگچه ای در سنگ های کربناتی با سن تریاس جایگرفته است. 3 نوع فلوریت بنفش، سبز و بی رنگ در این کانسار قابل تشخیص و کانی های باطله شامل کوارتز، دولومیت، کلسیت و باریت است. میزان عناصر خاکی کمیاب در فلوریت موجود در این کانسار میان 18/20 تا 38/48 ppmاست. میزان بیشتر LREEها در فلوریت های بنفش و بی رنگ، نسبت به فلوریت های سبز نشانگر این است که آنها در مراحل اولیه کانی سازی شکل گرفته اند. محاسبه بی هنجاریEuنشانگر این است که فلوریت ها در شرایط قلیایی تا خنثی و تا حدی اکسیدی شکل گرفته اند.در پایان با استفاده از مطالعات ژئوشیمی عناصر خاکی کمیاب می توان نتیجه گرفت که ذخیره فلوریت قهرآباد محصول فعالیت گرمابی (اپی ترمال)است و سیال های کانی ساز دارای منشا ماگمایی یا آب فسیل موجود در حوضه رسوبی هستند که با وجود فعالیت های آذرین می توان این مسئله را توجیه کرد.کلید واژگان: قهرآباد, ذخیره فلوریت, میانبارهایسیال, سقز, کردستانThe Qahr-abad fluorite deposit is located ~58 km southeast of Saqqez city, Kurdistan province. This deposit is developed as scatter lenses, veins, and veinlets (stockwork structure) within carbonate rocks. Violet, green and colorless fluorites are recognized. Quartz, dolomite, calcite and barite are gangues. REE geochemistry of the depositshows that the REE content of the fluorites lies between 20.18 and 48.38 ppm. The relatively higher concentration of LREEs in violet and colorless fluorites suggests that they formed at the first stages of mineralization. Calculation of Eu anomalies indicates that the fluorites formed in an alkaline to neutral and to some extent oxidizing conditions because the Eu anomaly cover a narrow range around 1. Negative Ceanomaly also confirms the oxidizing conditions for mineralizing fluids. Finally, by the studies of REE geochemistry it can be concluded that the Qahr-Abad fluorite deposit is a product of hydrothermal activity of epithermal type and the mineralizing fluids were of magmatic or a basin fossil fluids origin.Magmatic activities in this district, can explain the hydrothermal nature for the deposit.Keywords: Qahr, Abad, Fluorite deposit, Fluid inclusions, Saqqez, Kurdistan
-
روش BLEG یکی از روش های جدید به کار گرفته شده در بررسی های اکتشاف ژئوشیمیایی طلا است. این روش کمک زیادی در مکان یابی بسیاری از نهشته های طلا با عیار پایین کرده است. تغییر چشمگیر روش BLEG نسبت به روش های رایج اکتشافات ژئوشیمیایی، استفاده از حجم زیادی از نمونه بدون توجه به اندازه آنها و تراکم پایین نمونه برداری است. به منظور هم سنجی داده های حاصل از BLEG با روش رسوبات آبراهه ای، ورقه 1:100000 سیه رود در حوضه زمین شناسی آذربایجان که نقشه زمین شناسی و اکتشافات ژئوشیمیایی پیشتر در آن انجام شده بود، برگزیده شد. محدوده مورد بررسی با گستره ای در حدود1850 کیلومترمربع در منتهی الیه شمال باختری ایران در استان آذربایجان شرقی واقع است، این محدوده در ناحیه کوهستانی در شمال باختر شهرستان اهر واقع شده است. واحدهای زمین شناسی تشکیل دهنده منطقه بیشتر شامل واحدهای سنگ آهکی و فلیش گونه کرتاسه بالایی، توده های نفوذی با سن الیگوسن و رخساره های آتشفشانی- رسوبی ائوسن است. سنگ های نفوذی الیگوسن مهم ترین واحد آذرین منطقه مورد بررسی هستند. در این بررسی 168 نمونه BLEG و 103 نمونه رسوب آبراهه ای (Silt Sample) مورد آنالیز و بررسی قرار گرفت. دامنه مقادیر عیار طلا در نمونه های BLEG از ppb 0/1 تا ppb20 و در نمونه های رسوب آبراهه ای از 3 تا ppb459 است. نتایج به دست آمده از برداشت و بررسی نمونه ها به روش ژئوشیمیایی BLEG نشان دهنده چهار محدوده با بی هنجاری درجه یک است که شامل:1) محدوده انیق- قره چیلر؛ 2) محدوده نمنق؛ 3) محدوده اشتوبین و 4) محدوده آندریان یا میوه رود است. آنالیز نمونه های رسوبات آبراهه ای برداشت شده نشان-دهنده بالا بودن عناصر مس و طلا در نمونه ها است. بررسی همبستگی عناصر در رسوبات آبراهه ای برداشت شده از منطقه انیق- قره چیلر نشان دهنده همبستگی نسبتا بالای طلا با عناصر آرسنیک، مس و سرب است. مس نیز با مولیبدن همبستگی بالایی نشان می دهد. این موضوع با کانه زایی موجود در منطقه همخوانی دارد.
کلید واژگان: روشBLEG, روش رسوب آبراهه ای, سیه رود, طلا, آذربایجان شرقی, انیق, قره چیلرBLEGmethod is one ofmodern methodsusedfor goldgeochemicalexplorationstudies.Themethod has helped to locate many low grade gold deposits. The significant change of the method compared to common geochemical exploration methods is to use of large volumes ofsamples regardless of their sizeandlow densityof sampling.In order to evaluate the efficiency of the BLEG geochemical method with stream sediment method, 1:100000 SiahRud sheet was chosen in geological region of Azarbaijan in a district that geological map and geochemical exploration has already been carried out.The study area is 1850 km2, located in a mountainous area of northwest Iran in the Eastern-Azarbaijan province (NW of Ahar city).The rock units of the area consist mainly of the Upper Cretaceous limestone and flysch complex, Oligocene intrusive bodies and Eocene volcanic-sedimentary rocks. The Oligocene intrusive bodies are the most important igneous unit in the area.In this project, 168 BLEG samples and 103 stream sediment samples (silt samples) were prepared and studied. The range gold values in BLEG samples are from 0.1 to20 ppb, and in the stream sediment samples from 3 to459 ppb.The results ofsampling and analysis present four districts with high anomalous degrees: 1) Anigh-GharehChilar district, 2) Namnegh district, 3) Eshtobin district, and 4) Andrian or MiveRud district. Analysis ofthe stream sedimentsamplesrepresentshigh value of Cu andAu. Correlation of the elements in stream sediments taken from the Anigh-GharehChilar district represents high correlation of gold with arsenic, copper and leads elements. Copper also shows a high correlation with molybdenum, which is in accordance with mineralization of this area.Keywords: BLEG Method, Sample Sediment Method, Siah Roud, Gold, East Azarbaijan, Anigh, Gharachilar -
در این مطالعه از شبکه عصبی مصنوعی (پس انتشار خطا) و تصاویر ماهواره ای (جهت تعیین دگرسانی ها در منطقه) در محیط GIS جهت تعیین مناطق دارای آنومالی کروم در منطقه بانه (استان کردستان) استفاده شد. تصاویر لندست TM (مربوط به تاریخ 11/2002) برای استخراج داده های ورودی جهت تعیین دگرسانی ها در منطقه استفاده شد. دگرسانی های اکسیداسیون و پیریتی منطقه با استفاده از تصاویر سنجش از دور (با استفاده از نسبت های باندی 1+2+3/4+3 و 2-3+1/8+4) و به کمک مشاهدات صحرایی و مقاطع نازک برداشت شده از منطقه و تطبیق آن ها با تصاویر ماهواره ای استخراج شد. داده های جمع آوری شده، بعد از انجام تحلیل ها و پیش پردازش های لازم، برای ورود به شبکه آماده گردیدند. سلول عصبی مورد استفاده، حاوی 4 عصب در لایه اول، 50 عصب در لایه دوم و 1 عصب در لایه خروجی می باشد. با استفاده از شبکه مذکور نقشه پتانسیل معدنی کروم با دقت بالایی در حدود %86 (نسبت به داده های زمینی برداشت شده) تخمین زده شد. این روش، روشی داده مبنا بوده (داده ها به صورت عددی می باشند) و در مقایسه با روش های مرسوم (دانش مبنا)، دارای مزایای بیشتری است. نتایج نشان داد که استفاده از تصاویر ماهواره ای و سلول های عصبی مصنوعی می تواند در تهیه نقشه پتانسیل معدنی نقش به سزایی ایفا کند.
کلید واژگان: نقشه های ژئوشیمیائی, سلول عصبی, سنجش از دور, بانه, غرب ایرانMineral exploration is a complex task that often requires the use of satellite imagery, geochemical and geophysical data in order to achieve a better result. The following study is a result of a research about Artificial Neural Network (Back propagation) in GIS environment to determine areas of Cr anomalies in Baneh (Kurdistan). Images of Landsat TM (the date 11/2002) has been used to determine rock alterations in the region. For determination of rock alterations and pyrite oxidation, we used band ratios 1 +2 +3 / 4 +3 and 2-3 +1 / 8 +4. Also field observations and petrography of thin section were used to control the results. GIS data and the results of the geochemical analysis were used in neural network data processing. Four types of neurons were used in the first layer. Also, 50 neurons in the second layer and 1 neuron in output layer were used. By using of the network, Cr potential maps with high accuracy of 86% were estimated (compared to ground data). This method is based on the numerical data and compared to conventional techniques (knowledge base) which has more advantages. The results showed that the use of satellite imagery and neural cells may play a significant role in geochemical mapping of mineral potential.Keywords: Geochemical map, Neural cells, GIS, Baneh, West of Iran -
هدف این پژوهش بررسی گیاهان بومی در محدوده ناهنجاری مس و طلای مسجدداغی، معرفی گونه های مناسب ابرانباشت گر و معرف برای عناصر مس، سرب و روی و نیز یافتن الگویی مناسب به منظور تعمیم در منطقه آذربایجان شرقی است. محدوده مسجد داغی در برگه جلفا، شامل فلیش های ائوسن، آندزیت، تراکی آندزیت، داسیت، ریوداسیت، آگلومرای الیگوسن و نهشته های کواترنری است. مطالعات پیشین، کانی سازی مس پورفیری را در آن گزارش کرده است. با توجه به گوناگونی پوشش گیاهی در این منطقه، محدوده بالا به منظور یافتن گیاهان معرف کانی سازی مس، سرب و روی مورد مطالعه قرار گرفت. در این بررسی، میانگین مقادیر فلزات (برحسب ppm) و میانگین ضریب جذب زیست شناختی(بیولوژیکی) عبارتند از:برای Cd 0.13- 1.18: Stachys inflata،Cu 14.8- 1.10، Pb 5.67- 0.52، Re 0.033- 4.4 و Zn 57.4- 2.50، برای: Artemisia sp. Cd 0.373- 1.40، Cu 22.06- 0.19، Pb 5.801- 0.12، Re 0.197- 97 و Zn 35.51- 0.48، برای Moltkia coerulea: Cd 0.15- 5، Cu 24.6- 0.78، Pb 0.513- 0.04، Re 0.089- 53 و Zn 21.8- 0.83 و برای Salvia sp.: Cd 0.047- 0.55، Cu 11.04- 0.46، Pb 2.643- 0.19، Re 0.091- 19 و Zn 70.43- 3.42. این پژوهش نشان می دهدکه گیاهان با توانایی بالا در جذب عناصر ما را در یافتن اطلاعاتی ارزشمند درباره منابع پنهان و شناسایی مناطق پتانسیل دار جدید معدنی توانا خواهند کرد. در این پژوهش برای بیشتر عناصر مورد بررسی، گیاهان نام برده دارای میانگین ضریب جذب زیست شناختی بیشتر و یا نزدیک به معیار ابرانباشت گری (< 1) هستند. بیشتر ابرانباشت گرها به Stachys inflata و معرف ها به Stachys inflata، Artemisia sp. و Salvia sp. تعلق دارند.
کلید واژگان: اکتشافات بیوژئوشیمیایی, ابرانباشت گر, معرف, ضریب جذب زیست شناختی, مسجدداغی, ایرانThe aims of present study are investigation of endemic plants in Masjed-Daghi area introducing hyperaccumulator and indicator plants for gold and copper, and also describe the biogeochemical response pattern over a known mineralized site, namely the “Au- Cu” mineralization at Masjed-Daghi area. Masjed_Daghi is located in Jolfa sheet and it is underlain by Eocene flysch, andesite, trachyandesite, dacite, rhyodacite, Oligocene agglomerate and Quaternary deposits. Pervious researches reported copper porphyry mineralization in this area.Considering variety of vegetation in Jolfa and Masjed_Daghi, indicator plants for Cu, Pb and Zn mineralization in the study area were investigated. Mean metal contents (ppm) and mean biological absorption coefficients for Stachys inflata are: Cd 0.13- 1.18, Cu 14.8- 1.10, Pb 5.67- 0.52, Re 0.033- 4.4 and Zn 57.4- 2.50; for Artemisia sp.: Cd 0.373-1.40, Cu 22.06- 0.19, Pb 5.801- 0.12, Re 0.197- 97 and Zn 35.51- 0.48; for Moltkia coerulea: Cd 0.15- 5, Cu 24.6- 0.78, Pb 0.48- 0.06, Re 0.348- 116 and Zn 125.5- 9.65; for Astragalus sp.: Cd 0.033- 0.37, Cu 11.44- 0.21, Pb 0.513- 0.04, Re 0.089- 53 and Zn 21.8- 0.83; for Salvia sp.: Cd 0.047- 0.55, Cu 11.04- 0.46, Pb 2.6 0.19, Re 0.091- 19 and Zn 70.43- 3.42. This study presents that plants with high metal intake enabled us to obtain invaluable information about natural concentrations of chemical elements in the substrate, and to recognize new potential areas for mineral prospecting. In this study most of these plants have mean biological absorption coefficients exceeding or near to hyperaccumulating criterion >1 for most of the elements investigated. Most of the hyperaccumulator values belong to Stachys inflata and the indicating values belong to Stachys inflata, Artemisia sp., and Salvia sp.Keywords: Biogeochemical explorations, Hyperaccumulator, Indicator, Biological absorption coefficient, Masjed, Daghi, Iran -
سنگ های آتشفشانی با ترکیب عمدتا آندزیتی در خاور سنندج به صورت عدسی های پراکنده در داخل رسوباتی که آنها را به ائوسن نسبت داده اند رخنمون دارند. مشاهدات صحرایی در بسیاری از بخش ها، وضعیت بین چینه ای آنها را تایید می کند. بررسی مقاطع نازک این سنگ ها نشان می دهد که بافت آنها پورفیری، گلومروپورفیری، میکرولیتی و میکرولیتی پورفیری است. شواهد بافتی مانند حضور ادخال های شیشه در حاشیه و در داخل بسیاری از درشت بلور های فلدسپار، تجزیه فلدسپارها و کانی های مافیک به کانی های آبدار، آمیخته شدن گدازه ها با رسوبات آهکی نرم کف دریا و نیز خرد شدن بسیاری از درشت بلور ها بر فعالیت آتشفشانی زیر دریایی و سرد شدن سریع این سنگ ها بر اثر برخورد با آب دریا دلالت دارد. مطالعات ژئوشیمی نشان می دهد که این سنگ ها در مقایسه با کندریت ها، گوشته اولیه و بازالت های کف اقیانوسی از عناصری مانندU، Pb، Th غنی شدگی و از TiوNb تهی شدگی نشان می دهند. گرچه عواملی مانند هضم سنگ های پوسته ای، می توانند در این تغییرات دخالت داشته باشند، اما به طور معمول چنین تغییراتی را متاثر از ماگماهای منشا گرفته در بالای زون فرورانش می دانند. بنابر این، آتشفشان هایی که در این بخش از ایران، آنها را به ائوسن نسبت داده اند، می تواند سرنوشتی همانند سنگ های آتشفشانی ائوسن در زون ارومیه - دختر داشته باشد.
کلید واژگان: سنندج, ائوسن, آتشفشانی, کلسیمی, قلیاییVolcanic rocks with mainly andesite composition and lenzoid form outcropped in the Eocene sedimentary host rocks in the east of Sanandaj. Field studies confirm that they are intercalation with the sedimentary host rocks. In thin section, those have porphyritic, glomoroporphyric microlithic and microlithic porphyric textures. Some texture evidences such as glassy inclusion in the center of plagioclase phenocrysts, displacement of plagioclase and mafic phenocrysts with mafic hydrate minerals imply amalgamation of volcanic activity with soft sediments in shallow water; also cracking of plagioclase phenocrysts confirms this subject. Geochemical study shows that these rocks are enriched in incompatible elements such as U, Th, Pb and depleted in Nb, and Ti elements compared with chondrites, primitive mantle and NMORB. If crustal contamination can be responsible for these changes, but as usual these anomalies imply the primary magma generated above the subduction zone. This volcanic rock may have a unique origin the same as Urumieh-Dokhtar volcanic belt. -
این محدوده با وسعت 5/8 کیلومترمربع در 35 کیلومتری خاور جلفا به سمت سیه رود واقع است. اکتشافات زمین شیمیایی به صورت نمونه خاک در مسجدداغی در سال 82 آغاز شد و دلیل انتخاب این روش، شرایط زمین شناسی، توپوگرافی و آب و هوایی محدوده بوده است. شبکه نمونه برداری m100 × m 100 و m200 × m 100 است و نمونه ها برای 13 عنصر تجزیه شدند.
بررسی های زمین شناسی محدوده مورد مطالعه نشان دهنده مجموعه ای از فلیش های ائوسن، سنگ های آتشفشانی (آندزیت – تراکی آندزیت)، کوارتز مونزونیت و آگلومرا (الیگومیوسن) است. رگه های سیلیسی - باریتی برشی و کانی سازی هایی از نوع سولفیدهای مس، سرب، روی و انواع پیریت در محدوده شناسایی شده است.
داده های حاصل از نمونه ها پس از کنترل خطای آزمایشگاهی به وسیله نمونه های تکراری داده پردازی شدند. داده پردازی تک متغیره نشان دهنده توزیع نرمال عناصر Ni، Be، Mn است و بقیه عناصر تابع توزیع لگاریتمی دارند. داده پردازی چندمتغیره نشان دهنده انطباق دو روش تحلیل عاملی (آنالیز فاکتوری) و همبستگی عناصر (با استفاده از استانداردسازی داده هاx- ˉx/s))) در ایجاد هاله های مرکب با یکدیگر است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان دهنده تمرکز بی هنجاری های طلا و نقره و باریم در بخش خاور محدوده و گسترش بی هنجاری های مس و مولیبدن در بخش باختر دره آرپاچای است. توجه به سنگ شناسی و انطباق آن با بی هنجاری های زمین شیمیایی محدوده نیز احتمال وجود کانی سازی مس از نوع پورفیری در سمت خاور و وجود کانی سازی طلا را در رگه های سیلیسی - باریتی به صورت اپی ترمال با سولفید بالا را نشان می دهد.
کلید واژگان: مسجد داغی, اکتشافات زمین شیمیایی, داده پردازی, هاله های مرکبThe masjeddaghi area with 8.5 km2 extent is located in 35 km for east of jolfa.The geological exploration started in this area in 2003 and soil sample method was chosen due to the geological situation topography and weathering, The sampling network was 100m*100m and 100m*200m and all samples were analyzed for 13 elements. including Au,Cr,Co,Ba,Cu,Pb,Zn,Ag, Be, Mo,Sn,Mn.The geological studies shows that the oldest rock unit outcropped is Eocene flysh widely distributed in southern and north eastern part of the area. Another outcrops are mainly volcanic, subvolcanic complex of andesite and trachyandesite, quartz monzonite and agglomerate(oligomiocene). In this area brecciated veins of barite - silicious and Cu,Pb,Zn sulfids and various pyrite type of mineralization have been identified. data processing have been carried out for analytical results(comparing main and duplicated samples data),and indicate normal distribution for Ni,Be, Mn log distribution for other elements.That these two analysis method s,factor analysis and correlation matrix analysis (using standardizing the datas (x-x/s))have been consictent. Regarding The composite haloes,the result of studies indicate Au,Ag,Be anomalies in eastern part of the area and Cu,Mo anomalies in western part of ARPACHAI valley. considering the lithology and its relation to geochemical anomalies of the area, probable presence of porphyric Cu mineralization in eastern part and epithermal high sulfide Au mineralization in quartz-barite veins are identifid, -
محدوده اکتشافی مسجد داغی جلفا در ورقه زمین شناسی 1:100000 جلفا قرار دارد. این محدوده، از نظر زمین شناسی ساختاری بخشی از زون البرز باختری- آذربایجان است. قدیمی ترین رخنمونهای سنگی در محدوده مورد مطالعه مربوط به فلیشهای ائوسن است که به طور گسترده در بخش جنوبی و شمال خاوری محدوده دیده می شود. بخش دیگر رخنمونهای سنگی محدوده را به طور عمده مجموعه سنگهای آتشفشانی آندزیت- تراکی آندزیت تشکیل می دهدکه تحت تاثیر عملکرد توده های نفوذی درونی کوارتز مونزونیتی قرار گرفته و دگرسانی فیلیک و فیلیک کربناتی را در محدوده مورد مطالعه ایجاد کر ده اند. کانی سازی ها به طور عمده در مجموعه آتشفشانی به صورت رگه های سیلیسی- باریتی نمود یافته وتوده کوارتزمونزونیتی نیز از نظر وجود کانی سازی مس پورفیری حائز اهمیت است.
نتایج دگرسانی در محدوده مورد مطالعه به دو بخش تفکیک شده است. بخش اول مربوط به دگرسانی در محدوده مورد مطالعه و بخش دوم مربوط به هاله های اطراف رگه های کانی سازی شده براساس ترانشه های حفر شده در محدوده های کانی سازی است که هر کدام به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته اند. بررسی نتایج در اطراف زونهای دگرسانی حاشیه رگه ها نیز شامل دگرسانی سریسیتی، دگرسانی سیلیسی، دگرسانی پروپیلیتیک و کلریتی و دگرسانی آلونیتی (ژاروسیتی) است.
نتایج حاصل از مطالعات دگرسانی در اطراف رگه های کانی سازی شده با توجه به دگرسانی متنوع گسترش یافته نشان دهنده کانسار طلای اپی ترمال است که دگرسانی آلونیتی از نوع ژاروسیت یکی از نشانه های مهم وجود آن است. نتایج حاصل از دگرسانی و گسترش زونهای دگرسانی به صورت منظم نشان دهنده احتمال وجود کانسار مس پورفیری (دگرسانی پتاسیک، دگرسانی فیلیک، دگرسانی آرژیلیک و دگرسانی پروپیلیتیک) است که توسط گمانه DH-8 این نتیجه قابل تصور است.
کلید واژگان: دگرسانی, کانی شناسی, کانی سازی, سیالها, رگه کانی سازی شده, مسجد داغی, جلفا, ایرانThe Masjeddaghi area is a part of Alborz-Azarbaijan Zone and located in the Jolfa 1:100000 geological map sheet. The oldest rock units cropped out widely in the south and northeast of the area belong to the Eocene flysch-type sediments. The other outcrops consist mainly of volcanic rock complex of andesites and trachyandesites affected by quartz monzonite intrusion and caused alteration of phyllic and carbonate phyllic type. The mineralization in volcanic complex is also accompanied by quartz and barite veins. The study of alterated zone around veins shows sericite, silicified, prophillitic, chloritic and alunite (jarosite) alterations. Investigation of alteration zones around mineralized veins shows epithermal gold ore in which alunitic alteration (jarocite) is the most important characteristics. The result of the study on alteration and extension of altered zones in the whole study area give rise to the probability of porphyry type copper deposit (potassic, phyllic, argillic and prophylitic alteration zone). -
محدوده اکتشافی مسجد داغی جلفا در ورقه زمین شناسی 1:100000 جلفا قرار دارد. این محدوده از نظر زمین شناسی ساختاری بخشی از زون البرز باختری- آذربایجان (نبوی، 1355) است. قدیمی ترین رخنمونهای سنگی در محدوده مورد مطالعه مربوط به فلیشهای ائوسن است که به طور گسترده در بخش جنوبی و شمال خاوری محدوده دیده می شود. بخش دیگر رخنمونهای سنگی محدوده را به طور عمده مجموعه سنگهای آتشفشانی آندزیت- تراکی آندزیت تشکیل می دهد که براثر عملکرد توده های نفوذی درونی کوارتز مونزونیتی قرار گرفته و دگرسانی فیلیک و فیلیک کربناتی را در محدوده مورد مطالعه ایجاد کرده اند. کانی سازی به طور عمده در مجموعه آتشفشانی به صورت رگه های سیلیسی- باریتی نمود یافته است.
مطالعات کانه نگاری و SEM در محدوده مورد مطالعه نشان دهنده وجود کانی سازی از نوع سولفیدی بخصوص سولفیدهای مس سرب و روی و انواع پیریت است که به صورت اولیه و ثانویه ظاهر شده اند. کانی سازی گالن و اسفالریت در رگه اصلی محدوده دیده شده و در بخش دگرسان شده گمانه های حفاری دیده نمی شود (حاجی علیلو، 1378).
مطالعات SEM نشان دهنده عدم وجود طلا در کانه های سولفیدی است. از طرفی مطالعات میانبارهای سیال در محدوده نشان دهنده دمای پایین هنگام تشکیل کانه زایی طلا است (از 120 تا 150 درجه سانتی گراد) و مقدار شوری بسیار کم که نشان دهنده احتمالی عدم حمل طلا توسط کمپلکسهای کلریدی در این مرحله بوده است (Mehrpartou، 1993). بررسی ها با توجه به عناصر پاراژنز، باطله و همچنین دگرسانی در اطراف رگه های سیلیسی نشان دهنده وجود یک کانسار مس پورفیری است طلا دار است، که رگه های طلادار از نوع اپی ترمال با سولفید بالا و در شکستگی های وابسته به این سامانه پورفیری جایگزین شده است (Zoto، 1992).
کلید واژگان: طلا, کانه زایی, کانه نگاری, میانبارهای سیال, مسجد داغی, جلفا, ایرانThe Masjeddaghi area, located in the Jolfa 1/100000 geological map sheet, is a part of West Alborz zone - Azarbaijan. The oldest rock unit outcropped belongs to the Eocene flysh, widely distributed in the southern and north eastern part of the area. The other outcrops are mainly volcanic rock complex of andesite and trachyandesite affected by quartz monzonite intrusives and produced phyllic and carbonate phyllic alteration. The mineralization in volcanic complex is mainly silicic and barite veins. SEM and mineralography studies indicate the occurrence of sulphide mineralization especially Cu, Pb, and Zn sulphides. In addition, various pyrites occur as primary and secondary minerals. The galena and sphalerite mineralization can be observed in the main vein but not in the altrated area. SEM study indicates absence of gold in sulphide minerals. On the other hand fluid inclusion studies shows low temperature gold formation (120 - 150 °C) and very low salinity which specify probably that the gold is not carried along with chloridric complex in this stage. Evidences like parageneses, elements, gangue and alteration around silicified veins all indicate the presence of a polymetal gold - copper vein ore deposit of epithermal origin with high sulphide values.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.